فرمانروایی از نظر احادیث

فرمانروایی از نظر احادیث

۲۲ تیر ۱۳۹۴ 0

خداوندِ پادشاهى

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

اِشتَدَّ غضَبُ اللّه ِ على مَن زَعَمَ أنّهُ مَلِكُ الأملاكِ ، لا مَلِكَ إلاّ اللّه ُ.
خشم خدا سخت است بر كسى كه خود را شاهنشاه خواند، در حالى كه شاهى جز خدا نيست.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

أغيَظُ رجُلٍ علَى اللّه ِ يَومَ القِيامَةِ و أخبَثُهُ و أغيَظُهُ علَيهِ رجُلٌ كانَ يُسمَّى مَلِكَ الأملاكِ ، لا مَلِكَ إلاّ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ .
در روز قيامت ، مغضوب ترين و پليدترينِ فرد نزد خدا مردى است كه شاه شاهان ناميده مى شده، حال آنكه شاهى جز خداوند عزّ و جلّ نيست.

صحيح مسلم : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود :

إنّ أخنَعَ اسمٍ عندَ اللّه ِ رجُلٌ تَسمَّى مَلِكَ الأملاكِ
زادَ ابنُ أبي شيبةَ في روايتِهِ: لا مالِكَ إلاّ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ ، قالَ الأشعَثيُّ : قالَ سُفيانُ : مِثلُ شاهان شاه .

ننگين ترين نام نزد خداوند [نام ]مردى است كه شاهنشاه ناميده مى شود
ابن ابى شيبه در روايت خود افزوده است : حال آنكه مالك و پادشاهى جز خداوند عزّ و جلّ نيست. اشعثى گفته است : سفيان گفت : مثل شاهانْ شاه.

امام على عليه السلام :

كلُّ مالِكٍ غَيرَهُ مَملوكٌ .
هر مالكى غير از او (خدا) مملوك است.

امام على عليه السلام ـ در تفسير «لا حول و لا قوّة الاّ باللّه » ـ فرمود :

إنّا لا نَملِكُ مَعَ اللّه ِ شيئا ، و لا نَملِكُ إلاّ ما مَلَّكَنا ، فمَتى مَلَّكَنا ما هُو أملَكُ بهِ مِنّا كَلَّفَنا ، و مَتى أخَذهُ مِنّا وَضَعَ تَكليفَهُ عنّا .
با وجود خداوند، ما مالك چيزى نيستيم و جز آنچه او ما را مالكش گردانيده، چيزى نداريم. پس وقتى چيزى را به مالكيت ما درآورد كه او نسبت به آن مالكتر از ماست، تكليفى بر عهده ما نهاده است و وقتى آن را از ما بگيرد، تكليف خويش را از دوش ما برداشته است.

آميختن با شاهان

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

أقَلُّ النّاسِ وفاءً المُلوكُ، و أقَلُّ النّاسِ صَديقا المَلِكُ . ··· ، و أشقى النّاسِ المُلُوكُ .
كم وفاترين مردمان شاهانند، و كم دوست ترين مردم پادشاه است، و بد بخت ترين انسان ها پادشاهان .

امام على عليه السلام :

لا تَرغَبْ في خِلطَةِ المُلوكِ ؛ فإنّهُم يَستَكثِرونَ مِن الكلامِ رَدَّ السّلامِ ، و يَستَقِلُّونَ مِن العِقابِ ضَربَ الرِّقابِ .
خواهان آميزش با شهرياران مباش؛ زيرا آنان جواب سلام را هم پُرگويى مى دانند و گردن زدن را كمترين كيفر مى شمارند.

امام على عليه السلام :

لا تُكثِرَنَّ الدُّخولَ علَى المُلوكِ؛ فإنّهُم إن صَحِبتَهُم مَلُّوكَ ، و إن نَصَحتَهُم غَشُّوكَ .
زنهار از مراوده بسيار با شاهان؛ زيرا اين جماعت اگر با آنان مصاحبت كنى تو را ملول مى كنند و اگر تو با آنان رو راست باشى آنان با تو نا راستى مى كنند .

امام على عليه السلام :

المَكانَةُ مِن المُلوكِ مِفتاحُ المِحنَةِ و بَذرُ الفِتنَةِ .
منزلت داشتن نزد شاهان، كليد رنج و محنت است و تخم فتنه و گرفتارى.

امام على عليه السلام :

لا تَطمَعَنَّ في مَوَدّةِ المُلوكِ ؛ فإنّهُم يُوحِشونَكَ آنَسَ ما تكونُ بِهِم ، و يَقطَعونَكَ أقرَبَ ما تكونُ إلَيهِم .
هرگز به دوستى شاهان طمع مبند؛ زيرا كه آنان در اوج انس و الفتى كه با ايشان دارى، تو را تنها مى گذارند و در اوج نزديكيت به آنان از تو مى بُرند.

امام صادق عليه السلام :

ليسَ لِلبَحرِ جارٌ ، و لا للمَلِكِ صَديقٌ ، و لا للعافِيَةِ ثَمَنٌ .
دريا، همسايه نمى شناسد و براى پادشاه، دوستى نيست و عافيت، قيمت ندارد!

امام صادق عليه السلام ـ آنگاه كه در حضور ايشان گفته شد : يا همسايه پادشاه باش يا همسايه دريا ـ فرمود:

هذا مُحالٌ ، و الصَّوابُ أن لا يُجاوِرَ مَلِكا و لا بَحرا ؛ لأنّ المَلِكَ يُؤذيكَ ، و البَحرَ لا يُرويكَ .
اين درست نيست، درستش اين است كه : نه با پادشاه بايد همسايه شد و نه با دريا؛ زيرا پادشاه تو را مى آزارد و دريا سيرابت نمى كند.

هرگاه فرومايگان، پادشاه شوند

امام على عليه السلام :

إذا مَلَكَ الأراذِلُ هَلَكَ الأفاضِلُ .
هرگاه فرومايگان ، پادشاه (فرمانروا) شوند، گران مايگان هلاك مى شوند.

امام على عليه السلام :

إذا استَولَى اللِّئامُ اضطَهِدَ الكِرامُ .
هرگاه لئيمان چيره شوند، كريمان مقهور مى گردند.

امام على عليه السلام :

مَن مَلَكَ استَأثَرَ .
هركه پادشاه (مالك) شود انحصار طلب مى گردد.

بهترين پادشاهان

امام على عليه السلام :

أجَلُّ المُلوكِ مَن مَلَكَ نفسَهُ و بَسَطَ العَدلَ .
 ارجمندترين پادشاهان كسى است كه بر نَفْس خود پادشاهى كند و عدالت را بگستراند.

امام على عليه السلام :

أعقَلُ المُلوكِ مَن ساسَ نفسَهُ لِلرَّعيَّةِ بما يُسقِطُ عنهُ حُجَّتَها ، و ساسَ الرَّعيَّةَ بما تَثبُتُ بهِ حُجَّتُهُ علَيها .
خردمندترين شاهان (زمام داران) كسى است كه خود را در برابر رعيت چنان سياست و اداره كند كه حجّت (اعتراض) آنها را از خود دور سازد و رعيت را چنان سياست و اداره كند كه حجّت او بر آنها ثابت و تمام شود .

امام على عليه السلام :

خَيرُ الاُمَراءِ مَن كانَ على نفسِهِ أميرا .
بهترين اميران، كسى است كه بر نفس خود امير باشد.

امام على عليه السلام :

خَيرُ المُلوكِ مَن أماتَ الجَورَ و أحيا العَدلَ .
بهترين پادشاهان، آن است كه بيداد را بميراند و دادگرى را زنده سازد.

امام على عليه السلام :

أفضَلُ المُلوكِ مَن حَسُنَ فِعلُهُ و نِيّتُهُ ، و عَدَلَ في جُندِهِ و رَعيَّتِهِ .
برترين پادشاهان كسى است كه كردار و پندارش نيكو باشد و با ارتش و ملّتش به عدالت رفتار كند.

امام على عليه السلام :

أحسَنُ المُلوكِ حالاً مَن حَسُنَ عَيشُ النّاسِ في عَيشِهِ ، و عَمَّ رعِيَّتَهُ بعَدلِهِ .
نكو حال ترينِ شاهان، كسى است كه مردم در روزگار او به نيكى زندگى كنند و عدالتش را در ميان رعيت خود بگستراند.

امام صادق عليه السلام :

أفضَلُ المُلوكِ مَن اُعطِيَ ثلاثَ خِصالٍ : الرّأفةَ ، و الجُودَ ، و العَدلَ .
برترين شهرياران كسى است كه سه خصلت داشته باشد : مهربانى، بخشندگى و دادگرى.

گوناگون

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

أشقَى النّاسِ المُلوكُ .
بد بخت ترين مردمان، پادشاهانند.

امام على عليه السلام :

حَقٌّ علَى المَلِكِ أن يَسوسَ نفسَهُ قَبلَ جُندِهِ .
بر پادشاه است كه پيش از سپاهيانش، به سياست و تربيت خودش بپردازد.

