نور از نظر احادیث

نور از نظر احادیث

۲۳ تیر ۱۳۹۴ 0

نورِ نور

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يا نُورَ النُّورِ ، يا مُنَوِّرَ النُّورِ ، يا خالِقَ النُّورِ ، يا مُدَبِّرَ النّورِ ، يا مُقَدِّرَ النُّورِ ، يا نُورَ كُلِّ نُورٍ ، يا نُورا قَبلَ كُلِّ نُورٍ ، يا نُورا بَعدَ كُلِّ نُورٍ ، يا نُورا فَوقَ كُلِّ نُورٍ ، يا نُورا لَيسَ كمِثلِهِ نُورٌ 
 اى نورِ نور، اى روشنايى بخش نور، اى آفريدگار نور، اى تدبير كننده نور، اى تقدير كننده نور، اى نورِ هر نور، اى نورِ پيش از هر نور، اى نورِ پس از هر نور، اى نورِ برتر از هر نور، اى نورى كه مانندش نورى نيست!
امام كاظم عليه السلام ـ در نامه اى از زندان به على بن سويد ـ نوشت : 
 بسمِ اللّه ِ الرّحمنِ الرّحيمِ ، الحَمدُ للّه ِ العَليِّ العَظيم الّذي بِعَظَمَتِهِ و نُورِهِ أبصَرَ قُلوبُ المُؤمنينَ ، و بعَظَمَتِهِ و نُورِهِ عاداهُ الجاهِلونَ ، و بعَظَمَتِهِ و نُورِهِ ابتَغى مَن في السَّماواتِ و مَن في الأرضِ إلَيهِ الوَسيلَةَ بالأعمالِ المُختَلِفَةِ و الأديانِ المُتَضادَّةِ ، فمُصيبٌ و مُخطئٌ ، و ضالٌّ و مُهتَدٍ ، و سَميعٌ و أصَمُّ ، و بَصيرٌ و أعمى حَيرانُ
بسم اللّه الرحمن الرحيم. ستايش خداى والا و بزرگى را كه به سبب بزرگى و نور او دل هاى مؤمنان بينا شد و به واسطه بزرگى و نور او نادانان با او دشمنى كردند و به واسطه بزرگى و نور او آفريدگانى كه در آسمان ها و زمين هستند با كارهاى گوناگون و آيين ها و باورهاى نا همگون وسيله تقرّب به او جستند. پس برخى راه صواب پيمودند و برخى به بيراهه افتادند، برخى گمراه شدند و برخى به راه راست رفتند، برخى شنوا شدند و برخى كر گشتند، برخى بينا شدند و برخى كور و سرگردان ماندند··· .

