وَ قَالَ (عليه السلام): الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ، وَ الشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى.
و فرمود (ع): پاكدامنى، زيور فقر است و شكرگزارى زيور توانگرى.
و آن حضرت فرمود: پاكدامنى زينت تهيدستى، و سپاس زيور توانگرى است.
ارزش پاكدامنى و شكرگزارى (اخلاقى، اقتصادى):و درود خدا بر او، فرمود: پاكدامنى زيور تهيدستى، و شكرگزارى زيور بى نيازى (ثروتمندى) است.
[و فرمود:] پاكدامنى زيور درويشى است، و سپاس زينت توانگرى.
امام عليه السّلام (در فقر و غنى) فرموده است:آرايش دست تنگى پاكدامنى است، و آرايش توانگرى سپاسگزارى (فقير را كه گناه نكند و دست پيش مردم دراز ننمايد همه مى ستايند و بهره اش را زود مى يابد، و غنىّ كه سپاسگزار باشد مردم خير خواه او ميشوند و آن موجب افزايش نعمت خداوند گردد).
امام عليه السلام فرمود: عفّت و خويشتندارى، زينت فقر است و شكر و سپاس، زينت غناو توانگرى است.
زينت فقر و غنا:اين گفتار حكيمانه در جلد دوازدهم از همين كتاب در حكمت 68 عيناً تكرار شده و ما در آنجا توضيحات لازم را داديم و در اينجا مى افزاييم : امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به دو نكته مهم اشاره كرده نخست مى فرمايد : «عفت و خويشتندارى زينت فقر است»؛ (الْعَفَافُ زِينَةُ آلْفَقْرِ).شخص فقير به حسب ظاهر و به تصوّر توده مردم داراى نقطه ضعفى است، چراكه دست او از مال دنيا تهى است؛ اما هرگاه عفت و خويشتندارى داشته باشد، چشم به مال مردم ندوزد، از طريق حرام به دنبال كسب مال نگردد ودر مقابل اغنيا سر تعظيم فرود نياورد، اين حالت خويشتندارى كه در عرف عرب «عفت» ناميده مى شود زينت او مى گردد و نقطه ضعف ظاهرى او را مى پوشاند. بايد توجه داشت كه «عفاف» و «عفت» تنها به معناى خويشتندارى در برابر آلودگى هاى جنسى نيست آنگونه كه در فارسى امروز ما معنا مى شود، بلكه ازنظر واژه عربى، هرگونه خويشتندارى در مقابل گناه و كار خلاف را فرا مى گيرد. خداوند درباره جمعى از فقراى آبرومند و باايمان در سوره «بقره» آيه 273 مى فرمايد: «(يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ)؛ شخص نادان آنها را براثر عفت، غنى و ثروتمند مى پندارد»، بنابراين «عفت» به معناى خوددارى كردن از حرام و هرگونه كار خلاف است؛ خواه در مسائل جنسى باشد يا غير آن.آنگاه در دومين جمله مى فرمايد: «شكر و سپاسگزارى، زينت توانگرى است»؛ (وَالشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى).ثروتمندان و اغنيا اگر شكر توانگرى را به جا آورند، نه تنها شكر لفظى بلكه شكر عملى را نيز انجام دهند و از آنچه خدا به آنها داده به نيازمندان ببخشند وكارهاى خير انجام دهند و باقيات و صالحاتى از خود به يادگار بگذارند، بهترين زينت را دارند؛ اما اگر ثروتمند بخيل و ممسك و خسيس بود لكه ننگى بر دامان او مى نشيند و در نظرها زشت و نازيبا جلوه مى كند.شايان توجه است كه مرحوم اربلى در كتاب كشف الغمة اين كلام حكيمانه را با اضافات زيادى درمورد امورى كه زينت بر امور ديگرى مى شود از امام عليه السلام به اين طريق نقل كرده است: «الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ وَالشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى وَالصَّبْرُ زِينَةُ الْبَلاءِ وَالتَّوَاضُعُ زِينَةُ الْحَسَبِ وَالْفَصَاحَةُ زِينَةُ الْكَلامِ وَالْعَدْلُ زِينَةُ الاِْيمَانِ وَالسَّكِينَةُ زِينَةُ الْعِبَادَةِ وَالْحِفْظُ زِينَةُ الرِّوَايَةِ وَخَفْضُ الْجَنَاحِ زِينَةُ الْعِلْمِ وَحُسْنُ الاَْدَبِ زِينَةُ الْعَقْلِ وَبَسْطُ الْوَجْهِ زِينَةُ الْحِلْمِ وَالاِْيثَارُ زِينَةُ الزُّهْدِ وَبَذْلُ الْمَجْهُودِ زِينَةُ النَّفْسِ وَكَثْرَةُ الْبُكَاءِ زِينَةُ الْخَوْفِ وَالتَّقَلُّلُ زِينَةُ الْقَنَاعَةِ وَتَرْکُ الْمَنِّ زِينَةُ الْمَعْرُوفِ وَالْخُشُوعُ زِينَةُ الصَّلاةِ وَتَرْکُ مَا لا يَعْنِي زِينَةُ الْوَرَعِ؛ عفت (وخويشتندارى) زينت فقر است و شكر زينت غنا و ثروتمندى، صبر زينت بلا و مصيبت است و تواضع زينت شخصيت، فصاحت زينت كلام است و عدالت زينت ايمان، آرامش زينت عبادت است و حفظ كردن زينت روايت، فروتنى زينت علم است و ادب زينت عقل، گشادگى چهره زينت حلم است و ايثار وفداكارى زينت زهد، بخشش به مقدار آنچه انسان در توان دارد زينت روح است و كثرت گريه زينت خوف از خدا، مصرف كم زينت قناعت است و ترك منت زينت كار خير و بخشش، خشوع زينت نماز است و ترك آنچه مربوط به انسان نيست زينت ورع و پرهيزكارى».آرى هر يك از صفات برجسته انسانى و نعمتهاى الهى بايد آثارى در اعمال و رفتار انسان بگذارد. اگر اين آثار نمايان باشد زينت آن محسوب مى شود و اگر نباشد زشت است. آنها كه گرفتار مصيبت مى شوند اگر صبر و شكيبايى پيشه كنند آبرومندند و اگر بى تابى و جزع كنند رفتار آنها زشت خواهد بود. افراد باشخصيت و همچنين عالمان و دانشمندان اگر تواضع كنند به شخصيت وعلم خود زينت بخشيده اند و اگر كبر و غرور پيشه كنند شخصيت و علم خود را زشت نشان داده اند و همچنين تمام نعمت هاى الهى و صفات برجسته انسانى وحوادث سخت زندگى را. امام عليه السلام در گفتار حكيمانه اى كه مرحوم سيّد رضى نقل كرده است به دو بخش از آن؛ يعنى زينت فقر و زينت غنا اشاره كرده وبه نظر مى رسد سيّد رضى آن را از روايت مفصلى كه نقل كرديم برگزيده وبه اصطلاح، تقطيع كرده است.
امام (ع) فرمود: «الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ وَ الشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى»:پاكدامنى فضيلتى براى قوه شهويّه است و پيداست كه پاكدامنى زينتى است براى انسان كه با وجود تنگدستى زيبنده تر است، از آن رو كه پاكدامنى به شخص تنگدست ارزشى مى دهد كه مردم به دل او را دوست مى دارند و او را مدح و ثنا مى گويند و اثر پاكدامنى در فقير خيلى زود ظاهر مى گردد. و اگر پاكدامن نباشد، در دنيا و آخرت زيانكار است. و همچنين سپاسگزارى نيز از جمله فضايل قوه شهويّه است، و براى توانگر زشت است كه در برابر نعمتهاى الهى كفران كند، بنا بر اين زينت توانگرى و كمال آن به سپاسگزارى است.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 425
الثامنة و العشرون بعد ثلاثمائة من حكمه عليه السّلام:(328) و قال عليه السّلام: العفاف زينة الفقر، و الشّكر زينة الغنى. (83007- 82998)
المعنى:العفّة كفّ النفس عمّا يدعو إليه الشّهوة دون مقتضى الشرع و العقل، و العفّة في الفقير أن يكفّ نفسه عن الطمع بما في أيدي الناس و أن لا يتعرّض لما هو محرّم عليه في طلب المعاش، فاذا تعفّف الفقير فقد زيّن فقره و اكتسب المحبّة في قلوب النّاس و التقرّب إلى اللَّه، كما أنّ زينة الغنى و الثروة هو الشكر للَّه تعالى بأداء ما يجب عليه من الحقوق و الاحسان إلى الخلق، و اقام الفوائد العامّة و الصّدقات الجارية من إصلاح الطرق و المعابر و بناء المدارس و المساجد و سائر الامور الخيرية.الترجمة:فرمود: عفّت و قناعت زيور فقر است، و سپاسگزارى زيور توانگري.زينت فقر بود عفّت نفس زيور از بهر غنا شكر خدا است
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص109
العفاف زينة الفقر، و الشكر زينة الغنى. «پاكدامنى زيور درويشى و سپاسگزارى آرايش توانگرى است.»