جایگاه عقل در کلام امام رضا (ع)
۰۴ شهریور ۱۴۰۲ 0 معارفبی گمان در دنیای آفرینش، حقایقی وجود دارد که نه نیازمند اعتنا و اعتبار دیگران است و نه قابل انکار، این از آن رو است که اعتبار کردن حقایق مسلّم تحصیل حاصل بوده و خالی از هرگونه فایده خرد پسند می باشد، همان طور که انکار این حقایق جز سفسطه چیزی در پی نخواهد داشت.
ناگفته پیداست از یک سو این حقایق عینی و نظری بوده و دور از هر گونه بداهت است، و از دیگر سو، بدان جهت که انسان ناگزیر از زندگی با این حقایق عینی و تحلیل و تجزیه آنهاست، نه می تواند این گونه حقایق را مهمل گذارد و نه مُجاز است که آن را به تصرف خود سرانه خویش درآورد. بلکه می باید شهباز فکر و اندیشه را بر فراز آسمان این گونه حقایق به پرواز در آورد و آن را آن گونه هست بشناسد.
اکنون جای این سؤال است که معیار بایسته شناخت حقایق و میزان تحلیل و تجزیه آنها چیست؟
در پاسخ این سؤال باید گفت: آنچه که در شناخت حقایق و سنجش حق و باطل تأثیر بسزا دارد عقل و نیروی اندیشه آدمی است. این، خرد آدمی است که وی را مدد می کند تا بسیاری از حقایق نظری را با استناد به امور بدیهی و ضروری حلّ نماید. این واقعیت را از زبان امام رضا علیه السلام در پاسخ ابن سکیت بشنویم (1) آن زمان که، او پرسید: «با توجه به این که امروز، مدعیان زعامت و حتّی نبوت، زیاد شده اند حجت خدا بر خلق چیست تا بتوان با کمک آن، حق را از باطل و صادق را از کاذب تشخیص داد؟
آن حضرت در پاسخ وی روی عقل و خرد آدمی انگشت گذاشت و فرمود: العقلُ یُعرف به الصادقُ علی الله فلیصدّقه والکاذبُ علی الله فلیکذّبه: (2) به وسیله عقل، راست گفتار نسبت به خدا شناخته می شود که باید او را تصدیق کرد، و دروغ زن بر خدا نیز شناخته می گردد که باید وی را تکذیب نمود.»(3)
آن حضرت در جای دیگر در اشاره به جایگاه عقل و خرد آدمی و توجه دادن به این موهبت الهی، تفکر و خردورزی در امر خدا را از هر عمل عبادی بالاتر دانسته است چرا که تفکر در امر خداوند قهراً عبادت عملی را نیز در پی خواهد داشت، آن حضرت در تصریح به این مطلب فرمود: «لیس العباده کثره الصلواه والصوم إنّما العباده التفکر فی امر الله: (4) عبادت به زیادی نماز و روزه نیست بلکه عبادت به تفکر در امر خدای تعالی است.
آن حضرت در تأیید این مطلب که عقل، معیاری خوب برای تشخیص حق و باطل و سره از ناسره است، همگان را از بسندگی به نقل و روایت عاری از درایت نهی کرده می فرماید: «کونوا دُراهً ولاتکونوا رواهً؛ حدیثٌ تعرفون فقهَه خیرٌ مِن الفٍ تروونه؛(5) اهل فهم حدیث باشید نه فقط روایت گر آن، حدیثی که با فقه و درایت آن آشنا باشید از هزار حدیثی که آن را بدون درایت روایت می کنید بهتر است.»
تجلی عقل در مناظرات کلامی امام رضا علیه السلام
علم یا تصدیق است و یا تصور، تصدیقات نیز بر پنج قسم است که عبارتند از: برهان، خطابه، جدل، شعر و مغالطه. امّا اینکه امام رضا علیه السلام در مناظرات کلامی خود از کدام قسم از این اقسام استفاده می کرد، از کلام خود آن حضرت می توان استفاده کرد که فرمود: «الامام... یدعو الی سبیل ربّه بالحکمه والموعظه الحسنه والحجه البالغه؛(6) امام... با حکمت، پند زیبا و دلیل رسا به راه خدا دعوت می کند.»
امام با این بیان، روشن ساخته است که او در برخورد با اندیشمندان، با برهان و منطق و به کارگیری عقل وارد گفتگو می شده است، ولی با عموم مردم با موعظه و خطابه و با مخالفان سرسخت خود با جدال احسن سخن می گفت. او که خود حجت الله و برهان کامل است، در بیان حقایق و تبیین معارف الهی، نه از قیاسات شعری استفاده می کرده و نه از قیاسات مغالطی، چرا که این قیاسات نه مفید علم بودند و نه در شأن امام.
با مراجعه به متن مناظرات امام رضا علیه السلام که با مخالفان دین و مذهب و متکلمان اسلامی و غیر اسلامی انجام می داد، به این نکته پی می بریم که سخنان آن حضرت در خصوص اثبات مدعای خود، با اصول منطقی و عقلانی همراه بوده است به گونه ای که عنصر تعقل و خردورزی جزء لاینفک استدلال های آن امام در هنگام احتجاج و استدلال بوده است. قوه استدلال آن حضرت به حدی بود که دیگران در برابر منطق آن حضرت، توان خود را از دست می دادند و بی اختیار تسلیم مقام علمی او می شدند و زبان به عجز و ناتوانی خود می گشودند.(7)
-----
پی نوشت ها:
1. ابن سکیت ابویوسف یعقوب بن اسحاق، اهوازی است و از شاگردان امام رضا علیه السلام و از خواص امام جواد و امام هادی علیه السلام و علمدار علم عربیت، شعر، لغت و نحو است. متوکل عباسی او را به جرم آنکه امام حسن و امام حسین علیه السلام را در نزد او ستود و قنبر غلام آنان را از دو پسر او برتر معرفی کرد، در سال 244 هجری به شهادت رسانید.
2. محقق بحرانی، الحقایق الناضره، ج1، ص130.
3. شیخ کلینی، الاصول من الکافی، ج1، ص47.
4. مسند امام رضا، تحقیق عزیز الله عطاردی، 1406ق، ص 3.
5. احمد بن علی بن ثابت(خطیب بغدادی)، نصیحه اهل البیت، ص31.
6. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج1، ص216؛ ابن شعبه الحرانی، تحف العقول، ص462.
7. نک: حسن رضایی مهر، دفاع از دین، نشریه رسالت، 19/1/85