نور وحى

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 إنَّ هذا القرآنَ حَبلُ اللّه ِ و النُّورُ المُبينُ 
به راستى كه اين قرآن ريسمان خدا و نور روشنگر است.
امام على عليه السلام ـ در وصف پيامبر صلى الله عليه و آله ـ فرمود : هر
 و لَقد كانَ يُجاوِرُ في كُلِّ سَنَةٍ بحِراءَ ، فأراهُ و لا يَراهُ غَيري ، و لَم يَجمَعْ بَيتٌ واحِدٌ يَومَئذٍ في الإسلامِ غَيرَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و خَديجَةَ و أنا ثالِثُهُما ، أرى نُورَ الوَحيِ و الرِّسالَةِ ، و أشَمُّ رِيحَ النُّبُوّةِ .
 سال در كوه حرا اقامت مى گزيد و من او را مى ديدم و كسى جز من او را نمى ديد. در آن روز اسلام در هيچ خانه اى نيامده بود، مگر خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله و خديجه و من سومين آنها بودم. نور وحى و رسالت را مى ديدم و رايحه نبوّت را مى بوييدم.
امام على عليه السلام ـ در دعا براى پيامبر صلى الله عليه و آله ـ گفت : 
اللّهُمّ و أعْلِ على بِناءِ البانينَ بِناءهُ ، و أكرِمْ لَدَيكَ مَنزِلَتَهُ، و أتمِمْ لَهُ نُورَهُ .
بار خدايا! بناى [دين] او را از بناى ديگر بانيان بلندتر گردان و منزلتش را نزد خويش گرامى دار و نورش را براى او كامل گردان.
امام على عليه السلام : 
تَعَلَّموا القرآنَ فإنَّهُ أحسَنُ الحَديثِ ، و تَفَقَّهوا فيهِ فإنّهُ رَبيعُ القُلوبِ ، و استَشفوا بنُورِهِ فإنّهُ شِفاءُ الصُّدورِ 
قرآن بياموزيد كه بهترين سخن است و در آن دانا شويد كه بهار دل هاست و از نور آن شفا جوييد كه شفاى سينه هاست.
امام على عليه السلام : 
 إنّ اللّه َ قد أوضَحَ لَكُم سَبيلَ الحَقِّ و أنارَ طُرُقَهُ ، فشِقوَةٌ لازِمَةٌ أو سَعادَةٌ دائمَةٌ 
خداوند جاده حقّ را براى شما آشكار ساخته و راه هايش را روشن نموده است. پس، [اينك دو راه بيش نيست] يا بدبختىِ هميشگى است و يا خوشبختىِ پاينده!
امام على عليه السلام ـ در وصف ايمان ـ فرمود : 
سَبيلٌ أبلَجُ المِنهاجِ ، أنوَرُ السِّراجِ .
راه ايمان روشن ترين راه است و [چراغش ]پر نورترين چراغ.
امام على عليه السلام :
  أشهَدُ أنّ مُحمّدا عَبدُهُ و رَسولُهُ، أرسلَهُ بالدِّينِ المَشهورِ ، و العِلمِ المَأثورِ ، و الكِتابِ المَسطورِ ، و النُّورِ السّاطِعِ ، و الضِّياءِ اللاّمِعِ .
 گواهى مى دهم كه محمّد بنده و فرستاده خداست، او را با دينى شناخته شده و نشانه اى پديدار و كتابى نبشته و نورى درخشان و پرتوى تابان فرستاد.
امام حسن عليه السلام : 
إنَّ هذا القرآنَ فِيهِ مَصابِيحُ النُّورِ 
همانا در اين قرآن چراغ هاى روشنايى است.

نور امام

نهج البلاغة : امام على عليه السلام در ياد كرد از پيامبر صلى الله عليه و آله ـ فرمود :  
 حتّى أفضَت كَرامَةُ اللّه ِ سُبحانَهُ و تعالى إلى محمّدٍ صلى الله عليه و آله ··· فهُو إمامُ مَنِ اتَّقى ، و بَصيرَةُ مَنِ اهتَدى ، سِراجٌ لَمَعَ ضَوؤهُ ، و شِهابٌ سَطَعَ نُورُهُ ، و زَندٌ بَرَقَ لَمعُهُ .حديث أيضا : حتّى أورى .حديث قَبَسا لِقابِسٍ ، و أنارَ عَلَما لِحابِسٍ .
تا آنكه كرامت خداى سبحان و متعال به محمّد صلى الله عليه و آله رسيد··· او پيشواى كسى است كه از خدا پروا كند و مايه بصيرت و بينايى كسى است كه راه راست جويد، چراغى است كه پرتوش مى درخشد و شهابى است كه نورش مى تابد و آتش زنه اى است كه برق از آن مى جهد نيز فرمود : تا آنكه براى جوياى شعله آتش، شعله اى برافروخت و براى ره گم كرده سرگردان، آتشى [به نشانه راهنمايى ]روشن ساخت.
امام على عليه السلام : 
ألا و إنَّ لكُلِّ مَأمومٍ إماما يَقتَدي بهِ و يَستَضيءُ بنُورِ عِلمِهِ 
هان! هر پيروى را پيشوايى است كه از او پيروى مى كند و از نور دانشش پرتو مى گيرد.
امام على عليه السلام : 
إنّما مَثَلي بَينَكُم كمَثَلِ السِّراجِ في الظُّلمَةِ ؛ يَستَضيءُ بهِ مَن وَلَجَها .
در حقيقت، حكايتِ [وجود ]من در ميان شما، حكايتِ چراغ در تاريكى است كه هر كس به تاريكى درآيد از نور آن چراغ بهره مى گيرد.

نور بصيرت

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
أكثَرُ دُعائي و دُعاءِ الأنبياء قَبلي بعَرفَةَ: لا إلهَ إلاّ اللّه ُ وحدَهُ لا شَريكَ لَهُ ، لَهُ المُلكُ و لَهُ الحَمدُ ، يُحيي و يُميتُ ، و هُو على كُلِّ شيءٍ قَديرٌ ، اللّهُمّ اجعَلْ في سَمعي نُورا ، و في بَصَري نُورا ، و في قَلبي نُورا ، اللّهُمّ اشرَحْ لي صَدري ، و يَسِّرْ لي أمري ، و أعُوذُ بكَ مِن وَسواسِ الصُّدورِ و تَشَتُّتِ الاُمورِ .
بيشترين دعاى من و پيامبران پيش از من در عرفه اين بوده و هست : معبودى جز خدا نيست، يگانه است و بى انباز. پادشاهى و ستايش يكسره از آنِ اوست، زنده مى كند و مى ميراند و او بر هر چيزى تواناست. بار خدايا! در گوش من نورى قرار ده و در ديده ام نورى و در دلم نورى. بار خدايا! سينه ام را فراخ گردان و كارم را آسان ساز و از وسواس سينه ها و پراكندگى كارها به تو پناه مى برم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در دعا ـ گفت : 
 اللّهُمّ اجعَلْ لي في قَلبي نُورا ، و في لِساني نُورا ، و في بَصَري نُورا ، و في سَمعي نُورا ، و عن يَميني نُورا ، و عن يَساري نُورا ، و مِن فَوقي نُورا ، و مِن تَحتي نُورا ، و مِن أمامي نُورا ، و مِن خَلفي نُورا ، و اجعَلْ لي في نَفسي نُورا ، و أعظِمْ لي نُورا .
بار خدايا! براى من در دلم نورى قرار ده و در زبانم نورى و در ديده ام نورى و در گوشم نورى و در سمت راستم نورى و در سوى چپم نورى و بر فراز سرم نورى و در زير پايم نورى و پيش رويم نورى و پشت سرم نورى و برايم در جانم نورى قرار ده و نور مرا بزرگ گردان.
امام على عليه السلام ـ در وصف رهرو راه خداى سبحان ـ فرمود :
 قَد أحيا عَقلَهُ ، و أماتَ نَفسَهُ ؛ حتّى دَقَّ جَليلُهُ، و لَطُفَ غَليظُهُ، و بَرَقَ لَهُ لامِعٌ كَثيرُ البَرقِ ، فأبانَ لَهُ الطَّريقَ ، و سَلَكَ بهِ السَّبيلَ ، و تَدافَعَتهُ الأبوابُ إلى بابِ السَّلامَةِ و دارِ الإقامَةِ .
 خردش را زنده كرد و نَفْسش را ميراند، تا جايى كه ستبرى و درشتى پيكر او زار و نحيف شد و برقى پر نور برايش درخشيد و راه را براى او هويدا نمود و در پرتو آن، راه پيمود و دروازه ها يكى پس از ديگرى او را پيش راندند تا به دروازه سلامت و سراى ماندگارى رسيد.
امام على عليه السلام ـ در برشمردن فضايل خود ، بعد از جنگ نهروان ـ فرمود : 
 فقُمتُ بالأمرِ حِينَ فَشِلوا ، و تَطَلَّعتُ حِينَ تَقَبَّعوا .حديث ، و نَطَقتُ حِينَ تَعتَعوا .حديث ، و مَضَيتُ بنُورِ اللّه ِ حِينَ وَقَفوا 
