سخنرانی آیت الله میرباقری :جلسه سوم، جدایی از امام معادل عبادت طاغوت

سخنرانی آیت الله میرباقری :جلسه سوم، جدایی از امام معادل عبادت طاغوت

۱۸ دی ۱۴۰۱ 0 صوتی و تصویری
 

جلسه سوم هیئت دانشگاه قم: جدایی از امام معادل عبادت طاغوت

پرستش ائمه نار

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين  وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين  وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم  أَجْمَعِين. در جلسات گذشته عرض کردیم که خدای متعال در قرآن از دو جریان امامت یاد کرده است؛ یکی امامت ائمه ای که به تعبیر قرآن «يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»(قصص/41) مردم را به سمت آتش دعوت می کنند و دیگری ائمه ای که «يَهْدُونَ  بِالْحَقِّ»(اعراف/181) مردم را به سمت حق هدایت می کنند. این که قرآن در مورد ائمه باطل می فرماید «يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» به خاطر این است که جامعه و مناسبات اجتماعی و اخلاقی که ائمه نار می سازند، در مجموع بستری برای شکل گیری یک جهنم است. حالا هر کدام از این دو دسته، طرح و برنامه ای در این عالم دارند و به دنبال انجام یک سری کار ها هستند.
این نکته در مورد ائمه نار قابل توجه است که گاهی اوقات قرآن از آن ها به نام طاغون یاد می کند و به ما می فرماید اگر که می خواهید راه خدا را طی کنید و دین خدا را بپذیرید، شرطش کفر به طاغوت است؛ «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ»(بقره/256) اول باید به آن ها کفر ورزید و طرح آن ها را نپذیرفت. این طرحی که شیطان و اولیاء طاغوت دارند، به تعبیر قرآن، طرح عداوت و دشمنی با ماست؛ «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»(فاطر/6) قرآن می فرماید که شیطان دشمن شماست و شما هم باید با او به دشمنی بپردازید.
حالا گاهی می فرماید «عدو مبین» شماست و آشکارا با شما دشمنی می کند و گاهی این را نمی گوید؛ اما در هر صورت، طرح او، طرح عداوت است. شیطان به دنبال این است که ما را به بندگی خودش بکشاند و به کمتر از این هم راضی نیست. خدای متعال می فرماید ما از شما عهد گرفتیم «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني  آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ»(یس/60) او دشمن است و آشکارا هم دشمنی می کند؛ بنابراین او را عبادت نکنید. بنابراین شیطان و طواغیت، ما را به عبادت خودشان فرا می خوانند و ما نباید آن دعوت را اجابت کنیم.
