اثرات توکل بر سلامت روان
۲۸ بهمن ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعتوکل مقام بلندی است که اگر انسان به آن مقام دست یابد بسیاری از معضلات وی مرتفع خواهد شد . هدف نوشته حاضر بیان اثرات توکل بر سلامت روانی انسان است . تا در سایه آگاهی از این اثرات سالک طریق در رسیئن به مقام توکل ترغیب شود .
اثرات توکل بر سلامت روان
1ـ اعتماد و دستیابی به احساس آرامش.
و مَن یتوكَّل علىَ اللّه فهو حسبه.» (توكّل بر خدا باعث مى شود كه همه ابزارها از كارآیى لازم برخوردار شوند و كمبودها نیز به خوبى ترمیم و جبران گردند. (طلاق: 3)
2ـ رسیدن به بلوغ و رشد شناختی.
امام على(علیه السلام) در سجده چنین فرمود: «و اتوكَّلُ علیكَ توكّل مَن یعلم انّک على كلِ شىء قدیر»؛ بر تو توكل مى كنم توكّل كسى كه مى داند تو بر هر چیز توانا هستى. (محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 83، ص 227)
3ـ داشتن امید و شكوفا شدن استعدادها
در عین حال، در روایات اسلامى شدیداً این معنا نفى شده است كه مفهوم توكل «ترک استفاده از اسباب وسایل عادى» باشد. مرد عربى در حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) شتر خود را رها كرد و گفت: «توكلتُ على اللّه!» پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «اِعقِلها و توكّل». (مولى محسن فیض كاشانى، المحجة البیضاء، ج 7، ص 427)
و نیز نقل شده است كه: پیامبر(صلى الله علیه وآله) هنگامى كه مى خواست از مكّه به مدینه هجرت كند، هرگز آشكارا و بدون نقشه و برنامه و با گفتن «توكلت على الله» حركت نكرد، بلكه براى اغفال دشمن، از یک سو دستور داد حضرت على(علیه السلام) تا صبح در بسترش بخوابد و از سوى دیگر، شبانه به طور مخفى از مكه بیرون آمد. قال الصادق(علیه السلام): ابىَ اللّهُ ان یجرى الاشیاء الا باسباب فجَعَلَ لكلِّ شىءُ سبباً». (محمّدبن یعقوب كلینى، كافی، ج 1، ص 183، حدیث 7)
4ـ ازدیاد ایمان و اعتقاد قلبی.
خداوند می فرماید:«و على الله فلیتوكّل المومنون» (آل عمران: 122) ؛ افراد با ایمان تنها باید بر خدا توكل كنند. توكّل لازمه جداناشدنى ایمان است. «و علىَ اللّه فتوكلّوا اِن كنتم مومنین» (مائده: 23) بر خدا توكل كنید اگر ایمان دارید. «اِنّما المومنون الّذین اذا ذُكر اللّهُ وجِلت قلوبهُم و اذا تُلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً و على ربّهم یتوكلّون. (انفال: 2) توكّل و اعتماد به خداوند یكى ازصفات بارز مومنان است.
كسانی كه در محبت دنیا غرق شده اند در همان گرداب خواسته های دنیوی خود دست و پا می زنند و هر لحظه احساس خطر می كنند و به این و آن متمسّک می شوند به زرق و برق دنیا تكیه می كنند تا از اضطراب برهند، ولی نمی توانند
5ـ افزایش هوشمندی.
امام على(علیه السلام) مى فرمایند: «مَن توكّل علَى اللّهِ اضائت له الشبهات و...» كسى كه بر خدا توكّل كند تاریكى شبهات براى او روشن مى شود و اسباب پیروزى او فراهم مى گردد و از مشكلات رهایى مى یابد. (ر.ک: شرح غرر، ج 5، ص 72ـ414)
6 ـ افزون شدن سعی و تلاش فرد
رسول اكرم(صلى الله علیه وآله): «مَن سَره ان یكونَ اقوىَ الناسِ فلیتوكّل علىَ اللّه» ؛ كسى كه دوست دارد قوى ترین مردم باشد بر خدا توكل كند. (علاءالدین على المتقى بن حسام، كنزالعمال، ج 3، ص 101)
7ـ .رهایی از ترس
پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) از جبرئیل سۆال كرد: «ماالتوكلُ على اللّهِ عزّوجل؟» عرض كرد: «العلمُ باَنَّ المخلوقَ لا یضرُّ و لا ینفعُ و لا یعطى و لا یمنع و استعمالُ الیأسِ مِن الخلق»؛ حقیقت توكل علم و آگاهى به این است كه مخلوق نمى تواند زیانى برساند و نه سودى و نه چیزى ببخشد و نه از او باز دارد. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 6، ص 138)
8- رهایی از وابستگی و دل بستگی
در دعا آمده : «و اَنتَ الذى ازالت الاغیارَ عَن قلوبِ اولیائكَ حتى لم یحبّوا سواك و لم یلجئوا الى غیركَ.» (شیخ عباس قمى، پیشین، فرازى از «دعاى عرفه)
9ـ امیدواری به لطف و بخشش الهی.
امیرالمومنین(علیه السلام) میفرماید: «كیف اخافُ و انتَ اَملَى و كیف اُضام و انت مُتكّلى» چگونه بترسم در حالى كه تو امید منى؟ و چگونه مقهور شوم، در حالى كه تو تكیه گاه منى؟» (محمّدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 91، ص 229)
10ـ قطع امید و آرزو نسبت به دیگران.
امام على(علیه السلام): «فاذا كان العبدُ كذلك لم یعمل لاحد سوىَ الله و لم یرج و لم یخف سوىَ اللّهِ و لم یطع فى احد سوىَ اللّه، فهذا هو التوكّل»؛ نجات یافتن از وسوسه و شك و تردید و شبهه (رهایی و نجات از حرص، حسد، دنیاپرستی، بخل و تنگ نظری). توكّل نه تنها در عوامل برونى اثر مىگذارد، كه در درون انسان نیز مۆثر است و او را از چنگال وسوسه ها و شبهات نجات مى دهد. امام على(علیه السلام): «مَن توكّل علَى اللّهِ اضائت له الشبهاتُ»؛ كسى كه توكل بر خدا كند شبهات براى او روشن مىشود.
11ـ احساس استقلال
امام على(علیه السلام) می فرماید: «یا ایها النّاسُ توكلّوا على اللّهِ واتّقوا به فانّه یكفى مِمّن سواه»؛ اى مردم بر خدا توكّل كنید و به او اعتماد داشته باشید چرا كه انسان را از غیر خود بى نیاز مى كند.» (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 55، ص 265.)
12-رهایی از گرفتاری ها و عذاب.
امام على(علیه السلام) می فرماید: «مَن توكّل علَى اللّه ذلّت له الصعاب و تسهلّت علیه الاسباب»؛ افزایش تقرّب و ارتباط با خداوند. سه وسیله نجات و پیروزى انسان، «توكّل بر خدا»، «اعتماد بر ذات پاک او» و «دعا» هستند. در حدیثى امام باقر(علیه السلام) به جابر فرمود: به شیعیانم سلام برسان و بگو: میان ما و خداوند متعال خویشاوندى نیست و تنها وسیله تقرّب به او اطاعت است. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 78، ص 183)
13-افزایش یقین و باور .
امام على(علیه السلام) می فرماید: «فى التوكّل حقیقة الایقان» ترجمه حقیقت یقین در توكل است. همچنین می فرماید:«التوكلُ مِن قوّةِ الیقین»ترجمه توكّل زاییده قوت و شدت یقین است. (همان، ح 699)
14-تبدیل گرفتاری ها، مشكلات و ناملایمات به اسباب آسایش و آرامش.
توكّل بر خدا آتش ها را گلستان مى كند توكلى همچون توكل حضرت ابراهیم. (على بن ابراهیم قمى، تفسیر، ج 2، ص 2)
15ـاحساس بی نیازی و عزّت
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «اِنّ الغنى و العزّ یجولانِ فاذا اظفرا بموضعِ التوكّل اوطناه»؛ توانگرى و عزّت پیوسته در حركتند هنگامى كه به محل توكل برسند آنجا را وطن خود انتخاب مى كنند. (محمّدبن یعقوب كلینى، اصول كافى، ج 2، ص 65) قلبى كه كانون توكّل بر خداست، هم احساس بى نیازى از ماسوى اللّه مى كند و هم احساس عزّت و قدرت چرا كه تكیه بر قدرتى كرده كه بالاتر از همه چیز است.
امام على(علیه السلام) مى فرمایند: «مَن توكّل علَى اللّهِ اضائت له الشبهات و...» ترجمه كسى كه بر خدا توكّل كند تاریكى شبهات براى او روشن مى شود و اسباب پیروزى او فراهم مى گردد و از مشكلات رهایى مى یابد
چگونه با توكّل به آرامش روان برسیم؟
اگر فرد در گرفتاری ها و مشكلات تنها به اسباب مادی توجه كند، به سادگی دست از عمل می كشد و ناامیدی او را از پای درمی آورد، ولی كسی كه به خدا توكّل دارد، معتقد است: نبود شرایط مادی باعث عدم تحقق یک رویداد و یا عدم حل مشكل نمی شود همان گونه كه در مورد حضرت ابراهیم(علیه السلام)چنین بود.( ام. رابین دیماتئو، پیشین، ج 2، ص 757 و 758)
با اندكی ملاحظه در تاریخچه زندگی بشر، درمی یابیم كه رویدادهای زندگی گاهی در محدوده اختیار انسان هستند و در مواردی، اختیار فرد در وقوع آن ها نقشی ندارد. برای مثال، تصادف با اتومبیل، گاهی ناشی از بی احتیاطی فرد است، ولی گاهی او همه نكات ایمنی را در نظر می گیرد، ولی راننده اتومبیل مقابل، شخص بی ملاحظه ای است و باعث تصادف میشود. همچنین با در نظر داشتن برخی حوادث دیگر زندگی از قبیل زلزله، سیل و طوفان، روشن می شود كه وقوع برخی رویدادها در زندگی، از اختیار انسان خارج است، و با توجه به اینكه همه رویدادهای جهان به اذن خداوند روی می دهند، میتوان گفت: رویدادهای مزبور جزو سرنوشتی هستند كه خداوند برای انسان مقدّر كرده است.(همان، ج 2، ص 758)
بنابراین، علت ناآرامی افراد عادی آن است كه به چیزهایی تكیه می كنند كه خود آن ها تكیه گاهی ندارند. كسانی كه در محبت دنیا غرق شده اند در همان گرداب خواسته های دنیوی خود دست و پا می زنند و هر لحظه احساس خطر می كنند و به این و آن متمسّك می شوند به زرق و برق دنیا تكیه می كنند تا از اضطراب برهند، ولی نمی توانند. قرآن كریم درباره افرادی كه گرفتار آتش دوزخ می شوند، می فرماید: «و رَضُوا بالحیاةِ الدنیا و اطمأنّوا بها» ؛ این ها به دنیا بسنده كرده، راضی و مطمئن شده اند(یونس: 7)، «و ما الحیاة الدنیا الاّ متاعُ الغرور» (حدید: 20)؛ در حالی كه دنیا كالای فریب است.