رباعیات میلاد عرفان پور درباره فرزندان شهید
۲۹ شهریور ۱۳۹۴ 0 فرهنگ و اجتماعیک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد- پر از کوه دماوند- که نیست
یک مادر گریان که به دختر می گفت
بابای تو زنده است هرچند که نیست!
***
در باد نشانه های بال و پر توست
بر گونه هنوز بوسه ی آخر توست
گفتند به من در آسمانی ،بابا
خورشید به خون نشسته شاید سرتوست
***
انشام دوباره بیست،بابای گلم!
موضوع:(کسی که نیست)-بابای گلم-
دیشب زن همسایه به من گفت : یتیم
معنای یتیم چیست؟ بابای گلم!
***
با ما کمی از بهار خون حرف بزن
از غیرت شهر واژگون حرف بزن
وقتی پدرم شهید شد مجنون بود
آقای معلم از جنون حرف بزن
***
اشک و تب و سوز بوی بابا دارد
این جا شب و روز بوی بابا دارد
شاید که نرفته است مادر!به خدا
این چفیه هنوز بوی بابا دارد
شاعر: میلاد عرفان پور
منبع:مجموعه رباعی «از شرم برادرم»،میلاد عرفان پور،با حمایت بنیاد وحفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس فارس،تهران: صریر،1385.