شرح زیارت امین الله؛ « مولعة بذکرک و دعائک »؛ استجابت دعا
۰۴ دی ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلامشرایط استجابت دعا
در شرح فراز « مولعة بذکرک و دعائک » پس از بیان خصوصیات و اموری که دعا نباید داشته باشد ( امور ممنوعه در دعا ) تا برای برآورده شدن حوائج تحقق پیدا کند، باید توجه داشت که برای استجابت دعا نیز شرایطی وجود دارد که زمینه به ثمر رسیدن دعا و افاضه فیض را از حق تعالی برای خواننده ایجاد می کند. هر چند که او جواد و فیاض علی الاطلاق است . لکن قابلیت قابل و خواننده نیز باید تام باشد تا بتواند فیض را قبول کند، از این جهت ائمه علیهم السلام برای آن شرایطی را بیان کرده اند
که مهمترین آنها عبارتند از:
1- شناخت خداوند
خواننده خداوند متعال باید لااقل یک شناخت اجمالی نسبت به قدرت او برای برآوردن حاجتش داشته باشد تا بتواند از قدرتهای محدود و غیر حقیقی قطع ارتباط قلبی بکند .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: که خداوند فرمود: کسی که از من سؤال کند در حالی که بداند من ضرر و نفع می رسانم دعایش مستجاب می شود(1) .
2- ادای حقوق خداوند
انسانی که توقع دارد خداوند متعال را هر وقت برای برآورده شدن حوائجش، می خواند جوابش بدهد باید توجه داشته باشد که خداوند نیز از او توقع دارد که ندایش را جواب مثبت داده و حقوق او را زیر پا نگذارد.
از علی علیه السلام سؤال شد: مگر خداوند نمی فرماید: ادعونی استجب لکم، - مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم - پس چرا او را می خوانیم و اجابت نمی شویم؟ حضرت فرمود: زیرا دلهای شما به هشت خصلت خیانت کرده است : اولش آن است که خدا را می شناسید و حق او را آن طور که بر شما واجب کرده است اداء نمی کنید پس معرفت شما برای شما فایده ای ندارد... پس چه دعایی با این حالت برایتان مستجاب شود در حالی که درهایش را بسته اید(2).
امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: بنده وقتی خداوند تبارک و تعالی را با نیت صادق و قلبی مخلص بخواند، بعد از وفای به عهد الهی مستجاب می شود، و وقتی او را بدون نیت و اخلاص بخواند، برایش مستجاب نمی شود . مگر خداوند نمی فرماید: وفا کنید به عهد من تا وفا کنم به عهد شما، پس کسی که وفا کند، برایش وفا می شود(3).
البته اگر کسی معرفت اجمالی به حق تعالی داشته باشد و با نیت صادق و مخلصانه به طرف خداوند متعال برود که اگر حاجتش برآورده شود پس از آن وفای به عهد الهی بنماید هر چند که شرایط بعدی را نداشته باشد خداوند دعایش را مستجاب می کند .
همان طور که ابوبصیر گوید:
همسایه ای داشتم که از اعوان حاکم ستمگر بود و امولی به دست آورده و با دوستان خود مجالس لهو و لعب و شرابخواری به پا کرده بود، همواره او را نهی از منکر می کردم ولی دست برنمی داشت تا اینکه پس از اصرار زیاد به من گفت: من مردی هستم که اسیر شیطان و هوی نفس می باشم و اگر حال مرا نزد امام صادق علیه السلام عرضه بداری امید است که خدا مرا نجات دهد، ابوبصیر گوید: به مدینه خدمت آن حضرت رسیده و حال همسایه را عرض کردم، حضرت فرمودند: به او بگو که تو از منکرات دست بردار و من ضامن می شوم که خدا تو را به بهشت ببرد، ابوبصیر پس از آنکه کلام حضرت را به همسایه اش گفت، او سخت متأثر شده و توبه واقعی کرد و پس از چندی که مریض شد در بستر مرگ قرار گرفته بود که حالت بیهوشی بر او عارض شد پس از به هوش آمدن گفت: ای ابوبصیر، حضرت صادق علیه السلام به عهد خود وفا کرد و سپس جان داد(4).
3- کسب حلال
از آنجا که انسان با دعا کردن به خداوند تقرب جسته و می خواهد فیوضات الهی را از طریق دعا جلب کرده و آن را بیابد، از این جهت باید زمینه این تقرب را در خودش فراهم کند، کسب حرام و خوردن حرام، موجب دوری انسان از خداوند شده و قلبی که از ساحت قرب او مطرود باشد نمی تواند دعای حقیقی داشته باشد و حاجتش برآورده شود .
