شرح عبارت "ما رأیت الا جمیلا" (بخش اول) - سید محمد مهدی میرباقری ( صوت + متن )
۱۴ شهریور ۱۳۹۶ 0 صوتی و تصویری
خلاصه
ابن زیاد به زینب کبری سلام الله علیها گفت: «کَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیکِ»؟ کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟ دیدی بر سر شما چه آورد؟ . زینب کبری سلام الله علیها جواب فوق العاده عجیبی دادند و فرمودند «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا. هؤلاء قوم کتب الله علیهم القتل فبرزوا الی مضاجعهم...»(1) من جز زیبایی ندیدم، جمعیتی بودند خدای متعال شهادت را بر آن ها نوشته بود و آن ها به شهادت رسیدند. دو سوال پیش می آید:
سوال اول: چگونه انسان به درک زیبایی کار خدا در متن بلا می رسد؟
و سؤال دوم : زیبایی این صنع خدا در کجا بود؟ کجای این کار زیبا بود؟ این شهادت سنگین، این اسارت کجای این کار زیبا بود، زیبایی کجا است؟
انواع چهره ها و افعال در کربلا
در کربلا سه چهره و به اصطلاح سه فعل وجود دارد؛
چهره اول: عمل دشمنان امام
یک چهره این حادثه عظیم، کار دشمنان سیدالشهداء(ع) است که به هیچ وجه کارشان زیبا نیست و هیچ زیبایی در کار آن ها نیست و کارشان در نهایت زشتی و پستی و دناعت است و کار زشت را در زشت ترین صورت انجام دادند. هم کسانی که این کار را انجام داده اند مورد لعن خدای متعال هستند و هم کسانی که بستر تاریخی و اجتماعی این کار را فراهم کردند و هم کسانی که شنیدند و راضی به این کار بودند. ما هم باید تبری بجوییم و لعن کنیم
چهره دوم: کار سید الشهدا و اصحاب ایشان
این چهره کار سیدالشهداء(ع) و اصحاب ایشان است. هر چه دستگاه بنی امیه شیطنت و معصیت و طغیان کردند این طرف شما خضوع و خشوع و بندگی و تواضع و تسلیم و رضا را می بینید. بالاتر از بلا عاشورا دیگر برای احدی رقم نخورده است و سید الشهداء(ع) در متن این بلا وجود داشتند و محور این ابتلاء عظیم هستند و در عین حال در مقام رضای محض نسبت به تدبیر خدای متعال هستند. این چهره عاشورا در نهایت زیبایی است. بندگی بالاتر از این، جامع تر از این و کامل تر از این ممکن نیست. اصحاب و اهل بیت سیدالشهداء(ع) هم همینطور هستند. کار آن ها زیبا است.
چهره سوم: تدبیر خداوند
اما بالاخره عاشورا چهره سومی هم دارد که آن هم اصل عاشورا است. همه افعالی که انجام شده اراده حضرت حق و تدبیر و ربوبیت اوست. هر چه کار سیدالشهداء(ع) زیبا است، کار خدای متعال زیباتر است. واقعا همه این زیبایی هایی که از سیدالشهداء(ع) سر زده جز با عنایت خدا، لطف خدای متعال و دستگیری خدای متعال ممکن نیست یعنی اگر خدای متعال محبتش شامل ولی خدا نشود هیچ ولی از اولیای خدا به کمترین بندگی موفق نمی شود. لذا سیدالشهداء(ع) در همه این بندگی، خودش را مهمان خدای متعال و بدهکار او می داند، هیچ طلبی نیست.
