شرح زیارت امین الله؛ « مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيَا بِحَمْدِكَ وَ ثَنَائِكَ‏ »؛ مراتب ستایش خداوند

شرح زیارت امین الله؛ « مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيَا بِحَمْدِكَ وَ ثَنَائِكَ‏ »؛ مراتب ستایش خداوند

۲۳ دی ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلام

مراتب ستایش خداوند

همان طور که گفته شد ستایش خداوند، ستودن اوست نسبت به کمالاتی که از او ظاهر شده است . معلوم می شود این ستودن گاهی با زبان است و گاهی با عمل و مراحل دیگری نیز برای آن تصور می شود .

مانند : ذکر خداوند متعال، که دارای مراتبی است - هر چند حمد نیز به گونه ای ذکر الله به حساب می آید - از این جهت مراتب آن را یادآور می شویم: 

الف - ستایش زبانی

در کتاب و سنت بیاناتی وارد شده است که دلالت بر کیفیت حمد زبانی می کند. علاوه بر آنچه در دستورات ائمه علیهم السلام بر کمیت آن در اوقات و حالات و مکانهای مختلف آمده است و نیز در دعاهای وارده از ایشان تعبیرات لطیف و بسیار بلندی نسبت به حمد الهی آمده است که به طور کلی در هر جایی با ذکر حمد آن کمالی که مناسب با حمد مخصوص است بیان شده و دریایی از معارف توحیدی از این طریق القاء شده است.

برای اطلاع از این مرتبه مراجعه به کتابهای معتبره ادعیه و اذکار لازم است .  مانند : مفاتیح الجنان، مهج الدعوات و اقبال سید بن طاووس، مصباح کفعمی، مصباح شیخ طوسی، و دعاهایی که مشتمل بر حمد است . مانند  : دعای عشرات و دعای افتتاح و دعای اول صحیفه سجادیه. 

ب - ستایش عملی

یعنی اظهار کمالات موجود ستایش شده در مقام عمل . این حقیقت نسبت به انسان به این گونه است که هر چه از عنایتهای الهی که به او شده است چه نسبت به وجود خودش و چه امور بیرون از او در مسیر بندگی حق تعالی قرار گیرد .

امام سجاد علیه السلام می فرماید:

ثم له الحمد... حمدا یکون وصلة الی طاعته و عفوه و سببا الی رضوانه و ذریعة الی مغفرته و طریقا الی جنته و خفیرا من نقمته و امنا من غضبه و ظهیرا علی طاعته و حاجزا عن معصیته و عونا علی تادیة حقه و وظائفه، حمدا نسعد به فی السعداء من اولیائه و نصیر به فی نظم الشهداء بسیوف اعدائه، انه ولی حمید  : سپس برای اوست ستایش... ستایشی که وسیله شود به طاعت و عفو او و موجب خشنودی و وسیله آمرزش و راه به بهشت و پناه از عذاب و آسودگی از خشم و پشتیبان بر طاعت و جلوگیر از معصیت و کمک بر انجام حق و وظایف خداوند باشد  . سپاسی که در میان نیکبختان از اولیای او کامروا باشیم و به سبب آن در ردیف به شهادت رسیدگان به شمشیرهای دشمنانش در آییم، که خداوند زمامدار ستوده شده است.(1)

در روایتی ابوبصیر به امام صادق علیه السلام عرض می کند: آیا برای شکر اندازه ای هست که وقتی بنده آن را انجام دهد شاکر حساب شود؟ حضرت فرمودند: بله. گفتم : آن چیست؟ فرمودند:

خدا را بر هر نعمتی که به او داده است در اهل و فرزند ستاید و اگر در آنچه خداوند به او نعمت داده در مالش حقی بود آن را اداء کند...(2)

یکی از موارد مهم حمد عملی خداوند آن است که انسان پس از ادای حقوق لازمه اموالش، حقوق مستحبه و اخلاقی در اموالش را نیز اداء کند و آن دستگیری از برادران ایمانی است .

از این جهت امام صادق علیه السلام به سدیر صیرفی می فرماید:

هیچ گاه مال کسی زیاد نمی شود مگر اینکه خدا حجت را بر او تمام می کند . پس اگر بتوانید آنها را از خودتان دفع کنید پس انجام دهید . 

 از حضرت سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا! چگونه این کار را انجام دهد؟  

فرمود:

به برآورده کردن حوایج برادرانتان از اموالتان .

سپس فرمود:

برخورد کنید با نعمتها با همراهی نیکو و شکر کنید کسی را که به شما نعمت داده است و نعمت دهید بر کسی که از شما تشکر می کند .

زیرا وقتی این گونه باشید از طرف خداوند مستحق زیاده می شوید و از طرف برادرانتان نصیحت پذیری را...(3).

ج - ستایش قلبی

در تحلیل معنای حمد، توجه به کمال ظهور داده شده از طرف موجود ستایش شده، اعتبار شده است. این توجه، حقیقت حمد را تشکیل می دهد .

 در این رابطه امام صادق علیه السلام می فرماید:

خداوند متعال نعمت را به بنده اش نمی دهد هر مقدار باشد و او خدا را بر آن نمی ستاید مگر اینکه ستایشش خدا را، برتر و بزرگتر و سنگین تر از آن نعمت است . (4)

برای رسیدن به این مرتبه پیمودن دو مرتبه گذشته به ویژه ستایش عملی لازم است تا اعمال و رفتار از عمل دنیایی بودن خارج شود و نورانیت قلبی حاصل شود و آن توجه - توجه به حقیقت حمد - تحقق یابد. هر مقدار این توجه بیشتر و عمیق تر باشد و از توجه ذهنی و فکری به توجهات قلبی و روحی منتقل شود که از آن به دیدن قلبی تعبیر می شود وجود انسان وسیع تر شده و ایمان او به کمالات الهی عمیق تر و حقیقی تر خواهد شد .

از این جهت امام سجاد علیه السلام می فرماید:

شکرگزار سعادتمندتر است با شکرگزاری تا سعادتمند بودنش به واسطه نعمتی که شکر آن لازم است.

سپس این آیه را قرائت فرمود:

و یاد بیاور هنگامی را که پروردگارت ندا داد که اگر شکرگزاری کنید حتماً شما را زیاد می کنم...(5)

با شاهد آوردن حضرت از آیه شریفه استفاده می شود که توجه کردن به کمالاتی که از حق تعالی ظاهر می شود هنگام شکرگزاری از طریق نعمتها، موجب وسعت روحی انسان شاکر می شود که آیه به عنوان زیاد کردن و توسعه روحی مطرح کرده است. این همان معنای ازدیاد ایمان است که موجب برطرف شدن حجابها بین بنده و خدای متعال می شود به گونه ای که هر نعمتی را ظهور کمال از حق تعالی می بیند . هر چند این کمال به واسطه مخلوقی ظهور کند . اینجاست که ولایت خاص خداوند برای این مؤمن ظهور کرده و او را ظلمتهای توجه به غیر خودش به طرف نور توجه به خویش و اوصاف کمالیه خویش بیرون می آورد .

قرآن کریم می فرماید:

الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور : خداوند ولی مؤمنین است که ایشان را از تاریکیها به نور خارج می کند . (6)

 نسبت به این مرحله امام صادق علیه السلام به راوی می فرماید:

با رسیدگی به برادرانت به ایشان محبت کن . زیرا خداوند عطا کردن را محبت و منع کردن را عداوت قرار داده است  . به خدا سوگند اگر از من سؤال کنید تا به شما عطا کنم نزد من محبوب تر از آن است که سؤال نکنید تا عطا نکنم و مرا مورد عداوت قرار دهید و هر زمانی که خداوند عز و جل چیزی را بر دست من برای شما جاری کند خداوند متعال ستایش شده است و دور نشوید از شکر آنچه خداوند برای شما بر دست من جاری کرده است(7)

امام صادق علیه السلام در این روایت، خواستار اعطای نعمت است هنگام سؤال دیگران، تا کمالات خداوند  از این طریق ظهور کند و ستایش شود. پس از پیمودن این مرحله، ایمان بنده زیادتر شده و حجابهای نورانی از قلبش کنار می رود و به گونه   ی می شود که شاکر حقیقی خداوند را نیز خود او می بیند و خود را محدودتر از آن می یابد که بتواند کمال مطلق را ستایش نماید . در این صورت است که خدا را شاکر و مشکور می یابد.شاکر بودن او در مقام مظهریت و ظاهر شدن کمالات و مشکور بودنش در مقام مظهریت و ظاهر کردن کمالات . در این حالت هر چند صفت شاکر بودن به بنده نسبت داده شود لکن چون به عنوان بندگی نسبت داده شده بندگی او نیز محقق شده است و تحقق این عنوان معنایش نداشتن چیزی از خود است  . پس صفت شاکریت هم از خود او نخواهد بود .

