شیوه های تهاجم فرهنگی
مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ را فرهنگ می نامند. تبادل فرهنگی ملتها نیز كه در طول تاریخ در بستری طبیعی ادامه داشته برای تازهماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری ضروری است و جامعه ی انسانی را در مسیر سعادت واقعی به پیش می برد. اما آنچه امروزه مشكل ساز شده "تهاجم فرهنگی" یا غلبه ی یك فرهنگ بر سایر فرهنگ هاست كه نمونه ی بارز آن روند روبه گسترش تسلط فرهنگ غرب بر سایر فرهنگها ـ به ویژه فرهنگ اسلامی ـ در یكصد سال اخیر است.
در یك نگاه كلی شیوه های تهاجم فرهنگی غرب را می توان از دو بعد خارجی و داخلی مورد توجه قرار داد.
در بعد خارجی:
مهاجمان با امكانات و موقعیتهای مختلفی كه در مجامع بین المللی در دست دارند، از طریق شبكه های گسترده ی بنگاههای تبلیغاتی و سخن پراكنی خود می كوشند با عناوینی چون نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم، وجود خفقان و سانسور، نبودن آزادی برای زنان و مطبوعات و نویسندگان، جنگ طلبی، ماجراجویی و...و با حربه های شناخته شده و تكراری، تصویری تحریف شده و ناخوشایند از فرهنگ مقابل در اذهان مردم دنیا ترسیم نمایند و طبیعی است كه در این راه، زشتترین و شیطانی ترین حربه ها را برمی گزینند.
در بعد داخلی:
تهاجم فرهنگی غرب در كشورهای اسلامی به دو شیوه ی زیر رخ می نماید:
1 ـ ترویج افكار و اندیشه های غیراسلامی و حتی ضداسلامی، تبلیغ افكار التقاطی، تقدس زدایی و توهین به مقدسات، سست نمودن پایه های اعتقادی جوانان نسبت به برخی از اصول و آرمانها.
2 ـ تجددگرایی، علم زدگی و عقلگرایی افراطی، تلاش در راه تطهیر غرب و غربگرایی، بی اعتبار نشان دادن علوم و معارف اسلامی به بهانه ی عدم تطابق با دانشهای نوین بشری، طرح جدایی دین از سیاست، ترویج بی حجابی و بدحجابی و پوششهای مستهجن و خلاف شؤون اسلامی، رواج مدهای غربی و بیبند و باری، تهیه و پخش فیلمهای شدیدا ضد اخلاقی ویدئویی، نوارهای كاست مبتذل از خوانندگان فاسد و توزیع عكسهای مبتذل در سطح گسترده، تولید و پخش مشروبات الكلی و مواد مخدر در سطح جامعه، چاپ و نشر كتب و مجلات ضداخلاقی، جنایی، عشقی و رمانهای مبتذل، تشكیل مجالس لهو و لعب و...، مشتی از خروارها توطئه ی دشمن است. ابزار تهاجم فرهنگی تنها محدود به موارد فوق نیست، بلكه تمام موارد فرهنگهای مكتوب، شفاهی، عمومی و تصویری نیز از ابزارهای دیگر این تهاجم هستند (مسگرنژاد، 1373).
فرهنگ غربی با استفاده از ابزار فوق تخریب فرهنگ اسلامی را مد نظر قرار داده است. مواردی از قبیل تشكیك در حقانیت دین اسلام، انتشار كتابهای ضد دینی مانند آیات شیطانی، نفی مقدسات اسلامی و نیز تحدید دین و تلاش برای حذف دین از عرصهی اجتماع از این موارد به شمار می آید (افتخاری، 1377).
مراحل تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی در دو مرحله ی عمده صورت می پذیرد كه در هر یك راههای خاصی مدنظر قرار می گیرد:
الف) تخلیه ی فرهنگ خودی
در قانون طبیعت، وقتی در فضایی خلأ ایجاد شود، نزدیكترین نیروی موجود، آن خلأ را پر می كند. هر پدیده ی جدید، یا در جایی حضور مییابد كه قبلاً خلأ وجود داشته و یا در آن محیط، خلأ ایجاد می كند. لذا تخلیه ی فرهنگی اولین شرط لازم برای حضور فرهنگ بیگانه و مهاجم به شمار می رود. ایجاد خلأ فرهنگی، خود با روشها و شیوه های مختلفی صورت می گیرد كه عمده ترین آنها در ایران، عبارتند از:
1. ایجاد تردید نسبت به بنیانهای اعتقادی و ارزشی از طریق: سست نمودن اعتقادات عمومی، سست نمودن ارزشهای اخلاقی، دینزدایی،انزوای روحانیت، بیارزش نمودن مبلغان و مدافعان اصیل دین؛
2. ترویج فساد؛
3. فرقه گرایی؛
4. نفوذ نگرش غربی و ازخودبیگانگی؛
5. تكوین روشنفكری وابسته.
هدف اصلی از این مرحله، قطع رابطه ی فرهنگی كشورهای مسلمان با گذشته ی پرافتخار خویش است.
این مرحله معمولاً با ظرافت و دقت فراوانی طراحی و اجرا میشود و فرق اساسی آن با تهاجم نظامی، مشخص نبودن چهره ی مهاجم است. بدین شكل كه عناصر تعلیم دیده با القای شبهات و دسیسه های شیطانی، مردم را نسبت به میراث علمی و فرهنگی خویش بی اعتنا و دلسرد می كنند.
ب) تثبیت فرهنگ بیگانه
به كار گماردن افراد وابسته و ایجاد نهادها یا تأسیسات مختلف بین المللی و ملی، از كارهایی است كه در این مرحله انجام می شود. به طور كلی، در این مرحله سیاستهایی كه دشمن به اجرای آنها اصرار می ورزد، به شرح ذیل است:
1. برپایی شبكه ها و مؤسسات شبه فرهنگی؛
2. تجزیه ی فرهنگی از طریق تحریك نژادها و گروههای متفاوت اجتماعی، تحریك اقوام با گویش محلی، تحریك اقلیتهای مذهبی و...؛
3. تحریف تاریخ؛
4. تغییر خط و زبان؛
5. حذف و تبدیل میراثهای فرهنگی (مسگرنژاد، 1373).
ابزارهای تهاجم فرهنگی
تهاجمان فرهنگی مسائل و مفاهیم مورد نظر خود را به تدریج از طریق وسایل و ابزارهای گوناگونی ترویج میكنند.مهمترین ابزار مورد استفاده در تهاجم فرهنگی عبارتند از
آموزش، زبان، ترجمه و اصطلاحات:
آموزش به سبك غربی یكی از روشهای استعماری نفوذ در كشورهای جهان سوم بوده است (شفیعی سروستانی، 1372، ص72)؛ یكی از كاركردهای پنهان این برنامه های آموزشی كه در ظاهر به منظور پیشرفت علمی در این كشورها اجرا شده، زمینه سازی برای پذیرش فرهنگ بیگانه و برتر جلوه دادن آن و انهدام فرهنگ ملی بوده است (قائم مقامی، 1356، ص237ـ 244). این برنامه ها بدون در نظر گرفتن موقعیت فرهنگ بومی و با هدف تربیت نیروهایی هماهنگ با سیاستهای استعماری اجرا شده است؛ اما در مقام عمل، عده ای از همین تحصیلكرده ها با آگاهی از روشهای استعماری به مبارزه با سیاستهای استعماری برخاستند كه نتیجه ی آن استقلال برخی از این كشورها بوده است. این نوع از آموزش در ایران، آن هم توأم با تهدید و ارعاب مردم، از دوره ی رضاخان آغاز شد. این آموزشهای كلاسیك، به صورت غیرمستقیم، فرهنگ بیگانه را ترویج كرد. زبان نیز میتواند مهمترین ابزار نفوذ فرهنگ بیگانه باشد. اگر به جای استفاده از واژگان فارسی، استفاده از لغات بیگانه به صورت افسارگسیخته در محاورات رسمی و عمومی رواج یابد، نسل جدید ممكن است در آینده از معادل فارسی آن لغات محروم و بیخبر بماند. در مورد ترجمه نیز میتوان گفت كه اگر آموخته های فارغ التحصیلان ما عمدتا از متون ترجمه شده باشد، دانشجویان امكان تفكر مستقل را از دست میدهند و اصطلاحات بیگانه به تدریج به جای اصطلاحات هماهنگ و مأنوس با فرهنگ خودی می نشیند.
2. كتب و نشریات:
انتشار كتاب بدون در نظر گرفتن تطابق آن با فرهنگ بومی و بدون توجه به پیامدهای منفی پنهان برخی از كتابها، میتواند در تقویت تهاجم فرهنگی دشمن مؤثر باشد. با بررسی وضعیت انتشار كتاب در ایران در سالهای اخیر میتوان نشان داد كه آیا دشمن از این عرصه توانسته است در فرهنگ ایرانی نفوذ كند یا خیر؟ چیزی كه اثبات آن به یك تحقیق مستقل نیازمند است.
در نشریات نیز گاهی ارزشهای منطبق با اهداف فرهنگ خودی با روشهای غلط انتقال می یابد، و درنتیجه تأثیر معكوس دارد.
همچنین ارزشهای مغایر با اهداف فرهنگ اسلامی با روشهای غیرملموس و پنهان و به ظاهر موجه منتقل می گردد كه خود نمونه ی بارز "تهاجم فرهنگی" است.
3. تبلیغات گسترده از طریق تكنولوژی ارتباطات:
وسایل ارتباط جمعی به دلیل ویژگیهایی كه برای آن برشمرده اند بسیار مورد توجه عاملان تهاجم فرهنگی قرار میگیرد؛ از جمله: پوشش فراگیر، فرامحیطی بودن، چندحسی بودن، قابلیت آموزش غیرتخیلی داشتن، قابلیت تطابق داشتن با فهم عوام و فرازَمان بودن.
وسایل ارتباطی با قابلیتها و ویژگیهای مخصوص به خود، هنگامی كه در دست تشكیلاتی قرار میگیرد كه هدفی جز تخریب فرهنگ یك قوم و جایگزینی آن با فرهنگ سلطه گر و استعماری ندارد، تبدیل به ابزار و عامل خطرناكی در جهت هجوم فرهنگی میشود. متأسفانه این ابزار شمشیر دو لبه ای است كه استكبار جهانی لبهی مخرب و فسادانگیز آن را برای قطع ریشه های فرهنگی یك قوم به كار می گیرد.
اینترنت، رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامه ویدئو و ماهواره و ... ابزارهای فراگیری هستند كه بررسی نقش هریك از آنها در تهاجم فرهنگی نیاز به یك تحقیق مستقل و همه جانبه دارد كه در مجال دیگری باید به آن پرداخت.
اما مهم این است كه امروزه فرهنگ غرب بر وسایل ارتباط جمعی در جهان تسلط دارد و از طریق خبرگزاریهاو شبكه های رادیو و تلویزیون و سینما علیه انقلاب اسلامی فعالیت می كند (افتخاری، 1377، ص 190ـ195).
4. ترویج كالاهای لوكس مصرفی و الگوهای تجملگرایی:
این الگوی مصرف كه مهمترین ویژگی آن وابستگی به كشورهای صنعتی است، با رشد و گسترش خود، ابتدا الگوی تولید و توزیع و سپس كل اقتصاد و فرهنگ جامعه را تحت الشعاع قرار میدهد، به گونه ای كه تداوم وضع موجود تقریبا بدون هیچگونه فشار و اجباری صورت می گیرد.
5. شعارهای تبلیغاتی فرهنگ بیگانه منقش بر روی البسه:
كودكان ما از همان ابتدا می آموزند كه باید از فرهنگ خود، تولید خود، خط و زبان خود احساس حقارت و شرم كنند؛ می آموزند كه حروف خارجی خوب و قشنگ هستند و همه ی چیزهای خارجی بهتر از داخلی است و این بزرگترین ظلمی است كه در حق كودكان و نوجوانان صورت میگیرد.
6. پوستر و عكس:
یكی از روشهای زیركانه ی "تهاجم فرهنگی" چاپ و توزیع پوسترها و عكسهایی است كه با رنگ و لعاب خاصی در دسترس جوانان قرار می گیرد.
1-مسگرنژاد، جلیل، 1373؛ جایگاه ادبیات وعلوم ادبی در بازداری تهاجمفرهنگی، مجموعه مقالات كنفرانس تهاجم فرهنگی، دانشگاه علامه طباطبایی.
2-افتخاری، اصغر و علیاكبر كمالی، 1377؛ رویكرد دینی در تهاجم فرهنگی،، چاپ اول، تهران: سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی، گروه انتشارات.
3- روح الامینی، محمود، 1372؛ زمینه فرهنگشناسی، پویایی و پذیرش، چاپ سوم، تهران: انتشارات عطار.
4- شفیعی سروستانی، اسماعیل، 1372؛ تهاجم فرهنگی و نقش تاریخی روشنفكران ، چاپ اول، تهران: سازمان انتشارات كیهان.
5-قائم مقامی، فرهت، 1356؛ آموزش یا استعمار فرهنگی ، چاپ سوم، تهران: انتشارات جاویدان.
این مقاله گزینشی است از مقاله " درآمدی بر شناخت ابعاد تهاجم فرهنگی و نحوه ی مقابله با آن" نوشته حمید جاودانی شاهدین که در نشریه روش شناسی علوم انسانی ، تابستان 1382، شماره 35 به چاپ رسیده است. برای مشاهده مقاله کامل رجوع کنید به [
پایگاه شهید آوینی]