تربیت دینی کودکان
۱۹ دی ۱۳۹۴ 0 فرهنگ و اجتماعنوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
سؤال 1ـ تربیت دینی کودکان چه لزومی دارد؟
پاسخ:
اگر کودک ما تربیت دینی یابد، برکاتش به خود او و دیگران خواهد رسید. کودکی که با خدا آشنا است، هیچگاه احساس پوچی نمی کند و در جای جای زندگی اش تکیه گاه محکمی خواهد داشت و با همین تکیه گاه، در برابر مشکلات استقامت می کند. زمانی که برادران حضرت یوسف (علیه السلام) او را در چاه انداختند، یوسف 9 ساله بود.
وقتی کاروان از کنار چاه گذشت و یکی از کاروانیان یوسف را دید، صدایش را بلند کرد و گفت: کاروانیان بایستید! بیایید و به این کودک غریب و تنها کمک کنید. وقتی یوسف، این تربیت شده ی دینی، سخن او را شنید، گفت: انسانی که با خدا است، هیچگاه غریب و تنها نیست. [1]
برکت تربیت دینی کودک، به والدین نیز می رسد. کودک تربیت شده ی دینی، با والدین خود خوب رفتار می کند؛ زیرا با قرآن آشنا است و قرآن می فرماید: «و لا تقل لهما افّ».[2] به پدر و مادر اف نگو.
او با روایات معصومان آشنا می شود که می فرمایند: «برّ الوالدین واجب و ان کانا مشرکین». [3] نیکی به پدر و مادر واجب است؛ حتی اگر مشرک باشند.
تربیت یافته ی دینی، سخنانی زیبا و پر محتوا بر زبان جاری می سازد و سبب افتخار پدر و مادر و نزدیکان می شود. سید جمال الدین 10 ساله بود که با پدرش سید صفدر به تهران مسافرت کرد و در منزل مرحوم آقا سید صادق سنگلجی، مجتهد معروف تهران سکنا گزید. آقا سید صادق، رو به سید جمال 10 ساله کرد و فرمود: خوب، سید جمال کوچک! شما هم چیزی بگویید. سید گفت: چیزی قابل عرض ندارم. آقا فرمود: خوب چیزی قابل طول بگویید. سید بی درنگ گفت: چیزی که قابل طول است، عمر شما است. [4]
تربیت دینی کودکان، در آخرت والدین هم اثر می گذارد. امام صادق (علیه السلام) از رسول گرامی اسلام نقل می کند که حضرت فرمود:
«روزی حضرت عیسی (علیه السلام) از قبرستانی می گذشت و دید مرده ای را عذاب می کنند. سال بعد از همان قبرستان گذشت و متوجه شد که عذاب آن مرده برداشته شده است. از خداوند پرسید: قضیه چیست؟ خداوند فرمود: فرزندی دارد که جاده ای را ترمیم کرد و یتیمی را پناه داد؛ بدین سبب، عذاب او را برداشتم». [5]
نمونه ای دیگر از برکات تربیت دینی کودک برای آخرت پدر و مادر:
روزی رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) از قبرستان بقیع می گذشت و به یاران فرمود: بشتابید! در برگشت، یاران خواستند با سرعت بگذرند، حضرت فرمود: آرام بروید. در رفت، مرده ای را عذاب می کردند و در بازگشت، عذاب از او برداشته شد؛ چرا که فرزندی دارد و در همین فرصت نزد معلم رفت و «بسم الله الرحمن الرحیم» را آموخت و خداوند به همین جهت، عذاب را از پدر او برداشت. [6]
سؤال 2ـ بهترین سن برای آموزشهای دینی چه زمانی است؟
پاسخ:
بهترین زمان برای این امر، دوران نونهالی است؛ چرا که فطرت خداجویی نونهالان دست نخورده است و این، کار مربی را بسیار ساده می کند. حضرت علی (علیه السلام) خطاب به فرزند بزرگوارش می فرماید: «و اجمعت علیه من ادبک... و انت مقبل العمر... ذو نیة سلیمة و نفس صافیة». [7] و بر ادب آموختن تو همت گماشتم در حالی که کودک و دارای نیتی سالم و نفسی پاک بودی.
در جای دیگری می فرماید: «فبادرتک بالادب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لُبّک». [8] من به تربیت تو پرداختم پیش از آن که دلت سخت، و فکرت مشغول شود.
قلب کودک، چونان زمین خالی است که هر بذری را در آن بریزید، رشد خواهد کرد:
«قلب الحدث کالارض الخالیة ما القی فیها من شیء قبلته». [9]مطلبی که در کودکی به انسان آموخته می شود، گویا بر روی سنگ حک می شود و تا پایان عمر در ذهن او خواهد ماند.
معروف است که می گویند: «العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر». [10] آموختن در کودکی، به سان نقش بر روی سنگ است.
نخستین آموزشها پس از تولد آغاز می شود. اذان و اقامه در گوش راست و چپ نوزاد، نخستین آموزه های دینی (توحید، نبوت، امامت و...) را به کودک القا می کند؛ البته این آموزش مستقیم نیست؛ اما در ضمیر ناخودآگاه او تأثیر خواهد داشت.
روزی، خانمی فرانسوی، تحت عمل جراحی قرار داشت. زمانی که تیغ جراح به عصبی از اعصاب مغز او رسید، در حالت بی هوشی مطلق، شروع به خواندن سرودی آلمانی کرد. گروه جراحی شگفت زده شدند و شگفتی آنان زمانی فزونی یافت که پس از عمل جراحی فهمیدند آن خانم اصلا زبان آلمانی را فرا نگرفته است. پس از پژوهشهایی در این زمینه، روشن شد که وقتی نوزادی بوده است، سربازان آلمانی به فرانسه حمله کرده و وارد محل سکونت آن نوزاد شده و در آن هنگام، سرود می خوانده اند و آن سرود در ضمیر ناخودآگاه وی نقش بسته است. [11]
آموزش مستقیم ارزشهای دینی را از 2 سالگی آغاز می کنیم؛ زیرا حس مذهبی در کودک از این سن آغاز می شود. در ابتدا و به مرور، صلوات بر محمد و آل محمد، لا اله الا الله، تلاوت قرآن و خوبی و بدی، وضو، نماز، محرم و نامحرم و... را به کودک می آموزیم.
سؤال 3- آیا استفاده از زمان و مکان خاص در تقویت روحیه ی دینی کودکان نقش دارد؟
پاسخ:
توجه به موقعیت زمانی و مکانی خاص در تقویت روحیه ی دینی و برای آموزش ارزشها بسیار مهم است. توصیه می کنم برای القای آموزه های دینی، از بهترین زمان و مناسبترین مکان ها استفاده کنید. بهترین زمان، زمان شادابی کودک است. هنگام خستگی، خواب آلودگی، و اضطراب کودک، ارزشهای دینی را به او القا نکنید. القای ارزشها در این موقعیت ها، نه تنها تثبیت نمی شود، بلکه ممکن است مقاومت روانی کودک را نیز در پی داشته باشد.
نشانه های عدم آمادگی کودک را از آثار چهره، رفتار و بهانه گیری هایش می توان فهمید. باید از زمانی استفاده کرد که دل او آمادگی داشته باشد.
امام علی (علیه السلام) می فرماید: «ان للقلوب شهوة و اقبالا و ادبارا فأتوها من قبل شهوتها و اقبالها...» . [12] بدانید که دل ها، میل و روی کردن، و پشت کردنی دارند. آن ها را هنگام میل و روی کردنشان به کار گیرید.
زمان شادابی کودک، وقتی است که به او هدیه ای می دهید؛ به مسافرت، پارک، دریا، جنگل، کوه، سینما، و برای صرف غذا به رستوران می روید یا منزل، منزل جدید، خودرو و وسایل مورد علاقه ی او را می خرید. در این موقعیت ها کودک بسیار خوشحال است.
آموزش ارزشها باید با موقعیت های گوناگون تناسب داشته باشد؛ برای مثال، زمان هدیه دادن، خرید خودرو یا منزل، حضور در رستوران و...، با آموزش شکر خداوند تناسب دارد. زمان حضور در کوه و جنگل و دریا، هنگام آموزش قدرت و عظمت خداوند است. زمان مسافرت، موقعیت خوبی برای دیدار از مکان های مقدس، زیارتگاه ها، مقبره ی بزرگان دینی و علمی، شاعران و اندیشه وران وارسته است که والدین می توانند با ذکر جمله هایی کوتاه، ارزشها را به کودکان خود القا کنند.
دلیل استفاده از موقعیت های زمانی و مکانی خوب، این است که کودک بهترین و شیرین ترین لحظات زندگی خود را می گذراند و اگر در آن هنگام، یکی از ارزشهای دینی را به اختصار به او القا کنیم، بدون کمترین مقاومت روانی خواهد پذیرفت.
مثال: فرزند شما در درسهایش موفق بوده است و اکنون که کارنامه ی قبولی خود را آورده، او را با جایزه ای مناسب تشویق می کنید. لحظه ای که هدیه را به او می دهید، بهترین لحظات خود را می گذراند و آمادگی دارد که ارزش احترام به پدر و مادر را به او گوشزد کنید.
سؤال 4ـ برای تثبیت آموزه های دینی در کودکان، از چه راهکارهایی می توان استفاده کرد؟
پاسخ:
برخی والدین شکایت می کنند که تا فرزندانشان، کودک هستند، به مسائل دینی توجه دارند؛ اما وقتی سنشان بالاتر می رود، آموزه های دینی و عمل به آن ها در ایشان کمرنگ می شود. برای تثبیت آموزه های دینی در کودکان باید به این مسائل توجه شود:
1. تداوم والدین:
تداوم والدین در مسائل دینی و عبادت ها (نماز به موقع، نماز با کیفیت، روزه، توجه به حلال و حرام، نگاه، سخن و...) عامل مؤثری در تثبیت آموزه های دینی در کودک است.
بی توجهی مادر به نماز در ایام عذر شرعی و یا بی توجهی پدر و مادر به روزه هنگام مسافرت، مانعی در راه تثبیت آموزه ها است؛ زیرا کودک قدرت تجزیه و تحلیل این گونه مسائل را ندارد و ممکن است بر بی توجهی و بی قیدی پدر و مادر حمل کند.
اگر کودک در سنی است که می توان او را توجیه و مسأله را برایش تبیین کرد، اشکالی ندارد؛ اما در غیر این صورت، باید به این نکته توجه داشت.
2. تهیه ی امکانات:
امکانات جذاب چون سجاده ای زیبا، تسبیح، عطر، چادر و مقنعه (برای دختران)، قبله نما (برای پسران) و... و امکان وضوی راحت با آب گرم در زمستان در دستشویی تمیز، با نور کافی و بدون وسایل اضافی، عامل مؤثری در تثبیت آموزه های دینی است.
3. تمرین:
امروزه، تمرین در حرفه، فن، صنعت، هنر، ورزش و... جایگاه بسیار مهمی دارد و عبادت و ارزشهای دینی هم از این مقوله مستثنا نیستند.
قرار دادن دختر کوچک برای نماز کنار مادر (گر چه به شکل تقلید)، بیدار کردن کودک در سحر ماه مبارک رمضان (گرچه روزه نگیرد یا ساعاتی از روز را روزه بگیرد)، کمک به ناتوانان و نابینایان در عبور از خیابان با مشارکت فرزند، اعطای صدقات و کمکهای مالی به نیازمندان از طریق و با دست کودکان و... نمونه هایی از راه های تمرین ارزشهای دینی است.
4. حضور در محافل مذهبی:
حضور در محافل مذهبی در ماه مبارک رمضان، ایام محرم و صفر، دعای کمیل، دعای ندبه و... سبب تثبیت آموزه های دینی می شود.
5. ارتباط با خانواده های مذهبی:
امام علی (علیه السلام) خطاب به مالک اشتر نخعی می فرماید: ای مالک! با خانواده های خوب، شریف، با سابقه های درخشان، جنگ آوران و بخشندگان رابطه داشته باش. [13] ارتباط با خانواده های خوب و متدین سبب تأثیرپذیری کودک از همسالان می شود.
6. الگودهی مناسب:
الگوهای خوب و با دیانت می توانند سبب تثبیت آموزه های دینی در کودکان شوند؛ پس والدین باید از همان دوران کودکی، زمینه های مناسبی را برای پذیرش الگوهای خوب فراهم سازند. برخورد دو گانه ی والدین با الگوها (اظهار ارادت به الگوهای غربی، مانند هنرپیشگان اکشن و بی توجهی به شخصیت های علمی و فرهنگی و الگوهای معنوی) باعث می شود که کودک احساس کند، الگوهای مناسب، آنان هستند و در آینده هم سراغ ایشان برود.
