حکم تاریخی حضرت امام رحمه الله علیه درباره سلمان رشدی
۲۵ بهمن ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعاسلام در فراز و نشیب ها
تاریخِ پرفراز و نشیب اسلام، همواره دست خوش حوادث گوناگون بوده است که این دین برتر، آن ها را پشت سر نهاده است. از عصر جاهلیت، تلاش های سخت کوشانه ای آغاز شد تا بتواند اسلام را از صفحه روزگار محو نماید، ولی همیشه ناکام ماند؛ چراکه این وعده خداوندی است که مکر آن ها به خودشان باز می گردد. اما این حرکت متوقف نشده ودشمنان اسلام، هیچ گاه از شکست های خود درس عبرت نگرفته اند و هر بار با شیوه تازه ای، اسلام را مورد هجوم خود قرار می دهند. آنان چون تحمل نور را ندارند و از پاکی و صداقت بیزاری می جویند، توان خود را چندین برابر نموده و بر سرعت این حرکت افزوده اند تا شاید بتوانند عشق را قتلگاه ببرند و کینه و نفرت را جایگزین آن کنند.
منزلت و اعتبارانقلاب ایران
تاریخ 25 ساله انقلاب اسلامی ایران، روزهای به یادماندنی و بزرگی را در خود به ثبت رسانیده است؛ روزهایی که هریک از آن ها، بر منزلت و اعتبار این قیام اسلامی و الهی، ارزشی مضاعف بخشیده و بر اصالت آن مهر تأیید زده است. کوردلان می خواستند نور خدا را با گفته ها و نوشته هایشان خاموش کنند، ولی خداوند، همواره نور خود را جلوه تازه ای بخشید. هرگاه مذهب و معنویت دست به دست هم دادند و برای پایداری و حفظ اصلی کوشیدند، همانند رودخانه های عظیم و خروشان که سنگ ها را از جا می کَنند و بسترهایشان را لایروبی می کُنند، جایگاه اهانت کنندگان به مذهب را نیز می شویند و فضای سالم و نشاط انگیزی را فراهم می کنند. مردم انقلاب اسلامی ایران، هم چون این رودخانه های پرخروش، هر بار که دشمن آنان را مورد هجوم قرار می دهد، با ایشان مقابله کرده و سرزمین پاک اسلامی را از وجود منحوسشان پاک کرده اند.
گرایش غرب به اسلام
تمدن غرب به رغم ابعاد غول آسا و بهت انگیز خود و نیز فنّاوری نوین پیشرفته اش، نتوانسته به زندگی انسان معنا و جهت دهد. دل بستگی مردم غرب به چیزهایی که آنان را از زمان و تاریخ جدا کند و لذت لحظه ای را برایشان به ارمغان بیاورد، خود علامت نارضایتی عمیق آن ها از شرایط موجود در زندگی شان، یعنی بی مذهبی و فساد است. البته این هم خود عامل مهمی در گرایش مردم غرب به دین اسلام و ترویج آن در میان آنان است و رهبران و سران غربی که اسلام را مخالف خود می دانند، همیشه درصدد بوده اند که از گسترش اسلام جلوگیری کنند؛ چرا که اسلام را مخالف با مصالح و منافع خود خواهانه خود می دانستند.
هجومی با جلوه ای سیاه
هجوم غرب و دشمنان اسلام به دین و احکام آن، هربار رنگ تازه ای داشت و این بار، از راه داستانی با نام آیات شیطانی جلوه دیگری یافت. «سلمان انیس رشدی» در یکی از خانواده های مرفه و مسلمانِ شهر بمبئی، در سال 1326 ش متولد شد. پدرش فردی مسلمان و آگاه به ادبیات ایران و عرب بود. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه مبلغان انگلیسی زبان مسیحی در هندوستان گذارنید و در سیزده سالگی، برای ادامه تحصیلات به انگلستان رفت و دوران متوسطه را در مدرسه «راگبی» انگلستان طی کرد. رشدی سپس وارد رشته تاریخ دانشگاه «کمبریج» شد و در سال 1347 ش پس از فارغ التحصیل شدن به پاکستان، نزد خانواده اش بازگشت و به مدت یک سال با تلویزیون پاکستان هم کاری داشت، ولی دوباره عازم انگلستان شده و تبعیّت آن جا را پذیرفت.
