وَ قَالَ (علیه السلام): قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ، أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ.
مَمْلُول: ملال انگيز، خسته كننده، آنچه موجب تنفر و بيزارى شود.
و فرمود (ع): چيز اندكى كه بر آن مداومت كنى، بهتر است از بسيارى كه از آن ملول گردى.
و آن حضرت فرمود: اندك كارى كه بر آن مداومت كنى اميد بخش تر است از كار زيادى كه از آن خسته شوى.
ارزش تداوم عمل (اخلاقى، تربيتى):و درود خدا بر او، فرمود: كار اندكى كه ادامه يابد، از كار بسيارى كه از آن به ستوه آيى اميدوار كننده تر است.
[و فرمود:] اندكى كه با آن بپايى به از بسيارى كه از آن دلگير آيى.
امام عليه السّلام (در ستودن پشتكار داشتن) فرموده است:اندك كارى كه بآن ادامه دهى اميد (سود) بآن بيشتر است از كار بسيارى كه از آن ملول و خسته گردى (كه بر اثر تركش نمائى).
امام عليه السلام فرمود: كار كمى كه (با نشاط) آن را ادامه دهى اميدبخش تر از كار زياد و خسته كننده است.
ارزش اعمال كم توأم با نشاط:امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى فرمايد كه بسيارى از آن غافلند، مى فرمايد: «كار كمى كه (با نشاط) آن را ادامه دهى اميدبخش تر از كار زياد و خسته كننده است»؛ (قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أرْجى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ).«أرْجى» به معناى اميدبخش تر از ماده «رجاء» گرفته شده و به يقين، كارى كه دوام داشته باشد هر چند كم باشد اميدبخش تر از كارهاى زيادى است كه مايه ملالت است و به زودى قطع مى شود. بسيارى افراد هنگامى كه اهميت و فوايد كارى را مى شنوند ـ خواه فوايد مادى داشته باشد يا معنوى ـ به آن هجوم مى آورند، به مقدار زيادى انجام مى دهند و خسته و وامانده شده و درنتيجه، از آن كار سرخورده مى شوند واى بسا كمتر رغبت تكرار آن را پيدا مى كنند در حالى كه اگر كار كمتر باشد وانسان آن را با ميل و رغبت ادامه دهد بسيار مفيدتر است.كارِ گروه اول مانند رگبارى است كه از آسمان نازل شود و سيلابى راه بيفتد وهمه جا را آب فرا بگيرد و بسيارى از زراعت ها و خانه ها را ويران سازد؛ ولى كار گروه دوم مانند باران هاى نرم نرم طولانى و مفيد است كه همه جا را آباد مى كند بى آنكه ويرانى به بار آورد. نيز كارِ گروه اول مانند كسى است كه داروى شفابخشى را به مقدار زياد وبدون رعايت كميت لازم مصرف مى كند و به جاى درمان، به مسموميت گرفتار مى شود و چه بسا براى هميشه از آن دارو بيزار مى گردد. كار گروه دوم مانند كسى است كه آن دارو را به مقدار كم و طبق دستور طبيب به تدريج در مدت نسبتآ طولانى مصرف مى كند و بهبودى مى يابد و زيانى دامن او را نمى گيرد.شبيه همين كلام حكيمانه در حكمت 444 نيز آمده است كه مى فرمايد: «قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ؛ كار كمى كه دوام يابد بهتر از كار زيادى است كه خسته كننده باشد».همين معنا در حديث مفصلى كه مرحوم كلينى در كافى ذكر كرده، آمده است. آغاز حديث چنين است: همه مردم در ايمان و عمل يكسان نيستند؛ بعضى داراى يك سهم، بعضى دو سهم و بعضى بيشترند و نبايد كسى كه توان بيشترى دارد وضع خود را بر كسى كه توان كمترى دارد تحميل كند. سپس امام عليه السلام فرمود: براى تو مثالى ذكر مى كنم: مردى از مسلمانان همسايه اى داشت كه نصرانى بود، او را به اسلام دعوت كرد و مزاياى اسلام را براى وى برشمرد، او هم پذيرفت ومسلمان شد. هنگام سحر، مرد مسلمان درِ خانه همسايه تازه مسلمان را كوفت. گفت: كيستى؟ گفت: من فلان شخص، همسايه توام. گفت: چه كار دارى؟ گفت: وضو بگير و لباسهايت را بپوش و همراه من بيا براى نماز صبح برويم. او وضو گرفت و لباس پوشيد و همراه او آمد و مقدار زيادى پيش از طلوع فجر نماز خواندند. سپس صبر كردند تا صبح شد و مرد تازه مسلمان برخاست تا به خانه اش برگردد. رفيق مسلمانش گفت: كجا مى روى؟ روز كوتاه است و تا ظهر وقت زيادى نيست. آن مرد تازه مسلمان همراه همسايه مسلمانش نشست تا نماز ظهر را خواندند. سپس به او گفت: بين ظهر و عصر نيز فاصله زيادى نيست باش تا نماز عصر را بخوانيم. مرد تازه مسلمان مى خواست به منزل خود بازگردد، به او گفت: روز به پايان رسيده بمان تا نماز مغرب را بخوانيم. بعد از نماز مغرب مى خواست به خانه اش برگردد گفت: يك نماز بيشتر باقى نمانده بمان تا آن را هم بخوانيم بعد به منزل مى روى. مرد تازه مسلمان نماز عشا را هم خواند؛ سپس از هم جدا شدند و هركدام به منزل خود رفتند. هنگامى كه سحر روز بعد شد بار ديگر مرد مسلمان آمد و درِ خانه او را زد. گفت: كيستى؟ گفت: من فلان شخص هستم. گفت: چه كار دارى؟ گفت: وضو بگير ولباسهايت را بپوش برويم نماز بخوانيم: مرد تازه مسلمان گفت: أُطْلُبْ لِهذَا الدِّينِ مَنْ هُوَ أفْرَغْ مِنّى وَأنَا إنْسانٌ مِسْكينٌ وَعَلى عَيالٌ؛ براى اين دين، آدم بيكارتر از من را پيدا كن. من آدم محتاجى هستم و عيال وارم و بايد دنبال كار و زندگى باشم. امام عليه السلام در پايان فرمود: «أدْخَلَهُ فِي شَيْءٍ أخْرَجَهُ مِنْهُ؛ او را داخل اسلام كرد (اما براثر نادانى و تحميل زياد) او را از اسلام خارج ساخت».اين درواقع درسى است به همه مسلمانان و به خصوص براى مبلغان و پدران و مادران كه مراقب باشند وظايف سنگين و به خصوص مستحباتى كه جز افاضل و اوتاد تحمل آن را ندارند، بر توده مردم و فرزندان تحميل نكنند و اسلام را آنگونه كه هست دين سهل و آسان معرفى نمايند تا بتوانند بر آن تداوم يابند.درواقع آنچه امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه فرموده برگرفته از كلام رسول خدا صلي الله عليه وآله است آنجا كه مى فرمايد: «إنَّ النَّفْسَ مَلُولَةٌ وَإنَّ أَحَدَكُمْ لا يَدْري ما قَدْرُ الْمُدَّةِ فَلْيَنْظُرْ مِنَ الْعِبادَةِ ما يُطِيقُ ثُمَّ لِيُداوِمْ عَلَيْهِ فَإنّ أحَبَّ الاْعْمالِ إلَى اللهِ ما يُديمُ عَلَيْهِ وَإنْ قَلَّ؛ روح انسان كسل مى شود و شما نمى دانيد چه اندازه توان و تحمل داريد. بايد به سراغ عبادتى برويد كه توان آن را داريد و بر آن تداوم يابيد، زيرا محبوب ترين كارها عملى است كه ادامه داشته باشد، هرچند كم باشد».
امام (ع) فرمود: «قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ»:مقصود امام (ع) اين است كه از كارها كار اندك مداوم، پر ارزش تر است از كار زياد خسته كننده و غير مداوم، و نفس را بهتر آماده مى سازد، پس در آخرت سود بيشترى دارد.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 368
السابعة و الستون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(267) و قال عليه السّلام: قليل تدوم عليه أرجى من كثير مملول منه. (81647- 81636)
المعنى:أشار عليه السّلام إلى أنّ من شرائط قبول الأعمال حضور القلب و التوجّه، و إنما يتحقّق ذلك بالنشاط و الاقبال نحو العمل عن رغبة تسرّ القلب، فاذا صار العمل مملا و مكسلا يسلب عنه روح العبادة، كما أنّه ينتهى بالقطع و التعطيل لا محالة، فالاشتغال بعمل قليل دائم أرجى و أحسن من الكثير المملّ المزاحم.الترجمة:خيرى اندك كه بر آن مداومت كنى، به از بسياريست كه از آن إظهار ملالت نمائى.كردار كمي كه خوب و پيوست بود به از عمل كثير با تنگدلى
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص73
قليل تدوم عليه، ارجى من كثير مملول منه. «اندكى كه بر آن پايدارى كنى بهتر از بسيارى است كه از آن دلگير شوى.»