کیفیت ورود به درگاه كرم خدا در محضر ضيافت او

کیفیت ورود به درگاه كرم خدا در محضر ضيافت او

۰۴ اسفند ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیارات
الجزء الأول؛ أبواب أحكام شهر رمضان؛ الباب الرابع فيما نذكره مما يختص بأول ليلة من شهر رمضان‏؛ فصل فيما نذكره من كيفية الدخول على كرم الله جل جلاله في حضرة ضيافته و دار رحمته التي فتحها بدخول شهر رمضان‏
جلد اول، باب های احکام ماه رمضان؛ باب چهارم از اعمالی که مختص شب اول ماه رمضان است؛ فصل پنجم: کیفیت ورود به درگاه كرم خدا در محضر ضيافت و سراى رحمت که به هنگام ورود ماه رمضان باز می گردند:
رَوَيْنَاهُ بِإِسْنَادِنَا إِلَى الْمِسْمَعِيِّ وَ إِلَى مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ
«مسمعى» و «معاوية بن عمّار» مى‌ گويند:
أَنَّهُمَا سَمِعَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يُوصِي وُلْدَهُ إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ اجْتَهِدُوا أَنْفُسَكُمْ فِي هَذَا الشَّهْرِ فَإِنَّ فِيهِ تُقَسَّمُ الْأَرْزَاقُ وَ
امام صادق-عليه السّلام-در سفارش خود به فرزندانش فرمود: «هنگامى كه ماه رمضان وارد شد، در انجام عبادت سخت كوشى كنيد، زيرا روزى‌ ها در آن تقسيم مى‌ گردد 
تُكْتَبُ الْآجَالُ وَ فِيهِ يُكْتَبُ وَفْدُ اللَّهِ الَّذِينَ يَفِدُونَ إِلَيْهِ وَ فِيهِ لَيْلَةٌ الْعَمَلُ فِيهَا خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِي أَلْفِ شَهْرٍ
و سرآمد عمر انسان‌ها نوشته مى‌ شود و نيز [نام] افرادى كه قرار است بر خدا وارد شوند [حاجيان]نوشته مى‌ شود و شبى در آن قرار دارد كه عمل در آن از عمل هزار ماه بهتر است.»
وَ رَوَى عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ الْوَاحِدِ فِي كِتَابِ عَمَلِ شَهْرِ رَمَضَانَ بِإِسْنَادِهِ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏
در حديث ديگر كه «علىّ بن عبد الواحد» در كتاب «عمل شهر رمضان» آورده، از امير مؤمنان-عليه السّلام-آمده است:
عَلَيْكُمْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِالاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ أَمَّا [فإن‏] الدُّعَاءُ فَيَدْفَعُ [ليدفع‏] عَنْكُمُ الْبَلَاءَ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَيَمْحُو ذُنُوبَكُمْ‏
«بر شما باد در ماه رمضان به آمرزش‌ خواهى و دعا؛ زيرا دعا، بلا را دفع مى‌ كند و استغفار، گناهانتان را مى‌ زدايد.»
وَ رَأَيْتُ فِي الْجُزْءِ الثَّانِي مِنْ تَارِيخِ النَّيْسَابُورِ فِي تَرْجَمَةِ خَلَفِ بْنِ أَيُّوبَ الْعَامِرِيِّ بِإِسْنَادِهِ إِلَى النَّبِيِّ ص‏
در جزء دوّم كتاب «تاريخ نيشابور» در شرح حال «خلف بن ايوب عامرى» آمده است:
أَنَّهُ كَانَ إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ تَغَيَّرَ لَوْنُهُ وَ كَثُرَتْ صَلَاتُهُ وَ ابْتَهَلَ فِي الدُّعَاءِ وَ أَشْفَقَ مِنْهُ‏
«وقتى ماه رمضان وارد مى‌ شد، رنگ چهره‌ پيامبر اكرم -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-دگرگون مى‌ شد و بسيار نماز مى‌ خواند و با التماس و هراس به درگاه خدا دعا مى‌ كرد.»
و اعلم أن شهر الصيام مثل دار ضيافة فتحت للأنام فيها من سائر أصناف الإكرام و الإنعام و من ذخائر خلع الأمان و الرضوان و إطلاق كثير من الأسراء بالعصيان و تواقيع بممالك و ولايات ربانيات حاضرات و مستقبلات و مراتب عاليات و مواهب غاليات و طي بساط الغضب و العتاب و العقاب و الإقبال على صلح أهل الجفاء لرب الأرباب فينبغي أن يكون نهوض المسلم العارف المصدق بهذه المواهب إلى دخول دار الضيافة بها على فوائد تلك المطالب بالنشاط و الإقبال و السرور و انشراح الصدور و إن كان قد عامل الله جل جلاله قبل الشهر المشار إليه معاملة لا ترضيه [لا يرضاها] و هو خجلان من دخول دار ضيافته و الحضور بين يديه لأجل ما سلف من معاصيه و لدار هذه الضيافة أبواب كثيرة بلسان الحال منها باب الغفلة فلا تلم به و لا تدخل منه لأنه باب لا يصلح إلا لأهل الإهمال و إنما يدخل من الباب الذي دخل منه قوم إدريس و قوم يونس ع و من كان على مثل سوء أعمالهم و ظفروا منه بآمالهم و يدخل من الباب الذي دخل منه أعظم المذنبين إبليس الذي قال الله جل جلاله‏ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلى‏ يَوْمِ الدِّينِ‏ فدخل عليه جل جلاله من باب تحريم الإياس و القنوط من رحمته و قال اجعلني من المنظرين فظفر منه جل جلاله بقضاء حاجته و إجابة مسألته و يدخل أهل العصيان من كل باب دخل منه عاص انصلحت بالدخول منه حاله و تلقاه فيه سعوده و إقباله و يدخل [يجلس‏] على بساط الرحمة التي أجلس عليه شجرة فرعون لما حضروا لمحاربة رب الأرباب فظفروا منه جل جلاله بما لم يكن في الحساب من سعادة دار الثواب و يكون على الجالس المخالف لصاحب الرسالة آثار الحياء و الخجالة لأجل ما كان قد أسلف من سوء المعاملة لمالك الجلالة و ليظهر عليه من حسن الظن و الشكر للمالك الرحيم الشفيق كيف شرفه بالإذن له في الدخول و الجلوس مع أهل الإقبال و التوفيق إن شاء الله تعالى‏
ماه صيام مانند ميهمان خانه‌ اى است كه خداوند براى مردم گشوده است و انواع كرامت‌ ها و بخشش‌ ها و ذخاير خلعت‌ هاى ايمنى‌ بخش و خشنودى الهى و آزاد كردن بسيارى از اسيران سركش و امضاى بخشش ممالك ربّانى-خواه در آن زمان و يا آينده-و مقامات عالى و بخشش‌ هاى گرانبها در آن وجود دارد و بساط خشم و سرزنش و عقاب از سوى خداوند برچيده شده و حضرت ربّ الارباب به سازش با جفاكاران روى مى‌ آورد. بنابراين، سزاوار است مسلمانى كه از اين مواهب آگاه است و آن‌ ها را باور دارد، براى ورود به اين ميهمان خانه و براى بهره‌ مندى از اين مطالب، با نشاط و اقبال و شادمانى و شرح صدر به‌ پا خيزد و اگر پيش از ورود اين ماه رفتارى كرده كه مورد پسند خداوند نبوده، به خاطر گناهان گذشته‌ اش با شرمندگى به ميهمان خانه‌ الهى وارد شده و در پيشگاه او حضور يابد. اين ميهمان خانه، درهاى ورودى بسيارى به زبان حال دارد كه از آن جمله، در غفلت است كه نبايد بر آن فرود آمده و از آن وارد ماه رمضان شوى، زيرا ورود از اين در جز براى كوتاهى‌ كنندگان درست نيست، بلكه از همان درى بايد وارد شد كه قوم ادريس و يونس نبىّ-عليهما السّلام-و كسانى مثل آنان-كه گناهكار بودند و سرانجام [توبه كردند و] به آمال خود رسيدند-از آن وارد شدند و از همان درى بايد وارد شد كه بزرگ‌ ترين گناهكار يعنى ابليس از آن وارد شد؛ زيرا خداوند-جلّ جلاله-به او فرمود: (از بهشت درآى، زيرا تو رانده‌ شده‌ اى و نفرين من بر تو تا روز جزا.) ولى او از راه حرمت يأس و نوميدى از رحمت خدا وارد شد و سرانجام به خواسته‌ خود رسيد و درخواستش مستجاب گرديد، بلكه گناهكاران بايد از هر درى كه گناهكارى از آن وارد شده و به واسطه‌ ورود از آن، وضعش اصلاح شده و نيكبختى و اقبال به سراغ او آمده، به ماه رمضان وارد شوند و بر بساط رحمت خدا بنشينند، رحمتى كه حتى ساحران فرعون كه براى جنگ با ربّ الارباب حاضر شدند، در اين بساط نشستند و سرانجام به چيزى كه حسابش را نمى‌ كردند، يعنى به نيكبختى روز جزا رسيدند و نيز كسى كه به اين ماه وارد مى‌ شود، بايد به خاطر مخالفتى كه با صاحب رسالت [رسول اكرم -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-] نموده و نيز به خاطر رفتار بد گذشته‌ اش با خداوند بزرگ، آثار حيا و شرم از چهره‌ اش نمايان گردد و نيز از اين جهت كه خداوند او را گرامى داشته و اجازه‌ ورود و جلوس با اهل اقبال و توفيق را به او داده است، بايد گمان نيك و سپاسگزارى از خداوندگار مهربان و مهرورز از چهره‌ او آشكار گردد.