همان طور که امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسی بخواهد دعایش مستجاب شود باید کسب پاکیزه داشته باشد و از ظلم مردم بیرون بیاید و خداوند بنده ای را که در شکمش حرام باشد یا در گردن او ظلمی نسبت به بندگانش باشد، بالا نمی برد(5).
در روایت دیگر آمده است که : حضرت موسی علیه السلام دید مردی با حالت تضرع شدید دستش را بلند کرده و دعا می کند خداوند به حضرت موسی وحی کرد: اگر فلان کار و فلان کار را نیز انجام دهد هیچ گاه دعایش را مستجاب نمی کنم . زیرا در شکمش حرام است و بر پشتش - بر عهده اش - حرام و در خانه اش حرام می باشد(6).
4- حضور قلب و رقت قلب
چون دعا، خواستن از خداوند متعال است باید در حین خواندن، توجه قلبی فقط به طرف او بوده باشد تا حالت انقطاع از غیر او به وجود آید و هر مقدار حالت انقطاع بیشتر باشد صفای قلب بیشتر شده و حالت رقت برای آن پیدا می شود . این امر از اهم شرایط اجابت دعا می باشد .
از این جهت رسول اکرم صلی الله علیه و آله از اسم اعظم سؤال می شود . حضرت می فرمایند: تمامی اسماء الهی اعظم است . پس دلت را از غیر او به کلی فارغ کن و او را با هر چه می خواهی بخوان(7).
آن حضرت نیز فرمود: غنیمت بشمارید دعا را هنگام رقت قلب . زیرا حالت رقت، رحمت است(8) . بنابراین دعایی که از قلب غافل از خداوند - به گونه ای که با تمام وجود متوجه او نباشد - صادر شود بنابر فرمایش امام صادق علیه السلام (9) مستجاب نمی شود.
موانع استجابت دعا
علاوه بر ایجاد زمینه برای استجابت دعا، باید خواننده خداوند موانع استجابت را نیز برطرف کند تا زمینه استجابت از طرف او کامل شود .البته با فراهم کردن این زمینه ها و برطرف کردن موانع، استجابت دعا در نظرمان قطعی است که باید هم این گونه(10) باشد تا تمایل به دعا داشته باشیم لکن گاهی مصالحی وجود دارد که اجابت تأخیر می افتد و ما از آن خبر نداریم . ولی به هر حال نباید دست از دعا برداشت و باید موانع آن را در خودمان برطرف کنیم . آن موانع عبارتند از:
1- گناه
انجام گناه مانع رسیدن به کمالات است . حتی به واسطه آن انسان مؤمن از مواهب مادی مانند : رزق(11) و نزول باران نیز محروم می شود که به واسطه این محرومیت حیوانات نیز در عذاب می افتند(12) . یکی از آن محرومیتها استجابت دعاست .
لذا امام باقر علیه السلام می فرماید: بنده از خداوند حاجتی را می طلبد که اقتضا می کند تا زمان نزدیک یا دور برآورده شود . لکن گناه می کند و خداوند تبارک و تعالی به فرشته می فرماید: حاجتش را برآورده مکن و او را محروم کن . زیرا او متعرض غضب من شده و از طرف من مستحق محرومیت است(13).
2- ظلم به دیگران
دعا هر چند نوع جنبه فردی دارد . لکن در جهت اجابت آن اموری مؤثر است . از جمله : ظلم نکردن به دیگران . هر چند که خواننده نیز به او ظلم شده باشد ولکن خود در آن جهت نباید ظلم کند .
لذا امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند فرمود:
به عزت و جلالم سوگند که دعای مظلوم را نسبت به ظلمی که به او شده و او نیز مانند آن را به دیگری روا داشته، مستجاب نمی کنم (14).
ظلم نه تنها نمی گذارد دعا برای خود خواننده مستجاب شود بلکه گاهی دعا را بر ضرر خواننده مستجاب می کند .
همان طور که در مواعظ خداوند متعال به حضرت عیسی علیه السلام است:
به ستمگران بنی اسرائیل بگو که مرا نخوانند در حالی که روی گناه و ظلم قرار داشته و بتها در خانه هایتان می باشد . زیرا من قسم یاد کرده ام که دعای کسی که مرا می خواند مستجاب کنم و اجابتم برای ایشان آن است که آنها را لعن کرده تا اینکه پراکنده شوند(15).
3- سیر برخلاف اسباب ظاهری
یکی از وظایف شخص عاقل و مؤمن قدم گذاردن در امور از راه اسباب و مسببات عادی است که در شرع مقدس نیز این گونه به آن امر شده ایم . بنابراین اگر کسی در هر امری برخلاف طریق عادیش قدم بردارد و به مشکلات برخورد کند و دعا کند برای برطرف شدن آنها، خداوند آن را مستجاب نمی کند تا اینکه از آن طریق قدم بردارد و سپس دعا کند که دعا آن اسباب را به هم نزدیک می گرداند .
