شرح نامه 31 نهج البلاغه: آمادگی برای آخرت
۱۴ مهر ۱۳۹۴ 0
"فَارْتَدْ لِنَفْسِكَ قَبْلَ نُزُولِكَ وَ وَطِّئِ الْمَنْزِلَ قَبْلَ حُلُولِكَ، فَلَيْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ وَ لَا إِلَى الدُّنْيَا مُنْصَرَفٌ"
'براى خود قبل از رسيدن به آخرت وسائلى مهيّا ساز، و جايگاه خود را پيش از آمدنت آماده كن، زيرا پس از مرگ، عذرى پذيرفته نمى شود، و راه بازگشتى وجود ندارد'.
بايد پيش از فرود آمدن در منزلى آن منزل را آماده ى سكونت نمود، بويژه منزلى كه بعد از فرود آمدن، امكان اصلاح و ترميم آن نباشد، كه اتفاقا خانه ى آخرت چنين است. بنابراين بايد پيش از انتقال از اين جهان، آماده ى آن منزل گرديد.
اين جملات، انسان را به ياد وصيت حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام به جنادة بن ابى اميه مى اندازد كه فرمود: 'استَعَدَّ لِسَفَرِك و حَصِّل زادَك قبلَ حُلولِ أجلِك' (کفایة الاثر، ص227): براى سفر (آخرتت) آماده باش و پيش از نزول اجلت زاد و توشه ى خود را فراهم ساز.
"فليس بعدَ الموت مُستعتبٌ و لا الى الدنيا مُنصَرَف"
'زیرا بعد از مرگ، راهى براى طلب خشنودى خدا نبوده و بسوى دنيا بازگشتى نیست'.
اين دو جمله، در مقام تعليل مطالب قبلى است، كه اگر گفتيم بايد پيش از مرگ آماده شد و كارى كرد، براى اين جهت است كه تا انسان نمرده و پرده از جلو چشمانش برداشته نشده مى تواند رضاى خدا را جلب كرده و در طلب خشنودى الله تعالى باشد. اما بعد از مرگ، اين در بسته خواهد شد، چنانكه راهى براى بازگشت به دنيا و جبران گذشته نخواهد بود.
مطلب ديگر اين است كه ممكن است انسان در رابطه ى با وضع ناراحت كننده ى خود در عالم آخرت، دو گونه انديشه بخود راه دهد و از يكى از اين دو راه چاره جوئى كرده و خود را دلگرم سازد: يكى اينكه با خود بگويد: در عالم آخرت بهنگامى كه با خشم و غضب خدا مواجه شدم از در عذر خواهى وارد شده و رضاى خداى تعالى را جلب خواهم كرد. امام بزرگوار، على عليه السلام، انسان را از اين راه چاره، مايوس ساخته و مى فرمايد: بعد از مرگ راه طلب رضا و خشنودى الهى بسته است، انسان تا در اين جهان است هر اندازه هم كه آلوده باشد، مى تواند جلب رضاى خداى تعالى را بكند، ولى اين زندگى كه پايان يافت ديگر راهى ندارد.
چنانكه قرآن كريم در اين باره مى فرمايد: 'لا تعتذروا اليوم انّما تُجزَون ما كنتم تعملون' (تحريم، 7) امروز عذر نياوريد، جز اين نيست كه جزا داده مى شويد در برابر آنچه كه انجام مى داديد. و نيز مى فرمايد: 'هذا يومُ لا ينطقون و لا يُؤذَن لهم فيعتذرون' (مرسلات، 35 - 36) امروز روزى است كه كافران (از فرط وحشت) سخن نگويند و به آنان اذن داده نخواهد شد تا عذر بخواهند.
راه دوم اينست كه با خود بگويد: اگر آنجا ممكن نشد كه رضاى خدا را جلب كنم، به دنيا برگشته و به اعمال صالحه مى پردازم. و امام عليه السلام راجع به انديشه ى دوم مى فرمايد: 'و لا الى الدنيا منصرف' و هيچ راهى براى گردش از آنجهان به اين جهان و بازگشت به دنيا نيست. چنانكه قرآن كريم مى فرمايد: 'حتى إذا حضَرَ أحدَهم الموتُ قال ربّ ارجِعون لَعلّى اعملُ صالحاً فيما تركتُ كلّا إنّها كلمة هو قائلُها و مِن وَرائهم برزخٌ إلى يومِ يُبعَثون'. (مومنون، 99 - 100): تا وقت مرگ كسى از آنها فرا رسد از روى ندامت مى گويد: بارالها مرا به دنيا بر گردان تا شايد به تدارك گذشته، عملى صالح به جا آورم، ولى خطاب شود: هرگز! و اين تنها حرفى است كه آن گوينده مى زند و در پس آنها عالم بزخ است تا روزى كه بر انگيخته شوند.
__________________________
منبع: به سوى مدينه فاضله، على كريمى جهرمى