وجوب اطاعت از رسول خدا

وجوب اطاعت از رسول خدا

۱۱ بهمن ۱۳۹۳ 0

 

«وَ مَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ »(نساء،115)

كسى كه بعد از آشكار شدن حق، با پيامبر مخالفت كند، و از راهى جز راه مؤمنان پيروى نمايد، ما او را به همان راه كه مى ‏رود مى ‏بريم؛ و به دوزخ داخل مى ‏كنيم‏

بعضی معتقدند آیاتی که وجوب اطاعت از رسول الله ( ص )  را بر مؤمنین واجب نموده فقط مخصوص مؤمنینی است که رسول خدا را درک نموده اند نه همه مؤمنین. و این در حالی است که با دلائل روشن گفته آنان باطل است . و اطاعت از رسول مکرم اسلام ( ص ) حق اوست و واجب .  آیاتی که امر به اطاعت از رسول می کنند همگی بدون استثناء" اطلاق" دارند وحال و آینده را در بر می گیرند

 


الف : مطلق بودن آیاتدلایل بطلان نظر :

آیاتی که امر به اطاعت از رسول می کنند همگی بدون استثناء" اطلاق" دارند وحال و آینده را در بر می گیرند . پس اوّلین دلیل ما برای اینکه این آیات برای همه مؤمنین است دلیل "اطلاق" فعل امر "اطیعوآ" می باشد. آیات عبارتند از:
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنکمُ‏ْ  فَإِن تَنَزَعْتُمْ فىِ شىَ‏ْءٍ فَرُدُّوهُ إِلىَ اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ  ذَلِکَ خَیرٌْ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً
اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امرى [دینى‏] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب‏] خدا و [سنت‏] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیک‏فرجام‏تر است.
 قُلْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ  فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللهَ لَا یحُِبُّ الْکَفِرِینَ
بگو: «خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید.» پس اگر رویگردان شدند، قطعاً خداوند کافران را دوست ندارد.
 وَ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ احْذَرُواْ  فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلىَ‏ رَسُولِنَا الْبَلَغُ الْمُبِینُ
(و اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید و [از گناهان‏] بر حذر باشید، پس اگر روى گرداندید، بدانید که بر عهده پیامبر ما، فقط رساندن [پیامِ‏] آشکار است.)

ب: حفظ قرآن از سوی خدا

خداوند در سوره حجر آیه 9 می فرمایند"إِنَّا نحَْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لحََفِظُونَ"
بى ‏تردید، ما این(ذکر) قرآن را به تدریج نازل کرده ‏ایم، و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود.حال اگر آیاتی را که امر به اطاعت از رسول می کنند را دهها ایه می باشند را مخصوص مردم رسول الله بدانیم بنابر این ، این آیات دیگر تاریخ مصرفشان تمام شده و چه لزومی دارد که خداوند از این آیات هم که دیگر قابل عمل نمی باشند محافظت نماید؟آیا این ضد حکمت نیست؟ و یا خدا حکیم نیست؟ و نیز خدا نفرموده از بعضی از آیات محافظت می نمایم بلکه فرموده از"ذکر" که شامل تمامی آیات است محافظت می نماید.

ج : قرآن کتابی جاری در زمان ها و مکان ها

قرآن دین همه زمانها و مکانهاست "تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً"
بزرگ [و خجسته‏] است کسى که بر بنده خود، فرقان [کتاب جداسازنده حق از باطل‏] را نازل فرمود، تا براى جهانیان هشداردهنده‏اى باشد. بنابر این دستورات و اوامر آن هم برای همه زمانها و مکانها ست و اگر دستوری مخصوص زمان خاصی باشد با قراینی که در خود آیه و یا آیات دیگرهست معلوم می شود و اگر چنین قراینی از خود آیه نداشتیم ما با چه دلیلی آنها را تخصیص می زنیم؟هر حکمى را نسخ کنیم، یا آن را فراموشتان کنیم بهتر از آن، یا مانندش را مى ‏آوریم مگر ندانستى که خدا بر هر کارى تواناست

 


آیاتی در قرآن که مخصوص زمان خاصی بوده این آیات را آیات منسوخه می گویند آیات منسوخه ؛ناسخ آنها در قرآن موجود هست" ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ "د : وجود آیات منسوخ در قرآن

