معاد (توصیف روز قیامت) در احادیث
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0عناوین
توصيف روز قيامت :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يَموتُ الرَّجُلُ عَلى ما عاشَ عَلَيهِ ، و يُحشَرُ عَلى ما ماتَ عَلَيهِ .
آدمى آن گونه كه زندگى كرده است، مى ميرد و بر همان حالى كه مرده است، برانگيخته مى شود.
( تنبيه الخواطر : ۲/۱۳۳ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يَبعَثُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ ناسا في صُوَرِ الذَّرِّ يَطَؤهُمُ النّاسُ بِأقدامِهِم ،
فيُقالُ : ما هؤلاءِ في صُوَرِ الذَّرِّ ؟
فيُقالُ : هؤلاءِ المُتَكَبِّرونَ فِي الدّنيا .
در روز قيامت خداوند مردمى را به صورت مورچه بر مى انگيزد كه مردم آنها را لگدمال مى كنند.
پس، گفته مى شود : اينها كيستند كه به شكل مورچه اند؟
گفته مى شود : اينان متكبّران در دنيايند.
( الترغيب و الترهيب : ۴/۳۸۷/۲۲ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
كُلُّ مَن وَرَدَ القِيامَةَ عَطشانٌ
در روز قيامت، همگان تشنه وارد مى شوند .
( كنز العمّال : ۳۸۹۳۸ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
شِعارُ النّاسِ يَومَ القِيامَةِ في ظُلمَةِ يَومِ القِيامَةِ : لا إلهَ إلاّ اللّه ُ .
در تاريكى روز قيامت، شعار مردم «لا إله إلاَّ اللّه » است.
( كنز العمّال : ۳۸۹۶۲ )
الترغيب و الترهيب: در روايتى آمده است : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در ميان ما برخاست و شروع به موعظه كرد و فرمود :
يا أيُّها النّاسُ ، إنَّكُم مَحشورونَ إلَى اللّه ِ
حُفاةً عُراةً غُرْلاً
« كما بَدَأْنا أوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُه » .
اى مردم ! همانا شما پا برهنه و عريان و ختنه نشده، در پيشگاه خداوند محشور مى شويد
« همان گونه كه در آغاز آفريديم، او را بر گردانيم ».( )
( الترغيب و الترهيب : ۴/۳۸۴/۱۲ )
الترغيب و الترهيب : آن راست گوى تصديق شده (پيامبر صلى الله عليه و آله ) به من فرمود كه :
فَوجا راكِبينَ طاعِمينَ كاسِينَ ، و فَوجا تَسحَبُهُمُ المَلائكَةُ عَلى وُجوهِهِم و تَحشُرُهُمُ النّارَ ، و فَوجا يَمشونَ و يَسعَونَ .
مردم در سه گروه محشور مى شوند :
گروهى در حالى كه سواره اند و سير و پوشيده، گروهى فرشتگان آنها را به رو بر زمين مى كشند و در آتش محشورشان مى كنند و گروهى راه مى روند و تند پيش مى روند.
( الترغيب و الترهيب : ۴/۳۸۷/ ۲۱ )
امام على عليه السلام :
اِسمَعْ يا ذَا الغَفلَةِ و التَّصريفِ مِن ذي الوَعظِ و التَّعريفِ ،
جُعِلَ يَومُ الحَشرِ يَومَ العَرضِ و السُّؤالِ و الحِباءِ و النَّكالِ ،
يَومَ تُقلَبُ إلَيهِ أعمالُ الأنامِ ، و تُحصى فيهِ جَميعُ الآثامِ ،
يَومَ تَذوبُ مِنَ النُّفوسِ أحداقُ عُيونِها، و تَضَعُ الحَوامِلُ ما في بُطونِها .
اى بى خبر كج رو! بشنو از اندرزگوى راهنما؛
روز رستاخيز، روز عرضه اعمال و بازخواست و پاداش و كيفر قرار داده شده است،
روزى كه كارهاى مردم به آن جا برگردانده مى شود و همه گناهان شماره مى گردد،
روزى كه حدقه چشمها گداخته مى شود و آبستنها آنچه در شكم دارند فرو مى نهند.
( الأمالي للطوسي : ۶۵۳/۱۳۵۳ )
امام على عليه السلام :
إنَّ بَعدَ البَعثِ ما هُوَ أشَدُّ مِنَ القَبرِ ،
يَومٌ يَشيبُ فيهِ الصَّغيرُ ، و يَسكَرُ مِنهُ الكَبيرُ ، و يَسقُطُ فيهِ الجَنينُ ···
إنَّ فَزَعَ ذلكَ اليَومِ لَيُرهِبُ المَلائكَةَ الّذينَ لا ذَنبَ لَهُم ···
فكَيفَ مَن عَصى بِالسَّمعِ و البَصَرِ وَ اللِّسانِ و اليَدِ و الرِّجلِ و الفَرْجِ و البَطنِ إن لَم يَغفِرِ اللّه ُ لَهُ و يَرحَمْهُ مِن ذلكَ اليَومِ؟!
زمان بعد از برانگيخته شدن سخت تر از قبر است،
روزى است كه در آن كودكان خُرد سال پير مى شوند و بزرگسالان هوش از سرشان مى رود و جنينها سقط مى شوند···
هول و هراس آن روز حتى فرشتگانِ بى گناه را به وحشت مى افكند···
چه رسد به كسى كه با گوش و چشم و زبان و دست و پا و شرمگاه و شكم خويش گناه كرده است [ واى بر او] اگر خداوند وى را نيامرزد و آن روز بر او رحم نكند.
( الأمالي للطوسي : ۲۸/۳۱ )
امام على عليه السلام :
و ذلكَ يَومُ يَجمَعُ اللّه ُ فيهِ الأوَّلينَ و الآخِرينَ لِنِقاشِ الحِسابِ و جَزاءِ الأعمالِ ،
خُضوعا قِياما ، قَد ألجَمَهُمُ العَرَقُ ، و رَجَفَت بِهِمُ الأرضُ ،
فَأحسَنُهُم حالاً مَن وَجَدَ لِقَدَمَيهِ مَوضِعا ، و لِنَفَسِهِ مُتَّسَعا !
روز قيامت روزى است كه خداوند همگان را، از اولين نفر تا آخرين نفر، براى رسيدگى به حسابشان و جزاى اعمالشان گرد مى آورد،
در حالى كه به فروتنى ايستاده اند و عرق از سر و رويشان مى ريزد و زمين آنها را مى لرزاند.
[ در آن روز ] نيكو حالترين مردم كسى است كه جايگاهى بيابد و براى خود جايى پيدا كند!
( نهج البلاغة: الخطبة ۱۰۲ )
امام صادق عليه السلام :
مَثَلُ النّاسِ يَومَ القِيامَةِ إذا قاموا لِرَبِّ العالَمينَ
مَثَلُ السَّهمِ فِي القُربِ لَيسَ لَهُ مِنَ الأرضِ إلاّ مَوضِعُ قَدَمِهِ ، كالسَّهمِ فِي الكِنانَةِ لا يَقدِرُ أن يَزولَ ههُنا و لا ههُنا .
روز قيامت كه مردم در برابر پروردگار جهانيان برخيزند،
چنان نزديك به هم و فشرده اند كه سهم هر كس از زمين [ آن جا ] به اندازه جاى پاى اوست، مانند تير در تيردان، كه نمى تواند از جاى خود تكان بخورد.
( الكافي : ۸/۱۴۳/۱۱۰ )
پرهيزگاران در قيامت :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره آيه « روزى كه پرهيزگاران را محشور كنيم كه به « صورت وَفْد » وارد شوند» ( مريم : ۸۵ ) ـ فرمود :
إنَّ الوَفدَ لا يَكونونَ إلاّ رُكبانا ، اُولئكَ رِجالٌ اتَّقَوا اللّه َ فأحَبَّهُمُ اللّه ُ وَ اختَصَّهُم و رَضِيَ أعمالَهُم ، فسَمّاهُمُ المُتَّقينَ .
«وَفْد» جز سواره نيستند. آنان مردانى هستند كه تقواى خدا در پيش گرفتند. پس خداوند دوستدار آنها شد و برگزيدشان و از كارهايشان خشنود گرديد و از اين رو، آنان را پرهيزگاران ناميد.
( الكافي : ۸/۹۵/۶۹ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ هنگامى كه على عليه السلام از ايشان درباره آيه « روزى كه پرهيزگاران را در پيشگاه خداى رحمان به صورت فرستادگان گرد آوريم »
( مريم : ۸۵ ) پرسيد و عرض كرد :اى پيامبر خدا! آيا هيأتهاى اعزامى جز سواره هستند؟ ـ فرمود :
و الّذي نَفسي بِيَدِهِ إنَّهُم إذا خَرَجوا مِن قُبورِهِمُ استَقبَلوا بِنُوقٍ بِيضٍ لَها أجنِحَةٌ عَلَيها رِحالُ الذَّهَبِ ،
شُرُكُ نِعالِهِم نورٌ يَتَلَألأُ ، كُلُّ خُطوَةٍ مِنها مِثلُ مَدِّ البَصَرِ
سوگند به آن كه جانم در دست اوست، پرهيزگاران چون از گورهاى خود بيرون آيند با اشترانِ سفيد بالدارى كه جهازشان طلاست رو به رو مى شوند .
بند كفشهايشان نورى درخشان است، فاصله هر قدم آن اشتران به اندازه اى است كه چشم كار مى كند.
( الترغيب و الترهيب : ۴/۴۹۴/۳ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أربَعٌ مَن كُنَّ فيهِ أمِنَ يَومَ الفَزَع الأكبَرِ :
إذا اُعطِيَ شَيئا قالَ : الحَمدُ للّه ِِ ، و إذا أذنَبَ ذَنبا قالَ : أستَغفِرُ اللّه َ ،
و إذا أصابَتهُ مُصيبَةٌ قالَ : إنّا للّه ِِ و إنّا إلَيهِ راجِعونَ ، و إذا كانَت لَهُ حاجَةٌ سَألَ رَبَّهُ ، و إذا خافَ شَيئا لَجَأ إلى رَبِّهِ .
چهار چيز است كه در هر كس باشد از آن روز وحشتِ بزرگ در امان است :
هر گاه چيزى به او داده شود، بگويد : الحمد للّه ؛ هر گاه گناهى مرتكب شود بگويد : استغفر اللّه ؛
اگر مصيبتى به او رسد، بگويد : انّا للّه و انّا اليه راجعون؛ هر گاه نيازى داشته باشد، آن را از پروردگارش بخواهد و هر گاه از چيزى بترسد، به پروردگارش پناه برد.
( تنبيه الخواطر : ۲/۲۳۷ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن عَرَضَت لَهُ فاحِشَةٌ أو شَهوَةٌ فَاجتَنَبَها مَخافَةَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ
حَرَّمَ اللّه ُ عَلَيهِ النّارَ و آمَنَهُ مِنَ الفَزَعِ الأكبَرِ ،
و أنجَزَ لَهُ ما وَعَدَهُ في كِتابِهِ في قولِهِ تَعالى :« وَ لِمَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ »
هر كس با فحشا و شهوتى رو به رو شود و از ترس خداوند عزّ و جلّ از آن دورى كند،
خداوند آتش را بر او حرام گرداند و از آن وحشت بزرگ ايمنش دارد
و آنچه را كه در كتاب خود در آيه « و براى آن كه از مقام و عظمت پروردگارش بترسد دو بهشت است » به او وعده داده است، عملى سازد.( الرحمن : ۴۶ )
( وسائل الشيعة : ۱۱/۱۶۳/۱ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن مَقَتَ نَفسَهُ دُونَ مَقتِ النّاسِ آمَنَهُ اللّه ُ مِن فَزَعِ يَومِ القِيامَةِ .
هر كس به جاى دشمنى با مردم، با نفْس خود دشمنى ورزد، خداوند او را از هراس روز قيامت ايمن دارد.
( ثواب الأعمال : ۲۱۶/۱ )
امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه « در آن روز، خدا پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آورده اند فرو نگذارد و نورشان پيشاپيش و در سمت راستشان در حركت باشد »
( التحريم : ۸ ) ـ فرمود :
فَمَن كانَ لَهُ نورٌ يَومَئذٍ نَجا ، و كُلُّ مُؤمِنٍ لَهُ نورٌ .
هر كس در آن روز نورى داشته باشد، نجات مى يابد و هر مؤمنى براى خود نورى دارد.
( تفسير القمّي : ۲/۳۷۸ )
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه « روزى كه پرهيزگاران را محشور كنيم كه به پيشگاه خداى رحمان [ سواره ] وارد شوند » ( مريم : ۸۵ ) ـ فرمود :
يُحشَرونَ عَلَى النَّجائبِ .
سوار بر اشتران نژاده محشور مى شوند.
( المحاسن : ۱/۲۸۷/۵۶۷ - القاموس المحيط: ۱/ ۱۳۰ )
گنهكاران در قيامت :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الهَمّازونَ ، و اللَّمّازونَ ، و المَشّاؤونَ بِالنَّميمَةِ الباغونَ لِلبَراءِ العَنَتَ ، يَحشُرُهُمُ اللّه ُ في وُجوهِ الكِلابِ .
بدگويان و عيبجويان و سخن چينان و كسانى كه افراد بى گناه را بد نام مى كنند، خداوند آنها را به صورت سگ محشور مى كند .
( الترغيب و الترهيب : ۳/۵۰۰/۱۰ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لا يُبغِضُنا أهلَ البَيتِ أحَدٌ إلاّ بَعَثَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ أجذَمَ .
هيچ كس ما اهل بيت را دشمن ندارد، مگر اين كه خداوند روز قيامت او را جذامى برانگيزد .
( ثواب الأعمال : ۲۴۳/۲ )
امام باقر عليه السلام :
يُحشَرُ العَبدُ يَومَ القِيامَةِ و ما نَدِيَ دَما ،
فيُدفَعُ إلَيهِ شِبهُ المِحجَمَةِ أو فَوقَ ذلكَ ، فيُقالُ لَهُ : هذا سَهمُكَ مِن دَمِ فُلانٍ !
فيَقولُ : يا رَبِّ ، إنَّكَ لَتَعلَمُ أنَّكَ قَبَضتَني و ما سَفَكتُ دَما !
فيَقولُ : بَلى ، سَمِعتَ مِن فُلانٍ رِوايَةَ كَذا و كَذا ، فرَوَيتَها عَلَيهِ ، فنُقِلَت
حَتّى صارَت إلى فُلانٍ الجَبّارِ فقَتَلَهُ عَلَيها ، و هذا سَهمُكَ مِن دَمِهِ .
آدمى روز قيامت، محشور مى شود در حالى كه [ در دنيا ] هيچ خونى نريخته است .
اما به اندازه شيشه حجامت، يا بيشتر، به دست او خون مى دهند و مى گويند : اين سهم تو از خون فلان كس است.
عرض مى كند : پروردگارا! تو خود مى دانى كه تا [ زمانى كه ] جانم را ستاندى خونى نريختم !
خداوند مى فرمايد : بله، اما تو از فلان كس، فلان و بهمان سخن و روايت را شنيدى و به زيان او بازگو كردى
و زبان به زبان گشت تا به گوش فلان ستمگر رسيد و به سبب آن او را كشت، حال اين بهره تو از خون اوست.
( الكافي : ۲/۳۷۰/۵ )
امام باقر عليه السلام :
يُحشَرُ المُكَذِّبونَ بِقَدَرِ اللّه ِ مِن قُبورِهِم قَد مُسِخُوا قِرَدَةً وَ خَنازِيرَ .
تكذيب كنندگان تقديرِ خدا، از گورهاى خود به صورت بوزينه و خوك محشور مى شوند.
( ثواب الأعمال : ۲۵۳/۴ )
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه « گويى چهره هاى آنان را پاره اى از شب تار فرو پوشانده است » ( يونس : ۲۷ ) ـ فرمود :
أ ما تَرَى البَيتَ إذا كانَ اللَّيلُ كانَ أشَدَّ سَوادا مِن خارِجٍ ؟! فكَذلكَ وُجوهُهُم تَزدادُ سَوادا .
ديده اى كه چون شب شود درون اتاق تاريكتر از بيرون است. چهره هاى آنان نيز به همين سان سياهى آن افزوده مى شود.
( بحار الأنوار : ۷/۱۸۶/۴۵ )
امام صادق عليه السلام :
يَجيءُ يَومَ القِيامَةِ رَجُلٌ إلى رَجُلٍ حَتّى يُلَطِّخَهُ بِدَمٍ و النّاسُ فِي الحِسابِ ،
فيَقولُ : يا عَبدَ اللّه ِ ، مالي و لَكَ ؟ ! فيَقولُ : أعَنتَ عَلَيَّ يَومَ كَذا و كَذا بِكَلِمَةِ كَذا فقُتِلتُ .
روز قيامت، در حالى كه به حساب مردم رسيدگى مى شود ، مردى نزد مردى ديگر مى آيد و او را به خون آغشته مى كند.
آن مرد مى گويد : اى بنده خدا! مگر با تو چه كرده ام؟ و او مى گويد : در فلان و بهمان روز، فلان سخن را عليه من گفتى، كه به سبب آن كشته شدم .
( ثواب الأعمال : ۳۲۶/۱ )
امام صادق عليه السلام :
مَن آثَرَ الدّنيا عَلى الآخِرَةِ حَشَرَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ أعمى .
هر كس دنيا را بر آخرت برگزيند، خداوند در روز قيامت او را نابينا محشور فرمايد.
( بحار الأنوار : ۷/۲۱۸/۱۲۷ )
امام صادق عليه السلام :
مَن لَقِيَ المُسلِمينَ بِوَجهَينِ و لِسانَينِ ، جاءَ يَومَ القِيامَةِ و لَهُ لِسانانِ مِن نارٍ .
هر كه با مسلمانانْ دو رو و دو زبان برخورد كند، روز قيامت آورده شود در حالى كه دو زبان از آتش دارد.
( ثواب الأعمال : ۳۱۹ / ۱ )
امام صادق عليه السلام :
مَن أكَلَ مِن مالِ أخيهِ ظُلما و لَم يَرُدَّهُ عَلَيهِ ، أكَلَ جَذوَةً مِنَ النّارِ يَومَ القِيامَةِ .
هر كس چيزى از مال برادر خود را به ناحق بخورد و آن را به او برنگرداند، روز قيامت شراره اى از آتش بخورد.
( ثواب الأعمال : ۳۲۲/۸ )
امام صادق عليه السلام :
مَن سَألَ النّاسَ و عِندَهُ قوتُ ثَلاثَةِ أيّامٍ ، لَقِيَ اللّه َ تَعالى يَومَ يَلقاهُ و لَيسَ في وَجهِه لَحمٌ .
هر كس خوراك سه روز خود را داشته باشد و با اين حال دست گدايى به سوى مردم دراز كند، آن روزى كه خداوند متعال را ديدار مى كند با چهره اى بى گوشت او را ديدار كند.
( ثواب الأعمال : ۳۲۵/۸ )
امام صادق عليه السلام :
مَن قَرَأ القُرآنَ لِيَأكُلَ بِهِ النّاسَ جاءَ يَومَ القِيامَةِ و وَجهُه عَظمٌ لا لَحمَ فيهِ .
هر كس براى تكدّى از مردم قرآن بخواند، روز قيامت در حالى بيايد كه چهره اش استخوان است و گوشتى بر آن نيست.
( ثواب الأعمال : ۳۲۹/ ۱ )
امام صادق عليه السلام :
إنَّ المُتَكَبِّرينَ يُجعَلونَ في صُوَرِ الذَّرِّ يَتَوَطَّؤهُمُ النّاسُ حَتّى يَفرُغَ اللّه ُ مِنَ الحِسابِ .
[ روز قيامت ] افراد متكبر به شكل مورچه در آورده مى شوند و مردم پيوسته آنها را لگدمال مى كنند، تا زمانى كه خدا از رسيدگى به حساب بندگان فارغ شود.
( الكافي : ۲/۳۱۱/۱۱ )
امام صادق عليه السلام :
إذا كانَ يومَ القِيامَةِ نادى مُنادٍ :
أينَ الصَّدودُ لِأولِيائي ؟ فيَقومُ قَومٌ لَيسَ عَلى وُجوهِهِم لَحمٌ ،
فيُقالُ : هؤلاءِ الّذينَ آذَوُا المُؤمِنينَ و نَصَبوا لَهُم و عانَدوهُم و عَنَّفوهُم في دِينِهِم ، ثُمَّ يُؤمَرُ بِهِم إلى جَهَنَّمَ .
چون روز قيامت شود، آواز دهنده اى بانگ بر آورد كه :
كجايند كسانى كه از دوستان من روى گرداندند (آنها را از حقوقشان محروم ساختند، يا آنان را ريشخند كردند) ؟ پس، گروهى كه در چهره شان گوشتى وجود ندارد، برخيزند؛
گفته شود : اينان كسانى هستند كه مؤمنان را آزار دادند و با آنان دشمنى و عناد ورزيدند و به خاطر دينشان ايشان را سخت سرزنش كردند؛آن گاه فرمان داده شود كه آنها را به دوزخ برند.
( الكافي : ۲/۳۵۱/۲ )
نامه اعمال :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
تَجيئونَ يَومَ القِيامَةِ و عَلى أفواهِكُمُ الفِدامُ ، فَأوَّلُ ما يَتَكَلَّمُ مِنَ الإنسانِ فَخِذُهُ و كَفُّهُ .
روز قيامت با دهانهاى لگام زده مى آييد و نخستين عضوى كه از انسان سخن مى گويد رانِ او و كفِ دست اوست.
( كنز العمّال : ۳۸۹۹۷ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
فَلِلّهِ عَزَّ و جلَّ عَلى كُلِّ عَبدٍ رُقَباءُ مِن كُلِّ خَلقِهِ ،
و مُعَقِّباتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ و مِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن أمرِ اللّه ِ ،
و يَحفَظونَ عَلَيهِ ما يَكونُ مِنهُ مِن أعمالِهِ و أقوالِهِ و ألفاظِهِ و ألحاظِهِ ،
و البِقاعُ الّتي تَشتَمِلُ عَلَيهِ شُهودُ رَبِّه لَهُ أو عَلَيهِ ،
و اللَّيالي و الأيّامُ و الشُّهورُ شُهودُهُ عَلَيهِ أو لَهُ ،
و سائرُ عِبادِ اللّه ِ المُؤمِنينَ شُهودُهُ عَلَيهِ أو لَهُ ،
و حَفَظَتُهُ الكاتِبونَ أعمالَهُ شُهودٌ لَهُ أو عَلَيهِ .
خداوند عزّ و جلّ را بر هر بنده اى مراقبانى است از همه آفريدگان او
و فرشتگانى است كه از پيش رو و پشت سر او به فرمان خدا، وى را نگهدارى مى كنند
و [حساب ] كردارها و گفته ها و كلمات و نگاههاى او را نگه مى دارند.
جاهايى كه او را در خود مى گيرند، گواهان [ پروردگار ] اويند، كه به سود يا زيان وى گواهى مى دهند.
شبها و روزها و ماهها، گواهان اويند كه به سود يا زيان او شهادت مى دهند.
ساير بندگان مؤمن خدا، گواهان اويند كه به سود يا زيان وى شهادت مى دهند
و فرشتگان حافظ او كه اعمالش را مى نويسند، گواهان اويند كه به سود يا زيان او گواهى مى دهند.