زمانى كه مسلمانان ناتوان بودند، من به يارى اسلام برخاستم و آنگاه كه همه سر در لاك خود فرو داشتند من سر بر داشتم و آن زمان كه همه الكن بودند، من به سخن آمدم و در آن وقت كه همه متوقف بودند من با [مدد ]نور خدا پيش رفتم.
امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا ـ گفت : 
وَ هَبْ لي نُورا أمشي بهِ في النّاسِ ، و أهتَدي بهِ في الظُّلُماتِ ، و أستَضيءُ بهِ مِن الشَّكِّ و الشُّبُهاتِ 
و مرا نورى بخش تا با آن در ميان مردم گام بردارم و به واسطه آن در تاريكى ها راه يابم و در پرتو آن از شكّ و شبهات به درآيم.
امام صادق عليه السلام : 
 لَيسَ العِلمُ بالتَّعلُّمِ ، إنّما هُو نُورٌ يَقَعُ في قَلبِ مَن يُريدُ اللّه ُ تباركَ و تعالى أن يَهدِيَهُ .
علمْ به آموختن نيست، بلكه آن، در حقيقت، نورى است كه خداوند تبارك و تعالى در دل هر كس كه خواهان هدايتش باشد، مى نهد.
امام صادق عليه السلام ـ در سفارش به عبد اللّه بن جندب ـ فرمود :
 يا بنَ جُندَبٍ ، قالَ اللّه ُ جَلّ و عَزَّ في بعضِ ما أوحى : إنّما أقبَلُ الصَّلاةَ مِمَّن يَتَواضَعُ لعَظَمَتي ، و يَكُفُّ نَفسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِن أجلي ، و يَقطَعُ نَهارَهُ بذِكري ، و لا يَتَعَظَّمُ على خَلقي ، و يُطعِمُ الجائعَ ، و يَكسو العارِيَ ، و يَرحَمُ المُصابَ ، و يُؤوِي (يُواسِي) الغَريبَ ، فذلكَ يُشرِقُ نُورُهُ مِثلَ الشَّمسِ ، أجعَلُ لَهُ في الظُّلمَةِ نُورا ، و في الجَهالَةِ حِلما ، أكلَؤهُ .حديث بعِزَّتي ، و أستَحفِظُهُ مَلائكَتي ، يَدعوني فاُلَبِّيهِ ، و يَسألُني فاُعطيهِ ، فمَثَلُ ذلكَ العَبدِ عِندي كمَثَلِ جَنّاتِ الفِردَوسِ ، لا يَسبِقُ .حديث أثمارُها ، و لا تَتَغَيّرُ عَن حالِها .
 اى پسر جندب! خداوند عزّ و جلّ در يكى از وحى هاى خود فرمود : «من نماز را از كسى مى پذيرم كه در برابر بزرگىِ من افتادگى كند و به خاطر من از خواهش هاى نفْس خويشتندارى ورزد و روز خود را با ياد من بگذراند و بر آفريدگان من بزرگى نفروشد و گرسنه را سير كند و برهنه را بپوشاند و بر گرفتار و مصيبت زده رحم آورد و غريب را پناه دهد. چنين كسى نورش چون خورشيد مى تابد. برايش در تاريكى نورى قرار مى دهم و در نابخردى، بردبارى، با عزّت خود او را حمايت مى كنم و فرشتگانم را به نگهبانى از او مى گمارم. مرا مى خواند و من جوابش را مى دهم و از من مى خواهد و عطايش مى كنم. حكايت اين بنده نزد من همچون حكايت باغ هاى فردوس است كه نه ميوه هايشان مى خشكد و نه حالشان دگرگون مى شود».

كسى كه خدا دلش را روشن مى سازد

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ وقتى كه مصعب بن عمير با پوست دباغى نشده قوچى كه به تن كرده بود به سوى ايشان مى آمد ـ فرمود : 
 
 اُنظُروا إلى رجُلٍ قَد نَوَّرَ اللّه ُ قَلبَهُ ، و لَقد رَأيتُهُ و هُو بَينَ أبَوَيهِ يُغَذِّيانِهِ بأطيَبِ الأطعِمَةِ و أليَنِ اللِّباسِ ، فدَعاهُ حُبُّ اللّه ِ و رَسولِهِ إلى ما تَرَونَ .
بنگريد به مردى كه خداوند دلش را روشن ساخته است. من شاهد بودم كه او پيش والدينش بود و آنها به او بهترين غذاها را مى دادند و نرمترين لباس ها را بر او مى پوشاندند، اما عشق و محبّت به خدا و رسولش، اين مرد را بدين جا كشاند كه مى بينيد.
المحجّة البيضاء : 
قالَ حارِثةُ لرسول اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أنا مُؤمنٌ حَقّا ، فقالَ : و ما حَقيقَةُ إيمانِكَ ؟ فقالَ : عَزَفَت نَفسي عَنِ الدُّنيا فاستَوى عِندي حَجَرُها و ذَهَبُها ، و كأنّي بالجَنّةِ و النّارِ ، و كأنّي بعَرشِ رَبّي بارِزا ، فقالَ صلى الله عليه و آله : فالزَمْ ، هذا عَبدٌ نَوَّرَ اللّه ُ قَلبَهُ بالإيمانِ .
حارثه به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد : من مؤمن حقيقى هستم. حضرت فرمود : حقيقت ايمان تو چيست؟ عرض كرد : نفْس من چنان به دنيا بى اعتنا شده كه سنگ و طلاى آن در نظرم يكسان است و انگار بهشت و دوزخ را مى بينم و گويى در برابر عرش پروردگارم ايستاده ام. حضرت فرمود : اين حالت را نگه دار، اين بنده اى است كه خداوند دلش را به [نورِ ]ايمان روشن ساخته است.
امام صادق عليه السلام 
إنّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله صَلّى بالنّاسِ الصُّبحَ ، فنَظَرَ إلى شابٍّ في المَسجِدِ و هُو يَخفِقُ و يُهوي بِرأسِهِ ، مُصفَرّا لَونُهُ ، قد نَحُفَ جِسمُهُ و غارَت عَيناهُ في رأسِهِ ، فقالَ لَهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : كَيفَ أصبَحتَ يا فُلانُ ؟ قالَ : أصبَحتُ يا رسولَ اللّه ِ مُوقِنا ، فعَجِبَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِن قَولِهِ و قالَ : إنّ لِكُلِّ يَقينٍ حَقيقَةً، فما حَقيقَةُ يَقينِكَ ؟ فقالَ : إنّ يَقيني يا رسولَ اللّه ِ هُو الّذي أحزَنَني و أسهَرَ لَيلي و أظمأَ هَواجِري .حديث ، فعَزَفَت نَفسي عَنِ الدُّنيا و ما فِيها ، حتّى كأنّي أنظُرُ إلى عَرشِ ربِّي و قَد نُصِبَ للحِسابِ ، و حُشِرَ الخَلائقُ لذلكَ و أنا فيهِم ···فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله لأصحابِهِ : هذا عَبدٌ نَوَّرَ اللّه ُ قَلبَهُ بالإيمانِ . ثُمّ قالَ لَهُ : اِلزَمْ ما أنتَ علَيهِ فقالَ الشّابُّ : اُدْعُ اللّه َ لي يا رسولَ اللّه ِ أن اُرزَقَ الشّهادَةَ مَعكَ ، فدَعا لَهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فلَم يَلبَثْ أن خَرجَ في بَعضِ غَزَواتِ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فاستُشهِدَ بَعدَ تِسعَةِ نَفَرٍ و كانَ هُو العاشِرَ 
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله نماز صبح را با مردم خواند. بعد از نماز چشمش به جوانى در مسجد افتاد كه چرت مى زد و سرش پايين مى افتاد، رنگى زرد و بدنى نحيف و چشمانى گود افتاده داشت. رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود : چگونه اى اى فلان ؟ عرض كرد : اى رسول خدا! من به يقين رسيده ام. رسول خدا صلى الله عليه و آله از گفته او تعجّب كرد و فرمود : هر يقينى را حقيقتى است، حقيقت يقين تو چيست؟عرض كرد : اى رسول خدا! همين يقين من است كه اندوه به جانم افكنده و شبم را به شب زنده دارى (عبادت) و روزهاى گرمم را به تشنگى كشيدن (روزه دارى) كشانده است و نفْس من به دنيا و آنچه در آن است بى رغبت گشته تا آن جا كه گويى عرش پروردگارم را مى بينم كه براى رسيدگى به حساب برپا شده و مردم براى حساب گرد آمده اند و من نيز در ميان آنها هستم···رسول خدا صلى الله عليه و آله به اصحاب خود فرمود : اين، بنده اى است كه خداوند دلش را به [نور ]ايمان روشن ساخته است. سپس به او فرمود : بر اين حال خود پايدار باشجوان عرض كرد : اى رسول خدا! دعا كن خداوند شهادت در ركاب شما را روزى من فرمايد. رسول خدا صلى الله عليه و آله براى او دعا كرد. مدّتى نگذشت كه در جنگى همراه پيامبر بيرون رفت و بعد از نُه نفر به شهادت رسيد و او دهمين شهيد بود.

نور دل و نور چهره

عيسى عليه السلام ـ در اندرز به قوم خود ـ فرمود : 
بحَقٍّ أقولُ لَكُم : طُوبى لِلّذينَ يَتَهَجَّدونَ مِن اللَّيلِ ، اُولئكَ الّذينَ يَرِثونَ النُّورَ الدائمَ مِن أجلِ أ نَّهُم قامُوا في ظُلمَةِ اللَّيلِ .
حقيقتى را به شما بگويم، خوشا آنان كه شب را به عبادت گذرانند. اينان كسانى اند كه روشنايى هميشگى را به دست مى آورند؛ زيرا كه در تاريكى شب برمى خيزند.
بحار الأنوار : امام على عليه السلام فرمود : 
 ما تَرَكتُ صَلاةَ اللَّيلِ مُنذُ سَمِعتُ قَولَ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله : صَلاةُ اللّيلِ نُورٌ ، فقالَ ابنُ الكَوّاءِ : و لا لَيلَةَ الهَريرِ ؟ قالَ : و لا لَيلَةَ الهَريرِ .
از زمانى كه شنيدم پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : نماز شب نور است، هرگز نماز شب را ترك نكردم. ابن كوّاء عرض كرد : حتى در ليلة الهرير .حديث ؟ فرمود : حتى در ليلة الهرير .
امام على عليه السلام :
أكثِرْ صَمتَكَ يَتَوفَّرْ فِكرُكَ ، و يَستَنِرْ قَلبُكَ ، و يَسلَمِ النّاسُ مِن يَدَيكَ .
 بسيار خموشى گزين تا انديشه ات بارور شود و دلت روشنايى گيرد و مردم از دست تو در امان مانند.
امام زين العابدين عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه : چرا شب زنده داران نيكو روى ترين مردمان هستند؟ ـ فرمود : 
لأنَّهُم خَلَوا باللّه ِ فكَساهُمُ اللّه ُ مِن نُورِهِ  
چون آنان با خدا خلوت كرده اند و خداوند از نور خود بر [قامت ]آنان پوشانده است.
امام صادق عليه السلام :
طَلَبتُ نُورَ القَلبِ فوَجَدتُهُ في التَّفَكُّرِ و البُكاءِ ، و طَلَبتُ الجَوازَ علَى الصِّراطِ فوَجَدتُهُ في الصَّدَقَةِ ، و طَلَبتُ نُورَ الوَجهِ فوَجَدتُهُ في صَلاةِ اللَّيلِ .
 روشنايى دل را جستم و آن را در انديشيدن و گريستن يافتم، و گذر از صراط را جستم و آن را در صدقه دادن يافتم، و نورانيت چهره را جستم و آن را در نماز شب يافتم.

با هر امر درستى نورى است

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
الصَّلاةُ نُورٌ .
نماز، نور و روشنايى است.
 
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 إذا رَمَيتَ الجِمارَ كانَ لَكَ نُورا يَومَ القِيامَةِ .
هرگاه رمى جمره كنى، آن [كار ]براى تو در روز قيامت روشنايى باشد.
 