7. تشویق و تحسین:
تشویق معجزه می کند. اگر فرزند شما، در مسیر عبادت و اعمال مذهبی حرکتی کرد، او را تحسین کنید؛ البته باید توجه داشته باشید که تشویق در مسائل عبادی، حالت مزد و پاداش به خود نگیرد؛ پس بهتر است، تشویقهای شما اعم از مادی و معنوی (بوسیدن، نوازش، توجه، نگاه محبت آمیز و...) باشد و تشویقهای مادی، به صورت نامنظم صورت پذیرد.
تشویق منظم مادی برای عبادت کودکان، سبب تاجرانه شدن عبادت آنان می شود؛ در حالی که مطلوب، عبادت آزادگان است.
امام علی (علیه السلام) فرمود: «ان قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار... و ان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار». [14] همانا عبادت گروهی که خدا را به امید پاداش پرستیدند، عبادت تاجران است... و گروهی که برای سپاسگزاری پرستیدند، عبادت آزادگان است.
سؤال 5ـ شیوه ی تداعی معانی در تربیت دینی چیست و چگونه می توان از آن استفاده کرد؟
پاسخ:
تداعی معانی، یعنی همراه شدن آموزش با یک خاطره که این خاطره می تواند خوشایند یا ناخوشایند باشد. پدری ممکن است هنگام آموزش نماز، آن را با تنبیه بدنی یا داد و فریاد همراه کند. در این صورت، هرگاه نوجوان، تنبیه بدنی شود یا داد و فریاد بشنود، نماز در ذهنش تداعی خواهد شد و هرگاه کسی از نماز بگوید، تنبیه بدنی را به یاد خواهد آورد؛ بدین سبب خواهد کوشید هرگز به نماز نیندیشد.
پدری دیگر، هنگام هدیه دادن یا خاطره های خوش دیگر، فرزندش را به نماز می خواند. از این پس، هرگاه نوجوان به نماز بیندیشد، خاطره های خوش او تداعی می شود و هرگاه خاطره های خوشی برایش پیش آید، نماز را به یاد می آورد؛ پس ناخودآگاه از شنیدن واژه ی نماز لذت می برد و به سوی نماز کشیده خواهد شد.
توصیه می شود آموزش ارزشهای دینی را با خاطره های خوش همراه کنید. اولیای محترم مدارس نیز به خوبی می توانند از شیوه ی تداعی ـ معانی استفاده کنند. زمانی که در حضور تعداد بسیاری دانش آموز، به دانش آموزی درسخوان جایزه می دهید، بهترین موقعیت، برای القای درگوشی ارزشها است؛ زیرا او بهترین موقعیت و شیرین ترین خاطره را سپری می کند، و هیچ گونه مقاومتی نخواهد داشت. اردوهای دانش آموزی، بهترین موقعیت است؛ البته بدان شرط که در القای مطالب دینی زیاده روی نشود.
سؤال 6ـ مقصود از روش القای غیر مستقیم در تربیت دینی کودکان و نوجوانان چیست؟
پاسخ:
القای ارزشهای دینی، تا حدود 6 سالگی، به طور مستقیم، ممکن است؛ زیرا کودکان تا این سن، مقاومت روانی فراوانی در مقابل آموزه های دینی ندارند؛ اما از این سن به بعد با توجه به افزایش مقاومت روانی آنان، باید از شیوه ی القای غیر مستقیم استفاده کرد. راهکارهای القای غیر مستقیم عبارتند از:
1. داستان:
ارزشهای دینی را می توان در قالب داستان (برای کودکان، قصه گویی یا قصه خوانی، و برای نوجوانان، هدیه ی کتابهای داستان) ارائه کرد. این درسی است که قرآن به ما می دهد. خدای متعالی در قرآن کریم با داستان حضرت موسی و مرد صالح، درس تواضع و بردباری در برابر معلم؛ با داستان اصحاب لوط، درس عفت و پاکدامنی؛ با داستان آدم و حوا، آموزش دوری از شیطان، و با قصه ی حضرت مریم، آموزه ی پاکدامنی و توکل به خدا را به ما ارائه می کند.
2. شعر:
استفاده از شعرهای ساده و دور از صناعات پیچیده ی ادبی می تواند راهکاری برای القای ارزشهای دینی باشد. برای کودکان خردسال می توانید شعری را بگویید تا پس از حفظ، آن را زمزمه کند و ارزشها به مرور برایش ملکه شود.
والدین، درسهای بسیاری از قبیل اهمیت عبادت، سپاسگزاری به درگاه الاهی، ساده زیستی، توکل به خدا، کمک به دیگران و... را می توانند در قالب شعر به کودکان بیاموزند؛ به طور مثال، برای دختری که قرار است فردا وارد 9 سالگی شود و ایام عبادتش را آغاز کند، از چنین شعری استفاده می کنیم:
بوی بهار دارد چادر نماز مادر در دست های او هست یک جانماز دیگر
ماه قشنگ امشب مهمان خانه ماست یک آسمان ستاره در انتظار فرداست
من می کنم دوباره رخت سفید بر تن چون تا طلوع خورشید 9 ساله می شوم من [15]
شاعر در این شعر، از اصل تداعی ـ معانی استفاده و چادر نماز مادر را با بهار و ماه قشنگ و آسمان پر ستاره همراه کرده است که کودک به طور طبیعی آن ها را دوست دارد.
یا برای آموزش ساده زیستی، شکر خداوند، محبت و شادابی، از شعر دیگری بهره می جوییم:
شش دانه قاشق شش دانه بشقاب نان و نمکدان یک کاسه ی آب
دیگی پر از آش یک شام ساده در دور سفره یک خانواده
با مهربانی با هم نشستند در سینه شادی بر چهره لبخند
گفتند اول نام خدا را خوردند با هم نان و غذا را
یک سفره ی خوب یا شام دلخواه بعد از غذا هم الحمدلله [16]
مثال دیگر، درس نماز و تسبیح الاهی:
خورشید زیبا دوباره سر زد پرنده ی شب دوباره پر زد
خروس خانه ترانه سر داد وقت سحر را به من خبر داد
آمدم بیرون در هوای باز وضو گرفتم برای نماز
دیدم نشسته گنجشکی زیبا بر روی شاخه، آرام و تنها
جیک و جیک می کرد در آن صبح زود گویی که او هم فکر خدا بود [17]
3. شرح حال بزرگان:
برای کودکان، از زندگی بزرگان و اندیشه وران اسلامی و غیر اسلامی بگویید تا از زندگی آنان درس بگیرند. از رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای ـ حَفظـهُ الله ـ بگویید که برای کمک به پدر به جهت ضعف در بینایی، به رغم میل باطنی، قم و تحصیل در آن را رها ساخته، به مشهد عزیمت کرد و خدای بزرگ وی را به جهت توجه به پدر، به اوج عزت و عظمت رسانید.
از سید رضی بگویید که جلو قبرستان غیر مسلمانان از اسب پیاده شد و فرمود: در این قبرستان شخصی دفن شده است که معلم غیر مسلمان من بود.
4. فیلم، کارتون و نمایشنامه:
فیلم و کارتون به جهت جذابیت، و نمایشنامه به سبب صحنه پردازی ها و نورپردازی های زیبا، کودکان را جذب می کند و سبب تثبیت آموزه های دینی و اخلاقی می شود؛ پس، از این شیوه ی القای غیر مستقیم نیز استفاده کنید.
سؤال 7ـ مقصود از «روش الگویی» در تربیت دینی چیست؟
پاسخ:
روش الگویی، یعنی الگوها (پدر، مادر، معلم، مربی و...) خوب باشند؛ به مسائل دینی و انسانی اهمیت دهند؛ عباداتشان را به موقع و با کیفیت انجام دهند؛ در خدمت به دیگران بشتابند؛ حقوق دیگران را رعایت کنند؛ به بزرگسالان احترام بگذارند؛ از محرمات الاهی بپرهیزند؛ اهل راز و نیاز با خدا باشند و....
اگر چنین شود، خود بهترین آموزش است. والدینی که خود به ارزشها عمل می کنند، نیاز چندانی به گفتار و تذکر ندارند، و اگر عمل نکنند، گفته هایشان هیچ گونه اثری نخواهد داشت.