امام على عليه السلام :

مَن جَعَلَ مُلكَهُ خادِما لدِينِهِ انقادَ لَهُ كلُّ سُلطانٍ ، مَن جَعَلَ دِينَهُ خادِما لمُلكِهِ طَمِعَ فيهِ كلُّ إنسانٍ .
هر كس حكومت خود را در خدمت دينش قرار دهد، هر سلطانى مطيع او شود؛ هر كس دينش را در خدمت حكومتش در آورد، هر انسانى در او طمع كند.

امام على عليه السلام :

تاجُ المَلِكِ عَدلُهُ .
تاج پادشاه، دادگرى اوست.

امام على عليه السلام :

إذا فَسَدَ الزَّمانُ سادَ اللِّئامُ .
هرگاه روزگاران فاسد شود، فرومايگان حاكم مى شوند.

امام على عليه السلام :

خَورُ السُّلطانِ أشَدُّ علَى الرَّعِيَّةِ مِن جَورِ السُّلطانِ .
ضعف و ناتوانى پادشاه براى ملّت بدتر از ستم پادشاه است.

امام على عليه السلام :

غَضَبُ المُلوكِ رَسولُ المَوتِ .
خشم شاهان، پيك مرگ است.

امام على عليه السلام :

مُلوكُ الدُّنيا و الآخِرَةِ الفُقَراءُ الرّاضونَ .
شهرياران دنيا و آخرت، فقيران خشنود [به قسمت خويش ]هستند.

امام على عليه السلام :

مُلوكُ الجَنَّةِ الأتقياءُ و المُخلِصونَ .
شهرياران بهشت، پرهيزگاران و مخلصانند.

امام على عليه السلام :

آفةُ المُلوكِ سُوءُ السِّيرَةِ ، آفةُ الوُزَراءِ خُبثُ السَّريرَةِ .
آفت شاهان، بدرفتارى است؛ آفت وزيران، بد سگالى.

امام على عليه السلام :

إنّما النّاسُ مَع المُلوكِ و الدُّنيا ، إلاّ مَن عَصَمَ اللّه ُ .
مردم، در حقيقت، با شاهان و دنيايند، مگر آن كس كه خداوند او را حفظ كند.

امام على عليه السلام :

إذا بُني المُلك على قَواعِدِ العَدلِ و دَعَمَ بدعائمِ العَقلِ ، نَصَرَ اللّه ُ مُوالِيَهُ و خَذَلَ مُعادِيَهُ .
هرگاه حكومت بر پايه هاى دادگرى بنا شود و با ستون هاى خرد برپا گردد، خداوند دوستداران آن را يارى رساند و دشمنانش را تنها و بى ياور گذارد.

امام صادق عليه السلام :

مَلَكَ الأرضَ كُلَّها أربَعةٌ : مُؤمِنانِ و كافِرانِ : فأمّا المؤمِنانِ فسُلَيمانُ بنُ داودَ عليهم االسلام و ذُو القَرنَينِ ، و الكافِرانِ نَمرودُ و بُختُ نَصَّر .
چهار نفر بر سراسر جهان پادشاهى كردند كه دو نفرشان مؤمن بودند و دو نفر كافر : آن دو مؤمن، سليمان بن داوود عليهما السلام و ذو القرنين بودند و آن دو كافر نمرود و بُخْتُ نَصر بودند.

امام صادق عليه السلام :

وَجَدنا بِطانَةَ السُّلطانِ ثلاثَ طَبَقاتٍ: طَبَقةٌ مُوافِقَةٌ للخَيرِ و هِيَ بَرَكةٌ علَيها و علَى السُّلطانِ و علَى الرَّعِيَّةِ، و طَبَقةٌ غايَتُها المحاماةُ . على ما في أيديها فتِلكَ لا مَحمودَةٌ و لا مَذمومَةٌ ، بل هِي إلَى الذَّمِّ أقرَبُ ، و طَبَقةٌ مُوافِقَةٌ للشَّرِّ و هِيَ مَشؤومَةٌ مَذمومَةٌ علَيها و علَى السُّلطانِ .
اطرافيان سلطان سه دسته اند : يك دسته خير انديشانند كه اينان مايه بركت خود و سلطان و رعيّت هستند. دسته اى ديگر هدفشان حفظ مقام خود است كه اينان نه ستوده اند و نه نكوهيده، بلكه به نكوهش نزديكترند و دسته اى هم شرور و بد خواهند. اين طبقه شومند و مايه نكوهش خود و سلطان مى باشند.

میزان الحکمه، جلد یازدهم

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث