داستانهای ائمه: امام صادق (ع): خواب وحشتناک
۰۷ شهریور ۱۳۹۴ 0خوابی كه دیده بود او را سخت به وحشت انداخته بود. هر لحظه تعبیرهای وحشتناكی به نظرش می رسید. هراسان آمد به حضور امام صادق و گفت: «خوابی دیده ام».
«خواب دیدم مثل اینكه یك شبح چوبین، یا یك آدم چوبین، بر یك اسب چوبین سوار است و شمشیری در دست دارد و آن شمشیر را در فضا حركت می دهد. من از مشاهده ی آن بی نهایت به وحشت افتادم، و اكنون می خواهم شما تعبیر این خواب مرا بگویید».
امام: «حتما یك شخص معینی است كه مالی دارد و تو در این فكری كه به هر وسیله شده مال او را از چنگش بربایی. از خدایی كه تو را آفریده و تو را می میراند بترس و از تصمیم خویش منصرف شو».
- حقا كه عالم حقیقی تو هستی و علم را از معدن آن به دست آورده ای. اعتراف می كنم كه همچو فكری در سر من بود؛ یكی از همسایگانم مزرعه ای دارد و چون احتیاج به پول پیدا كرده می خواهد بفروشد و فعلا غیر از من مشتری دیگری ندارد. من این روزها همه اش در این فكرم كه از احتیاج او استفاده كنم و با پول اندكی آن مزرعه را از چنگش بیرون بیاورم [1]
[1] . وسائل ، ج /2ص 582.
منبع:داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.