شرح زیارت امین الله؛ « و ابواب الاجابة لهم مفتحة »؛ گشوده شدن درهای اجابت برای دعاکنندگان
۰۳ بهمن ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلام
عنایت مخصوص خدا به خوانندگانش
خداوند متعال عنایتهای گوناگونی به بندگانش دارد که گاهی بعضی از آنها متفرع بر بعض دیگر خواهد بود . به گونه ای که هیچ گاه بنده از او طلبکار نخواهد بود . بلکه اوست که به واسطه تفضلش عنایتهایش بر او افاضه می کند .
البته خداوند متعال به مقتضای ربوبیت عامه اش هر موجودی را به کمال لایقش می رساند و برای انسان نیز وسایل استکمالش را فراهم نموده است و برای تمامی انسانها نیز وسایل ضروری رشد ظاهری آنها را فراهم می فرماید . لکن رسیدن آنها به کمال حقیقی در پرتو اختیار اعتقاد حق و پیروی از راه حق است و یکی از این عنایتهای خاص، اجابت مؤمنانی است که واقعاً او را بخوانند .
همان طور که خودش در قرآن کریم(1) اجابت را متفرع برخواندن خویش نموده است .
البته منافات ندارد که خواندن خداوند مشروط به شرایطی باشد . زیرا او با آن شرایط دعا را خواندن خویش دانسته است و به گونه ای باید باشد که اولیائش آن شرایط را بیان کرده اند.(همان طور که قبل از این یادآور شدیم . )
و نیز باید توجه داشته که درهای رحمت الهی باز باز است . لکن کسانی می توانند از آن استفاده کنند که قابلیت آن را فراهم کرده باشند و استعداد خود را ظهور بدهند .
همان طور که باران رحمت الهی در زمین شوره زار نتیجه خوبی را به بار نمی آورد .
همچنین خداوند می فرماید:
و رحمتی وسعت کل شی ء فساکتبها للذین یتقون و یوتون الزکاة و الذین هم بآیاتنا یومنون : و رحمت من بر هر چیزی گسترش دارد پس آن را لازم گردانیدم برای کسانی که تقوا داشته و زکات بدهند و به آیات ما ایمان بیاورند . (2)
همچنین در دعا نیز می خوانیم :
بابک مفتوح للراغبین : درب تو برای رغبت دارندگان به تو باز است . (3)
درهای اجابت حق تعالی
همان طور که مکرر بیان شده است عالم با جمیع شئونش به حق تعالی وابسته است و انسان نیز به واسطه پیچیدگی وجودش شئون گوناگونی دارد که هر یک از آنها به ظهور کمالی از کمالات حق تعالی مستند بوده و به مقتضایش می رسد و چون رسیدن به آن مقتضاها نوعاً به ایجاد زمینه و استعداد تکیه می کند و گفته شد یکی از مهم ترین آنها خواستن واقعی از حق تعالی است لکن آن وقتی این خواستن تحقق می یابد که به نیازمندی خاص توجه شود و خداوند را با صفت خاصی که نیازمندی را برآورده می کند بخوانیم تا آن کمال خاص را ظهور دهد .
به عنوان مثال شخصی که نیازمند به رزق بیشتری است خداوند را باید رزاق دانسته و با صفت رازق او را بخواند یا شخص گناهکار خدا را پوشنده گناه دانسته و او را با صفت غفور، غفار، یا غفور بخواند . همچنین سایر نیازمندیهایی که انسان همواره وجودش توأم با آنهاست و در واقع جز از حق تعالی رفع آنها را طلب نکند .
همان طور که می فرماید:
و آتاکم من کل ما سالتموه و ان تعدوا نعمة الله لاتحصوها ان الانسان لظلوم کفار : و خداوند به شما داده است از هر چه که از او سؤال کنید و اگر نعمت خداوند را شمارش کنید نمی توانید . همانا انسان بسیار ظلم کننده و غیر شاکر است. (4)
خواسته شده است که انسان با آگاهی به نیاز خود و بی نیاز بودن حق تعالی و صاحب کمال و مفیض بودن او رفع هر نیازی را با صفت خاص او از خداوند بخواهد .
از این جهت در قرآن کریم به مناسبت هر فیضی اسم یا صفت مناسب با آن را ذکر می کند و همین طور وقتی دعاهایی را از زبان انبیاء علیهم السلام و دیگران نقل می کند . (5)
این گونه بیان می کند تا انسان طریقه دعا کردن را یاد بگیرد و دعاهای وارده از ائمه علیهم السلام پر است از این تعلیمات .
بنابراین هر یک از اوصاف جمالیه و جلالیه حق تعالی دری است برای اجابت و ظهور کردن آن که با دعا با حصول شرایطش به اجابت می رسد یا سریعاً و یا با فاصله .
همان طور که درقرآن در جواب حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام پس از اتمام حجت نسبت به فرعون و اطرافیانش خداوند را با صفت جلال می خواند و عرض می کند:
ربنا اطمس علی اموالهم و اشدد علی قلوبهم : پروردگارا اموال ایشان را نابود کن و دلهایشان را ببند . (6)
وعده اجابت به او داده شد :
و قال قد اجیبت دعوتکما : خداوند فرمود: دعای شما - موسی و هارون - مستجاب شد . (7)
لکن پس از(8) چهل سال به اجابت رسید و فرعون و اطرافیانش غرق شدند.
با توجه به مطالب مذکور، با رجوع به دعاهای وارده از ائمه علیهم السلام درهای عمیق و وسیعی از معارف دین به روی انسان گشوده می شود و دیگر دعاها با لقلقه زبان خوانده نمی شود بلکه با نگرشی عمیق به آنها می نگرد و به ائمه علیهم السلام به عنوان دعاخوانی که بیکار بودند و برای گذراندن وقت مشغول به دعا بودند نمی نگرد بلکه آنها را دارای دریای بی پایان معارف الهی دانسته که خواسته اند با دعاها آنها را به بشر تعلیم کنند و آنها روابط بین نیازهای بشر و عالم را با اوصاف جمالیه و جلالیه حق تعالی می دانستند و می یافتند و آن یافته ها را به صورت دعا ظهور می دادند تا ما نیز با پیروی از ایشان آنها را خوانده و تحلیل کنیم و با تحصیل شرایطش آن روابط را بفهمیم و بیابیم که در این صورت دعا واقعیت پیدا می کند و از این جهت بزرگان انبیاء و اولیاء علیهم السلام بسیار دعا کننده بودند .
همان طور که در روایت نسبت به حضرت ابراهیم علیه السلام (9) و حضرت علی علیه السلام آمده است.
پی نوشت :
1- بقره : 186، غافر: 60.
2- اعراف : 156.
3- صحیفه سجادیه ، دعای 46.
4- ابراهیم : 34، رحمن : 29.
5- بقره : 129 127، مائده : 114، اعراف : 89، غافر: 8، حشر: 10، ممتحنه : 5.
6- یونس : 88.
7- یونس : 89.
8- اصول کافی ، ج 2، ص 489، روایت 5.
9- همان ، ص 466، روایت 8 و 1.
منبع :