و اعلم أنني لما رأيت أن شهر رمضان أول سنة السعادات بالعبادات و أن فيه ليلة القدر التي فيها تدبير أمور السنة و إجابة الدعوات‏ اقتضى ذلك أني أودع السنة الماضية و استقبل السنة الآتية بصلاة الشكر كيف سلمني من أخطار ذلك العام الماضي و شرفني بخلع التراضي و أغناني عن التقاضي و فرغني لاستقبال هذا العام الحاضر و لم يمنعني من الظفر بالسعادة و العبادة فيه بمرض و لا عرض باطن و لا ظاهر
از آنجا كه ديدم ماه رمضان آغاز سال نيكبختى انسان به واسطه‌ انجام عبادات است و شب قدر-كه امور سالانه‌ انسان در آن مقدّر مى‌ گردد و دعاها در آن مستجاب مى‌ شود-در آن قرار دارد، لذا مناسب است كه از سال گذشته خداحافظى نموده و با نماز شكر به پيشواز سال آينده بروم، زيرا مى‌ بينم كه خداوند مرا از خطرهاى سال گذشته سالم نگاه داشته و به خلعت‌ هاى خشنودى متقابل مشرّف گردانيده و از تقاضا كردن از ديگران بى‌ نيازم نموده و فراغت استقبال از سال آينده را نصيبم كرده و با بيمارى و آسيب‌ ها و رخدادهاى باطنى و ظاهرى، در برابر نيل به خوشبختى و انجام عبادت در ماه رمضان مانعى ايجاد نكرده است.
ثم إنني أحضر هذا الكتاب عمل شهر الصيام و أقبله و أجعله على رأسي و عيني و أضمه إلى صدري و قلبي و أراه قد وصل إلي من مالك أمري ليفتح به على أبواب خيري و بري و نصري و أتلقاه بحمدي و شكري و شكر الرسول الذي كان سبب صلاح أمري كما اقتضى حكم الإسلام تعظيم المشاعر في البيت الحرام و تقبيلها بفم الاحترام و الإكرام‏
آن‌ گاه بخش اعمال ماه رمضان اين كتاب را برداشته و مى‌ بوسم و بر سر و چشم خود مى‌ گذارم و به سينه و قلبم مى‌ مالم، زيرا مى‌ بينم كه دستورهاى آن از مالك امور من به من رسيده تا به وسيله‌ آن درهاى خير و نيكى و يارى خود را به رويم بگشايد و با ستايش و سپاس از خدا و فرستاده‌ اش-كه وسيله‌ سامان يافتن امور من است- به پيشواز آن مى‌ روم، همان گونه كه مقتضاى حكم اسلامى، بزرگداشت محل‌ هاى عبادت موجود در بيت اللّه الحرام و بوسيدن آن‌ ها همراه با احترام و تعظيم است.
ثم إنني أبدأ بالفعل فأسأل الله جل جلاله العفو عما جرى من ظلمي له و حيفي عليه و كلما هونت به من تطهير القلب و إصلاحه لنظر الله جل جلاله إليه و العفو عن كل جارحة أهملت شيئا من مهماتها و عباداتها و الاجتهاد في التوبة النصوح من جناياتها و الصدقة عن كل جارحة بما تهيأ من الصدقات لقول الله جل جلاله‏ (إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ)[1]‏ و أتصدق عن أيام السنة المستقبلة عن كل يوم و ليلة برغيف لأجل ما رويناه من فضل الصدقة و فائدته‏
سپس شروع به عمل مى‌ كنم و از خداوند-جلّ جلاله-مى‌ خواهم كه جفاها و ستم‌ ها و كوتاهى‌ هايم در تطهير و اصلاح قلبم براى اقبال و توجه خداوند-جلّ جلاله-به آن را عفو كند و نيز كوتاهى‌ ام را در حقّ امور مهم و عبادت‌ هاى مربوط به اعضايم و عدم كوشش در توبه‌ راستين از گناهان مربوط به هريك از اعضا و نيز كوتاهى در پرداخت صدقه از هر عضو به صدقه‌ مناسب، گذشت كند؛ زيرا خداوند مى‌ فرمايد: (به راستى كه خوبى‌ ها، بدى‌ ها را از بين مى‌ برد.) و به خاطر روايات وارده در فضيلت و فايده‌ صدقه، براى هر شبانه‌ روز از سال آينده يك گرده نان صدقه مى‌ دهم.

[1]) سور هود، آیه 114

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث