نذر از نظر احادیث
۲۵ تیر ۱۳۹۴ 0منظور از نظر در احادیث آن است که انسان متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد، یا کاری را که ترکش نیکو است، ترک نماید. برای تفصیل رجوع شود به مقاله: نذر و احکام آن
نذر
امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه «به نذر خود وفا مى كنند» ـ فرمود :
مَرِضَ الحَسنُ و الحُسينُ و هُما صَبيّانِ صَغيرانِ ، فعادَهُما رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و مَعهُ رجُلانِ ، فقالَ أحَدُهُما : يا أبا الحَسَنِ، لو نَذَرتَ في ابنَيكَ نَذرا إن عافاهُما اللّه ُ ، فقالَ : أصومُ ثَلاثَةَ أيّامٍ شُكرا للّه ِ عَزَّ و جلَّ ، و كذلكَ قالَت فاطمَةُ ، و كذلكَ قالَت جارِيَتُهُم فِضَّةُ ، فألبَسَهُما اللّه عافِيَةً فأصبَحوا صِياما .
حسن و حسين عليهما السلام در خردسالى بيمار شدند. رسول خدا صلى الله عليه و آله به همراه دو نفر ديگر به عيادت آنان رفت. يكى از آن دو مرد گفت : اى ابا الحسن! كاش براى اين دو طفل خود نذرى مى كردى تا خداوند شفايشان دهد. على عليه السلام فرمود : براى سپاسگزارى از خداوند عزّ و جلّ سه روز روزه مى گيرم. فاطمه عليها السلام و كنيز آنها فضّه نيز همين حرف را زدند. پس، خداوند بر آن دو لباس عافيت پوشاند و آنان روزه گرفتند.
الميزان في تفسير القرآن ـ به نقل از ابن عبّاس ـ :
إنَّ الحَسنَ و الحُسينَ مَرِضا فعادَهُما رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله في ناسٍ مَعهُ ، فقالوا : يا أبا الحَسَنِ لَو نَذَرتَ على وُلدِكَ (وَلَدَيكَ ظ) ، فَنَذَرَ عليٌّ و فاطِمَةُ و فِضّةُ جارِيَةٌ لَهُما إن بَرءا مِمّا بِهما أن يَصوموا ثَلاثةَ أيّامٍ ، فشُفَيا و ما مَعَهُم شيءٌ ، فاستَقرَضَ عليٌّ مِن شَمعونَ الخَيبَريِّ اليَهوديِّ ثَلاثَ أصوعٍ مِن شَعيرٍ ، فطَحَنَت فاطِمَةُ صاعا و اختَبَزَت خَمسَةَ أقراصٍ على عَدَدِهِم ، فوَضَعوها بينَ أيديهِم لِيُفطِروا فوَقَفَ علَيهِم سائلٌ و قالَ : السَّلامُ علَيكُم أهلَ بَيتِ محمّدٍ ، مِسكينٌ مِن مَساكِينِ المُسلِمينَ، أطعِموني أطعَمَكُمُ اللّه ُ مِن مَوائدِ الجَنَّةِ ، فآثَرُوهُ و باتُوا لَم يَذوقوا إلاّ الماءَ و أصبَحوا صِياما ، فلَمّا أمسَوا و وَضَعوا الطَّعامَ بينَ أيديهِم وَقَفَ علَيهِم يَتيمٌ فآثَرُوهُ ، و وَقَفَ علَيهِم أسيرٌ في الثّالِثَةِ ففَعَلوا مِثلَ ذلكَ فلَمّا أصبَحوا أخَذَ عليٌّ بيدِ الحَسَنِ و الحُسينِ و أقبَلوا إلى رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فلَمّا أبصَرَهُم و هُم يَرتَعِشونَ كالفِراخِ من شِدَّةِ الجُوعِ قالَ : ما أشَدَّ ما يَسُوؤني ما أرى بِكُم ! فانطَلَقَ مَعَهُم فرأى فاطِمَةَ في مِحرابِها قدِ التَصَقَ ظَهرُها بِبَطنِها (بَطنُها بظَهرِها ظ) و غارَت عَيناها فساءهُ ذلكَ ، فنَزَلَ جَبرئيلُ و قالَ : خُذها يا محمّدُ هَنَّاكَ اللّه ُ في أهلِ بَيتِكَ، فأقرَأهُ السُّورَةَ .
حسن و حسين بيمار شدند و رسول خدا صلى الله عليه و آله با عدّه اى از مردم به عيادت آنها رفتند. آن عدّه گفتند : اى ابا الحسن! كاش براى [بهبودى ]فرزندانت نذرى مى كردى. على و فاطمه و فضّه، كنيز آنها، نذر كردند كه اگر آن دو از بيماريشان شفا يابند سه روز روزه بگيرند. حسن و حسين عليهما السلام بهبود يافتند، اما آنها چيزى در بساط نداشتند. لذا على عليه السلام از يك نفر يهودى اهل خيبر، به نام شمعون، سه صاع جو قرض گرفت. فاطمه عليها السلام يك صاع آن را آرد كرد و پنج قرص نان، به تعداد اعضاى خانواده، پخت و در برابر آنها نهاد تا افطار كنند. در اين هنگام سائلى بر در خانه ايستاد و گفت : سلام بر شما اى اهل بيت محمّد! مسكينى مسلمان هستم، مرا غذايى دهيد. خداوند شما را از غذاهاى بهشت سير گرداند. همگى غذاى خود را به او دادند و آن شب را با نوشيدن مقدارى آب به سر بردند. روز بعد نيز روزه گرفتند. چون وقت افطار رسيد و غذا (نان) را در برابر خود نهادند، يتيمى از راه رسيد. اين بار نيز همگى غذاى خود را به او دادند. شب سوم نيز اسيرى آمد و باز آنها همين كار را كردند صبح روز بعد [روز چهارم] على عليه السلام دست حسن و حسين را گرفت و نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفتند. چشم پيامبر به آنها افتاد و ديد از شدّت گرسنگى مانند جوجه به خود مى لرزند. فرمود : چه سخت است بر من اين حالتى را كه در شما مى بينم! پيامبر با آنها [به طرف خانه على عليه السلام ] به راه افتاد و ديد فاطمه در محراب است و شكمش به پشتش چسبيده و چشمانش گود افتاده است. حضرت از مشاهده اين وضع ناراحت شد. در اين هنگام جبرئيل فرود آمد و گفت : بگير اى محمّد! خداوند درباره خانواده ات به تو تهنيت گفته است. سپس سوره هل أتى را براى او قرائت كرد.
كراهت واجب كردن چيزى برخود
امام باقر يا امام صادق عليهما السلام :
لا تُوجِبْ على نَفسِكَ الحُقوقَ، و اصبِرْ علَى النَّوائبِ .
بر خودت حقّى را واجب مگردان و در برابر سختى ها صبور باش.
وسائل الشيعه ـ به نقل از اسحاق بن عمّار ـ :
قلتُ لأبي عبد اللّه ِ عليه السلام : إنّي جَعَلتُ على نفسي شُكرا للّه رَكعتين اُصَلّيهما في السَّفَرِ و الحَضَرِ ، أ فَاُصَلّيهِما في السَّفَرِ بالنَّهارِ؟ فقالَ : نَعَم . ـ ثُمَّ قالَ : إنّي لَأكرَهُ الإيجابَ ؛ أن يُوجِبَ الرّجُلُ على نَفسِهِ . قُلتُ : إنّي لَم أجعَلْهُما للّه ِ علَيَّ ، إنّما جَعَلتُ ذلكَ على نَفسي اُصَلِّيهما شُكرا للّه ِ و لَم اُوجِبْهُما على نَفسي ، أ فأدَعُهُما إذا شِئتُ ؟ قالَ : نَعَم .
به امام صادق عليه السلام عرض كردم : ـ براى سپاسگزارى از خداوند، خود را متعهد كردم كه در سفر و حضر دو ركعت نماز بخوانم، آيا مى توانم آن دو ركعت را در سفر به هنگام روز بخوانم؟ حضرت فرمود : آرى. سپس فرمود : من خوش ندارم كه كسى چيزى را بر خود واجب گرداند. عرض كردم : من آن دو ركعت را براى خدا به گردن خود قرار نداده ام، بلكه خودم، خود را متعهد كردم كه براى سپاسگزارى از خدا دو ركعت نماز بخوانم و آن را بر خويش واجب نگردانيده ام. در اين صورت اگر بخواهم، مى توانم نخوانم؟ فرمود : آرى.
رواياتى كه مى گويد نذر قضا و قدر را دفع نمى كند
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در جايى كه اصحاب خود را از نذر كردن نهى كرد ـ فرمود :
إنّهُ لا يَرُدُّ شيئا ، و إنّما يُستَخرَجُ بهِ مِن الشَّحيحِ .
نذر چيزى [از قضا و قدر ]را بر نمى گرداند، بلكه در حقيقت به وسيله نذر چيزى از شخص بخيل بيرون كشيده مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در همين زمينه ـ فرمود :
النَّذرُ لا يُقَدِّمُ شيئا و لا يُؤَخِّرُهُ ، و إنّما يُستَخرَجُ بهِ مِن البَخيلِ
نذر چيزى را پس و پيش نمى كند، بلكه در حقيقت به واسطه نذر چيزى از انسان بخيل بيرون كشيده مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در همين باره ـ فرمود :
لا تَنذِروا ؛ فإنَّ النَّذرَ لا يُغني مِن القَدَرِ شيئا ، و إنّما يُستَخرَجُ بهِ مِن البَخيلِ .
نذر نكنيد؛ زيرا در برابر تقدير كارى از نذر ساخته نيست، بلكه در حقيقت به واسطه نذر چيزى از چنگ شخص بخيل بيرون كشيده مى شود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در همين زمينه ـ فرمود :
إنّهُ لا يَأتي بخَيرٍ ، و إنّما يُستَخرَجُ بهِ مِن البَخيلِ .
نذر سودى به بار نمى آورد، بلكه در حقيقت به وسيله نذر از انسان بخيل چيزى بيرون كشيده مى شود.
میزان الحکمه جلد دوازدهم.