( بحار الأنوار : ۷/۳۱۵/۱۱ )
الترغيب و الترهيب :
قَرأَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله هذِه الآيَةَ : « يَومَئذٍ تُحَدِّثُ أخْبارَها » أ تَدرونَ ما أخبارُها ؟
قالوا : اللّه ُ و رَسولُه أعلَمُ ،
قالَ : فإنَّ أخبارَها أن تَشهَدَ عَلى كُلِّ عَبدٍ و أمَةٍ بِما عَمِلَ عَلى ظَهرِها، تَقولُ : عَمِلَ كَذا و كَذا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آيه « امروز زمين خبرهاى خود را باز مى گويد » ( الزلزلة : ۴ ) را تلاوت كرد و فرمود : آيا مى دانيد خبرهاى آن چيست؟
عرض كردند : خدا و رسولش داناترند.
حضرت فرمود : خبرهاى آن اين است كه به هر كارى كه هر بنده اى، از مرد و زن، بر روى آن انجام داده است، گواهى مى دهد و مى گويد : او چنين و چنان كرد.
( الترغيب و الترهيب : ۴/۴۱۴/۶۱ )
امام على عليه السلام :
اِعلَموا عِبادَ اللّه ِ أنَّ عَلَيكُم رَصَدا مِن أنفُسِكُم ، و عُيونا مِن جَوارِحِكُم ، و حُفّاظَ صِدقٍ يَحفَظونَ أعمالَكُم ، و عَدَدَ أنفاسِكُم ! .
بدانيد اى بندگان خدا كه ديده بانانى از خود شما و جاسوسانى از اعضاى بدن شما و نگه دارندگان راستگويى كه كردارهاى شما و شمار نفسهايتان را حفظ مى كنند، بر شما گماشته شده اند.
( نهج البلاغة : الخطبة ۱۵۷ )
امام على عليه السلام :
إنَّ اللّه َ سُبحانَهُ و تَعالى لا يَخفى عَلَيهِ ما العِبادُ مُقتَرِفونَ في لَيلِهِم و نَهارِهِم ،
لَطُفَ بِه خُبرا ، و أحاطَ بِه عِلما ،
أعضاؤكُم شُهودُهُ ، و جَوارِحُكُم جُنودُهُ ، و ضَمائرُكُم عُيونُهُ ، و خَلَواتُكُم عِيانُهُ .
آنچه را كه بندگان در شب و روز خود انجام مى دهند بر خداوند پاك و بزرگ پوشيده نيست .
به كوچكترين كارشان آگاه و به كردارشان داناست و احاطه دارد.
اعضاى بدن شما گواهان اويند و اندامهايتان سپاهيان او و ضميرهايتان جاسوسان او و خلوتهايتان نزد او آشكار است.
( نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۹ )
امام على عليه السلام :
خُتِمَ عَلى الأفواهِ فَلا تَكَلَّمُ ، و قَد تَكَلَّمَتِ الأيدي ، و شَهِدَتِ الأرجُلُ ، و نَطَقَتِ الجُلودُ بِما عَمِلوا فَلا يَكتُمونَ اللّه َ حَديثا .
دهانها مُهر شوند و سخن نگويند و دستها به سخن آيند و پاها گواهى دهند و پوستها آن چه را انجام داده اند، بازگو كنند و هيچ سخنى را براى خدا ناگفته نگذارند.
( بحار الأنوار : ۷/۳۱۳/۶ )
امام على عليه السلام :
ثُمَّ نَظَمَ تَعالى ما فَرَضَ عَلَى السَّمعِ و البَصَرِ و الفَرجِ في آيَةٍ واحِدَةٍ ،فقالَ :
« ما كُنتُم تَستَتِرونَ أن يَشْهَدَ عَلَيكُم سَمعُكُم وَ لا أبْصارُكُم و لا جُلودُكُم
و لكنْ ظَنَنْتُم أنَّ اللّه َ لا يَعلَمُ كَثيرا مِمّا تَعمَلونَ »
يَعني بِالجُلودِ هاهُنا : الفُروجَ .
سپس خداوند متعال وظيفه اى را كه بر گوش و چشم و آلت تناسلى مقرّر فرمود، در يك آيه فراهم آورد و فرمود :
« از اين كه گوش شما و چشمها و پوستهايتان بر ضدّ شما گواهى دهند چيزى را پنهان نمى داشتيد،
بلكه گمان مى كرديد كه خدا بسيارى از كارهايى را كه مى كنيد نمى داند » ( فصّلت : ۲۲)
مقصود خداوند از پوستها در اين جا آلات تناسلى است.
( بحار الأنوار : ۷/۳۱۸/۱۳)
امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه « كردار نيك و بد هر كس به گردن او آويخته شده است » ( الإسراء : ۱۴) ـ فرمود :
خَيرُهُ و شَرُّهُ مَعَهُ حَيثُ كانَ ، لا يَستَطيعُ فِراقَهُ
حَتّى يُعطى كِتابَهُ يَومَ القِيامَةِ بِما عَمِلَ .
هر جا كه باشد نيك و بد او نيز با اوست و نمى تواند از آنها جدا شود،
تا آن كه در روز قيامت نامه اعمالش به او داده مى شود.
( تفسير القمّي : ۲/۱۷ )
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه « بخوان نامه ات را امروز تو براى رسيدگى به حسابت بسنده اى » ( الإسراء : ۱۴) ـ فرمود :
يُذَكَّرُ العَبدُ جَميعَ ما عَمِلَ و ما كُتِبَ عَلَيهِ ؛ كأنَّهُ فَعَلَهُ تِلكَ السّاعَةِ ،
فلِذلكَ قالوا : « يا وَيْلَتَنا ما لِهذا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إلاّ أحْصاها » ؟! .
تمام كارهايى را كه بنده انجام داده و آنچه براى او نوشته شده است، به او يادآورى مى شود به طورى كه گويى در همان لحظه انجامشان داده است.
به همين دليل مى گويند : « واى بر ما! اين چه نامه اى است كه هيچ ريز و درشتى را از قلم نينداخته است ».( الكهف : ۴۹ )
( تفسير العيّاشي : ۲/۳۲۸/۳۵ )
تفسير العيّاشى : امام صادق عليه السلام فرمود :
إذا كانَ يَومُ القِيامَةِ دُفِعَ إلَى الإنسانِ كِتابُه ، ثُمَّ قيلَ لَهُ : اقرَأهُ .
[قالَ الرّاوي: ] قُلتُ : فيَعرِفُ ما فيهِ ؟
فقالَ : إنَّهُ يَذكُرُهُ فَما مِن لَحظَةٍ و لا كَلِمَةٍ و لا نَقْلِ قَدَمٍ و لا شَيءٍ فَعَلَهُ إلاّ ذَكَرَهُ ؛
كأنَّهُ فَعَلَهُ تِلكَ السّاعَةَ ، فلِذلكَ قالوا : « يا وَيْلَتَنا ما لِهذا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إلاّ أحْصاها »
چون روز قيامت شود كار نامه انسان به او داده مى شود و مى گويند : آن را بخوان.
[راوى مى گويد :] عرض كردم: آنچه را در آن كار نامه هست مى شناسد؟
حضرت فرمود : هيچ نگاهى نكرده و هيچ كلمه اى نگفته و هيچ قدمى برنداشته و هيچ كارى انجام نداده باشد، مگر اين كه در آن نامه ذكر شده است و او آنها را به ياد آورد
به طورى كه گويى همان لحظه آنها را انجام داده است.
به همين دليل مى گويند : « واى بر ما! اين چه نامه اى است كه هيچ ريز و درشتى را از قلم نينداخته است ».( الكهف : ۴۹ )
( تفسير العيّاشي : ۲/۳۲۸/۳۴ )
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه « از اين كه گوش شما و چشمها و پوستهايتان بر ضد شما گواهى دهند، چيزى ( گناه ) را پنهان نمى داشتيد » ( ) ـ فرمود :
يَعني بِالجُلودِ الفُروجَ و الأفخاذَ .
مقصود خداوند از پوستها، آلات تناسلى و رانها مى باشد.
( الميزان في تفسير القرآن : ۱۷/۳۸۶ )
امام صادق عليه السلام ـ هنگامى كه از ايشان سؤال شد : آيا بهتر است انسان نمازهاى مستحبى خود را در يك جا بخواند يا در جاهاى گوناگون ؟ ـ فرمود :
لا ، بَل هاهُنا و هاهُنا ؛ فإنَّها تَشهَدُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ .
اين جا و آن جا بخواند؛ زيرا آنها در روز قيامت به سود او گواهى مى دهند.
( علل الشرائع : ۳۴۳/۱ )
امام صادق عليه السلام :
ما مِن يَومٍ يَأتي عَلى ابنِ آدَمَ إلاّ قالَ ذلكَ اليَومُ :
يَا بنَ آدَمَ أنا يَومٌ جَديدٌ ، و أنا عَلَيكَ شَهيدٌ ، فَافعَلْ بي خَيرا وَ اعمَلْ فِيَّ خَيرا أشهَدْ لَكَ يَومَ القِيامَةِ ؛ فإنَّكَ لَن تَراني بَعدَها أبَدا .
هيچ روزى بر فرزند آدم نيايد مگر اين كه آن روز بگويد :
اى پسر آدم! من روزى نو هستم و من بر تو گواهم . پس با من خوبى كن و در من كار نيك انجام ده، تا روز قيامت به سود تو گواهى دهم ؛ چرا كه ديگر مرا هرگز نخواهى ديد.
( بحار الأنوار : ۷/۳۲۵/۲۰ )
اصحابِ سمت راست :
امام باقر عليه السلام :
لَيسَت تَشهَدُ الجَوارِحُ عَلى مُؤمِنٍ ، إنَّما تَشهَدُ عَلى مَن حَقَّت عَلَيهِ كَلِمَةُ العَذابِ ، فأمّا المُؤمِنُ فيُعطى كِتابَهُ بِيَمينِهِ .
اعضا و جوارح، بر ضدّ مؤمن گواهى نمى دهند، بلكه عليه كسى شهادت مى دهند كه مستحقّ عذاب است. مؤمن كار نامه اش به دست راست او داده مى شود.
( الكافي : ۲/۳۲/۱ )
امام صادق عليه السلام :
إنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى إذا أرادَ أن يُحاسِبَ المُؤمِنَ أعطاهُ كِتابَهُ بِيَمينِه و حاسَبَهُ فيما بَينَهُ و بَينَهُ
، فيَقولُ : عَبدي ، فَعَلتَ كَذا و كَذا و عَمِلتَ كَذا و كَذا !
فيَقولُ : نَعَم يا رَبِّ قَد فَعَلتُ ذلكَ ،
فيَقولُ : قَد غَفَرتُها لَكَ و أبدَلتُها حَسَناتٍ
، فيَقولُ النّاسُ : سُبحانَ اللّه ِ أ ما كانَ لِهذا العَبدِ سَيِّئَةٌ واحِدَةٌ ؟!
و هُوَ قَولُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ : « فَأَمّا مَن اُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِسابا يَسيرا وَ يَنْقَلِبُ إلى أهْلِهِ مَسرورا » .
خداى تبارك و تعالى چون بخواهد به حساب مؤمن رسيدگى كند كار نامه اش را به دست راست او دهد و ميان خود و او به حسابش رسيدگى نمايد.
پس گويد : بنده من! چنين و چنان كرده اى و فلان و بهمان كار را انجام داده اى!
عرض مى كند : آرى، پروردگارا من اين كارها را كرده ام .
خداوند مى فرمايد : من آنها را بر تو بخشيدم و تبديل به كارهاى نيك كردم .
پس، مردم گويند : سبحان اللّه ! اين بنده حتى يك گناه هم نداشت؟
اين است معناى سخن خداوند عزّ و جلّ : « اما آن كس كه نامه اش به دست راست او داده شود زودا كه آسان حسابرسى شود و به سوى كسان خود شادمان برگردد » ( الانشقاق : ۷ و ۸ )
( الزهد للحسين بن سعيد : ۹۲/۲۴۶)
الكافى ـ به نقل از معاوية بن وهب ـ : از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمايد :
إذا تابَ العَبدُ تَوبَةً نَصوحا أحَبَّهُ اللّه ُ فسَتَرَ عَلَيهِ فِي الدّنيا و الآخِرَةِ ،
فقُلتُ : و كَيفَ يَستُرُ عَلَيهِ ؟
قالَ : يُنسي مَلَكَيهِ ما كَتَبا عَلَيهِ مِنَ الذُّنوبِ ،
وَ يوحي إلى جَوارِحِه : اُكتُمي عَلَيهِ ذُنوبَهُ ، وَ يوحي إلى بِقاعِ الأرضِ : اُكتُمي ما كانَ يَعمَلُ عَلَيكِ مِنَ الذُّنوبِ
، فيَلقَى اللّه َ حينَ يَلقاهُ و لَيسَ شَيءٌ يَشهَدُ عَلَيهِ بِشَيءٍ مِنَ الذُّنوبِ .
هر گاه بنده توبه خالص كند، خداوند او را دوست بدارد و در دنيا و آخرت برايش پرده پوشى كند .
عرض كردم : چگونه برايش پرده پوشى مى كند؟ ـ
فرمود : گناهانى كه دو فرشته او برايش نوشته اند، از ياد آنها مى برد
و به اعضا و جوارح او وحى مى كند : گناهان او را بپوشانيد و به جاهاى مختلف زمين وحى مى فرمايد : گناهانى را كه در جاى جاى شما انجام مى داد، بپوشانيد.
بنا بر اين، آن گاه كه خدا را ديدار كند، چيزى نيست كه به گناهان او گواهى دهد.
( الكافي : ۲/۴۳۰/۱ )
اصحاب سمت چپ :
امام باقر عليه السلام :
في قَولِهِ : « فَأمّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ » فهُوَ أبو سَلَمَةَ عَبدُ اللّه ِ بنُ عَبدِ الأسوَدِ بنِ هِلالٍ المَخزومِيُّ و هُوَ مِن بَني مَخزومٍ
« وَ أمّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ » فهُوَ الأسوَدُ بنُ عَبدِ الأسوَدِ بنِ هِلالٍ المَخزومِيُّ قَتَلَهُ حَمزَةُ بنُ عَبدِ المُطَّلِبِ يَومَ بَدرٍ .
منظور از آيه « و امّا كسى كه نامه اش به دست راست او داده شود » ابو سلمه عبد اللّه بن عبد الاسود بن هلال مخزومى است كه از قبيله بنى مخزوم بود.( الانشقاق : ۷ )
و مقصود از « واما كسى كه نامه اش از پشت سرش به او داده شود » اسود بن عبد الاسود بن هلال مخزومى است كه در روز بدر به دست حمزة بن عبد المطلب كشته شد . ( الانشقاق :۱۰ )
( تفسير القمّي: ۲/۴۱۲ )
امام صادق عليه السلام :
إنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى ··· إذا أرادَ بِعَبدٍ شَرّا حاسَبَهُ عَلى رُؤوسِ النّاسِ ، و بَكَّتهُ ، و أعطاهُ كِتابَهُ بِشِمالِهِ ،
و هُوَ قَولُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ :
« وَ أمّا مَنْ اُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْـرِهِ فَسَوْفَ يَـدْعو ثُبـورا * وَ يَصْلـى سَعيـرا * إنّـهُ كـانَ فـي أهْلِـهِ مَسرورا » .
خداوند تبارك و تعالى··· هر گاه براى بنده اى بد بخواهد ، در حضور مردم از او حسابرسى كند و محكومش نمايد و كار نامه اش را به دست چپ او دهد.
اين است مراد سخن خداوند عزّ و جلّ كه مى فرمايد :
« و امّا كسى كه نامه اش از پشت سر به او داده شود، زودا كه بگويد : واى بر من هلاك شدم و به آتش افروخته در آيد، كه او در دنيا نزد كسانش شادمان زيسته بود ».
( الانشقاق : ۱۰ ـ ۱۵ )
(مجمع البحرين : ۱/۱۷۷ - الزهد للحسين بن سعيد : ۹۲/۲۴۶ )
ايستگاههاى قيامت :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ آنگاه كه به ايشان عرض شد : چه طولانى است آن روز [ قيامت ] ـ :
وَ الّذي نَفسي بِيَدِه إنَّهُ لَيُخَفَّفُ عَلَى المُؤمِنِ ؛ حَتّى يَكونَ أخَفَّ عَلَيهِ مِنَ الصَّلاةِ المَكتوبَةِ يُصَلِّيها فِي الدّنيا .
سوگند به آن كه جانم در دست اوست، [ آن روز ] براى مؤمن بسيار كم و كوتاه باشد تا جايى كه از يك نماز واجب كه در دنيا مى خواند كوتاهتر است.
( تفسير الطبري : ۱۴/ الجزء ۲۹/۷۲ )
بحار الأنوار ـ به نقل از ابو درداء ـ : از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمايد :
الظّالِمُ لِنَفسِه يُحبَسُ في يَومٍ مِقدارُه خَمسُونَ ألفَ سَنَةٍ ،
حَتّى يَدخُلَ الحُزنُ في جَوفِهِ ، ثُمَّ يَرحَمُهُ فَيُدخِلُهُ الجَنَّةَ ،
فقالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : الحَمدُ للّه ِِ الّذي أذهَبَ عَنّا الحَزنَ ، الّذي أدخَلَ أجوافَهُم في طولِ المَحشَرِ .
كسى كه [ در دنيا با ارتكاب گناه ] به خود ستم كرده باشد، در آن روزى كه اندازه آن پنجاه هزار سال است نگه داشته مى شود
چندان كه خداوند اندوه را به درون او مى برد. سپس به او رحم مى كند و به بهشت مى بردش .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : ستايش از آن خدايى است كه اندوه از ما بزدود، خدايى كه در طول مدت محشر [غم و اندوه ] به درون آنها وارد كرد.
( بحار الأنوار:۷/۱۹۹/۷۵ )
الأمالى للطوسى : امام صادق عليه السلام فرمود :
ألا فَحاسِبوا أنفُسَكُم قَبلَ أن تُحاسَبوا ،
فإنَّ لِلقِيامَةِ خَمسينَ مَوقِفا ، كُلُّ مَوقِفٍ مِثلُ ألفِ سَنَةٍ مِمّا تَعُدّونَ .
ثُمَّ تَلا هذِه الآيَةَ « في يَوْمٍ كانَ مِقْدارُه خَمْسينَ ألْفَ سَنَةٍ » .
هان! پيش از آن كه به حساب شما رسيدگى شود، خود به حسابتان رسيدگى كنيد؛
زيرا قيامت پنجاه ايستگاه دارد كه هر ايستگاهى هزار سال، از آن سالهايى كه شما مى شماريد، طول مى كشد.
حضرت سپس اين آيه را تلاوت كرد : « در روزى كه مقدار آن پنجاه هزار سال است ».( )
( الأمالي للطوسي : ۳۶/۳۸ )
امام صادق عليه السلام :
لَو وَلِيَ الحِسابَ غَيرُ اللّه ِ لَمَكَثوا فيهِ خَمسينَ ألفَ سَنَةٍ مِن قَبلِ أن يَفرُغوا ،
و اللّه ُ سُبحانَهُ يَفرُغُ مِن ذلكَ في ساعَةٍ .
اگر قرار باشد كار رسيدگى به حساب خلايق را كسى جز خدا به عهده بگيرد، پنجاه هزار سال بايد درنگ كنند تا حسابرسى آنان تمام شود.
امّا خداوند سبحان اين كار را در يك ساعت تمام مى كند.
( بحار الأنوار : ۷/۱۲۳ )
امام صادق عليه السلام :
لا يَنتَصِفُ ذلكَ اليَومُ حَتّى يَقيلَ أهلُ الجَنَّةِ فِي الجَنَّةِ ، و أهلُ النّارِ فِي النّارِ .
آن روز (قيامت) به نيمه نرسيده كه بهشتيان در بهشت به خواب نيمروزى مى پردازند و دوزخيان در دوزخ
[ يعنى در كمتر از نصف روز تكليف همه معلوم مى شود ].
( بحار الأنوار : ۷/۱۲۳ )
كوثر:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن لَم يُؤمِن بِحَوضي فَلا أورَدَهُ اللّه ُ حَوضي .
هر كس به حوضِ من ايمان نداشته باشد، خداوند او را بر حوضم وارد نكند.
( الأمالي للصدوق : ۵۶/۱۱ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنَّ الحَوضَ أكرَمَنيَ اللّه ُ بِهِ ، و فَضَّلَني عَلى مَن كانَ قَبلي مِنَ الأنبِياءِ ،
و هُوَ ما بَينَ أيلَةَ و صَنعاءَ ، فيهِ مِنَ الآنِيَةِ عَدَدُ نُجومِ السَّماءِ ، يَسيلُ فيهِ خَليجانِ مِنَ الماءِ ،
ماؤهُ أشَدُّ بَياضا مِنَ اللَّبَنِ ، و أحلى مِنَ العَسَلِ ، حَصاهُ الزُّمُرُّدُ و الياقوتُ ، بَطحاؤهُ مِسكٌ أذفَرُ .
خداوند با دادن حوض به من، مرا گرامى داشت و بر پيامبران پيش از خودم برتريم داد.
[ بزرگى ] آن حوض [ به اندازه فاصله ] ميان ايله و صنعا است و در آن ظرفهايى به شمار ستارگان آسمان است.
دو خليج از آب در آن جريان دارد.آبش از شير سفيدتر است و از عسل شيرينتر.ريگهايش زمرّد و ياقوت است و جلگه اش مشك تيز بوى.
( الأمالي للطوسي : ۲۲۸/۴۰۰ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
حَوضي مَسيرَةُ شَهرٍ ، ماؤهُ أبيَضُ مِنَ اللَّبَنِ ، و ريحُهُ أطيَبُ مِنَ المِسكِ ، و كِيزانُهُ كَنُجومِ السَّماءِ ، مَن شَرِبَ مِنهُ لا يَظمَأُ أبَدا .
[وسعت] حوض من به اندازه يك ماه راه است. آبش سفيدتر از شير است و بويش خوشتر از مشك و آبخورهايش به اندازه ستارگان آسمان. هر كس از آن بنوشد، هرگز تشنه نشود ..
( الترغيب و الترهيب : ۴/۴۱۷/۶۳ و ۶۴ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اُعطيتُ الكَوثَرَ ، فضَرَبتُ بِيَدي فَإذا هِيَ مِسكَةٌ ذَفِرَةٌ ، و إذا حَصباؤها اللُّؤلُؤُ
كوثر به من داده شد، من دستم را در آن زدم. ديدم مشكى تيز بوى است و ريگهايش مرواريد.
( الترغيب و الترهيب : ۴/۴۲۱/۷۱)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّي عَلَى الحَوضِ أنظُرُ مَن يَرِدُ عَلَيَّ مِنكُم ،
فوَ اللّه ِ لَيَقتَطِعَنَّ دوني رِجالٌ فَلَأقولَنَّ : أي رَبِّ مِن اُمَّتي !
فيَقولُ : إنَّكَ لا تَدري ما أحدَثوا بَعدَكَ ، ما زالوا يَرجِعونَ عَلى أعقابِهِم .
من در كنار حوض به كسانى از شما كه بر من وارد مى شوند مى نگرم .
پس، به خدا سوگند، مردانى از برابر من مى گذرند و من مى گويم : پروردگار من ! اينان از امّت من هستند
. و خداوند مى فرمايد : تو نمى دانى كه بعد از تو چه كردند، آنان پيوسته به گذشته جاهلى خود برمى گشتند.
( الترغيب و الترهيب : ۴/۴۲۳/۷۷ )
میزان الحکمه،جلد هشتم.