قرآن می فرماید که متأسفانه عده ای هستند که به پرستش طاغوت مشغول شده اند «عَبَد الطَّاغُوتَ»(مائده/60). این طواغیت به دنبال این هستند که ما را به این مرحله بکشانند و به کمتر از این هم راضی نیستند. آن ها جوری طرحشان را می چینند که ما به نقطه بندگی آن ها برسیم. لذا اگر کسی وارد جبهه آن ها بشود، به حدی فریبش می دهند و اداره اش می کنند که جانش را کف دست بگیرد و در راه آن ها جانش را فدا کند. تعبیر قرآن این است که «وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في  سَبيلِ الطَّاغُوتِ»(نساء/76) کسانی که به خدا کفر می ورزند، آن ها هم وارد میدان جنگ و درگیری می شوند و می کشند و کشته می شوند، اما «في  سَبيلِ الطَّاغُوتِ» این کشته شدن و کشتن، در سبیل طاغوت است.
این فراعنه مصر هم همین طور بودند و واقعا بردگانی درست کرده بودند که آن بردگان، فراعنه را می پرستیدند؛ همین بردگان بودند که این اهرام را برای آن ها ساختند و آن ها را بعد مرگشان مومیایی کرده و در آن جا می گذاشتند. خیلی از این بردگان، در راه ساختن این اهرام کشته شدند و پای همین اهرام هم دفن شدند. طاغوت یک چنین جمعی تربیت می کند که او را بپرستند؛ یعنی طواغیت، انسان ها را فقط برای بردگی خودشان می خواهند، نه چیز دیگری؛ آن ها همه امکانات عالم را برای این هدف استفاده می کنند.
بنابراین دعوا سر بندگی است. وقتی که حضرت موسای کلیم مبعوث شدند، دعوایشان با فرعون بر سر به بندگی گرفتن بنی اسرائیل بود. حضرت به فرعون فرمودند «فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَني  إِسْرائيلَ»(اعراف/105)؛ فرعون می خواست بنی اسرائیل را در دست بگیرد و موسای کلیم هم می خواست بنی اسرائیل را از دست او بیرون بیاورد؛ ادعای فرعون هم این بود «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى»(نازعات/24) من پروردگار شما هستم؛ یا عالم کلا خدایی ندارد، یا اگر هم خدایی داشته باشد، او با شما کاری ندارد و طرح تربیت شما در دست من است و من شما را اداره می کنم و شما باید من را بپذیرید و بپرستید.
لذا ائمه نار واقعا به دنبال پرستیده شدن هستن؛ الان هم مستکبرین عالم کارشان همین است؛ هرچند که ممکن است به زبان نیاورند و به جایش بگویند ما به دنبال ایجاد آزادی و امنیت هستیم و منشور حقوق بشر هم بنویسند، ولی در نهایت، به دنبال همین هستند. مگر نمی گوید که ما برای گسترش ایدئولوژی و طرح خودمان می جنگیم و هر چه هم در این راه آدم بکشیم، کار درستی کردیم؟ این همان است دیگر؛ همین جنگی که در منطقه غرب آسیا و مسلمان ها ایجاد کرده اند، برای همین بود دیگر. این ها حرفشان این است که ما برای گسترش ایدئولوژی آمریکایی، باید بجنگیم؛‌ این ایدئولوژی، همان دین این هاست و به دنبال گستراندن دین خودشان هستند و می خواهند خودشان خدایی کنند. تعبیر قرآن این است که این ها عدو ما هستند و طرحشان هم طرح عداوت است. این طرح هم طرح پیچیده ایست و به سادگی نمی شود با آن مقابله کرد.
 

