فضیلت مسجد براثا
۲۸ تیر ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیاراتفصل هشتم از باب زیارات، مطلب اول: فضيلت و كيفيت زيارت كاظمين عليهما السلام؛ مطلب دوم رفتن به مسجد براثا است که ما در اینجا فضیلت آن را بیان می کنیم:
بدانکه مسجد براثا از مساجد معروفه متبرّکه است و واقع شده در بین بغداد و کاظمین در راه زوّار و غالباً از فیض آن محروم و اعتنائى به آن ندارند با همه فضایل و شرافتى که براى او نقل شده حَمَوىّ که از مورّخین سنه ششصد است در معجم البلدان گفته براثا محلّه اى بود در طرف بغداد در قبله کرخ و جنوبى باب محول و براى آن مسجد جامعى بوده که شیعیان در آن نماز مى گذاشتند و خراب شده و گفته که قبل از زمان راضى باللَّه خلیفه عبّاسى شیعیان در آن مسجد جمع مى گشتند و سبّ صحابه مى نمودند راضى بالله امر کرد که ناگهانى در آن مسجد ریختند و هرکه را یافتند بگرفتند و حبس نمودند و مسجد را خراب کرد و با زمین هموار نمود شیعیان این خبر را به امیرالامراء بغداد بحکم ماکانى رسانیدند بحکم حکم کرد به اعاده بنا و وسعت و احکام آن و نوشت در صدر آن اسم راضى باللَّه را و پیوسته آن مسجد معمور و محلّ اقامه نماز بود تا بعد از سنه چهارصد و پنجاه که معطّل مانده تا الا ن و براثا پیش از بناى بغداد قریه اى بوده که گمان مردم آنست که على علیه السلام مرور کرده به آن در زمانى که به مقاتله خوارج نهروان مى رفت و در جامع مذکور نماز خوانده و داخل شده در حمّامى که در آن قریه بوده و به این براثا منسوب است ابوشعیب براثى عابد و او اوّل کسى است که در براثا ساکن شد در کوخى یعنى خانه اى که از نى ساخته بود و عبادت خدا مى کرد در آن تا آنکه گذشت به کوخ او دخترى از اولاد مستوفیان کبار از ابناء روزگار که تربیت شده بود در قصرها همینکه نظرش به ابوشعیب افتاد و حال او را دید از آن حال خوشش آمد و جذبه ابوشعیب او را کشید به حدّى که اسیر او گردید لاجرم نزد آن عابد زاهد آمد و گفت من اراده کرده ام که خادم تو باشم گفت تو را قبول مى کنم به شرط اینکه از این زِىّ و هیئت مجرّد شوى آن سعادتمند قبول نمود و از آنچه مالک بود تجرّد اختیار کرد و متلبّس شد به لباس نُسّاک ابوشعیب او را تزویج نمود همینکه آن دختر داخل کوخ شد قطعه حصیرى دید که ابوشعیب براى حفظ از رطوبت زمین آن را در زیر بدن خود افکنده گفت من نزد تو نخواهم ماند مگر وقتى که این قطعه حصیر را از زیر خود دور افکنى زیرا که از تو شنیدم که مى گفتى زمین مى گوید ((یَابْنَ آدَمَ تَجْعَلُ بَیْنى وَبَیْنَکَ حِجابا وَاَنْتَ غَدا فى بَطْنى )) یعنى اى پسر آدم مابین من و خود حجاب قرار مى دهى و حال آنکه فردا در شکم من خواهى بود پس ابوشعیب آن حصیر را دور افکند و آن دختر چند سالى نزد او مکث نمود و با هم به نیکوتر وجهى عبادت مى کردند تا هر دو وفات نمودند.
مؤ لّف گوید که ما در کتاب هدیّه الزّایرین جمله اى از روایات که در فضیلت این مسجد شریف است ذکر کردیم و گفتیم که از مجموع این اخبار چند فضیلت براى این مسجد معلوم مى شود که اگر هرکدام از آن در هر مسجدى باشد سزاوار است که انسان شَدِّ رِحال نماید و طَىِّ منازل کند تا به فیض نماز و دعاى در آن مستفیض و متبرّک شود :
اوّل مقرّر نمودن حق تعالى که در آن زمین فرود نیاید رئیسى با لشکرش جز پیغمبر یا وصىّ او
دوم آنکه خانه حضرت مریم است
سوم آنکه زمین حضرت عیسى علیه السلام است .
چهارم بودن چشمه در آنجا که براى مریم ظاهر شده .
پنجم ظاهر کردن حضرت امیرعلیه السلام آن چشمه را به اعجاز خود .
ششم بودن سنگ سفید متبرّک که مریم حضرت عیسى را بر آن گذاشته در آنجا .
هفتم بیرون آوردن حضرت آن سنگ را از آنجا به اعجاز و نصب نمودن آن را به سمت قبله و نماز کردن به سوى آن .
هشتم نماز کردن حضرت امیرالمؤمنین و دو نوباوه او حضرت مجتبى و سیّد الشّهداءعلیهم السلام در آنجا .
نهم توقّف حضرت در آنجا چهار روز بجهت شرافت مکان و مقدّس بودن زمین آن .
دهم نماز کردن پیغمبران خصوص حضرت خلیل الرّحمن علیه السلام درآنجا .
یازدهم بودن قبر پیغمبرى در آنجا و شاید آن پیغمبر حضرت یوشع باشد که شیخ مرحوم فرموده که قبرش در خارج کاظمین در قبلى مسجد براثا است .
دوازدهم برگشتن آفتاب براى حضرت امیرعلیه السلام در آنجا
و با این شرافت و فضایل و بروز آیات الهیّه و معاجز حیدریّه در آن معلوم نیست از هزار نفر زائر یکى آنجا برود با آنکه در سر راهشان است و مکرّر از آنجا مى گذرند و اگر اتّفاقا کسى بخواهد درک آن فیضها را نماید چون به آنجا رسد و ببیند در مسجد بسته است از دادن جزئى پولى به جهت بازکردن دَرِ آن مضایقه کند و خود را از این همه فیوضات عظیمه محروم نماید و حال آنکه گاه شود براى محض تماشاى بغداد و عمارات جبّارین در آن مصرفها کند چه رسد به مصارف عظیمه قیمت فضول معاش و امتعه نحسه نجسه یهودیان آن که گرفتن آن از متمّمات زیارت غالب از زوّار است واللَّه المستعان .