از این جهت در روایت امام صادق علیه السلام آمده است که:

حق تعالی وقتی به حضرت موسی علی نبینا و اله و علیه السلام فرمود:

حق شکر مرا به جا آور.

آن حضرت عرض کرد: چگونه شکر تو را انجام دهم و حال آنکه هیچ شکری نیست که انجام دهم مگر اینکه آن نعمتی است از طرف تو بر من؟

خداوند فرمود:

الان مرا شکر کردی در حالی که دانستی آن شکر هم از من است(8)

از این روایت استفاده می شود که برای شکر یک مرتبه بالایی است و آن حق شکر است و اداء کردن حق شکر از بنده بدون داشتن مقامات بالای ایمانی میسر نیست و وقتی که به آن مقام برسد شکر را از خود نمی داند بلکه از حق تعالی می داند.

از این جهت ستایش را با اوصاف نامحدود برای خداوند بیان می کند .

همان طور که امام سجاد علیه السلام عرض می کند:

برای تو حمدی است که با دوامت دوام داشته باشد... حمدی که جز برای تو سزاوار نیست و جز با آن به تو نزدیک نمی توان شد... حمدی که حافظین اعمال از شمارش آن عاجزند و زیادتر از آن است که نویسندگان کتابت آن را شمارش نموده اند... حمدی که کسی مثل آن تو را حمد نکرده است و جز تو عظمت آن را نمی شناسد... حمدی که برای وجه کریمت لازم است و با مقام عظمت برابری کند... و حمد مرا فوق حمد حامدین قرار بده(9).

این تعبیرات از امام معصوم نه دروغ است و نه اغراق و نه مجازگویی بلکه عین واقعیت است. روی این حساب چه کسی می تواند حق حمد و شکر الهی را که مناسب با کمال مطلق اوست به جا آورد جز خود خداوند و در این صورت است که این حقیقت - توحید افعالی در مقام حمد یا توحید اسماء و صفاتی - برای بنده منکشف می شود و می یابد که حامد و محمود و حمد یکی است.

این مقام، مقام خلوص است و این افراد همان مخلصین (بفتح لام) هستند که خداوند ایشان را از تمامی ناپاکیها و آلودگیهای مراتب شرک پاک گردانید به گونه ای که توصیف ایشان را نسبت به خودش، توصیف واقعی خود دانسته و خویشتن را از توصیف غیر ایشان منزه دانسته  است . زیرا توصیف غیر ایشان خالی از شرک نیست .

آنجا که می فرماید:

سبحان الله عما یصفون الا عباد الله المخلصین  : خداوند منزه است از آنچه ایشان توصیف می کنند جز - از توصیف - بندگان پاک شده خویش . (10)

 همچنین درباره ایشان می فرماید:

انا اخلصناهم بخالصة ذکری الدار و انهم عندنا لمن المصطفین الاخیار: ما ایشان را با یاد خالص آخرت پاک گردانیدیم و ایشان نزد ما از برگزیدگان خوبان هستند  . (11) 

پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام در رأس و اساس مخلصین می باشند.


پی نوشت :

1- صحیفه سجادیه ، دعای اول .

2- بحارالانوار، ج 71، ص 29، روایت 7.

3- همان ، ص 47، روایت 60.

4- همان ، روایت 79.

5- همان ، روایت 66.

6- بقره : 257.

7- همان ، روایت 61.

8- همان ، روایت 75 و 22.

9- صحیفه سجادیه ، دعای 47.

10- صافات : 160، 159.

11- ص : 47، 46. 

منبع :

سیمای مخبتین (شرح زیارت امین الله)، شیخ محمود تحریری
 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث