شرح نامه 31 نهج البلاغه: توجه به تربيت فرزند
۰۱ مهر ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلام
"وَ رَأَيْتُ حَيْثُ عَنَانِي مِنْ أَمْرِكَ مَا يَعْنِي الْوَالِدَ الشَّفِيقَ وَ أَجْمَعْتُ عَلَيْهِ مِنْ أَدَبِكَ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ وَ أَنْتَ مُقْبِلُ الْعُمُرِ وَ مُقْتَبَلُ الدَّهْرِ ذُو نِيَّةٍ سَلِيمَةٍ وَ نَفْسٍ صَافِيَةٍ وَ أَنْ أَبْتَدِئَكَ بِتَعْلِيمِ كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَأْوِيلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْكَامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ لَا أُجَاوِزُ ذَلِكَ بِكَ إِلَى غَيْرِهِ"
'و نظرم اين شد كه چون مهم آمد مرا از كار تو آنچه كه براى پدرى مهربان مهم مى آيد و آنچه عزم كردم بر آن (كه عبارت از ادب تو است) كه اين كار و اقدام من براى امر تاديب تو صورت بگيرد در حالى كه تو رو آورنده به عمر و تازه مواجه با روزگارى و داراى نيتى سالم و نفسى پاك و مصفا مى باشی. و رأيم چنىن شد كه آغاز كنم درباره تو، به آموزش كتاب خدا و تاويل آن و قوانين اسلام و احكام و حلال و حرام آن و تو را از اين محور به سوى غير آن نبرم و به امور ديگر نپردازم'.
امام (علیه السلام) در اين قسمت اولا عواطف بى شائبه خود را درباره فرزند عزيز خود ابراز داشته و ضمناً اشاره مى فرمايد به اينكه هر پدر شفيق و مهربانى درباره فرزندش اهتمام مى ورزد و آنگاه اشاره مى فرمايند به اينكه مهربانى درباره فرزند، موجب اهتمام ورزيدن درباره اوست. و مهم شمردن كار فرزند اقتضا مى كند كه ادب آموزى او را مهم بشمرد و مقدم بر همه امور بداند.
از اينجا استفاده مى كنيم كه پدرانى كه در پى تاديب و تربيت فرزندان خود نيستند، در حقيقت، كار فرزند برايشان مهم نيست و ارزش و اعتبارى براى نوباوگان خود قائل نيستند و از اينرو احساس مسئوليتى درباره آنان نمي كنند. آرى، پدرى كه تغذيه جسمانى فرزند برايش مسئله بوده و سخت بدان پاى بند است، ولى تغذيه ى فكرى وى برايش مطرح نيست، بايد گفت فرزند براى او مهم نمى باشد و گرنه تغذيه فكرى و تربيت فرزند به مراتب از غذاى جسمانى او مهمتر است.عاليترين سيستم تربيت فرزند، همان آموزش تعاليم دينى است. و بهترين و غنى ترين كانون فيض و چشمه سار جوشانى كه هر چه از آن مصرف شود از آن كاسته نمى شود و انسانها به بركت آن بهره مند و برخوردار شده و بى نياز مى گردند قرآن كريم است.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: 'إنّ خيرَ مَا وَرَّثَ الآباءُ لِأبنائِهِم الأدَبُ لَا المالُ'.(روضه كافى، ج8 ص150): 'همانا بهترين چيزى كه پدران به فرزندان خود به ارث مى دهند ادب است نه مال'.
مطلب ديگرى كه در اين جملات بازگو شده اين است كه پدر بايد هنگامى دست به كار تربيت فرزند شود كه فرزند، در آغاز ورود در صحنه زندگى باشد؛ ايامى كه فرزند از قلب پاك و با صفا و از نيت خالص و سالمى برخوردار است و بهترين زمينه براى تربيت و پاشيدن بذر كمالات در دل و جان وى در اين سنين، مساعد و فراهم است.چو خواهى كه نامت بماند بجاى پسر را خردمندى آموز و رأى
كه گر عقل و رأيش نباشد بسى، بميرى و از تو نماند كسى
و ضمناً جایگاه بسيار مقدسى كه جوانان و نوخاستگان از ديدگاه اسلام دارند در اين جملات به وضوح بيان شده است، جوان را صاحب نيت سليم و نفس صافى، يعنى روح آلوده نشده معرفى مى فرمايند.
مطلب سوم راجع به برنامه ادب آموزى است كه امام بزرگوار برنام ادب فرزند را، تعليم قرآن كريم و تاويل آن و احكام و مقررات و آداب شرعى مى دانند، چون فرمود: من مصلحت در اين ديدم كه تربيت تو را با تعليم كتاب الله قرآن كريم و تأويل آن آغاز و شروع نمايم، مقررات و شرايع اسلام و احكام و حلال و حرام آن را به تو ياد دهم.
آرى بايد توجه داشت كه عاليترين سيستم تربيت فرزند، همان آموزش تعاليم دينى است. و بهترين و غنى ترين كانون فيض و چشمه سار جوشانى كه هر چه از آن مصرف شود از آن كاسته نمى شود و انسانها به بركت آن بهره مند و برخوردار شده و بى نياز مى گردند قرآن كريم است. براى تربيت نفوس مستعده، عاليترين مواد و برنامه ى نورانى و درخشان قرآن است. با قرآن كريم مى توان نسلى صالح و سالم ساخت و در پرتو قرآن مى شود استعدادهاى خفته را بيدار و شكوفا كرد.
_________________________
منبع: به سوى مدينه فاضله، على كريمى جهرمى