"هر حکمى را نسخ کنیم، یا آن را فراموشتان کنیم بهتر از آن، یا مانندش را مى‏آوریم مگر ندانستى که خدا بر هر کارى تواناست؟" سؤال این است آیا این آیاتی را که امر به اطاعت از رسول الله در آن شده و تعداد آنها به ده ها آیه می رسد آیا جزء آیات منسوخ هستند؟ اگر چنین می باشند ناسخ آنها کدام آیات هستند.؟اگر این آیاتی که در آنها به اطاعت از رسول الله امر شده مخصوص مردمی بوده که در زمان آن حضرت زندگی می کردند، لازم بود که حداقل در یکی از این آیات و یا در آیه ای از قرآن به گونه ای مشخص می شد

 


اگر این آیاتی که در آنها به اطاعت از رسول الله امر شده مخصوص مردمی بوده که در زمان آن حضرت زندگی می کردند، لازم بود که حداقل در یکی از این آیات و یا در آیه ای از قرآن به گونه ای مشخص می شد،به عنوان مثال در قرآن امر به نماز شب آمده." یَأَیهَُّا الْمُزَّمِّلُ قُمِ الَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا" (ای جامه به خود فروپیچیده بپاخیز شب را مگر اندکی)ه : عدم ذکر اختصاص وجوب اطاعت

"وَ مِنَ الَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسىَ أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا محَّْمُودًا"
(و پاسى از شب را زنده بدار، این نافلة مخصوص توست امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند. ) ولی با"نافلة لک" مشخص نموده این وجوب نافله فقط مخصوص رسول الله است نه همه مؤمنین و مؤمنات.
و یا درسوره احزاب آیه 50 آمده"یَأَیُّهَا النَّبىِ‏ُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَکَ أَزْوَجَکَ الَّتىِ ءَاتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَ مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ بَنَاتِ عَمِّکَ وَ بَنَاتِ عَمَّتِکَ وَ بَنَاتِ خَالِکَ وَ بَنَاتِ خَلَتِکَ الَّتىِ هَاجَرْنَ مَعَکَ وَ امْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبىِ‏ِّ إِنْ أَرَادَ النَّبىِ‏ُّ أَن یَسْتَنکِحَهَا خَالِصَةً لَّکَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ  قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَیْهِمْ فىِ أَزْوَجِهِمْ وَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَنُهُمْ لِکَیْلَا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ  وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا")
(اى پیامبر، ما براى تو آن همسرانى را که مَهْرشان را داده‏اى حلال کردیم، و [کنیزانى‏] را که خدا از غنیمت جنگى در اختیار تو قرار داده، و دختران عمویت و دختران عمّه‏ هایت و دختران دایى تو و دختران خاله‏ هایت که با تو مهاجرت کرده ‏اند، و زن مؤمنى که خود را [داوطلبانه‏] به پیامبر ببخشد- در صورتى که پیامبر بخواهد او را به زنى گیرد. [این ازدواج از روى بخشش‏] ویژه توست نه دیگر مؤمنان. ما نیک مى‏ دانیم که در مورد زنان و کنیزانشان چه بر آنان مقرّر کرده‏ایم، تا براى تو مشکلى پیش نیاید، و خدا همواره آمرزنده مهربان است)
در این قسمت از آیه که" وَ امْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبىِ‏ِّ إِنْ أَرَادَ النَّبىِ‏ُّ أَن یَسْتَنکِحَهَا" که اشاره به حلال بودن نکاح با زنی که بدون مهریه خود را به نکاح رسول خدا دربیاورد ولی بلافاصله در ادامه آیه می فرماید" خَالِصَةً لَّکَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ" این که زنان بدون قرار دادن مهر ازدواج نمایند خالص برای تو رسول الله است نه دیگر مؤمنین.
همانگونه که مشاهده می شود خداوند حکم اختصاصی را برای پیامبر اسلام بیان کرده است . حال مگر می شود مسئله ای مهم مثل وجوب اطاعت از پیامبر را مسکوت گذاشته باشد . ؟ !


نویسنده: محمدرضا حیدریان

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث