شرح دعای عهد (قسمت بیست و یکم)
۱۰ خرداد ۱۳۹۴ 0
وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ؛از من و پدر و مادر من،
چون عطف است بر «عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ »اشاره است به آنکه قرینه بودن بر این معین نیست . زیرا که اگر «فی مشارق »قید «بلغ» باشد به جهت تمامیت کلام است. زیرا که ذکر «عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ» از قبیل ذکر خاص بعد از عام است که فی الحقیقه حاجتی در کلام به سوی آن نیست و از این جهت در آخر است. بسا هست که قرینه می شود بر اینکه «فی مشارق الارض» ،قید «مومنین و مومنات» است،نه قید «بَلغ» . و الاّ انسب. یا تقدیم این قید بود بر معطوف و معطوف علیه ؛جمیعاً یا تاخیر ان بود از هر دو؛ جمیعاً . و ازاین جهت بود که این تفسیر را مدقم داشتیم بر احتمال دیگر.
و علی ای حال ذکر «عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ» ،بعد از ذکر کل مومنین و مومنات ،از قبیل ذکر خاص است بعد از عام،به جهت شدت اهتمام به ذکر خاص. مثل؛«حافِظوا عَلیَ الصَّلَواتِ وَ الَّصلوهِ الُوسطی»(7) و الا ذکر «عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ»،کافی از همه بود . و بعد از آن میگویی
پی نوشت:
(7)بقره،238.
منبع: مجله: موعودخرداد و تیرماه 1376، شماره3، نقل از سایت حوزه