شرح زیارت امین الله؛ « وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَوْلِيَائِي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ(ع) »؛ اجتماع با اولیاء الهی
۱۲ بهمن ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلاممعنای اجتماع با اولیاء و مراتب آن
مراد از اولیاء کسانی هستند که رابطه دوستی و ولایت و سرپرستی با خداوند متعال برقرار کرده اند و تنها این گروه هستند که قابلیت دارند معیت با ایشان صورت گیرد، آن معیتی که مقصود بالذات از وجود انسان است و باید با ایشان چنین رابطه ای برقرار کرد تا بتوان به ایشان ملحق شد همان طور که می فرماید:
ان اولیاؤه الا المتقون ولکن اکثرهم لایعلمون (1)، اولیاء خداوند جز متقین نمی باشند ولکن بیشتر مردم نمی دانند. از این جهت خداوند چنین رابطه ولایتی را بین مؤمنین برقرار کرده و فرموده است:المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض (2)، و مردان و زنان مؤمن بعضی ولی بعضی دیگر می باشند تا زمینه رسیدن به رضایت الهی و رستگاری(3) بزرگ محقق شود.
و معنای تقاضای اجتماع و حشر با اولیاء همین است که مقام قربی را که ایشان به واسطه اطاعت محض از حق تعالی پیدا کرده اند انسان نیز آن را درک کند و به کرامتهای الهی نائل شود و چون مقامات اولیاء نیز در درجات قرب متفاوت است خواسته اند که انسان الحاق به درجه اعلی آن را از خداوند متعال طلب کند زیرا برای او چنین کاری میسر است .
همان طور که در تقاضای پیرزنی با حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام چنین مطلبی اتفاق افتاد هنگامی که آن حضرت در طلب قبر حضرت یوسف علیه السلام بود تا بدنش را به امر خداوند به شام منتقل کند، به ایشان گفتند: کسی از قبر جز پیرزنی زمینگیر نابینا اطلاع ندارد، آن پیرزن را آوردند و حضرت از او نشانی قبر را خواست، عرض کرد:
نمی گویم تا اینکه چهار چیز به من بدهی: پاهایم را شفا دهی، و جوانیم را برگردانی و چشمم را برگردانی و مرا با خودت (در درجه ات) در بهشت قرار دهی، این تقاضا بر آن حضرت گران آمد خداوند به او وحی کرد: آنچه را که از تو سؤال نمود به او بده زیرا آن به عهده من است (4).
و ترغیب به چنین تقاضایی نیز از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است آن وقتی که شخصی از آن حضرت چیزی را طلب کرد، آن حضرت فرمودند: چرا همان طور که پیرزن بنی اسرائیلی از حضرت موسی علیه السلام تقاضا کرد شما تقاضا نمی کنید(5) و امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه به ما یاد می دهد که عرض کنیم: خدایا، بین من و حضرت رسول و خاندانش جمع کن(6) و روایات(7) زیادی نیز دلالت می کند که شیعیان خالص ائمه علیهم السلام در آخرت با ایشان هستند و در بعضی از آنها می فرماید: در درجه ما قرار دارند، که این اختلاف تعبیر حکایت می کند که ملحق شدن به ایشان نیز دارای مراتبی است چون ایشان علیهم السلام دارای مراتب متعددی می باشند به گونه ای که به وحدت حقیقت ایشان ضرر نمی زند و جمع شدن با ایشان در هر درجه ای، واقعاً بودن با ایشان صدق می کند، علی علیه السلام نیز تقاضای(8) جمع شدن این دو بزرگوار و اهل بیت گرامشان با رسول خدا صلی الله علیه و آله در مقام حقیقی آن حضرت است که قابل قیاس با درجات پایین تر نمی باشد.
واسطه قرار دادن ائمه علیهم السلام
از آنجا که تمامی موجودات از حق تعالی فیض هستی و شئون آن را دریافت می کنند و از طرفی چون محدود هستند نمی توانند بدون واسطه از او فیض دریافت کنند پس خداوند وسائطی را ایجاد فرموده است تا به واسطه آنها فیض را جاری کند، این وسایط به واسطه ای منتهی می شود که آن از نظر مرتبه وجودی توان صدور بدون واسطه از خداوند را دارد، این موجود به اصطلاح فلاسفه صادر اول نامیده می شود و به تعبیر روایات نور رسول خدا صلی الله علیه و آله که با نور ائمه علیهم السلام متحد می باشد بیان شده است - روایات چون متعدد و مختلف است به عنوان نمونه روایاتی ذکر می شود -
در روایتی جابر از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال می کند: اولین خلقت خداوند متعال چیست؟ حضرت می فرمایند: نور نبی تو ای جابر، خداوند آن را خلق کرد سپس هر خیری را از آن خلق کرد(9)
در روایت دیگر جابر از امام باقر علیه السلام نقل می کند:
اولین چیزی را که خداوند خلق کرد محمد و عترت هدایت کننده هدایت شده اش می باشند که شبح نوری نزد خداوند بودند سؤال می کند: اشباح چیست؟ می فرماید: سایه نور، بدنهای نورانی بدون روح بودند، و به یک روح که روح القدس باشد تأیید می شدند. (10)
خلاصه آنکه موجودات اعم از مادی و غیرمادی از خداوند متعال بواسطه حقیقت نبی اکرم و ائمه علیهم السلام صادر شده است که آن حقیقت فوق تمامی مخلوقات خداوند می باشد حتی از ملائکه برتر است هر چند به لحاظ خصوصیات این عالم ملائکه واسطه در افاضه فیوضات از جانب خداوند می باشند حتی پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام به لحاظ وجود مادی از آنها کسب فیض می کنند لکن در عین حال به حسب حقیقت، ملائکه از انوار ایشان فیض می گیرند، قرآن کریم به وساطت در هستی و شئون آن اشاراتی دارد باین معنی که خداوند با اینکه همواره در افاضه و هر روزی در شأنی(11) است لکن این افاضه را به واسطه وسایط که ملائکه باشند ابراز می کند و به ملاحظه روایات متواتره ملائکه از حقیقت ائمه علیهم السلام فیض را می گیرند و به موجودات این عالم حتی به پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام از جهت جنبه بشری، اعطاء می کنند. به عنوان نمونه خداوند با اینکه خود را مدبر(12) عالم معرفی می کند مدبرانی(13) را نیز معرفی می کند و همچنین در جنبه انزال وحی(14) و جان گرفتن.(15)
با این بیانات کوتاه در نحوه ظهور کمالات از حق تعالی، باید توجه کرد که در گرفتن فیوضات از سرچشمه بیکران الهی، باید این وسایط عالیه در هستی را واسطه قرار داد و اقرار به وساطت ایشان داشت تا عنایتهای الهی شامل حال ما شود و در حقیقت انکار قلبی یا عملی وساطت ایشان، انکار توحید حقیقی است زیرا خداوند بدون واسطه افاضه نمی کند چون ما ناقص و محدودتر از آن هستیم که بتوانیم بدون واسطه از آن کمال مطلق فیض گرفته یا طلب فیض کنیم، از این جهت در هر کمالی خواسته شده اسم و صفت مربوط به آن را واسطه درگاه الهی قرار دهیم مثلاً رزق می خواهیم او را به رازقیت بخوانیم نه به صفت منتقم، همان طور که در دعاهای رسیده از طرف ائمه علیهم السلام یا در قرآن به این نکته توجه عمیق داده شده است - این یک بیان کوتاهی است که خودش کتابی لازم دارد - بنابراین در رسیدن به مواهب مادی و معنوی باید این وسایط را واسطه درگاه الهی قرار داد تا به اجابت مقرون شود از این جهت فرموده اند(16) قبل از دعا کردن صلوات بر محمد و آل او بفرستید تا دعایتان مستجاب شود که این صلوات و طلب رحمت از خداوند بر ایشان در حقیقت طلب(17) رحمت است از طریق ایشان برای خودمان و قرآن کریم نیز به مؤمنین می فرماید:
یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون (18)، ای مؤمنین؛ خدا را حفظ کنید و وسیله به سوی او بجویید و در راهش مجاهده کنید شاید رستگار شوید.
از این جهت ایشان، هم بر ملائکه(19) فضیلت دارند و هم بر انبیاء علیهم السلام، و به این سبب انبیاء علیهم السلام از طرف خداوند متعال مأمور بودند به ولایت ایشان اقرار کنند(20) و در مشکلات به ایشان متوسل(21) شده و ایشان را واسطه در رفع آنها و اعطای فیوضات الهی قرار دهند، بنابراین وقتی انبیای بزرگ الهی باید این
گونه باشند و این کار را می کردند، ما که در مراتب ضعیفی از ایمان هستیم باید بیشتر این عمل را انجام دهیم تا عنایات ایشان به ما بیشتر شود و بتوانیم معیت با ایشان را پیدا کنیم، در این موضوع سفارشات زیادی از ائمه علیهم السلام شده است و از باب نمونه کلام علی علیه السلام را نقل می کنیم که:
بنا اهتدیتم فی الظلماء، و تسنمتم ذروة العلیاء، و بنا افجرتم عن السرار(22)، به واسطه ما در ظلمتها هدایت شدید و قله بالای (کمال) را پیمودند و به واسطه ما پرده ها را از تاریکیها دریدید... پس اگر در امور مختلف به ایشان متوسل شویم می توانیم امید نجات در عالم آخرت و اجتماع با ایشان را داشته باشیم.
پی نوشت:
1- انفال : 34.
2- توبه : 71.
3- همان .
4- بحارالانوار، ج 13، ص 126، روایت 33 و 32 و 30 و 25.
5- همان ، ج 23، ص 293، روایت 3، 1.
6- همان ، ج 98، ص 88.
7- همان ، ج 68، باب فضایل شیعه .
8- نهج البلاغه ، خطبه 72.
9- بحارالانوار، ج 15، ص 24، روایت 43.
10- همان ، روایت 47.
11- رحمن : 29.
12- یونس : 3، رعد: 2، سجده : 5.
13- نازعات : 5.
14- بقره : 176، شعراء: 193، عبس : 15.
15- انعام : 6، زمر: 42، سجده : 11، انفال : 50.
16- بحارالانوار، ج 94، باب فصل الصلاة علی النبی (ص ).
17- صحیفه سجادیه ، دعای 45.
18- مائده : 35.
19- بحارالانوار، ج 26، باب فضیلت ائمه بر ملائکه و انبیاء.
20- همان .
21- همان ، باب توسل به انبیاء و ائمه .
22- نهج البلاغه ، خطبه 4.
منبع:
سیمای مخبتین(شرح زیارت امین الله) ، شیخ محمود تحریری