نظر علمای اسلامى در مورد عشق مجازى
۲۹ مرداد ۱۳۹۴ 0 معارفعشق حقیقى، عشق نسبت به ذات الاهى است و سایر عشقها عشق حقیقى نیستند، اساساً این گونه عشق ها عشق نیستند، بلکه اینها در واقع "شوق" هستند.
فرق بین عشق و شوق آن است که شوق، میل به چیزى است که انسان آن را ندارد و در طلب آن است، ولى وقتى به آن رسید پس از مدتى از دیدار و وصالش دلزده مى شود و این خصوصیت تمام شوقها است. اما عشق آن است که چه قبل از وصول، و چه پس از آن نه تنها از وصولش سیر و دلزده نمى شود، بلکه هر دم میلش بیشتر شده و خاموشى و مردگى ندارد. این عشق مختص به ذات اقدس الله است و الاّ هر چه غیر از او وقتى انسان به وصالش رسید، پس از مدتى در مى یابد که آن چیز اصلاً ارزش آن اندازه محبت را نداشته است، بلکه گاهى انسان به نادانى و سبکسرى خود مى خندد که چرا این اندازه نسبت به آن چیز بى ارزش علاقه مند بوده است.[1]
پس عشق حقیقى و اصلى فقط عشق به خداست. اما این که بعضى از عرفا راه رسیدن به عشق الاهى را عشق مجازى یا عشق به غیر خدا مى دانند، توجیهاتى دارد.
در کلام ابن سینا، نخستین اشارات به عشق مجازى به عنوان راه گذرى براى عشق به خدا، و رسیدن به مقامات بالاى عرفانى وجود دارد.[2]
خواجه نصیرالدین طوسى در شرح کلام ابن سینا مى گوید:
"عشق مجازى بر دل انسان، نرمى و تأثر و وجد و رقّت مى بخشد، و انسان را از علایق و دلبستگى هاى این جهانى آزاد کرده و او را وادار مى کند که از هر کس و هر چیزى که جز معشوق وى است روى گرداند، و تمام هموم و خواسته ها و امیال و آرزویش به یک نقطه تمرکز یابد. همین کار باعث مى شود که توجه او به معشوق حقیقى نسبت به دیگران آسان تر باشد، چه دیگران باید از هزاران خواسته و همّ و هدف دست بردارند، اما او از همه دست کشیده، فقط از یک مورد باید دل برکند و مهر بردارد، تا آن دل را به آستان معشوق حقیقى برده و آن مهر را بر معشوق حقیقى بیفکند."[3]
عشق باعث دل کندن از وابستگى ها و علایق مختلف مى شود، به گونه اى که توجه به معشوق حقیقى و اصلى (خداوند متعال) آسان تر مى شود، و به هر حال زمینه ی توجه به معشوق اصلى مى شود.
عشق مجازى به سالک عارف براى تلطیف روح، کمک مى رساند؛ زیرا عاشق همواره متوجه معشوق است و سعى در به دست آوردن دل او دارد و حاضر است براى رضاى او از همه چیز دست بکشد.
استعدادهاى اشخاص براى رسیدن به کمالات معنوى متفاوت است، و هر کس را نمى توان مستقیماً به عشق حقیقى که همان عشق الاهى است، هدایت نمود. لذا عشق مجازى به عنوان دامى براى به تور انداختن سالک و جدا ساختن او از امور مختلفى که باعث پاى بستن او از سیر و سلوک مى گردد، و انداختن او در مسیر معنوى، مطرح مى گردد.
بنابراین در کلمات عرفا و فلاسفه عموماً مخالفتى با عشق مجازى دیده نمى شود، بلکه چنانچه ملاحظه شد، آن را پُلى براى رسیدن به معشوق حقیقى مطرح مى کنند.
_______________________
پی نوشت:
[1] مرتضى مطهرى، تفسیر سوره حمد.
[2] دکتر حسینى ملکشاهى، ترجمه و شرح اشارات و تنبهات ابن سینا، ص 446.
[3] سید یحیى یثربى، فلسفه عرفان، ص 332.
منبع: پایگاه اسلام کوئست