شرح زیارت امین الله؛ «وَ سُبُلَ الرَّاغِبِينَ إِلَيْكَ شَارِعَةٌ»؛ راه های رسیدن به خدا برای راغبین
۲۶ دی ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلام
راه های انسان به سوی خدا
انسان با خصوصیات وجودیه اش برای کمال مطلوب و هدف بالذاتی آفریده شده است و به این هدف جز از طریق راه های معینی که از طرف خالق او معرفی شده باشد و تمامی ابعاد وجودی او را شامل شود نمی توان رسید. این ابعاد، شامل بعد اعتقادی، روحی و تمایلات گوناگون مادی - احساسات و عواطف و... می شود.
قرآن کریم می فرماید:
و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ذلکم وصاکم به لعلکم تتقون :
و اینکه این است راه راست من پس آن را متابعت کرده و راههای دیگر را تبعیت نکنید تا شما را از راه خدا جدا کند این امری است که خدا شما را به آن سفارش کرده است شاید باتقوا شوید . (1)
راه هایی که نهی شده ایم از تبعیت آنها راه هایی است که یا از راه اعتقاد ما را از خدا جدا می کند یا از راه صفات ضمیمه، که عبارتند از: کفر،(2) شرک (3) نفاق (4) هواهای نفسانی(5) ظلم (6) گناه(7) و جرم و کسانی که گمراهند(8) و گمراه می کنند و مانع از راه خدا می شوند و راه جاهلان(9) و در نهایت شیطان(10) که اساس ضلالت می باشد.
در مقابل، تمامی راههایی که امر به تبعیت از آن شده ایم بر محور صراط مستقیم قرار دارد و ما را به حقیقت آن می رساند . مانند : راه منیبین و بازگشت کنندگان به حق تعالی
و اتبع سبیل من اناب الی : و راه کسی را که به من رجوع می کند تبعیت کن . (11)
انا به رجوع مکرر را می گویند و به آن کسی که در تمامی امور به خداوند رجوع می کند در هستی و شئون آن منیب گفته می شود و این راه انبیاء علیهم السلام است . از جمله : حضرت ابراهیم علیه السلام(12) و پیامبر صل الله علیه وآله وسلم (13) .
بنابراین انسان در این عالم فقط یک خط مستقیم برای رسیدن به نتیجه وجودیش دارد و آن خطی است که خالق او برایش ترسیم کرده و شامل راه هایی می شود که او را در این خط قرار می دهد . لکن قرآن کریم پس از توجه انسان به این خط مستقیم و تبعیت از آن، راه های دیگری را با اوصاف خاصی برای او ثابت کرده است :
قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم :
به تحقیق از طرف خداوند نور و کتاب آشکار برایتان آمده است . خداوند با آن کسانی را که از رضایتش تبعیت کنند به راههای امن هدایت می کند و ایشان را از ظلمت ها به نور به اذنش بیرون می آورد و به راه مستقیم هدایتشان می کند .(14)
همچنین در جای دیگری می فرماید:
و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین :
و کسانی که برای ما مجاهده کنند حتماً به راههای خود هدایتشان می کنیم و همانا خدا با نیکوکاران است . (15)
از این دو آیه استفاده می شود که کسانی که از اموری که مورد رضایت خداوند است تبعیت کنند و آنها راه های عمومی است که او از طریقانبیاء به بشر برای ارتباط با خودش معرفی نموده و به واسطه مجاهده برای او پیموده می شود، به راه های دیگری که آنها نیز انتساب خاص به خدا داشته و خصوصیت آنها آن است که ایمن است از هر آلودگی است به گونه ای که ظلمتی در آن نیست و آن هدایت به صراط مستقیم است، هدایت می شوند .
پس باید این راه ها نیز در متن صراط مستقیم باشد و به گونه ای باشد که ایمن از ناپاکی ها باشد و بزرگترین ناپاکی از دیدگاه قرآن کریم شرک و مراتب شرک است که آن مراتب با ایمان ظاهری نیز جمع می شود .
همان طور که خداوند می فرماید:
و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون : و اکثریت مردم ایمان به خدا ندارند مگر اینکه مشرک نیز می باشند . (16)
و حال آنکه دعوت انبیاء علیهم السلام به توحید خالص است که نه در اعتقاد و نه در عمل و نه در اوصاف نفسانی ابتلاء به شرک نباشد .
خداوند می فرماید:
قل هذه سبیلی ادعو الی الله علی بصیرة انا و من اتبعنی و سبحان الله و ما انا من المشرکین : بگو ای پیامبر! این است راه من که با بصیرت به خدا دعوت می کنم خود و تابعینم را و خدا منزه است و من از مشرکین نمی باشم .( 17)
همچنین در آیه دیگری می فرماید:
الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون : کسانی که ایمان آورده و ایمانشان را به ظلمی متلبس نکنند برای ایشان امنیت است و ایشان هدایت یافتگانند .(18)
از جمع این آیات به دست می آید که صراط مستقیم دارای مراتبی است که پیمودن مراتب اولیه اش که همان سبل الهی است و از طرف انبیاء بیان شده است انسان را به هدایت ها و راه های امنی راهنمایی می کند که آنها آلودگی شرک را ندارند .
پس باید آنها روشنایی های خاصی باشند که در آن بنده فعل و صفت و ذاتی برای خود و موجودات نبیند و حقیقت صراط مستقیم و حقیقت بندگی همین مرحله است که آیه و نشانه بودن موجودات به طور مطلق برای او ظهور کند .
همان طور که به تعبیر قرآن کریم حقیقت موجودات به آیه بودنشان از حق تعالی است و برای همین هم خلق شده اند:
سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق اولم یکف بربک انه علی کل شی ء شهید الا انهم فی مریة من لقاء ربهم الا انه بکل شی ء محیط : آیات خود را در عالم و خود انسانها به ایشان نشان می دهیم تا برای آنها آشکار شود که خدا حق است . آیا کافی نیست برای پروردگارت که او بر هر چیزی شاهد - مشهود - است؟ آگاه باش که ایشان - کافران - در شک اند از لقای پروردگارشان . باش که خدا بر هر چیزی احاطه دارد . (19)
از این آیه و آیات دیگر به دست می آید که موجودات با احاطه وجودی خدای متعال بر آنها آیه خداوندند و با توجه به بیانات گذشته معلوم می شود که آیه بودن آنها به طور مطلق با تبعیت از راه های الهی و ظاهر صراط مستقیم که همان عدم تلبس به ظلم و رضایت الهی و نیکوکاری است، برای انسان ظهور می کند و ظهور این حقیقت، همان تحقق به صراط مستقیم و سبل امن الهی است که تمامی شرک درونی و قلبی از بین رفته و توحید خالص مشاهده شود و این حقیقت را اول انبیاء و صدیقین و شهداء و صالحین - به تفاوت درجاتشان در آن - پیموده اند و دیگران به ایشان ملحق می شوند و ایشان کسانی هستند که حقیقت صراط مستقیم اند که در سوره حمد، صراط مستقیم به ایشان معرفی شده است .
قرآن کریم می فرماید:
و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا :
و کسی که از خدا و رسول اطاعت کند با کسانی خواهد بود که خدا بر ایشان نعمت داده است از انبیاء و صدیقین و شهداء - شاهد بر اعمال - و صالحین و ایشان رفیقان خوبی هستند . (20)
راه های باز شده برای راغبین
و چه قدر بهتر بود که ایشان نسبت به آنچه خدا و رسولش به ایشان عنایت کرده است راضی می شدند و می گفتند : خدا ما را کافی است خدا و رسولش به زودی از فضلشان به ما می دهند. همانا به سوی خداوند راغب می باشیم . (21)
همچنین امام علی علیه السلام می فرماید:
من رغب فیما عند الله کثر سجوده و رکوعه : کسی که میل به آنچه نزد خداست داشته باشد سجده و رکوعش زیاد می شود .(22)
و من اشتیاق به لقای الهی داشته و ثواب نیکوی او را منتظر و امیدوارم و لکن ناراحتم که امر این امت را سفیهان و بدکاران آن به دست بگیرند . پس مال الهی را بین خود دست به دست کنند و بندگانش را بنده بگیرند و با صالحین بجنگند و فساق را حزب خود کنند زیرا بعضی از ایشان در میان شما حرام خوارند و در اسلام حد خورده اند و بعضی از ایشان اسلام نیاورد تا اینکه به او چیزی داده شد سپس اسلام آورد . پس اگر این امور نبود این همه شما را تحریص نمی کردم بر دوری از ایشان و وقتی ابا می کردید و ضعف نشان می دادید رهایتان می کردم...(23)
پی نوشت :