سخنان امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا: در پاسخ مروان بن حكم
۲۹ تیر ۱۴۰۲ 0 اهل بیت علیهم السلامترجمه و توضيح لغات:
بُلِيَتْ (مجهول از بَلى ، يَبْلُو) : مبتلا گرديده است .
اِبْقَرُوا: پاره كردن ، شكافتن ، پاره كردن شكم : كنايه است از كشتن كسى كه تواءم با ذلت و خوارى باشد.
ترجمه و توضيح:
دو نقش متمايز در مبارزه ائمه (ع ) به طورى كه در توضيح و نتيجه گيرى فراز گذشته اشاره نموديم و از اين فراز از سخن حسين بن على عليهما السلام معلوم مى گردد، آن حضرت از مدينه و از روزهاى اول حكومت يزيد موضع خويش را در مقابل حكومت وى كه عبارت از مبارزه و مقاومت مثبت است ، مشخص و با صراحت كامل بيان نموده و تا آخر نيز همين موضع را ادامه داده است . ولى مناسب است در اينجا توجه خواننده عزيز را به يك موضوع كلى و اساسى در مورد نقش متمايز و مختلف ائمه هدى عليهما السلام در مقابله و مبارزه با جباران و ستمگران ، جلب نماييم و آن اين كه : مقاومت در برابر ستم و فساد و مبارزه با حكومتهاى باطل اختصاص به حسين بن على عليهما السلام ندارد بلكه همه ائمه هدى و پيشوايان كه ((علت مبقيه )) و نيروى حفاظت و پاسدارى اسلام هستند، در عصر خود چنين مقاومت و مبارزه اى را داشته و آن را رهبرى مى كردند، منتها اين پيشوايان در مقابله و رويارويى با مخالفان خود كه اسلام را ملعبه خويش قرار داده بودند، نسبت به شرايط و اوضاع ، دو نقش متمايز و مختلف ايفا مى نمودند؛ نقش مبارزه مثبت و نقش مبارزه منفى .
۱ - مبارزه منفى:
در مواردى كه شرايط حاكم بر اجتماع به گونه اى بوده كه مبارزه و رويارويى با نيروى منسجم و حساب شده دشمن از طرفى موجب شكست قطعى و از بين رفتن نيروها مى گرديد و از طرف ديگر، در اثر همين جو حاكم هيچ نفعى ولو در دراز مدت براى اسلام نداشت و بلكه منجر به تثبيت و تحكيم قدرت و سلطه همه جانبه دشمن مى گرديد در اين شرايط ائمه هدى عليهما السلام به جاى مبارزه مثبت ، نقش مبارزه و مقاومت منفى را ايفاء مى كردند يعنى در عين اينكه از اقدام انقلابى و مبارزه با شمشير، خوددارى مى نمودند عملاً با دستگاههاى جبار در نبرد و مبارزه پيگير بودند و همين مبارزه ها بود كه به فشار و سلب آزادى و به زندانى و مسموم شدن و بالا خره به شهادت آنان منجر مى گرديد.
از مظاهر و نمودهاى مقاومت منفى پيشوايان ما، تحريم و قدغن نمودن هر نوع وابستگى و گرايش و همكارى با دستگاه خلافت بود كه حتى طرح شكايت و دادخواهى از محاكم قضايى و حقوقى وابسته به دستگاه خلافت از سوى ائمه عليهما السلام تحريم شده بود. و از نمونه ها و شواهد اين نوع مبارزه ، گفتگويى است كه حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام با ((صفوان جمال )) كه شترهاى خود را به درباريان هارون الرشيد ديكتاتور مقتدر تاريخ - آن هم براى سفر حج - كرايه داده بود، مى باشد كه آن حضرت ، ((صفوان )) را از اين عمل شديدا نهى نمود و او نيز طبق دستور امام عليه السلام تا آنجا پيش رفت كه قبل از وقت ، همه شترهاى خود را يكجا فروخت . البته اين موضوع از نظر هارون مخفى نبود و لذا ((صفوان )) را احضار و او را تهديد به قتل نمود(۲).
نقش مبارزه منفى علاوه بر اين كه موجب تضعيف قدرت حكومت مى شد و تعدادى از عناصر و مهره ها از همكارى با دستگاه خلافت امتناع مى ورزيدند، خود سندى بود بر ضد رژيم و نامشروع بودن تصدى حكومت رانشان مى داد و در واقع موضعگيرى منفى ائمه هدى عليهما السلام مايه آگاهى توده ها نسبت به ماهيت خلفا و مقدمه اى براى مقاومتها و مبارزه هاى مثبت در آينده بود.
۲− مبارزه مثبت:
و اما در مواردى كه مبارزه مثبت طبق شرايط و اوضاع ولو در درازمدت مفيد و ثمربخش بود، ائمه هدى عليهما السلام قدم به ميدان مبارزه گذاشته نه سكوت بلكه حتى مقاومت منفى را نيز در مقابل حكام جنايتكار، بزرگترين گناه به قول اميرمؤ منان عليه السلام ((كُفْرٌ بِما اَنْزَلَاللّهُ)) تلقى مى نمودند.
و بارزترين شكل هر دو نوع مبارزه در روش و عملكرد حسين بن على عليهما السلام ظاهر گرديد؛ زيرا آن حضرت در دوران دهساله از سال پنجاه تا سال شصت (فاصله شهادت حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام و هلاكت معاويه ) مانند بعضى از امامان طبق شرايط و اوضاع ، همان روش مقاومت منفى را در پيش گرفت ولى پس از هلاكت معاويه كه شرايط براى مبارزه مثبت به وجود آمد آن حضرت نيز بدون كوچكترين تاءمل و با وجود مخالفت شديد همه دوستان و اقوام خويش ، اين مبارزه را آغاز و در مقابله با يزيد موضع مثبت و انقلابى خويش را آشكار كرد و با يارانى اندك و بى وفايى مردم و تزلزل و ترس توده ها كه امام به همه اينها آگاهى داشت ، راهى را انتخاب كرد كه فرجامش شهادت بود و در اين راه گرچه پيكرش هدف تيرها و نيزه ها و شمشيرها قرار گرفت و تنش لگدمال سم اسبها شد ولى شرايط طورى نبود كه اين خون پاك به هدر برود و دستگاه تبليغاتى بنى اميه با تلاش فراوان كه داشت بتواند آن را لوث كند.
ولى آيا انتخاب اين روش براى حسين بن على عليهما السلام در دوران معاويه و با شرايط آن زمان نيز وفق مى داد؟ و اگر چنين بود برخورد او با معاويه نيز مانند پدرش اميرمؤ منان عليه السلام به صورت مبارزه و مقاومت مثبت بود نه به صورت مبارزه منفى .
پی نوشت ها
منبع: کتاب سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا: محمدصادق فهیمی