وَ قَالَ (علیه السلام): اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ.
و فرمود (ع): از نافرمانى خداى در نهانجاى بترسيد. زيرا آنكه شاهد اعمال است، همو داورى كند.
و آن حضرت فرمود: از نافرمانى خدا در خلوتها پروا كنيد، كه بيننده همان حكم كننده است.
خداترس در خلوتگاهها (اعتقادى، اخلاقى، تربيتى):و درود خدا بر او، فرمود: از نافرمانى خدا در خلوت ها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى كند.
[و فرمود:] از نافرمانى خدا در نهانها بپرهيزيد چه آن كه بيننده است هم او داورى كننده است.
امام عليه السّلام (در ترغيب به دورى از گناهان) فرموده است:از گناهان خدا در پنهانيها (هم) بپرهيزيد كه گواه خود حكم كننده است (اگر معصيت در پنهان انجام گيرد و گواه نباشد خدا هم گواه است و هم حكم كننده و گواه كه حاكم باشد از گواهى ديگرى بى نياز است).
امام عليه السلام فرمود: از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چراكه شاهد، همان حاكم و دادرس است.
از معاصى پنهانى بپرهيزيد:امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى كند كه بسيارى عملاً از آن غافلند يا خود را به تغافل مى زنند. مى فرمايد: «از عصيان خداوند در خلوتگاه ها بپرهيزيد، چراكه شاهد، همان حاكم و دادرس است»؛ (اِتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ).بسيارى از مردم به خصوص آنهايى كه به پاكى و تقوا مشهورند يا موقعيت اجتماعى خاصى دارند از انجام معاصى آشكار پرهيز مى كنند؛ ولى در خلوتگاه از آن ابا ندارند. امام عليه السلام به اينگونه افراد هشدار مى دهد كه از عصيان خدا در خلوتگاه نيز به شدت بپرهيزيد، زيرا در آنجا نيز خدا شاهد و ناظر آنهاست؛ همان خدايى كه افزون بر شاهد و ناظر بودن، حاكم و قاضى نسبت به اعمال آنها نيز هست. در محاكم معمولى، شاهد و حاكم و مجرى حكم، سه فرد متفاوتند؛ ممكن است حاكم در شهادت شهود ترديد كند يا به دليل شك در وثاقت آنها، يا احتمال اشتباه درباره آنها به سبب قرائنى كه موجب شك و ترديد مى شود، شهادتشان را نپذيرد؛ ولى آنجا كه شاهد و حاكم يكى است اينگونه احتمالات راه ندارد. قرآن مجيد نيز در آيات فراوانى روى اين مسئله تأكيد كرده است. در يك جا درباره كسانى كه شبانه جلسات خصوصى تشكيل مى دانند و بر ضد پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله توطئه مى كردند مى فرمايد: «(وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لاَ يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ)؛ و هنگامى كه در مجالس شبانه، سخنانى كه خدا راضى نبود مى گفتند، خدا با آنها بود».نيز در جاى ديگر مى فرمايد: «(مَا يَكُونُ مِنْ نَّجْوَى ثَلاَثَةٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ وَلاَ خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سَادِسُهُمْ وَلاَ أَدْنَى مِنْ ذَلِکَ وَلاَ أَكْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللهَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ)؛ هيچگاه سه نفر با هم نجوا نمى كنند مگر اينكه خدا چهارمين آنهاست، و هيچگاه پنج نفر با هم نجوا نمى كنند مگر اينكه خدا ششمين آنهاست، و نه تعدادى كمتر و نه بيشتر از آن مگر اينكه او همراه آنهاست هرجا كه باشند، سپس روز قيامت آنها را از اعمالشان آگاه مى سازد، چراكه خدا به هرچيزى داناست!».در جاى ديگر در عبارتى كوتاه و پرمعنا مى فرمايد: «(وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ)؛ او با شماست هرجا كه باشيد». لقمان حكيم نيز به فرزندش هشدار مى دهد و مى گويد: «(يَا بُنَىَّ إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّماوَاتِ أَوْ فِى الاَْرْضِ يَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ)؛ پسرم! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى (كار نيك يا بد) باشد، و در دلِ سنگى يا در (گوشه اى از) آسمانها و زمين قرار گيرد، خدا آن را (در قيامت براى حساب) مى آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است!».اين تعليم قرآنى و الهى چنان مسلمانان را تربيت مى كند كه خلوت و جلوتى براى خود قائل نباشند و همه جا را يكسان بدانند و به اين ترتيب از معاصى پنهانى كه گاه بسيار خطرناكتر از معاصى آشكار است، بپرهيزند.اين بحث را با حديثى از امام صادق عليه السلام از كتاب شريف كافى پايان مى دهيم. آن حضرت به يكى از يارانش فرمود: «خَفِ اللَّهَ كَأَنَّکَ تَرَاهُ وَإِنْ كُنْتَ لا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاکَ فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لا يَرَاکَ فَقَدْ كَفَرْتَ وَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاکَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْکَ؛ از خدا بترس آنگونه كه گويى او را مى بينى (كه شاهد و ناظر اعمال توست) و اگر تو او را نمى بينى او تو را مى بيند. اگر فكر كنى او تو را نمى بيند كافر شده اى (زيرا علم خدا را محدود شمرده اى) واگر مى دانى تو را مى بيند؛ ولى باز در مقام معصيت او برمى آيى، او را از كمترين بينندگان نسبت به خود قرار داده اى». زيرا از يك نگاه كننده عادى شرم دارى اما از خدا شرم نمى كنى كه در خلوت گناه مى كنى.
امام (ع) فرمود: «اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ- فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ»:امام (ع) دستور داده تا از نافرمانيهاى الهى بترسند، و به وسيله قياس مضمرى بر حذر داشته است كه صغراى آن جمله: «فانّ الشّاهد هو الحاكم» است و كبراى مقدّر آن نيز چنين است: و هر كس كه شاهد گناهش، حاكم نيز باشد بايد از او بترسد.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 413
الثالثة عشرة بعد ثلاثمائة من حكمه عليه السّلام:(313) و قال عليه السّلام: اتّقوا معاصى اللَّه في الخلوات، فإنّ الشّاهد هو الحاكم. (82758- 82747)
المعنى:حذّر عليه السّلام عن ارتكاب المعاصي بأنها تقع على منظر من اللَّه البصير بكلّ خافية و هو الّذي يحكم على العاصي في يوم الدّين، فويل على مجرم يكون شاهد جرمه هو القاضي نفسه، فهل له سبيل إلى البراءة من الجرم و التفصّي من المجازاة؟الترجمة:از خدا بپرهيزيد و در نهاني گناه نورزيد، زيرا خدا كه حاكم بر جرم شما است، خود گواه آنست.بر حذر باش از گناه نهاني كه خدا شاهد است و حاكم و قاضي
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص101
اتقوا معاصى الله فى الخلوات، فان الشاهد هو الحاكم. «از نافرمانيهاى خدا در خلوتها بپرهيزيد كه شاهد خود حاكم است.»
هنگامى كه شاهد خودش حاكم باشد از اينكه گواهى در حضورش گواهى دهد بى نياز است، بنابراين شايسته است آدمى از خداوند چنان كه شايسته است، پرهيز كند كه خداوند متعال خود شاهد و حاكم است.