خشک ابری که بود ز آب تهی ناید از آن صفت آب دهی
اگر ابری خشک بدون باران باشیم، چگونه می توانیم بر سر دیگران بباریم؟!
حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید: «کونوا دُعاة الناس بغیر السنتکم». [18] مردم را با غیر زبانتان [ با عملتان به سوی خدا ] بخوانید.
یکی از ویژگی های جالب حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، همین بوده که چندان تذکر نمی دادند؛ بلکه منش و رفتار آن بزرگوار درس آموز بوده است.
یک ضرب المثل عربی می گوید: اگر پدر پیاز، و مادر سیر باشد، چگونه می توان انتظار داشت که فرزند آنان، رائحه ی خوشی داشته باشد.[19]
سؤال 8ـ چرا برخی کودکان به آموزشهای دینی بی توجهی می کنند؟
پاسخ:
مهم ترین عامل برای بی توجهی کودکان به آموزشهای دینی، عدم زمینه سازی والدین است. همان گونه که نقاشی بدون رنگ زمینه، و کشاورزی بدون شخم زمین مطلوب نیست، آموزش دینی نیز بدون زمینه بازده ندارد.
برای فراهم ساختن زمینه ی آموزش، توجه به نکاتی لازم است:
1. ارتباط کلامی مناسب:
با توجه به این که یکی از راه های آموزش ارزشهای دینی، استفاده از سخن است، حتما باید از سخنی نرم و بیانی شیوا استفاده شود، صدای بلند، به ویژه اگر با خشونت همراه شود، سبب بی توجهی کودک به آموزش دینی خواهد شد.
2. وضعیت ظاهری مناسب:
ظاهر آراسته، لباس مناسب، موی شانه زده، دندان های تمیز، بوی خوش و...، زمینه ساز آموزش دینی هستند.
3. خوش خلقی:
خوشرویی و نگاه محبت آمیز، فضای ارتباط را فراهم می سازد و بداخلاقی و ترشرویی، زمینه ی آموزش دین را از بین می برد.
امام علی (علیه السلام) فرمود: «البشاشة حبالة المودة». [20] خوشرویی، ریسمان محبت است.
4. حوصله:
برای آموزش ارزشهای دینی، بردباری ضرورت دارد. با توجه به ضعف تمرکز کودکان، گاهی لازم است آموزه ای بارها تکرار شود که صبر و حوصله ی والدین را می طلبد.
دختر حضرت امام خمینی می گوید: کودکی 5 ساله بودم و به حضرت امام در نماز اقتدا کردم. پس از اتمام نماز، مادرم گفت: دخترم! به شکل صحیحی اقتدا نکردی. از امام پرسیدم. آن بزرگوار 15 دقیقه برایم توضیح داد. [21]
_____________________________
پی نوشت:
[1] ـ محمدتقی فلسفی، کودک، ج 2، ص 190.
[2] ـ اسرا، 23.
[3] ـ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 16، ص 155.
[4] ـ محمدعلی کریمی نیا، الگوی های تربیت کودکان و نوجوانان، ص 380.
[5] ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 13، ص 11 و 12.
[6] ـ محمدعلی کریمی نیا، الگوی های تربیت کودکان و نوجوانان، ص 205 و 206.
[7] ـ نهج البلاغه، نامه ی 31.
[8] ـ همان.
[9] ـ همان.
[10] ـ علامه مجلسی، مرآة العقول، ج 4، ص 306.
[11] ـ محمدعلی کریمی نیا، الگوی های تربیت کودکان و نوجوانان، ص 40 و 41.
[12] ـ نهج البلاغه، کلمات قصار، 193.
[13] ـ نهج البلاغه، نامه ی 53.
[14] ـ همان، کلمات قصار، 237.
[15] ـ مهری ماهوتی.
[16] ـ مصطفی رحماندوست.
[17] ـ جعفر ابراهیمی (شاهد).
[18] ـ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص 246.
[19] ـ حسین سیدی، یک شاخه گل مینا، ص 52.
[20] ـ نهج البلاغه، کلمات قصار، 6.
[21] ـ سید محمدرضا علاءالدین، نگرشی نو به تربیت دینی کودکان و نوجوانان، ص 86.
منبع:
نسیم مهر جلد 1، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی