شرح زیارت امین الله؛ «وَ الْإِغَاثَةَ لِمَنِ اسْتَغَاثَ بِكَ مَوْجُودَةٌ »؛ فریادرسی خداوند از پناهندگان به او
۰۷ بهمن ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلامپناهندگی به خداوند
با توجه به معنای اغاثه و پناه بردن، معلوم می شود این حالت آن وقت برای موجود پیدا می شود که از چیزی که برای وجودش ضرر دارد احساس خطر کند و به چیزی که این خطر را برطرف می کند پناه برد و خود را از آن ضرر حفظ کند. از آنجا که هر موجودی به حسب مرتبه وجودی خویش نسبت به اموری که به هر صورت با وجودش تضاد داشته باشد، گریزان است و این حالت با خلقت آن توأم است و چون هیچ موجودی مستقلاً نمی تواند دفع ضرر از موجودی کند از این جهت فطرتاً به خداوند متعال پناه برده و او را حافظ خود می داند و انسان نیز از این حقیقت خارج نیست لکن به حسب مرتبه وجودی او و بودن تضادهای مختلف برای وجودش، در تمامی مراحل می تواند آگاهانه به حق تعالی پناه برد و او را حافظش از رسیدن ضررها بداند و باید این گونه باشد زیرا کمال او نیز به این مرتبه از درک است. قرآن کریم این حقیقت را در رابطه با انسان بیان می کند، و کلام حضرت هود علی نبینا و آله و علیه السلام را پس از اتمام حجت با قومش بیان می کند که خداوند قومی غیر شما را به جای شما قرار می دهد و هیچ ضرری هم به او وارد نمی کنید، سپس می فرماید:
ان ربی علی کل شی ء حفیظ(1) براستی پروردگارم بر هر چیزی حافظ است،
و همچنین نسبت به ضرر نزدن به طور استقلالی شیطان به کسی و اینکه سلطه او برای امتحان ایمان به آخرت است، می فرماید:
و ربک علی کل شی ء حفیظ(2) پروردگارت بر هر چیزی حافظ است و به طور کلی برای حفاظت از ورود امور ضرر زننده که به امر خداوند وارد می شود می فرماید:
له معقبات من بین یدیه و من خلفه یحفظونه من امر الله (3) برای خداست تعقیب کنندگانی از پیش روی انسان و از پشت سرش که او را از امر خداوند - نزول انواع عذاب - حفظ می کند.
اموری که باید از آنها به خداوند پناه برد
انسان به اعتبار ابعاد وجودیش، امور متضادی دارد که در رابطه با او شرآفرین است و او را متضرر می کند، هم به اعتبار مادیتش و هم به اعتبار جنبه روحیش، به اعتبار اول چون زندگانی مادی محدود است ضررهای آن نیز محدود است و از اهمیت بسزایی برخوردار نیست هر چند از نظر شرع تا آن مقدار که در تحت قدرت و اختیار بشر است باید از آن پیشگیری و دفاع کرد، لکن جنبه روحی از اهمیت فراوانی برخوردار است زیرا ضرر در آن جهت با حیات ابدی تنافی دارد و تحملش قابل تصور نیست از این جهت باید در همین علم از امور ضرر زننده به حیات ابدی روح با فراهم کردن زمینه پیشگیری و دفاع از آنها، همواره به خداوند پناه برد و در برابر آنها از او استمداد جست و به او استغاثه کرد تا ما را پناه داده و حفظ نماید، و مبتلاء به شقاوت ابدی نگردیم، و به حسب مراتب ایمان امور ضرر زننده مختلف می شود، آنها عبارتند از هوای نفس و شیطانهای جنی و انسی و هر چیزی که ما را از خداوند متعال دور کند از اوصاف رذیله و توجهات شرک آلود، چنانچه خداوند به پیامبرش امر می کند که این طور بگو:
و قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک رب ان یحضرونی (4)، بگو پروردگارا، به تو پناه می برم از وسوسه های شیطانها و پروردگارا به تو پناه می برم از اینکه نزد من حاضر شوند.
و دو سوره مستقل در این زمینه بر او نازل شده است و دعاهای وارده از ائمه علیهم السلام پر است از این استغاثه ها، بویژه دعاهای صیحفه سجادیه زیرا ایشان آگاهند از مقدار دشمنی این دشمنان و ضعف انسان از مقابله مستقیم و بتنهایی با آنها و قدرت حق تعالی بر پیروزی بر آنها و هر مقدار این آگاهیها بیشتر باشد استغاثه بیشتر و شدیدتر خواهد بود. امام سجاد علیه السلام پس از تقاضای عافیت کامل در دنیا و آخرت از خداوند متعال عرض می کند: و من و ذریه ام را پناه ده از شیطان رانده شده و از شر جانور کشنده و غیر کشنده و همه جانوران و چشم زخم و از شر هر شیطان سرکشی، و از شر هر پادشاه ستمگری و از شر هر شخص فرو رفته در ناز و نعمتی که دیگران را به خدمت وامی دارد، و از شر هر ناتوان و توانا و از شر هر بزرگواری و پستی و از شر هر کوچک و بزرگی، و از شر هر نزدیک و دوری، و از شر هر کس از جن و انس که برای پیامبرت و اهل بیتش جنگی را به پا نموده، و از شر هر جنبده ای که تو بر آنها تسلط داری، زیرا تو بر صراط مستقیم می باشی(5).
پناه دادن خداوند
خداوند متعال به مقتضای صفت رحیمیتش، هر کس واقعاً به او پناه برد، صفت خاصه اش - مغیث - را ظهور می دهد و او را از آن چیز پناه داده و مانع می شود که به او ضرر بزند، همان طور که نسبت به اولیائش این طور بوده است و حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: وقتی حضرت موسی علیه السلام بر فرعون وارد شد این دعا را خواند:
اللهم انی ادرءبک فی نحره و استجیر بک من شره و استعین بک (6)، پس خداوند امنیت قلب فرعون را مبدل به خوف کرد.
البته اگر شرایط پناهندگی فراهم باشد و مصلحت هم باشد که او پناه دهد، زیرا گاهی انسان واقعاً نسبت به امر ناگواری مانند دشمن خارجی یا مرض یا امور ناگوار عالم ماده به خداوند پناه می برد لکن مصلحت نیست آنها از او دفع شود و خداوند می خواهد بنده اش را امتحان کرده، یا گناهش را پاک کند و یا به مقامات بالاتر ترفیعش دهد و یا ماهیت دشمنش را آشکار کند، همان طور که نسبت به اولیائش گاهی این چنین بوده است و به عنوان نمونه حضرت موسی و هارون برای نابودی فرعون، دعا کردند و به طرف خدا استغاثه نمودند ولی پس از چهل سال مستجاب شد، از این جهت امام سجاد علیه السلام عرض می کند: و اشبه الاشیاء بمشیتک و اولی الامور بک فی عظمتک، رحمة من استرحمک و غوث من استغاث بک (7)، و شبیه ترین چیزها به خواسته ات و سزاوارترین امور به تو در عظمتت، رحمت کسی است که از تو رحمت طلب می کند و فریادرسی از کسی است که به تو پناه می برد و همچنین عرض می کند: و اغاثتک قریب من المستغیثین(8)، و فریادرسی تو نزدیک است برای فریادکنان.
و این صفت خداوند آن قدر ظهور دارد که امام رضا علیه السلام یکی از علتهای غرق شدن فرعون را استغاثه او به حضرت موسی علیه السلام معرفی کرده و می فرماید: او به خداوند استغاثه نکرد پس خداوند عز و جل به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد: ای موسی؛ به فریاد فرعون نرسیدی چون او را خلق نکرده بودی و اگر به من استغاثه کرده بود حتماً به فریادش می رسیدم ولکن وقتی تو را خواند کارش را به تو واگذار کردم(9) البته کفر طولانی فرعون مانع اصلی از این توجه شد، و شبیه به این تعبیر درباره قارون نیز آمده است که خداوند فرمود: ای موسی؛ به عزت و جلال و بخشش و بزرگی و برتری مقامم سوگند؛ اگر قارون همان طور که تو را خواند مرا می خواند حتماً او را اجابت می کردم(10).
و نیز از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که: وقتی حضرت یونس علیه السلام به دریایی گذشت که قارون در آن بود، قارون به فرشته موکل بر خویش گفت: این سر و صدا چیست که می شنوم؟ فرشته به او گفت: این یونس است که خدا او را در شکم ماهی حبس نموده است، هفت دریا را گشته تا به این دریا رسیده است پس این صدا و ترس برای مکان اوست، به او گفت: آیا اجازه می دهی با او سخن بگویم؟ گفت اجازه دادم، قارون به حضرت یونس گفت: چرا به سوی پروردگارت توبه نکردی؟ همین کلام را حضرت یونس به او فرمود: قارون گفت: توبه من به حضرت موسی واگذار شد ولی او توبه مرا قبول نکرد، اگر تو به طرف خدا توبه کنی در اولین قدم او را پذیرای خود می یابی(11). بنابراین رحمت واسعه خداوند بگونه ای است که هر کسی اگر واقعاً به طرف او برود و او را پناه خود بداند او پناهش می دهد.
پی نوشت:
1- هود: 57.
2- سباء: 21.
3- رعد: 11.
4- صحیفه سجادیه ، دعای 23.
5- صحیفه سجادیه ، دعای 23.
6- بحارالانوار، ج 13، ص 123، روایت 36.
7- صحیفه سجادیه ، دعای 10.
8- همان ، دعای 46.
9- بحارالانوار، ج 13، ص 130، روایت 34.
10- همان ، ص 251.
12- همان ، ص 258.
منبع:
سیمای مخبتین( شرح زیارت امین الله)، شیخ محمود تحریری