وَ قَالَ (علیه السلام): الصَّبْرُ صَبْرَانِ، صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ، وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ.
و فرمود (ع): صبر بر دو گونه است: يكى صبر در آنچه آن را ناخوش مى دارى و يكى صبر از آنچه دوستش مى دارى.
و آن حضرت فرمود: صبر دو صبر است: صبر بر آنچه ميل ندارى (عبادت)، و صبر از آنچه دوست دارى (شهوات).
اقسام بردبارى (اخلاقى):و درود خدا بر او، فرمود: شكيبايى دو گونه است: شكيبايى بر آنچه خوش نمى دارى و شكيبايى در آنچه دوست مى دارى.
[و فرمود:] شكيبايى دو گونه است: شكيبايى بر آنچه خوش نمى شمارى و شكيبايى از آنچه آن را دوست مى دارى.
امام عليه السّلام (در باره شكيبائى) فرموده است:شكيبائى دو جور است: (يكى) شكيبائى بر آنچه نمى پسندى (كه اين نوع از شكيبائى از شجاعت و دلاورى است) و (ديگر) شكيبائى از آنچه دوست دارى (كه اين نوع از صبر از عفّت و پاكدامنى است).
امام(عليه السلام) مى فرمايد: صبر بر دو قسم است صبر در برابر انجام كار خوبى كه دوست ندارى و صبر بر ترك كار بدى كه دوست دارى.
دو شاخه مهم صبر:امام در این گفتار حکیمانه، صبر و شکیبایى را بر دو گونه تقسیم مى کند. مى فرماید: «صبر بر دو قسم است صبر در برابر انجام کار خوبى که دوست ندارى و صبر بر ترک کار بدى که دوست دارى»; (الصَّبْرُ صَبْرَانِ: صَبْرٌ عَلَى مَا تَکْرَهُ، وَصَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ).در واقع نوع اول اشاره به صبر در برابر مشکلات عبادت است و نوع دوم اشاره به شکیبایى در مقابل ترک معصیت و آنچه بعضى از شارحان گفته اند: نوع اول از نوع دوم سخت تر است، گفتار صحیحى به نظر نمى رسد، زیرا موارد، کاملاً مختلف است; گاه مورد اول مهم تر است و گاه مورد دوم تا اطاعت چه اطاعتى باشد و معصیت چه معصیتى.نیز آنچه بعضى دیگر از آنان گفته اند که صبر در این دو مورد از دو مقوله و دو ماهیت است آن هم به نظر درست نمى آید، زیرا صبر به معناى کف نفس و خویشتن دارى و مقاومت در برابر مشکلات است; گاه مشکل انجام طاعتى است و گاه مشکل ترک معصیتى.بر این پایه پیمودن راه حق و رسیدن به مقام قرب پروردگار و حتى رسیدن به اهداف و مقامات مادى در دنیا راه صاف و هموارى نیست. در این راه سنگلاخ ها، گردنه هاى صعب العبور، پرتگاه ها و حیوانات درنده و دزدان خطرناک وجود دارد. اگر صبر و مقاومت انسان کم باشد، با برخورد به این موانع از راه مى ماند و به مقصد نمى رسد. به همین دلیل صبر و استقامت مهم ترین وسیله پیروزى انسان در دنیا و آخرت است، از این رو قرآن مجید مى فرماید: «(إِنَّ الَّذینَ قَالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاّ تَخافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ); به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداى یگانه است سپس استقامت ورزیدند فرشتگان بر آنان نازل مى شوند و مى گویند: نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است».(1)بنابراین نزول و حمایت فرشتگان از مؤمنان در درجه اول مشروط به صبر و استقامت است و در جاى دیگر، قرآن مجید مى گوید: «فرشتگان بر بهشتیان از هر درى وارد مى شوند به آنها به خاطر صبر و استقامتشان درود مى گویند. چه نیکو است سرانجام آن سراى جاویدان; (وَالْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ باب * سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ)(2). (3)*****پی نوشت:(1). فصلت، آیه 30.(2). رعد، آیه 23 و 24.(3). سند گفتار حکیمانه: این جمله حکمت آمیز و پربار عیناً در غررالحکم آمده ولى در اصول کافى با تفاوت هایى ذکر شده و در تحف العقول نیز مانند غررالحکم آمده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 49). در کتاب تمام نهج البلاغه نیز این کلام حکمت آمیز در ضمن وصایاى على(علیه السلام) به فرزندش «محمد بن حنفیه» آمده و این اضافه را نیز دارد: «وَأَحْسَنُ مِنْهُ الصَّبْرُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ ـ عَزَّوَجَلَّ ـ عَلَیْکَ». (تمام نهج البلاغه، ص 697).
امام (ع) فرمود: «الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ»:تعدّد صبر، در اينجا تعدّد وصفى است، زيرا كه حقيقت آن در هر دو مورد -به طورى كه قبلا تعريف شد- يكى است.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 95
الثانية و الخمسون من حكمه عليه السّلام:(52) و قال عليه السّلام: الصّبر صبران: صبر على ما تكره، و صبر عمّا تحبّ. (74631- 74619)
الاعراب:صبر على ما تكره، بدل بعض من قوله عليه السّلام: صبران، و صبر على ما تحبّ، عطف عليه، و يمكن أن تعتبر الجملتان خبرا ثانيا لقوله: الصبر.المعنى:قال ابن ميثم: التعدّد في الصبر هنا تعدّد وصفي، لأنّ حقيقة الصبر في الموضعين واحدة على ما عرفت حقيقته.أقول: فيه تأمل لأنّ الصبر على ما تكره مقاومة للنّفس تجاه القوّة الغضبية، فحقيقته كفّ النّفس عن الثوران، و الصّبر النّاشي عن المحبوب ناشية عن القوّة الشهويّة و حقيقته كفّ النفس عن الانطلاق إليه و اختلاف متعلّقه بلفظة على و عن يدلّ على اختلاف جوهره أو وصفه فقط، فتدبّر.الترجمة:شكيبائى دو تا است: شكيبائي بر پيش آمد ناخواه، و شكيبائى از دورى دلخواه.شكيبا باش چون ناخواه آيد و يا دلخواه را جستن نشايد
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 7، ص274
الصّبر صبران: صبر على ما تكره، و صبر عما تحبّ. «شكيبايى دو گونه است، شكيبايى بر آنچه خوش نمى دارى و شكيبايى از آنچه خوش مى دارى.»
نوع نخست از نوع دوم دشوارتر است، زيرا اولى شكيبايى بر مضرت و زيانى است كه نازل مى شود و دومى صبر از چيزى است كه آدمى انتظار وصول آن را دارد و هنوز حاصل نشده است، و در گذشته سخنى مفصل در باره صبر گفتيم.
از بزرگمهر در گرفتارى كه براى او پيش آمده بود، پرسيدند: چگونه اى، گفت: انديشيدن در چهار مورد اين گرفتارى را بر من سبك مى كند، نخست آنكه مى گويم از قضا و سرنوشت چاره اى نيست، دوم آنكه مى انديشم كه اگر شكيبايى نكنم، چه كنم، سوم آنكه مى گويم ممكن است گرفتارى اى از اين سخت تر هم وجود داشته باشد و چهارم آنكه مى گويم شايد گشايش كار نزديك باشد.
انوشروان گفته است: همه كارهاى دنيا بر دو گونه است و نوع سومى ندارد، يا چيزهايى است كه براى دفع آن چاره اى هست كه در آن صورت شكيبايى و حوصله كردن داروى آن است، يا چيزهايى است كه براى آن چاره اى نيست كه صبر و شكيبايى شفاى آن است.