همان طور که امام صادق علیه السلام فرمود: چهار نفرند که دعایشان مستجاب نمی شود :
اول: مردی که در خانه نشسته و می گوید: خدایا مرا روزی ده . به او گفته می شود : آیا تو را امر نکردم که دنبال رزق روی ؟
دوم: مردی که بر ضرر زنش دعا کند به او گفته می شود: (با پیمودن راههای اصلاح اگر اصلاح نشد) مگر امر او را به دست قرار ندادم ؟ - اگر نخواستی با برخوردهای نامناسب او صبر کنی می توانی طلاقش دهی - و با آن نیازی به نفرین او نیست.
سوم: کسی که مالی دارد و آن را از بین می برد و می گوید: خدایا مرا روزی ده . به او گفته می شود: مگر تو را به میانه روی - اسراف نکردن - امر نکردم ؟ تو را به اصلاح امر نکردم و به تو نگفتم(16)؟ که: بندگان خدای مهر بان کسانی هستند که وقتی انفاق می کنند اسراف نکرده و سخت گیر نیز نمی باشند و راه میانه را می روند.
چهارم: کسی که مالی داشته و بدون شاهد آن را قرض می دهد - و قرض گیرنده آن را نمی دهد - به او گفته می شود: آیا به تو امر نکردم که شاهد بگیری(17)
و در روایت دیگر دسته پنجمی را اضافه می کند که: شخصی همسایه نامناسبی دارد و بر ضرر او دعا می کند در حالی که خداوند راهی برای فرار از اذیت او برایش قرار داده و آن منتقل شدن از آن مکان است(18).
4- نقض حکمت الهی
همان طور که گفته شد اصل خواستن حوائج از خداوند متعال مطلوب بالذات است که خاصیتش یا نزدیک کردن اسباب و مسببات عادی است که انسان به نیازش برسد . مانند اینکه : برای شخص مریض طبیب حاذقی فراهم می شود یا خداوند به ذهن انسان خیرخواهی می اندازد که قرض انسان را ادا کند و امثال این امور و یا از طریق غیرعادی آن به اجابت برسد.
اما اگر اجابت آن دعا برخلاف مصالح الهی یا مصالح فرد باشد آن دعا به اجابت نمی رسد و یا در اجابت تأخیر می افتد .
همان گونه که علی علیه السلام می فرماید: کرم خداوند سبحان حکمتش را نقض نمی کند از این جهت هر دعایی مستجاب نمی شود(19)
مانند : دعای بلعم باعورا(20) بر ضد حضرت موسی علیه السلام که اصلاً به اجابت نرسید . بلکه عکسش مستجاب شد و خودش به عذاب الهی مبتلا شد، و نیز درباره حضرت موسی و هارون علیهماالسلام که بر نابودی فرعون دعا می کردند وعده اجابت داده شد(21) لکن اجابت موکول شد به وقت خودش که زمینه اجتماعی آن محقق شود و آن چهل سال بود(22).
اسباب تأخیر اجابت دعا
مخفی نماند که گاهی تأخیر در اجابت دعا به جهت اسباب دیگری غیر از آنچه گفته شد می باشد که در آن نیز مصلحت واقعی دعاکننده در نظر گرفته شده است و آن حفظ تعالی روح مؤمن است .
مانند اینکه : امام رضا علیه السلام فرمود:
... اگر صاحب نعمتی سؤال کند و به او داده شود، طلب می کند غیر چیزی را که سؤال کرده و نعمت در چشمش کوچک شده و از چیزی سیر نمی شود و وقتی نعمت بر او زیاد شد، ممکن است مسلمان به خطر بیافتاد به سبب حقوقی که بر او لازم است و ترس از وقوع در فتنه در آنها(23) .
یا به جهت دیگری است که امام صادق علیه السلام به آن تصریح فرموده است که :
مؤمن خداوند عز و جل را در حاجتش می خواند . خداوند می فرماید:
تأخیر بیندازد در اجابت به سبب اشتیاق به صدا و دعایش و وقتی روز قیامت شود خداوند عز و جل به بنده اش می فرماید: مرا خواندی و من در اجابت تأخیر انداختم در حالی که ثواب تو اموری است... . حضرت فرمود: مؤمن آرزو می کند که ای کاش دعایی از او در دنیا مستجاب نمی شد به سبب آن ثواب نیکویی که در آخرت می بیند(24).
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج 93، ص 305.
2- همان ، ص 376.
3- همان ، ص 375.
4- منتهی الآمال ، ج 2، ص 129.
5- بحارالانوار، ج 93، ص 321.
6- همان ، ص 372.
7- همان ، ص 322.
8- همان ، ص 313.
9- همان ، ص 305.