وَ سُئِلَ (علیه السلام): كَيْفَ يُحَاسِبُ اللَّهُ الْخَلْقَ عَلَى كَثْرَتِهِمْ؟ فَقَالَ (علیه السلام) كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ. فَقِيلَ كَيْفَ يُحَاسِبُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ؟ فَقَالَ (علیه السلام) كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ.
در پاسخ كسى كه از او پرسيد كه چگونه خداوند از مردم حساب مى كشد با وجود بسيارى آنها، فرمود: همان گونه كه آنان را با وجود بسيار بود نشان روزى مى دهد.پرسيد: چگونه از آنها حساب مى كشد، در حالى كه مردم نمى بينندش؟ فرمود: همان گونه كه روزيشان مى دهد و حال آنكه نمى بينندش.
از آن حضرت سؤال شد: خداوند چگونه حساب مردم را با اين همه جمعيت مى رسد؟ فرمود: همان گونه كه با اين جمعيت رزقشان مى دهد.پرسيدند: در حالى كه خدا را نمى بينند چگونه به حساب آنها مى رسد؟ فرمود: همان گونه كه آنان را روزى مى دهد در حالى كه او را نمى بينند.
شگفتى روزى بندگان (اعتقادى):و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسيدند چگونه خدا با فراوانى انسان ها به حسابشان رسيدگى مى كند؟ پاسخ داد:) آن چنانكه با فراوانى آنان روزيشان مى دهد (و باز پرسيدند چگونه به حساب انسان ها رسيدگى مى كند كه او را نمى بينند؟ فرمود) همان گونه كه آنان را روزى مى دهد و او را نمى بينند.
[و از او پرسيدند: خدا چگونه حساب مردم را مى رسد با بسيار بودن آنان؟ فرمود:] چنان كه روزى شان مى دهد با فراوان بودنشان.[پرسيدند: چگونه حسابشان را مى رسد و او را نمى بينند؟ فرمود:] چنان كه روزى شان مى دهد و او را نمى بينند.
از امام عليه السّلام پرسيدند: چگونه خدا (در روز رستخيز) از مخلوق با بسيارى ايشان حساب و باز پرسى مى نمايد؟ آن حضرت (در باره توانائى خدا بهمه چيز) فرمود:1- همانطورى كه آنها را با بسياريشان روزى مى دهد، پرسيدند چگونه از آنان باز پرسى ميكند و آنها او را نمى بينند؟ فرمود:2- همانطور كه ايشان را روزى مى دهد و او را نمى بينند (پس جاى شگفت نيست، زيرا همانطور كه تو مى بينى كه خدا همه بندگانش را روزى مى دهد بدون آنكه او را ببينند همانطور توانا است كه از آنها باز پرسى نمايد).
از امام عليه السلام پرسيدند: خداوند چگونه حساب همه خلق را با آن فزونى كه دارند مى رسد؟ امام عليه السلام فرمود: همانگونه كه آنها را با آن فزونى كه دارند روزى مى دهد. (بار ديگر) پرسيدند: چگونه به حساب آنها رسيدگى مى كند در حالى كه او را نمى بينند؟ فرمود: همانگونه كه به همه آنها روزى مى دهد در حالى كه او را نمى بينند.
پاسخ جالب به دو سؤال:امام عليه السلام در اين گفتار حكمت آميز، به دو سؤال پيچيده جواب هاى قانع كننده اى مى دهد. نخست از آن حضرت سؤال كردند: خداوند چگونه به حساب همه مخلوقات با آن فزونى كه دارند مى رسد؟»؛ (وسُئِلَ عليه السلام: كَيْفَ يُحاسِبُ اللهُ الْخَلْقَ عَلى كَثْرَتِهِمْ؟).گويى سؤال كننده گمان مى كرد محاسبه خدا مانند محاسبه يك حسابدار از افراد مختلف است كه براى هر يك بايد مدتى وقت صرف كند و اگر تعداد آنها زياد باشد ممكن است ماهها و سالها طول بكشد؛ ولى از قدرت خدا وحسابگرى او غافل بود. امام عليه السلام براى او مثالى زد تا به نكته اصلى مطلب كه قدرت وسيع خدا بر همه چيز است پى ببرد. حضرت در پاسخ او فرمود: «همانگونه كه آنها را با آن فزونى كه دارند روزى مى دهد»؛ (فقال عليه السلام: كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ).در ميان مردم، معمول است هنگامى كه افرادى مى خواهند مثلاً جيره غذايى خود را بگيرند به صف مى ايستند و هرچه شماره آنها بيشتر باشد صف آنها طولانى تر و مدت گرفتن جيره غذايى زيادتر مى شود. در حالى كه خداوند در آنِ واحد جيره غذايى همه را به آنها مى رساند بى آنكه صفى وجود داشته باشد يا براى آن معطل شوند. البته اين جيره غذايى تدريجى و روز به روز است؛ اما در هر روز همه را همزمان روزى مى دهد. كسى كه چنين قدرتى دارد، درمورد حساب نيز همه را در زمان واحد محاسبه مى كند.سؤال كننده سپس سؤال ديگرى را در همين موضوع عنوان كرد و تصورش اين بود كه محاسبه كردن نياز به رويارويى دارد، در حالى كه مردم خدا را نمى بينند، ازاينرو سؤال كرد چگونه آنها را محاسبه مى كند در حالى كه او را نمى بينند؟ (فَقِيلَ: كَيْفَ يُحاسِبُهُمْ وَلا يَرَوْنَهُ؟). امام عليه السلام در اينجا نيز با ذكر همان مثال سابق شنونده را قانع ساخت، فرمود: «همانگونه كه به همه آنها روزى مى دهد و او را نمى بينند»؛ (فَقالَ عليه السلام: كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَلاَ يَرَوْنَهُ).از آسمان و زمين براى آنها روزى مى فرستد، درختان ميوه مى دهند، زمينها دانه هاى غذايى را پرورش مى دهند، حيوانات شيرده شير مى دهند و خلاصه ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دركارند و روزىِ روزى خواران را مى رسانند بى آنكه كسى رازق حقيقى را با چشم ببيند. در قيامت نيز همين گونه است: نامه هاى اعمال گشوده مى شوند و همه انسانها در برابر ميزان عدل پروردگار قرار مى گيرند و وزن اعمال آنان و محاسبه كارهاى تمام عمرشان، در يك لحظه انجام مى شود. همانگونه كه قرآن مجيد در هشت آيه مختلف قرآن فرموده است: خداوند، «سريع الحساب» است. (إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ)، (وَاللهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ)، (وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ).در روايات اسلامى نيز مى خوانيم: «إنَّهُ سُبْحانَهُ يُحاسِبُ جَميعَ عِبادِهِ عَلى مِقْدارِ حَلْبِ شاةٍ؛ خداوند حساب همه بندگان را در زمان كوتاهى به اندازه دوشيدن گوسفند رسيدگى مى كند». در روايت ديگرى آمده است: «إنَّ اللهَ تَعالى يُحاسِبُ الْخَلائِقَ كُلَّهُمْ في مِقْدارِ لَمْحِ الْبَصَرِ؛ خداوند حساب همه بندگان را در يك لحظه مى رسد».در حديث ديگرى وارد شده است: «بِمِقْدارِ فَواقِ النّاقَةِ». «فَواق» به عقيده بعضى به معناى فاصله ميان دو بار دوشيدن شير از شتر است كه مقدارى مى دوشند، كمى صبر مى كنند و مجددآ مى دوشند. اين فاصله را «فواق» مى نامند. بعضى نيز آن را به معناى فاصله اى مى دانند كه ميان باز كردن انگشتان و بستن آن به هنگام دوشيدن شير با انگشت پيدا مى شود و در هر صورت كنايه از زمان بسيار كوتاه است.*****نكته:سرعت محاسبه الهى:بعضى تصور كرده اند كه ميان آنچه امام عليه السلام در اين كلام شريف فرموده و با آيات قرآن هماهنگ است كه خدا را در آيات زيادى «سَريعُ الْحِساب» معرفى كرده است، با آيه ديگرى كه مى گويد: روز قيامت به مقدار پنجاه هزار سال طول مى كشد: (فِى يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ) منافاتى وجود دارد، زيرا آيات سرعت حساب و رواياتى كه در ذيل آن وارد شده مى گويد: حساب همه خلايق به سرعت انجام مى گيرد؛ در حالى كه آيه سوره «معارج» زمان آن را پنجاه هزار سال گفته است؛ ولى با توجه به اينكه اين آيه هيچ سخنى درباره مسئله حسابرسى خلائق دربر ندارد، مى توان گفت كه توقف گروهى در عرصه محشر به مدت طولانى نه براى حسابرسى، بلكه نوعى مجازات و سرگردانى است واين درباره كافران و بدكاران است وگرنه مطابق بعضى از روايات، مؤمن توقفش در عرصه محشر بسيار كوتاه است.در حديثى آمده است كه بعد از نزول آيه فوق، ابو سعيد خدرى كه از صحابه پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله بود خدمتش عرضه داشت كه چقدر اين روز طولانى است! پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ إِنَّهُ لَيُخَفَّفُ عَلَى الْمُوْمِنِ حَتَّى يَكُونَ أَخَفَّ عَلَيْهِ مِنْ صَلاةٍ مَكْتُوبَةٍ يُصَلِّيهَا فِي الدُّنْيَا؛ قسم به كسى كه جان من در قبضه قدرت اوست اين روز طولانى آنقدر نسبت به فرد باايمان سبك مى شود كه حتى از مدت زمان خواندن يك نماز كه در دنيا مى خواند كمتر خواهد بود».
از امام (ع) پرسيدند: چگونه خداوند با كثرت مردم از آنها حساب و پرسش مى كند فرمود: «كَمَا يَرْزُقُهُمْ عَلَى كَثْرَتِهِمْ- فَقِيلَ كَيْفَ يُحَاسِبُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ فَقَالَ (علیه السلام) كَمَا يَرْزُقُهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ»:چگونگى محاسبه خلايق را با كثرت جمعيّت، تشبيه به كيفيت روزى رسانى به آنها با كثرت جمعيّت، فرموده است، و اين مطلب را به دليل روشنى و آگاهى سائل از آن، در تشبيه، اصل [مشبه به] قرار داده است. و همين طور، كيفيت محاسبه آنها را با نديدن خداوند توسط آنان به كيفيّت روزى رسانى بدانها بدون رؤيت، تشبيه كرده است، و وجه شبه در هر دو مورد، ممكن بودن مطلب است با توجّه به فراگيرى قدرت او و بى نيازى در موردى به چيز ديگر.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 391
التاسعة و الثمانون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(289) و سئل عليه السّلام: كيف يحاسب اللَّه الخلق على كثرتهم؟ فقال عليه السّلام: كما يرزقهم على كثرتهم، فقيل: كيف يحاسبهم و لا يرونه؟ فقال عليه السّلام: كما يرزقهم و لا يرونه. (82174- 82147)المعنى:محاسبة اللَّه خلقه كرزقه إيّاهم من فعل اللَّه العامّ التامّ الّذي لا يدرك العقل كنهه و لا يحيط به الانسان علما مثل إبداع اللَّه لوجود العالم، و خلقه لبني آدم، فطرح هذه المسائل ربما كان من أهل النفاق المتعنتين الّذين ابتلى بهم أمير المؤمنين عليه السّلام فكان جوابه إفحاما لهم و إقناعا للعامّة و للحاضرين في محضر السؤال.قال الشارح المعتزلي: هذا جواب صحيح لأنّه تعالى لا يرزقهم على الترتيب أعنى واحدا بعد واحد، و إنما يرزقهم جميعا دفعة واحدة، و كذلك تكون محاسبتهم يوم القيامة- إلى أن قال: فان قلت: فقد ورد أنهم يمكثون في الحساب ألف سنة و قيل أكثر من ذلك فكيف يجمع بين ما ورد في الخبر و بين قولكم «إنّ حسابهم يكون ضربة واحدة» و لا ريب أنّ الأخبار تدلّ على أنّ الحساب يكون لواحد بعد واحد.قلت: إنّ أخبار الاحاد لا يعمل عليها، لا سيّما الأخبار الواردة في حديث الحساب و النار و الجنّة، فانّ المحدّثين طعنوا في أكثرها، و قالوا: إنها موضوعة- إلخ.أقول: يرد عليه ما يلي:1- لا يدلّ كلامه عليه السّلام على أنّ الحساب لجميع الخلائق يقع دفعة واحدة كما أنّ رزق اللَّه لهم لا يقع دفعة واحدة، فانّ الخلق و الرزق أمر تدريجي من بدو خلق آدم إلى فناء آخر امّة من بني آدم، يقدّر مدّته بمائة ألف سنة، و اللَّه بحقيقتها أعلم و الخلائق كلّهم مجموعون ليوم الدّين فان كان حسابهم كرزقهم فلا بدّ و أن يقع المحاسبة بمقدار طول مدّة الرزق، و هو مقدار عمر بقاء البشر في الدّنيا.2- أنّ مدّة يوم القيامة قدّرت بخمسين ألف سنة في قوله تعالى: «تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ» (4- المعارج).
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 392
الترجمة:از حضرتش سؤال شد خداوند چگونه همه مردم را با اين كثرت محاسبه كند؟ در پاسخ فرمود: چنانچه با اين كثرت به آنها روزى دهد، گفته شد: چگونه آنها را حساب رسد با اين كه وى را نتوانند ديد؟ فرمود: چنانچه ناديده به آنها روزي دهد.شد سؤال از علي چگونه خدا بحساب بشر رسد يكجا؟ گفت: چونان كه بر گروه بشر رزق و روزي رسانده سرتاسر گفته شد: چون رسد حساب بشر از پس غيب بى نگاه و نظر؟ گفت: چونان كه هر دم از پس غيب روزي آرد بخلق بي شك و ريب
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص88
و سئل عليه السّلام: كيف يحاسب الله الخلق على كثرتهم فقال: كما يرزقهم على كثرتهم. فقيل: كيف يحاسبهم و لا يرونه فقال: كما يرزقهم و لا يرونه.«از آن حضرت پرسيدند: خداوند چگونه حساب خلق را با بسيارى آنان مى رسد؟ فرمود: همان گونه كه با بسيارى آنان ايشان را روزى مى دهد. گفته شد: چگونه بدون آنكه آنان او را ببينند، حساب ايشان را مى رسد؟ فرمود: همان گونه كه به ايشان روزى مى دهد و او را نمى بينند.»