وفای خدای متعال بالاتر از وفای سیدالشهداء(ع) و زیباتر از آن
اما نکته دیگری که در جمال هست این است که درست است که سیدالشهداء(ع) واقعا پیمانه بندگی خدا را با وفای به عهد خودشان پر کرده اند «وَأَشَهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَجَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَعَبَدْتَاللَّهَ مُخْلِصا حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ»(2) که در بعضی از زیارات از جمله در صلوات امام حسن عسگری(ع) آمده «جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ» و در بعضی تعابیر این است «حَقَّ جِهادِه» سیدالشهداء(ع) حق مجاهدت در راه خدا را انجام دادند و هیچ چیز کم نگذاشتند. در مقام بندگی خدای متعال؛ یک طرف خدای متعال است و یک طرف سیدالشهداء(ع) که حق بندگی را ادا کردند، حق مجاهده و تلاش و فداکاری در راه خدا را انجام دادند و به آخر رساندند، وفای به عهد کردند. اما سوی دیگر خداوند است. «وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ»(توبة/111) چه کسی از خدا با وفاتر؟
درست است که حضرت پیمانه را در بندگی پر کردند ولی آیا خدای متعال در خدایی پیمانه را برای سیدالشهداء(ع) پر نکرد؟ حالا خودتان نگاه کنید که پیمانه پر بندگی زیباتر است یا پیمانه پر خدایی؟ حتما پیمانه پر خدا زیباتر است. درست است که سیدالشهداء(ع) وفای بالله کردند اما زیباتر از آن وفای خدا به ایشان است. سیدالشهداء(ع) هیچ چیز جز رضای خدای متعال طلب نمی کردند. این هم که در گودی قتلگاه عرضه می دارد «رِضاً بِقَضائِكَ يا غیاثَ المُثتَغیثین» یعنی من راضی هستم تو از من رضای باش. همه عالم متلاطم هستند و خود سیدالشهداء(ع) در گودی قتلگاه، آرام در مقام بندگی است.
جلوه اول از جمال صنع الهی
اما وفای خدا با سید الشهداء چگونه است؟ «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً» این ارجعی فوق همه وفای سیدالشهداء(ع) بالله است، این پاسخ همان یا غیاث المستغیثین است، تو از ما راضی هستی، ما هم از تو راضی هستیم. اینکه خدای متعال اینقدر برای امام حسین(ع) ارزش قائل است که رضای او را در قرآن ذکر می کند و می گوید تو از ما راضی شدی؟ ما هم از تو راضی هستیم. این «مَرْضِيَّةً» فوق آن «رَاضِيَةً» است این مقام رضوان است آن هم مقام رضوان است برای سیدالشهداء(ع). خدای متعال ایشان را در مقام رضوان قرار دادند این همان «فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» است، آن جنت برای ما نه قابل توصیف است و نه می فهمیم و برای عبادالله یعنی چهارده علیهم السلام است. «وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» این جنت هم جنت ما نیست. بهشت ایشان هر چه هست ما نمی فهمیم چیست. «فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» اینکه سیدالشهداء(ع) به مقام رضوان رسید آن هم رضوانی که برای ایشان است یعنی خدای متعال او را دوست می دارد و طعم دوستی خودش را به او بدون حجاب می چشاند که این ضیافت سیدالشهداء(ع) است و میهمان محبت خدا است. این مقام خیلی بالایی است. بهشت این ها بهشت رضوان است. سیدالشهداء(ع) که همه عبادتش حبی است و در اوج محبت خدای متعال هست و هیچ بنده ای به این اندازه محبوب خدای متعال نیست، در اوج هیچ عبادتی به اندازه عبادت ایشان نیست. البته این عبادت منظور عبادت نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است وقتی می گویم سیدالشهداء(ع) مقصودم در عرض معصومین علیهم السلام نیست. همه چهارده معصوم علیهم السلام یک نور هستند و هیچ کس نمی تواند مثل سیدالشهداء(ع) اینگونه با محبت همه هستی خود را بدهد و اینطور متواضعانه و خاشعانه عبادت کند. مقام رضوان یعنی چشیدن محبت خدا به سیدالشهداء(ع) بدون حجاب که از این بالاتر نمی شود. این ضیافتی است که خدای متعال برای سیدالشهداء(ع) گسترده است و آن ضیافت هم برای ما قابل فهم نیست و برای اهل بیت علیهم السلام است.
چهره دوم از جمال صنع الهی
چهره دومش این است که خدای متعال ضیافتی برای سیدالشهداء(ع) در ورای این فداکاری ایجاد کرده است که نگفتنی است و هیچ چشمی ندیده است و جز خود معصوم(ع) کسی نمی تواند بفهمد چیست. جز حضرت حق و اولیائش این مقام را درک نمی کنند. پس این دو چهره جمال صنع خداست. اگر سیدالشهداء(ع) در اوج محبت نسبت به خدا هستند و با محبت کامل فداکاری می کنند و محبتشان هم محبتی است که برای ایشان خشوع و تواضع آورده است که خاشعانه و متواضعانه خود را بدهکار لطف خدا می دانند، این محبت سیدالشهداء(ع) به خدا که همه آنچه که از عاشورا می بینید؛ حاصل این محبت است و این لطف خدا به ایشان است. پس یک ضیافتی قبل از وفای سیدالشهداء(ع) است و یک ضیافتی بعد از وفای ایشان است. هر بنده ای اینگونه است؛ وقتی بنده کار خیری می کند این کار خیر او بین دو لطف خداوند است که اول عنایتی می کند و بعد از آن عنایت، بنده موفق به خیر می شود و بعد خدای متعال دوباره لطف می کند. خدای متعال به ما پول و جان می دهد و بعد می گوید چه کسی این جان را با خدا معامله می کند و بعد از آدم می خرد، بعد که خرید به آدم بهشت می دهد، اصلا کار خدا و بنده اینطور است یعنی خدا شروع می کند «بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِيعَلَيْكَ» خدا شروع کننده است، «أَنتَ اَلذّاکِرُ قَبلَ اَلذّاکِرینَ»(3) در مناجات های اهل بیت علیهم السلام دیدید که هر کس تو را یاد می کند، تو اول از او یاد کردی. این فقط در باب تائبین نیست، تائب و رجوع کننده به خدای متعال توبه اش بین دو توبه خدای متعال هست؛ اول خدای متعال یک رجوعی به بنده می کند و توجهی می کند که اگر بنده این رجوع را قدر دانست به سوی خدای متعال توبه می کند و وقتی بنده توبه کرد دوباره خدای متعال به او رجوع می کند و این توبه دوم خدا است که خیلی فوق العاده است پس دو رجوع است. این فقط در توبه نیست و در ذکر و بندگی هم همینطور است. هر بنده ای که بندگی می کند بین دو لطف خداوند است. حال وجود مقدس سیدالشهداء(ع) اگر در مقام محبت خدا است و فداکاری را به اوج رسانده است، صحنه ای ترسیم کرده است که خدای متعال به ملائکه مباحات کرده است، جبرئیل و میکائیل خجالت کشیدند که به خدا گفتند خدایا ما تو را تسبیح می کنیم چرا آدم را خلق می کنی؟ این صحنه عظیم را که پیش آورده است بین دو لطف خداست؛ اول یک توفیق و محبتی خدا به ایشان عطا کرده است و بعد ایشان با محبت بار را برداشته است و بعد خدای متعال محبت دوم را به ایشان می کند، مقام رضوان بعدی است. رضای سیدالشهداء(ع) بین دو رضوان خداست و مقام خیلی بالایی است که آدم در گودی قتلگاه «راضیة» راضی باشد ولی این رضای خدای متعال، این محبت سیدالشهداء(ع) به خدای متعال بین دو محبت خدا است؛ اول از سر محبت به او لطف کرده است و حب خودش را به او داده است، مگر محبت خدا همینطوری بدست می آید؟ اینکه به ما می گویند در دعاها به خدا التماس کنید «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ حُبَّكَ،وَحُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ»؛ خدایا من محبت تو را می خواهم و... خدای متعال اول یک محبت به سیدالشهداء(ع) داده است و بعد که او این محبت را در نهایت حد ممکن با عصمت، در راه خدا خرج کرده است و امین الله بوده و این امانت را به خدای متعال برگردانده است، خدای متعال محبت دوم را به او کرده است و این محبت دوم خیلی فوق محبت اول است. پس این هم عنایت دوم خدای متعال به سیدالشهداء(ع) است. حال شما بگویید که کار سیدالشهداء(ع) در نهایت زیبایی است ولی صنع خدا زیباتر است یا صنع سیدالشهداء(ع)؟ بی شک صنع خدا «وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ»(توبه/111). این جمال بلای سیدالشهداء(ع) چهره های دیگری هم دارد که در جلسه بعد تقدیم می کنم.
پی نوشت ها:
(1) الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 115
(2) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص: 402
(3) إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص: 350