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
مَن رَمى بسَهمٍ في سَبيلِ اللّه ِ كانَ لَهُ نُورا يَومَ القِيامَةِ .
هركه يك تير در راه خدا بيندازد، آن تير در روز قيامت براى او نورى باشد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
علَيكَ بتِلاوَةِ القرآنِ ؛ فإنّهُ نُورٌ لَكَ في الأرضِ ، و ذُخرٌ لكَ في السّماءِ
 تلاوت قرآن كن كه آن در زمين براى تو نور است و در آسمان برايت اندوخته.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
مَن قَرأَ هذهِ الآيةَ عِندَ مَنامِهِ «قُلْ إنَّما أنا بَشَرٌ مِثْلُكُم يُوحَى إلَيَّ أ نَّما إلهُكُمْ إلهٌ واحِدٌ···» .حديث إلى آخِرِها ، سَطَعَ لَهُ نُورٌ إلَى المَسجِدِ الحَرامِ ، حَشْوُ ذلكَ النُّورِ مَلائكَةٌ يَستَغفِرونَ لَهُ حتّى يُصبِحَ .
هر كس هنگام خوابيدن آيه : «قل إنّما أنا بشر مثلكم يوحى إلىّ أنّما إلهكم إله واحد···» را تا آخرش بخواند، برايش نورى تا مسجد الحرام تابيدن گيرد كه در ميان آن نور فرشتگانى تا بامداد براى او استغفار كنند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
مَن شَهِدَ شَهادَةَ حَقٍّ لِيُحيِيَ بِها حَقَّ امرئٍ مُسلِمٍ أتى يَومَ القِيامَةِ و لِوَجهِهِ نُورٌ مَدَّ البَصَرِ ، يَعرِفُهُ الخَلايِقُ باسمِهِ و نَسَبِهِ .
هر كس شهادت حقّى بدهد تا با آن حقّ مسلمانى را زنده كند، روز قيامت در حالى بيايد كه چهره اش نورانى است و تا چشم كار مى كند نورش مى درخشد و خلايق او را به نام و نسب بشناسند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 
 أربَعٌ مَن كُنَّ فيهِ كانَ في نُورِ اللّه ِ الأعظَمِ : مَن كانَ عِصمَةُ أمرِهِ شَهادَةَ أن لا إلهَ إلاّ اللّه ُ و أنّي رسولُ اللّه ِ ، و مَن إذا أصابَتهُ مُصيبَةٌ قالَ : إنّا للّه ِ و إنّا إلَيهِ راجِعونَ ، و مَن إذا أصابَ خَيرا قالَ : الحَمدُ للّه ِ رب العالَمينَ ، و مَن إذا أصابَ خَطيئةً قالَ : أستَغفِرُ اللّه َ و أتوبُ إلَيهِ 
چهار چيز است كه در هر كس وجود داشته باشد، در نور اعظم خدا غوطه ور است : كسى كه نگهبانِ كارش شهادت دادن به يگانگى خداوند و به اينكه من فرستاده خدا هستم باشد، و كسى كه هرگاه مصيبتى به او رسد، گويد : ما از آن خداييم و به سوى او باز مى گرديم ، و كسى كه هرگاه به خير و نعمتى دست يابد، گويد : ستايش ويژه خداى جهانيان است، و كسى كه هرگاه گناه و خطايى كند، گويد : از خدا آمرزش مى خواهم و به سوى او باز مى گردم .
امام على عليه السلام : 
إنّ على كُلِّ حَقٍّ حَقيقَةً ، و على كُلِّ صَوابٍ نُورا .
با هر امر حقّى، حقيقتى است و با هر امر درستى، نورى.
امام كاظم عليه السلام : 
 مَن شَهِدَ شَهادَةَ حَقٍّ لِيُخرِجَ بِها حَقّا لامرئٍ مُسلِمٍ أو لِيَحقِنَ بِها دَمَهُ ، أتى يَومَ القِيامَةِ و لوَجهِهِ نُورٌ مَدَّ البَصَرِ ، يَعرِفُهُ الخَلائقُ باسمِهِ و نَسَبِهِ .
هر كس شهادت حقّى بدهد تا به وسيله آن حقّ مسلمانى را به او برساند يا از ريخته شدن خونش جلوگيرى كند، روز قيامت در حالى مى آيد كه نور چهره اش تا چشم كار مى كند مى درخشد و خلايق او را به نام و نَسَب مى شناسند.

نور مؤمنان در قيامت

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه عرض كرد :
 اُحِبُّ أن اُحشَرَ يَومَ القِيامَةِ في النُّورِ ـ : لا تَظلِمْ أحَدا تُحشَرْ يَومَ القِيامَةِ في النُّورِ .
 من دوست دارم در روز قيامت با نور و روشنايى به محشر آيم ـ فرمود : به هيچ كس ظلم نكن تا روز قيامت در نور و روشنايى محشور شوى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : آنگاه او ـ يعنى خداوند متعال ـ مى فرمايد : 
 اِرفَعوا رُؤوسَكُم ، فيَرفَعونَ رُؤوسَهُم فيُعطيهِم نُورَهُم على قَدرِ أعمالِهِم ، فمِنهُم مَن يُعطى نُورَهُ مِثلَ الجَبَلِ العَظيمِ يَسعى بَينَ يَدَيهِ ، و مِنهُم مَن يُعطى نُورَهُ أصغَرَ مِن ذلكَ ، و مِنهُم مَن يُعطى مِثلَ النَّخلَةِ بِيَدِهِ ، و مِنهُم مَن يُعطى أصغَرَ مِن ذلكَ ، حتّى يَكونَ آخِرُهُم رجُلاً يُعطى نُورَهُ على إبهامِ قَدَمَيهِ يُضيءُ مَرّةً و يَطفأ مَرّةً .
سرهايتان را بالا گيريد. پس، آنان سرهايشان را بالا مى گيرند و خداوند به اندازه اعمالشان به آنها نور مى دهد؛ به يكى نورى مى دهد به اندازه يك كوه بزرگ كه پيشاپيش او مى دود، به يكى نورى كوچكتر از آن داده مى شود، به يكى نورى داده مى شود كه چون درخت خرمايى به دست مى گيرد و به ديگرى نورى كوچكتر از آن داده مى شود. تا آنكه به آخرين نفر آنها نورى به اندازه شصت پاهايش داده مى شود كه گاه مى درخشد و گاه خاموش مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ آنگاه كه بر گروهى از مهاجران تهيدست وارد شد و آنها را ديد كه از برهنگى ، هر يك خود را در پناه ديگرى قرار مى دهد و قارى اى براى آنان قرآن مى خواند ـ فرمود : 
 أبشِروا يا مَعشَرَ صَعالِيكِ المُهاجِرينَ بالنُّورِ التّامِّ يَومَ القِيامَةِ ، تَدخُلونَ الجَنَّةَ قَبلَ أغنياءِ النّاسِ بنِصفِ يَومٍ ، و ذاك خَمسُمِائةِ سَنَةٍ .
مژده باد شما را اى مهاجران تهيدست به نور كامل در روز قيامت؛ شما يك نصف روز، كه برابر با پانصد سال است، زودتر از مردمان توانگر به بهشت مى رويد.
امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا ـ گفت : 
اللّهُمّ و ما أجرَيتَ على ألسِنَتِنا مِن نُورِ البَيانِ ، و إيضاحِ البُرهانِ ، فاجعَلْهُ نُورا لَنا في قُبورِنا و مَبعَثِنا ، و مَحيانا و مَماتِنا ، و عِزّا لَنا لا ذُلاًّ علَينا ، و أمنا لَنا مِن مَحذورِ الدُّنيا و الآخِرَةِ .
خداوندا! آن نورِ بيان و روشنگرىِ برهان را كه بر زبان هاى ما روان ساختى، در گورهاى ما و هنگام رستاخيزمان و در زندگى و مرگمان، براى ما روشنايى قرار ده و موجب عزّت ما نه ذلّتمان و مايه ايمنى ما از عذاب دنيا و آخرت بگردان.
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «نورشان پيشاپيش آنها و به جانب راستشان دوان است» ـ فرمود :
 إنَّما المُؤمِنونَ يَومَ القِيامَةِ نُورُهُم يَسعى بَينَ أيديهِم و بأيمانِهِم حتّى يَنزِلوا مَنازِلَهُم مِن الجِنانِ .
 در روز قيامت، نور مؤمنان از پيش رو و از جانب راست آنها حركت مى كند تا آنكه در منزل هاى بهشتى خود جاى مى گيرند .

میزان الحکمه،جلد دوازدهم.

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث