معنای امام شناسى

معنای امام شناسى

۰۲ تیر ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلام

 

امام شناسی از نظر آیت الله العظمی مظاهری

همه مسلمانان بايد امام شناس بوده و معرفت به ولايت داشته باشند. توسل به اهل بيت هم توقف دارد بر امام شناسى و بر معرفت ولايت.
امام شناسى دو معنا دارد، يكى اينكه ما در مقابل اهل سنت به چه دليل مى گوييم كه اميرالمؤمنين على (علیه السلام) خليفه بلافصل پيغمبر اكرم است. بعد هم ائمه هستند، يكى پس از ديگرى، تا الآن نوبت رسيده است به امام دوازدهم كه فعلًا غايب است و روزی ظاهر مى شود. اين عقيده شيعه در مقابل اهل سنت خيلى آسان اثبات مى شود؛ براى اينكه سنى و شيعه مى گويند در حجةالوداع، دو سه ماه قبل از وفات پيغمبراكرم (صلی الله علیه وآله) در محل غديرخم اميرالمؤمنين به خلافت منصوب شد و آيه شريفه آمد كه:
«الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ و اتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْاسْلامَ ديناً».1 اين آيه شريفه مى فرمايد كه: دين اسلام ناقص بود و حالا تمام شد و مرضىّ خدا نبود و اكنون مرضى خدا شد؛ يعنى قرآن و عترت، با يكديگر هستند. قبلًا هم آيه آمده بود كه اگر اين ولایت را ابلاغ نكنى اصلًا هيچ كارى نكرده اى:
«يا ايُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما انْزِلَ الَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلِّغْتَ رِسالَتَهُ».2 اگر علی علیه السلام را منصوب به خلافت نكنى، هيچ كارى نكرده اى؛ يعنى اصلًا قرآن منهاى ولايت هيچ است.
بعد از وفات رسول گرامى شوراى ساختگى در سقيفه بنى ساعده تشكيل گرديد و اميرالمؤمنين كنار زده شد و كس ديگرى روى كار آمد. همان موقع هفتاد نفر از علما و عقلا مثل سلمان، ابوذر و بعضى از زنان، مثل فضه خادمه و اسماء بنت عميس كه مخالفت كردند با اين سقيفه، شيعه ناميده شدند. در زمان پيغمبر و در زبان پيغمبر اين لفظ شيعه از نظر سنى و شيعه بارها و بارها آمده بود. بارها پيغمبر اكرم بر فراز منبر مى گفتند:
«يا عَليُّ انْتَ وَ شيعَتُكَ هُمُ الْفائِزُونَ يا عَليُّ انْتَ وَ شيعَتُكَ هُمَ الْمُفْلِحُونَ» 3 و قرآن مى گويد: «فَانَّ حزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ الا انَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».4
ما بيش از ده هزار روايت داريم از سنى و شيعه كه پيغمبر اكرم و ساير معصومين (علیهم السلام) خبر داده اند از اينكه ائمه طاهرين دوازده نفرند و دوازدهمى آنها غايب شده و روزى ظاهر مى شود. در آن روز قوانين اسلام و عدالت اسلامى سرتاسر جهان را مى گيرد.
روزى حسين (علیه السلام) وارد مسجد شد و پيغمبر اكرم از منبر به زير آمدند و حسين را در بغل گرفتند و نشستند روى منبر و حسين را در دامن نشاندند و حرف مى زدند. بعضى اوقات هم رو مى كردند به حسين و در ميان مردم مى گفتند:
«يا حُسينُ التاسِعُ مِن وُلْدِكَ هُوَ القائِمُ بِالْحقِّ، بِه يَمْلَأُ اللهُ الْارْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً». يعنى اى حسين، نهمين نفر از فرزندان تو مهدى (روحى فداه) غايب مى شود و بعد از مدتى ظاهر مى گردد و به دست مباركش پرچم اسلام روى كره زمين افراشته شده و سرتاسر عالم به دست امام زمان خواهد افتاد. اين منطق شيعه است.
اينكه مى بينيد دشمنان اسلام با شيعه كار دارند، اسرارى دارد و يكى از اسرارش همين است. شيعه مى گويد كه دليل من بر حقانيت سخنم، آيه: «الْيَومَ اكْمَلْتُ لَكُم دينَكُمْ...» است كه در مقابل صد و بيست هزار نفر مردمى كه در غديرخم و در آن هواى گرم اجتماع كرده بودند، در شأن على (علیه السلام) نازل گرديد. آن روز پيامبر (صلی الله علیه وآله) دست على را بلند كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَليٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ والِ مَنْ وَالاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهٌ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ». اینها چيزهايى است كه شيعه از قرآن استفاده مى كند.

علاوه بر این معنای امام شناسی، یعنی مقام جانشینی پیامبر اکرم، معنای دیگر امام شناسی در واقع مربوط به شناخت صفات و ویژگی های ائمه (علیهم السلام) است، که از جمله در زیارت جامعه کبیره به خوبی بیان شده: «بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ، وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ انْ تَقَعَ عَلَي الْارْضِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ يَكْشِفُ الضُّرَّ».
اگر گياهى بخواهد برويد، واسطه فيضش على است. اگر يك دانه گندم بخواهد خوشه كند، واسطه فيضش على است. ... واسطه فيضش امام زمان است و اين، همان ولايت تكوينى است. امام برگزيده و انتخاب شده از سوى پروردگار، نه تنها قرآن ناطق است، بلكه از طرف حق ولايت تكوينى دارد.
به اين مى گويند امام شناسى؛ يعنى انسان بتواند از قرآن و روايات به دست بياورد كه اهل بيت (علیهم السلام) ولايت تكوينى دارند و علاوه بر اينكه از نظر حكومت سرپرست ما هستند، سرپرست دل ما نيز هستند، و علاوه بر همه اينها، آن بزرگواران سرپرست عالم وجود و واسطه فيض براى عالم وجود مى باشند. در دعاى عديله براى امام زمان (علیه السلام) مى خوانيد:
«بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَري وَ بِوجُودِهِ ثَبَتَتِ الْارْضُ وَ السَّماءُ».
امام شناسى يعنى اينكه كسى از قرآن استفاده كند و دريابد كه اين اهل بيت معصومند. يعنى علاوه بر اينكه گناه نكردند و نمى كنند، در تمام طول عمر، به ذهنشان هم گناه خطور نكرده است. تا آخر عمر نسيان و اشتباه در زندگى آنها نبوده و نبايد باشد.
«انَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً».5
اين آيه مربوط به اهل بيت است؛ يعنى خدا خواسته است كه پليدى در آنها نباشد؛ پليدى صفات رذيله در آنها نيست؛ پليدى گناه در آنها نيست؛ پليدى مكروه هم در آنها نيست و بالاخره هر چه پليد و رجس است، در آنها نيست و اين اراده خداست. انسان بايد اين را درك بكند كه اراده تشريعى ما چنين است كه گناه نكنيم. من هم روى منبر مرتب به شما مى گويم گناه نكنيد. معلوم است كه كار منِ عمامه به سر اين است كه خودم گناه نكنم و به شما هم بگويم گناه نكنيد. اينكه ديگر آيه «انَّما يُريْدُ اللهُ...» نمى خواهد. پس در اين آيه، بايد اولًا اراده تكوينى باشد نه تشريعى؛ و آن رجس هم بايد يك رجس مطلق باشد و هر نوع پلیدی را دربر بگیرد.
آيا پيغمبر از وقتى كه به دنيا آمد تا وقتى كه از دنيا رفت، اشتباهی داشت؟ اين آيه مى گويد: نه. يك سهو يا يك خطا يا يك گناه داشت؟ اين آيه مى گويد: نه. يك مكروه داشت؟ اين آيه مى گويد: نه.
براى اين مى گويیم امام شناسى يعنى اينكه ما از قرآن در بياوريم كه على (علیه السلام) از وقتى به دنيا آمد تا وقتى شهيد شد، يك خطا، يك سهو، يك اشتباه، يك گناه، يك فکر گناه و يك صفت رذيله نداشت.
همچنین باید به این حقیقت توجه داشت که اهل بیت (علیهم السلام) شاهد و ناظر اعمال و دل های ما نیز می باشند. پس امام زمان فقط ناظر اعمال ما نيست، ناظر دل و سرپرست بر دل ما هم هست.
دل ما در محضر اميرالمؤمنين است؛ چنانكه‏ كارهاى ما در محضر اميرالمؤمنين است. هر چه كنيم، مى ‏بيند. هر چه بگوييم، مى ‏شنود، هر چه فكر داشته باشيم، تسلط بر آن فكر دارد، امام علم به ما كان و ما يكون و ما هو كائن دارد. اهل ‏بيت (علیهم السلام) اشراف دارند بر عالم وجود، نظير اشراف خدا بر عالم وجود. فرقش اين است كه اشراف خدا اشراف اصل و مستقل است و اشراف اينها از سوى خداست. دعاى رجبيه دعاى خوبى است. مى گويد هيچ فرقى بين ائمه طاهرين و خدا نيست، مگر اينكه آنها بنده هستند و او مولا. در آن دعاى رجبيه مى‏ گويد:
«لا فَرْقَ بَيْنَها وَ بَيْنَكَ الّا انَّهُمْ عِبادُك»‏.
____________________________
پی نوشت:
1- مائده/ 3.
2- مائده/ 67.
3- مائده/ 56.
4- مجادله/ 22.
5- احزاب/ 33.

منبع: اخلاق و خودسازى در مكتب قرآن و اهل بيت (علیهم السلام)، آیت الله العظمی حسین مظاهری

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث