شعر نوحه ایام بستری حضرت فاطمه زهرا (س) در خانه/من آن فقیه شهر و هلال آورم هنوز
۱۷ آبان ۱۴۰۳ 0من آن فقیه شهر و هلال آورم هنوز
در انتظار رأیت پیغمبرم هنوز
دیشب پرید در بغل استخوانی ام
زینب امید داد که من مادرم هنوز
بعضی امور، واجب عینی است جان من
تا آستانه کفش تو را می برم هنوز
گر تا شده کمی لبه ی جانماز تو
یک دست، جانماز تو می گسترم هنوز
گویا حسین، بال و پر پیکر من است
شبها زخواب تشنگی اش می پرم هنوز
دل بد نکن خدا که نخواهد نمی روم
قدری بخند جان علی بهترم هنوز
دست از سرم نمی کشی و ناز می کنی
چون بر نداشت عشق تو دست از سرم هنوز
گونه فرو نشست و به گودی فتاد چشم
اما برای شیر خدا همسرم هنوز