نوشته های رشدی
سلمان رشدی، بانوشتن مقالات تبلیغاتی در انگلستان، به تأمین مخارج زندگی خود پرداخت وانتقادهای گاه و بی گاه او از «مارگارت تاچر»، نخست وزیر وقت انگلستان و کتاب هایی که چاپ کرده بود، او را به عنوان چهره ای روشن فکر معرفی کرد. رمان گریموس او که در سال 1353 نوشته شده بود، در انگلستان با کم توجهی روبه رو شد، ولی رشدی پس از نوشتن داستان بلند بچه های نیمه شب که برنده بزرگ ترین جایزه ادبی انگلستان شد، در میان نویسندگان انگلستان به خوبی جای خود را باز کرد. او بعدها کتاب های شرم و لبخند یوزپلنگ را هم نوشت وسپس در طی همین سال ها، به فعالیت های دیگری، از جمله فعالیت های سیاسی پرداخت و بدین سان، مخارج زندگی خویش را به خوبی تأمین کرد. وی عضو مؤسسه تولید فیلم بریتانیا، عضو هیأت مشاوران هنرهای معاصر و عضو انجمن سلطنتی ادبی انگلستان بود.
آیات شیطانی
آخرین اثر رشدی،کتابی است به نام آیات شیطانی که در 547 صفحه نگارش یافت و به عنوان کتاب سال 1988 انگلستان شناخته شد. یک یهودی صهیونیست بانی این کتاب بود و مبلغ نیم میلیون پوند به عنوان کمک به نویسنده پرداخت و وی را به نوشتن این کتاب ترغیب کرد. این کتاب، در بردارنده وقیحانه ترین اهانت ها به ساحت مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، خاندان ایشان، صحابه و قرآن است و معتقدات مسلمانان را به مسخره گرفته است.از جمله این که «بلال» را «هیولای سیاه عظیم الجثه» معرفی کرده و از «سلمان فارسی» به عنوان ولگردی یاد می کند که به ریگزارهای عربستان مهاجرت کرده، با فرد تاجرپیشه و درویش مسلکی که ادعای پیامبری دارد، آشنا می شود. این کتاب در لندن وتوسط «موسسه پنگوئن» به چاپ رسید و نویسنده از همان ابتدای نگارش، دارای گارد محافظ بود.
مبنای کتاب آیات شیطانی
کتاب آیات شیطانی، بر مبنای «افسانه غرانیق» نوشته شده که مخالفان اسلام، در همان صدر اسلام، مدعی این افسانه بوده اند. آنان ادعا می کردند پس از آیات 19 و 20 سوره نجم که می فرماید «آیا دیدید لات و عزّی و مناة، سومی آن ها را ؛ بتان جاهلی را؟...» شیطان در کلام وحی دوید و دو آیه را علیرغم خواست جبرئیل به زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله جاری ساخت که در آن ها، از این بت ها تمجید و مژده شفاعت آن ها داده شده است. از دیگر نمونه های تحریف در این کتاب، می توان به این نکته اشاره کرد که سلمان رشدی، جبرئیل را به عنوان هنرپیشه و هنرمندی می نامد که متخصص پیکر تراشی خدایان هندو است. وی حتی در این کتاب، از توهین به پیامبران گذشته، هم چون ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام نیز دریغ نکرده و آن بزرگ واران را مورد اهانت قرار داده است.
واکنش ها درمقابل چاپ کتاب
پس از انتشار کتاب موهن آیات شیطانی در سطح گسترده، همراه با تبلیغات هماهنگ و تشویق های محافل صهونیستی، از گوشه و کنارجهان صدای اعتراض مسلمانان برخاست؛ از سویی هشدارهایی به ناشران داده شد و از سوی دیگر، اقداماتی حقوقی برای محدود کردن نشر و انتشار کتاب و محکومیت رشدی صورت گرفت و نقدهایی نیز بر این کتاب نوشته شد. البته دنیای استکبار، نه تنها به این هشدارها وقعی ننمود، که بر دامنه تبلیغات خود افزود تاجایی که در نشریات اروپایی رشدی، به عنوان شخصیتی انقلابی مطرح شد. مؤسسات گسترده و شبکه های توزیعی در غالب کشورهای اروپایی، آمریکایی و بعضی کشورهای آسیایی، با قراردادهای کلان برای ترجمه و توزیع آن، به تلاش پرداختند و هم زمان با ایجاد حلقه های محافظتی، به حمایت علنی ازاو پرداختند.
مقاومت های شدیدتر
توطئه نگارش کتاب آیات شیطانی، ریشه دارتر از آن بود که در ظاهر نشان می داد. از این رو، مقاومت و برخورد مسلمانان را به گونه ای جدّی تر می طلبید. به هر میزان که موج تبلیغات غرب در زمینه طرح آیات شیطانی که با دعوت آمریکایی ها از رشدی و همسرش به آمریکا برای مسافرت به ایالت های گوناگون و ایراد سخن رانی و دفاع از این کتاب، افزایش می یافت و تصمیم به نشر آن در کشورهایی هم چون پاکستان، بنگلادش و بسیاری از کشورهای اروپایی جدّی تر می شد، واکنش مسلمانان نیز سریع تر و شدیدتر می گردید. و آنان، خشم مقدس خود را بیش تر از قبل به رخ می کشیدند؛ چنان که در پاکستان، مردم در مقابل مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام آباد تجمع کردند که به شهادت پنج تن و مجروح شد یک صد تن انجامید. تظاهرات مسلمانان هند نیز بیست مجروح بر جای گذاشت. نمایندگان جناح های مختلف مجلسِ شورای ملی پاکستان،به نشانه اعتراض به روش و موضع گیری دولت و درگیری پلیس با مردم، جلسه را ترک کردندو دولت پاکستان، تحت فشار شدید مسلمانان غیور آن کشور قرار گرفت.
امام فتوا می دهد
با شهادت مظلومانه مردم پاکستان، جهان اسلام به یک باره منفجر شد و امام خمینی رحمه الله در یک تصمیم بی سابقه، طی حکمی که همه مسلمانان جهان را مورد خطاب قرار می داد، کتاب و نویسنده را محکوم و حکم اعدام نویسنده و ناشران کتاب را صادر نمود. با این فرمان، امت اسلامیِ تمامی نقاط جهان، به صورت یک پارچه و عظیم، به خروش و حرکت درآمده و با حمایت قاطع از حکم رهبر انقلابیِ خود، نفرت و انزجار خویش را از این دسیسه و توطئه استعماری به نمایش نهادندو خواستارمحاکمه رشدی و ممنوعیت چاپ وانتشار و جمع آوری این کتاب شدند. فرمان امام، در حقیقت نیروی عظیمی را که در وجود مسلمانان نهفته بود و توانایی آنان را برای دفاع از مقدسات خود، آشکار ساخت و موجی توفنده از توده های میلیاردی یکتاپرستان مسلمان را، در مصاف با کفر به وجود آورد که پایه های قطب های استکباری را به لرزه درآورد و تاریخْ بار دیگر، نمایشی پیروزمندانه از حرکت فطرت های پاک و بیدار مؤمنان را مشاهده کرد.
متن فتوا
امام خمینی رحمه الله در ضمن پیامی قاطع، حکم اعدام مؤلف و ناشران را اعلام کرد و فرمود:
«به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم، مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، هم چنین ناشرانِ مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می باشند. از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آن ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاءاللّه . ضمنا اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد، ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد».
این حکم که در تاریخ 25 بهمن 1367 صادر شد، نشان داد که اسلام هم چنان مقتدر است و با تمام توان، در راستای اهداف خود می کوشد و مردم مسلمان، توهین به مقدساتشان را به هیچ گونه تحمل نمی کنند و هیچ عذری را نمی پذیرند.
ادله شرعی برای حکم امام
وجوب اعدام مرتد از دیدگاه اسلام
خداونددر سوره بقره آیه 217 می فرماید: «هر کس که از دین خود روی بگرداند، کافر شده و اعمالش نابود می شود و اینان اهل آتشند». سلمان رشدی که فردی مسلمان بوده و دست از اسلام برداشته و به اسلام ایراد و اشکال غرض آلود بیان نمود، مرتد است. در روایات امامیه، روایات زیادی داریم که از حکم مرتد سؤال شده و در پاسخ امام معصوم علیه السلام ، مرتد را کافر دانسته و حکم قتل او را داده است. از جوامع روایی اهل سنت نیز، روایاتی داریم که می گوید: هر کس مرتدشود، کافر و خونش حلال است. فقهای امامیه، حنفیه، شافعی، مالکی و حنبلی بر اساس روایات وارده، حکم مرتد را قتل و اعدام می دانند و سلمان رشدی که مرتد فطری است؛ یعنی خانواده اش مسلمان بوده و خود او نیز مسلمان بوده و بعد از اسلام دست برداشته، اگر توبه نیز بکند، توبه اش پذیرفته نیست و حکم قتل درباره او باید اجرا شود.
وجوب اعدام توهین کننده به پیامبر صلی الله علیه و آله از دیدگاه اسلام
یکی از قوانین مسلّم فقه تمام مذاهب اسلامی، لزوم مجازات کسی است که ناسزا و کلمات زشت و اهانت آمیزی به پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله بگوید. کسی که پاک ترین، مهربان ترین و دل سوزترین مُصلح تاریخ را بی محابا به باد استهزا بگیرد، پاداشی جز مرگ نخواهد داشت؛ زیرا یکی از راه های ضربه بر یک دین و مکتب، ضربه وارد کردن بر چهره و شخصیت پیامبر و رهبران مکتب می باشد و سلمان رشدی، این عمل را انجام داده است. بر اساس آیاتی که در این زمینه وجود دارد، چنین شخصی، ملعون و دور از رحمت الهی و مشمول عذاب دنیا و آخرت خواهد بود و روایات و فتوی های وارده در این زمینه از سوی علمای اهل تشیع و تسنن، همگی بر اعدام چنین شخصی که مرتد به شمار می آید، اتفاق نظر دارند.
لزوم دفاع از مرزهای عقیدتی اسلام در برابر مهاجمان
دفاع از جان، مال، ناموس و دین، مسأله ای فطری است که هر موجود زنده، به طور طبیعی و حتی ناخودآگاه در برابر هرگونه تجاوز و تعدّی، از خود واکنش نشان می دهد. دین اسلام که منطبق با فطرت الهی انسان تشریع شده، هماهنگ با ندای فطرت، دفاع را واجب و ضروری می داند. ازاین رو، عالمان و دانشمندان مذاهب اسلامی، در بحث جهاد، آن را واجب کفایی، یعنی واجبی که باانجام تعدادمورد نیاز،از دیگران ساقط می شود، می دانندو می گویند: «هرگاه شهرها و مرزهای بلاد اسلامی، مورد هجوم دشمن قرار گیرد... برتمام مسلمانان واجب کفایی است که از هجوم دشمن جلوگیری کرده و دشمن رادفع کنند...». با توجه به متون اسلامی، اهمیت دین بسیار زیاد است، به طوری که در روایات آمده که اگر انسان مخیّر باشد که جانش را از دست بدهد یا دینش را، باید جان را فدای دین کند. بنابراین، با مسأله سلمان رشدی و امثال آن، نه تنها به عنوان مرتد و توهین کننده به پیامبر، که به عنوان مهاجم به دین باید برخورد کرد و فتوای امام در این زمینه، بسیار محکم و قاطع است.
آثار جهانی حکم امام
حکم پیامبرگونه وتحول آفرین امام رحمه الله ، نشان دهنده قدرت اسلام و گرایش جوامع مسلمان به انقلاب اسلامی و وحدت بی سابقه آنان بود. این حکم، ثمراتی نیز به دنبال داشت؛ ثمراتی که روح تازه ای به جهان اسلام بخشید. نشان دادن قدرت اسلام و گرایش گسترده جوامع به انقلاب و وحدت بی سابقه آنان؛ صدور انقلاب اسلامی و طرح اندیشه های اصیل آن؛ نشان دادن نفوذ و موقعیت مستحکم رهبری امام در جهان، به ویژه جوامع اسلامی؛ مقابله با تحریف های مذهبی غرب در راه ضعیف کردن باورهای دینی و ایمانی مسلمین؛ فرو ریختن اقتدار غرب و دمکراسی دروغین آن ها؛ و آشکار کردن ماهیت سران سازش کار کشورهای اسلامی و مدافعان اسلام آمریکایی، از جمله ثمرات این فتوا بود. دشمنان انقلاب و نیز حتی خود مسلمانان که فکر می کردند جمهوری اسلامی، پس از جنگْ محدود شده، دریافتند که ایران، از استحکامی بی نظیر برخوردار است و با وجود تهدیدهای بسیار، باز هم مدافع اسلام خواهد بود.
بازتاب حکم امام
با پشتیبانی و حمایت قاطع، سریع و همه جانبه مسلمانان کشورهای مختلف، در یک مقطع کوتاهِ زمانی، هرگونه تردیدی در مورد رهبری جهان اسلام به وسیله امام خمینی رحمه الله ازبین رفت و زنگ خطر را برای غرب و نیز سران وابسته کشورهای اسلامی و محافل مدافع اسلام آمریکایی به صدا درآمد. آنان حمایت همه جانبه و صریح مسلمانان را که در عمل، پیامی جز تحکیم رهبری امام در جهان اسلام نداشت، با اضطراب مشاهده کردند. فتوای رهبر انقلاب، در واقع صف نیروهای واقعی اسلام اصیل را از سودجویانی که خود را به اسلام می بندند، جدا کرد و ماهیت شوم غرب را که برای انهدام زمینه های نفوذ انقلاب یعنی بنیانهای عقیدتی مسلمانان، دست به این اقدام زده بود، فاش شد. به همین دلایل بود که از ابتدا، حرکت های کوری همراه باجوسازی بر ضد فتوای امام آغاز کردند، ولی سرانجام باخواری، حرف های خود را پس گرفته و عقب نشینی نمودند.
اثر مثبت و مفید داخلی فتوا
فرمان رهبر کبیر انقلاب بر ضد سلمان رشدی، اثرهای مثبت و مفیدی نیز در زمینه داخلی داشت وموجب شد، اصالت انقلاب و نهایت پای بندی رهبری به آرمان ها برای مردم آشکار و تبلیغات غرب خنثی گردد. تبلیغات منفی استکبار، پس از قبول قطع نامه 598 و سعی آن ها در تحقیر ملت ایران، منتفی شد و این قاطعیت، موجب زنده شدن غرور مقدس ملت ایران و توجه آن ها به نقش حساس و ویژه خود در مقابل مستکبران گردید. ملت ایران فهمید که توطئه ها و دسیسه های دشمنان انقلاب پایان نیافته و استمرار دارد و تنها شکل آن تغییر کرده است. امت مسلمان ایران باحضور گسترده و پرشور در صحنه و راهپیمایی های وسیع در شهرهای مختلف، امید کشورهای غربی و دشمنان را به یأس بدل کرده و اعقتاد خود را به پیروی از رهبر خود بیان داشته واز تنش های داخلی دوری جستند.
مشکلات داخلی ایران درمقابل حمایت ازفتوا
مبارزه مقدس و پاک مردم ایران بر ضد توطئه های فرهنگی دشمنان، به ویژه کتاب آیات شیطانی، که با حمایت دیگر مسلمانان نیز همراه بود، مشکلاتی ازجهات سیاسی و اقتصادی برای ملت و دولت به همراه داشت. این مشکلات، عمدتا به صورت تنش های سیاسی و روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی با دولت های غربی، میدان دادن به ضد انقلاب و منافقان و ایجاد فشارهای مختلف در مجامع بین المللی، کارشکنی در روند بازسازی که پس از جنگ آغاز شده بود، و نیز اخلال در روند رشد بنیه دفاعی کشور پدید آمد، ولی ملت انقلابی و حماسه ساز ایران، می دانستند که هم چنان باید مبارزه بی امان خود را با تمامی کفر، با صلابت و قدرت ادامه دهند و تحت هیچ شرایطی، کوچک ترین عقب نشینی از خود بروز ندهند تا موجب ذلّت امت اسلام نشوند. آن ها با استواری و پایداری، دفاع همه جانبه خود را از حریم اسلامْ به پیروی از امام آشکار ساختند.
واکنش اقلیت های مذهبی ایران
در پی حکم شرعی امام برضد سلمان رشدی، کشور یک پارچه فریاد وخروش شدو امت اسلامی، با برپایی تظاهرات در برابر سفارت انگلیس، حمایت کامل خود را از رهبر فرزانه و خشم وانزجار خویش را از این گونه نقشه ها اعلام کردند. اقلیت های مذهبی کشور نیز با انتشار اطلاعیه هایی، به وحدت و یک پارچگی خود با خیل مسلمانانْ قوت بیش تری بخشیدند. خلیفه ارامنه از طرف شورای خلیفه گری و کلیه هم وطنان ارمنی، انتشار این کتاب موهن را شدیدا محکوم کرد. هم چنین مرجع کلیمیان ایرانْ در بیانیه ای، اهانت و اساله ادب به مقام شامخ پیامبر اسلام را، توهین به همه پیامبران الهی دانست و آن را محکوم کرد. خلیفه گری آشوری، کلدانی و کاتولیک آذربایجان، با انتشار بیانیه ای، انزجار و نفرت خود را بیان کردند و انجمن زرتشتیان نیز، ضمن ابراز تنفر وانزجار از نویسنده و حمایت کنندگان او، حمایت خود را از فرمان امام اعلام کرد.
پیامدهای فتوا در جهان غرب
حرکت تاریخی امام در برخورد با توطئه شوم کتاب آیات شیطانی، موجب شد تا واقعیت غرب آشکار شود. ضعف غرب در تحلیل جامع و کامل از انقلاب اسلامی، نشان دادن عمق دشمنی غرب باانقلاب اسلامی و تجدید تجید حیات اسلام، تسلیم پذیری و شکنندگی جهانی در مقابل قیام یک پارچه امت اسلام، گسترش حوزه نفوذ انقلاب اسلامی در غرب و پیوستن به معادلات جهانی، از پیامدهای این حکم قطعی بود. غرب که به میزان قدرت معنوی انقلاب پی نبرده بود، با حمایت مسلمانان از ایران، ضمن فهم این مهم، مجبور به بازنگری در تحلیل های خویش شد. جهان غرب در ماجرای آیات شیطانی و حمایت همه جانبه از سلمان رشدی و برخورد عجولانه آن ها در مقابله با فتوای امام، کینه عمیق خود را به اسلام نشان داد و در ابتلای امر، به حمایت همه جانبه وگسترده از رشدی پرداخت؛ چرا که فکرمی کرد می تواند اعتراض های مسلمانان را سرکوب کند، در حالی که در نهایت، در مقابل حرکت عظیم مسلمانان مبهوت مانده و مجبور به عقب نشینی شد.
واکنش جهان غرب
مقام های آمریکایی، هم چون جرج بوش ـ رئیس جمهور وقت ـ فتوای امام را غیر مسئولانه، تروریستی و توهین به جامعه متمدن توصیف کردند و از دولت شوروی خواستند این تهدید را محکوم به مرگ کند. بازار مشترک اروپا به بهانه دفاع از آزادی و حقوق بشر و برای ضرب شست نشان دادن به ایران، عالی ترین مقام های سیاسی خود را از ایران فراخواند. اسپانیا فتوای اعدام را محکوم کرد. ایتالیا آن رانگران کننده دانست. فرانسه از واکنش ایران به شدت انتقاد کرد. هلند، دانمارک و یونان، این فتوا را محکوم کردند. آلمان هم جزو محکوم کنندگان فتوا بود. انگلستان در ابتدا سعی کرد با فشارسنگین سیاسی و تهدید اقتصادی، حکم قتل را لغو کند، ولی تلاش های آن ها، هیچ یک اثر بخش نبوده و در انتها، از روابط سیاسی با ایران محروم شدند.
واکنش مسلمانان غرب
تظاهرات گسترده مسلمانان در «بُن» نشان داد که مسلمانان آلمانْ فتوای امام را تأیید می کنند. مسلمانان انگلستان در تظاهراتی گسترده، این کتاب و نویسنده را محکوم کردند و ضمن به آتش کشیدن نسخه ای از این کتاب، خواستار عذرخواهی ناشر آن از جامعه اسلامی شدند. در ایتالیا تعدادی از کتاب فروشی ها اعلام کردند که هنگام بازکردن در کتاب فروشی، با نامه های تهدیدآمیز مواجه شده اند. فدراسیون ملی مسلمانان فرانسه، با انتشار اطلاعیه ای، اعلام کرداز تمامی راه ها وامکانات قانونی، برای جلوگیری از انتشار کتاب آیات شیطانی استفاده خواهد کرد. فریادهای «مرگ بررشدی» و «رشدی باید اعدام گردد» در هلند و تعداد دیگری از کشورهای غربی، نشان از اعتراض آن ها به این کتاب و حمایت از فتوای امام داشت.
ضربه بر پیکره غرب
حکم صادره از سوی رهبر مسلمانان و ولیّ امر زمان، مبنی بر وجوب اعدام نویسنده و ناشران کتاب آیات شیطانی، بزرگ ترین ضربه را بر پیکره استعمار قرن وارد ساخت. انتشار این حکم در سراسر جهان، توطئه عظیم فرهنگی دشمنان را خنثی کرد و رعب ووحشتی در دل مزدوران قلم به دست استعمار به وجود آورد؛ چرا که این حکم امام، یعنی اجرای یکی از حدود الهی، و اجرای حد الهی، بر حاکمیت امام عادل و صدور حکم مؤثر ازناحیه او متکی است. امام کاظم علیه السلام می فرمایند: «این که خدا می فرماید زمین را پس از مرگش زنده می کنیم، منظور این نیست که توسط باران زمین زنده می شود، بلکه خداوند، بزرگ مردانی را برمی انگیزاند که زمین را با زنده کردن عدالت، حیات نوین می بخشند؛ زیرا اجرای یک حد در زمین، سودمندتر از بارش چهل شبانه روز باران است» و امام، یکی از این بزرگ مردان بود.
اعتراف به شکست
به رغم تلاش هایی که در راه محکوم کردن ایران و فتوای امام برضد سلمان رشدی از سوی دیگر کشورها صورت گرفت، دیپلمات های سرخورده جامعه اقتصادی، یکی پس از دیگری به تهران بازگشتند. یکی از روزنامه های ایتالیا در این زمینه نوشت «امام خمینی در مصاحبه ای آتشین، اروپا را به مسخره می گیرد و دلیل آن، بازگشت سفیران کشورهای اروپایی به تهران است که به دلیل مسأله رشدی، برای مشورت به کشورهای خود فراخوانده شدند. به عقیده امام خمینی، این دیپلمات ها، خجالت زده وحقیر و سرکوب شده به ایران بازگشتند». و این حکم، هنوز نیز قطعی و لازم الاجراست.
تلاش مذبوحانه برای بازگشت
سلمان رشدی در ابتدا که با حمایت همه جانبه و کامل اروپایی ها روبه رو گشت، شادمان از عمل خود، سرود فتح می خواند، ولی رفته رفته که موج خشم و نفرت مسلمانان و حتی برخی غیرمسلمانان بالا گرفت و محدودیت هایی برای او به وجود آمد، ازعمل خود پشیمان شد، ولی دیگر پشیمانی سودی نداشت. او خود در نامه ای که به یکی از روزنامه های فرانسه نوشته، به این مطلب اشاره می کند: «من چرا گول انگلیسی ها را خوردم و لغزیدم؟ من اگر یک انسان خردمند و فرزانه بودم، باید پرچم مبارزه با این تبهکاران را به دوش می گرفتم و قدم جای قدم گاندی، جواهر لعل نهرو، اقبال لاهوری و دیگر مردان فداکار کشورم می نهادم، ولی افسوس که دیر شده است و پشیمانی سودی ندارد. من عاشق و دل باخته شهرت بودم؛ نه... دیوانه شهرت بودم. اینک که این نامه را برای شما می نویسم، به آن امیدم که اندکی از فشار روحی خود بکاهم. اکنون در واحدی در طبقه چهارم یک آپارتمان، در حالی که بیست محافظ مسلح دارم، زندگی می کنم؛ نه زندانی هستم؛ زندانی ای بدون آزار و شکنجه».
مجله گلبرگ- بهمن 1382، شماره 47 – زهرا رضائیان
برگرفته از:
سایت حوزه نت