طرح نبی اکرم و لوازم آن

حال در مقابل این طرح، طرح خدای متعال و طرح انبیا الهی قرار گرفته است. نبی اکرم صلوات الله علیه و آله، در مقابل دستگاه شیطان و اولیاء طاغوت، مأمور به ایجاد یک امت بزرگ تاریخی هستند و خدای متعال هم ایشان را در این مسیر امداد کرده و به ایشان، وعده فتح و امکانات فراوانی داده است. «أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى  وَ دينِ الْحَقِّ»(صف/9) خدای متعال پیامبر را فرستاده و به ایشان وعده پیروزی هم داده است «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ». حال در این راه، لشکر سماوات و زمین هم در خدمت او هستند. این طرح هم به دنیا ختم نمی شود و تا قیامت و بهشت ادامه دارد.
دو تا از امکانات مهمی که خدای متعال در این طرح برای نبی مکرم اسلام قرار داده است، قرآن و اهل بیت هستند. خدای متعال ائمه ای را برای کمک به حضرت قرار داده که حضرت را نصرت می کنند و کتابی هم به حضرت عطا کرده که نقشه و طرح ایشان برای ایجاد امت است. این کتاب هم در اختیار همان امامی است که عرض شد. امام، امت را بر اساس این کتاب می سازد. لذا اگر ما خیال کنیم که خدای متعال کتاب را فرستاده است که ما خودمان بخوانیم و با آن پیش برویم، اشتباه بزرگی کرده ایم. این کتاب باید در دست امام باشد تا بتواند در راستای ساختن امت کار کند.
البته این حرف به این معنا نیست که ما در این طرح نقشی نداریم؛ ما به اندازه ای که این نقشه را بفهمیم در آن نقش خواهیم داشت. ائمه مکرر فرموده اند «إِنَّمَا يَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ  بِهِ»(1) قرآن را کسی می فهمد که خدا او را مخاطب قرار داده است و ما ائمه مخاطب قرآن هستیم. البته بخشی از قرآن را ما هم می فهمیم؛ یک بخشی از آنرا «يَعْرِفُهُ  الْعَالِمُ  وَ الْجَاهِلُ »(2) جاهل هم می فهمد و حتی فرضا بیست جلد تفسیر هم می نویسد. یک بخشش هم «مِمَّنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ» کسی می فهمد که خدای متعال به او شرح صدر داده باشد؛ یک قسمش هم مخاطبش امام است «لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ وَ مَلَائِكَتُهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» یک قسم قرآن را فقط خدا و آن هایی که امین خدا و به اسرار الهی آگاه هستند می فهمند.
بنابراین اصلی ترین چیزی که خدای متعال به نبی مکرم اسلام، برای ساختن و شکل دادن این امت عطا کرده است، ائمه و کتاب الله است. این قرآن هم طرحی است که در اختیار امام قرار گرفته است؛ «في  صُدُورِ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ»(عنکبوت/49) این کتاب در قله وجودی امام جا دارد و چیزی نیست که در دست من و شما باشد. لذا آن هایی که گفتند «حَسْبُنَا كِتَابُ  اللَّهِ » به دنبال این بودند که کل برنامه حضرت را از بین ببرند، نه این که کتاب بماند و امام نباشد؛ برنامه این ها حذف کل طرح بود، نه فقط امام. لذا این که خیال کنیم انسان می تواند خودش از طرح شیطان نجات پیدا کند و خودش کتاب خدا را به تنهایی و بدون امام بفهمد، اشتباه است. این مطلب در بیانات ائمه به انحاء مختلف توضیح داده شده است.
حضرت امیر در خطبه قاصعه تعبیری دارند که می فرمایند وقتی وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مبعوث شدند، من در غار حراء بودم و «سَمِعْتُ  رَنَّةَ الشَّيْطَانِ »(3) ناله شیطان را شنیدم؛ وقتی صدا شیطان را شنیدم به حضرت عرض کردم یا رسول الله، این صدای چه چیزی بود؟ حضرت فرمودند «إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ» هرچه که من می بینم، تو هم می بینی و هرچه که من می شنوم، تو هم می شنوی، منتها تو نبی نیستی؛ بعد فرمودند که این صدای ناله شیطان بود که وقتی من مبعوث شدم، دیگر از این که عبادت بشود مأیوس شد. گویا کسی که جلوی شیطان را می گیرد تا نتواند راه خدای متعال را ببندد، نبی مکرم اسلام است؛ ایشان است که می تواند طرح شیطان را ناکام کند و الا او همه ما را زمین گیر می کند.
حضرت باز در فراز دیگری در اوایل خطبه قاصعه می فرمایند که وقتی شیطان زیر بار امر خدای متعال نرفت و سجده نکرد، کارش با خدا به دعوا و عداوت کشید؛ «فَعَدُوُّ اللَّهِ إِمَامُ  الْمُتَعَصِّبِينَ  وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِينَ». بعد حضرت می فرماید که او می خواهد این بیماری عداوت با خدا را به شما هم سرایت بدهد «يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ »؛ می فرماید او شما را دیده و «فَوَّقَ  لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ» تیر دشمنی را در کمان گذاشته است؛ «وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ» از یک نقطه نزدیکی هم به سمت شما تیر پرتاب کرده است. تعبیر قرآن این است «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ»(اعراف/27) او دشمنی است که از جایی ما را می بیند که ما او را نمی بینیم. حضرت هم می فرماید او از یک مکان نزدیکی شما را دیده، عیوب همه تان را فهمیده است و گفته که همه شما را زمین گیر می کند.
 

بر هم زننده طرح شیطان

بنابراین شیطان ادعا کرد که همه را اغوا می کنم «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ * إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»(حجر/39-40) همه را از راه به در می کنم جز معصومین؛ در بعضی روایات آمده است که وقتی شیطان این حرف ها را می زده، منظورش شما مؤمنین بودید و اصلا با بقیه کاری نداشته است؛ آن ها که خودشان همراه شیطان هستند و همراهان خودش اند؛ او می خواسته که شما مؤمنین را از راه به در کند.
حالا حضرت می فرماید که گمان او به واقع نرسید و اشتباه بود؛ «رَجْماً بِظَنٍّ غَيْرِ مُصِيبٍ ». نکته اشتباه بودن گمان شیطان این است که او فکر می کرد که نقطه ضعف های ما زیاد است و او می تواند که با نقاط ضعف ما، ما را جهنمی کند، ولی خدای متعال امامی از جانب خودش قرار داد که او نتواند مؤمنین را از راه به در کند. حضرت می فرمایند که اشتباه او این بود که نمی دانست این امام هم برای مؤمنین یک طرحی دارد؛ امام با برنامه اش، ما را از چنگ شیطان بیرون می آورد، ولو نیاز باشد که خون خودش را هم بدهد؛ در زیارت اربعین حضرت آمده است که «وَ بَذَلَ  مُهْجَتَهُ  فِيكَ  لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الضَّلَالَةِ» حضرت خون خود را دادند تا ما را از چنگ شیطان رها کنند.
واقعا اگر ائمه نبودند و ما بودیم و شیطان، همه اغوا می شدیم؛ آن چیزی که طرح شیطان را زمین گیر کرده است، این است که خدای متعال ائمه ای را فرستاده است که طرحی دارند و با این طرح، مؤمنین را از دست شیطان بیرون می آورند. به عبارت دیگر در واقع جنگ و دعوا بین ما و شیطان نیست، جنگ بین ائمه و شیطان است؛ این که ما خیال کنیم یک طرف شیطان است و یک طرف ما، همان توهمی که شیطان داشت و اشتباه بود؛ ما می خواهیم راه خدا را برویم، شیطان می آید که راه را بر ما ببند و خدای متعال هم ائمه ای را گذاشته که ما را از چنگ شیطان نجات بدهند.
شیطان گفته در این راه، همه امکانات خودم را به کار می برم؛ تعبیر قرآن این است «ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ»(اعراف/17) شیطان گفته است که از چهار طرف بهشان حمله می کنم؛ در روایت توضیح داده اند که این که شیطان گفته است از پیش رو می آیم، یعنی نمی گذارد متوجه پیش رو بشویم. ما باید حرکتمان رو به جلو باشد و باید آخرت را ببینیم و خودمان را برای آن آماده کنیم، ولی شیطان نمی گذارد و راه ما را به آینده می بندد.
بعد می فرماید این که شیطان گفته «وَ مِنْ خَلْفِهِمْ» یعنی ما را به پشت سرمان مشغول می کند. هر روزی که می گذرد، پشت سر ما قرار می گیرد و آخرت هم پیش روی ماست؛ ما به دنیا آمدیم که رو به آخرت زندگی کنیم، نه رو به دنیا؛ کار شیطان این است که روی ما را از آخرت به سمت دنیا بر می گرداند. آن چیز هایی که ما در این دنیا جمع می کنیم، در واقع پشت سر ماست و شیطان هم ما را به این ها مشغول می کند؛ حواسمان نیست که ما از یک عالم دوردستی آمدیم و کاروانی هستیم که داریم به سمت آخرت حرکت می کنیم؛ شیطان حواس ما را پرت می کند. اشتغال به پشت سر می شود همین.
بعد فرمود «وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ» یعنی می آید شبهه ایجاد می کند؛ جانب راست انسان، جانب ارتباطش با خدا و اولیاء خداست؛ شیطان گفته است که از این طریق می آیم و شبهه و سوء ظن ایجاد می کنم و مردم را با خدا دشمن می کنم. بعد فرمود «وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ» یعنی از طریق شهواتشان آن ها را گمراه می کند. پس شیطان می آید و از یک طرف شهوت را برمی انگیزد، از یک طرف نسبت به دین و اولیاء خدا، شبهه ایجاد می کند، از یک طرف راه را نسبت به مقصد می بندد و از یک طرف هم ما را مشغول به پشت سر می کند؛ بعد هم برای هر کدام از این ها طرح هایی دارد.
حال کسی که می تواند این طرح را خنثی کند، در واقع خود خدای متعال است؛ شیطان برنامه خدا را نمی دید و نمی دانست که خدای متعال، ما را رها نمی کند. خدای متعال وقتی به حضرت آدم دستور به هبوط داد و فرمود به زمین بروید، حضرت آدم نگران شد؛ وقتی خدای متعال نگرانی ایشان را دید فرمود من شما را تنها نمی گذارم و از طرف خودم چراغ هدایتی می فرستم که اگر به دنبال آن حرکت کنید نه شیطان می تواند شما را گمراه کند و نه عاقبت به شر می شوید؛ «فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقَى»(طه/123). در یک آیه دیگر می فرماید آنهایی که دنبال این هدایت حرکت بکنند «فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»(بقره/38) دیگر برایشان جای نگرانی و حزن نیست.
 

جدایی از امام، هدف نهایی طرح شیطان

بنابراین توانایی های خود ما، آن چیزی نیست بتوانیم با آن، از طرح شیطان نجات پیدا کنیم؛ اگر ما با توانایی های خودمان با طرح شیطان رو به رو می شدیم، او همه را از راه به در می کرد و نمی گذاشت که کسی در راه خدا حرکت بکند. آن امکانی که خدای متعال به ما عنایت کرده، این است که انبیا و ائمه هدایی فرستاده که ما را از این طرح خارج کنند؛ لذا سرمایه ما، همین کتاب و ائمه هستند.
به همین خاطر هم هست که شیطان با تمام وجود، به این نقطه تمرکز کرده است و تمام همّ و غمّش همین است که ما را از امام دور کند. قرآن وقتی می خواهد نقشه شیطان را بگوید، به همین نکته اشاره می کند؛ «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ»(اعراف/16) در باره امام است؛ صراط مستقیم یعنی امام. یعنی شیطان گفته است که من رشته آن ها را با امام قطع می کنم. لذا انسانی که از امام جدا شود، گم می شود؛ «ضَلَ  مَنْ  فَارَقَكُمْ » حالا اگر گم بشوی، طعمه شیطان می شوی؛ در روایات می فرماید مؤمنی که از امامش جدا می شود، مثل گوسفندی است که از چوپانش جدا می شود و به راحتی طعمه گرگ می شود.
پس طرح شیطان این است که ما را از امام جدا کند. حالا برای این که ما را از امام جدا کند می آید شبهه ایجاد می کند، شهوت انگیزی می کند، غفلت از آینده های پیش رو و اشتغال به پشت سر ایجاد می کند؛ بعد هم که شما را درگیر این چیزها کرد، یک آن می بینی که فرصت تمام شد. قرآن وقتی طرح فراعنه و ابلیس را توضیح می دهد می فرماید کار شیطان ایجاد لهو است؛ «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ»(تکاثر/1) الهاء یعنی یک کاری سر راه انسان بگذاری که آدم را از یک امر مهم مشغول کنی؛ لذا هر چیزی که آدم را از آن امر مهمی که باید به آن مشغول باشد باز بدارد، می شود لهو. قرآن می فرماید «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ» شیطان شما را مشغول به تکاثر کرد.
ببینید ما دو امام داریم که این دو امام، ما را به دو عالم متفاوت دعوت می کنند؛ یک امام ما را به دارالاخره دعوت می کند که قرآن فرموده است «وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ»(عنکبوت/64)؛ دیگری هم ما را به دار دنیا دعوت می کند که دار موت و لهو و لغو است. پس طرح شیطان این است که ما را به این دنیای موت ببرد؛ خدای متعال هم در مورد این دنیا، نمی فرماید که هیچی نیست؛ چرا «أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ»(حدید/20) دنیا این طور است و آخرین مرحله اش هم، مرحله تکاثر است. تکاثر یعنی آدم به دنبال این می افتد چشم ها را به سمت خودش جلب کند و می خواهد قدرت و مال بیشتری داشته باشد و بیشتر دیده شود.
الان در فضای مجازی هم همین تکاثر نمود پیدا کرده است دیگر؛ می گوید من انقدر بیننده دارم، انقدر مشتری دارم. لذا در آخرین مرحله طرح شیطان، آدم به دنبال تکاثر در مال و موقعیت و امکانات می افتد و در این ها مسابقه می دهد؛ این آخر دنیاست. این طور هم نیست که فکر کنید این تکاثر فقط در دنیای امروزی شکل گرفته است ها؛ دنیای چهار هزار سال قبل هم همین بوده، دنیای الان هم همین است. الان تمام سر و صدایی که این تمدن مادی دارد، چیزی غیر از تکاثر نیست؛ تمام شاخص هایی که برای برتری خودشان ارائه می کنند و تمام تفاخری که به دیگر ملت ها می کنند، به همین امکانات است و این نمود بارز تکاثر است.
بنابراین دو امام در عالم ارض هستند؛ یکی از این ها امامی است که «يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» و دیگری امامی که «يَهْدُونَ  بِالْحَقِّ» ما هم بین عالم موت و حیات، بصیرت و کوری، ظل و حرور و دیگر مقایسه هایی که قرآن کرده است مخیریم. حالا کاری که این امام باطل می کند این است که ما را به قدری مشغول می کند که از عالم حیات و نور غافل شویم و به لهو و لعب و زینت و تفاخر و تکاثر بپردازیم.
قرآن کریم می فرماید «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ» شما تا قدری مشغول تکاثر می شوید که به قبرها برسید و فرصتتان تمام بشود «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» اگر دنبال طرح شیطان بروید تا دم مرگ رهایتان نمی کند. حالا وقتی رفتید در قبر «كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ» آن موقع می فهمید که اصلا این طور نیست؛ شما نیامده بودید که به تکاثر مشغول شوید؛ متوجه می شوید که فرصت سوزی کرده اید و این فرصت سوزی را وقتی می فهمید که رفتید در قبر. «ثُمَّ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ» یک مرحله دیگر هم در قیامت می فهمید که چه فرصتی را سوزانده اید.
بعد قرآن می فرماید «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ» اگر شما اهل علم یقین بودید و پرده ها را کنار می زدید این طور نمی شد. حالا علم یقین چطور پیدا می شود؟ «وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ»(انعام/75) اگر آدم ملکوت عالم را ببیند اهل یقین می شود. می فرماید اگر اهل علم الیقین بودید، در همین عالم جهنم را می دیدید و متوجه می شدید که باطن این محیط تکاثر و الهائی که شیطان و ائمه نار ایجاد می کنند، جهنم است؛ این ها «يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» اند و این تکاثر و الهاء، شما را به وسط جهنم می برد. حالا که شما ندیدید و به تکاثر مشغول شدید، این طور نیست که رهایتان کنند؛ «ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقينِ» در قیامت عین الیقین جهنم را می بینید؛ آن وقت «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ» از آن نعمتی که بهتان داده بودند سوال می کنند. فرصت دنیا برای الهاء و تکاثر نبود؛ این نعمت قلب و چشم و گوش، همه امکانات ماست و ما در مقابل آن ها مسئول هستیم.
در روایت آمده است که باطن این نعماتی که خدای متعال به شما داده است ولایت ماست و از ولایت ما از شما سوال می شود. این چشم و گوش و زبان و قلب و ثروت و فرزندی که به ما داده اند، اگر امامی نباشد که راه ما را به سوی خدا باز کند، همه اش خرج شیطان می شود. لذا آن نعمت اصلی که خدا از آن سوال می کند ولایت ائمه است؛ نعیم یعنی ولایت. امام رضا علیه السلام فرمودند اگر حق این نعمت را وفا بکنید، به بهشت می رسید. لذا اگر امام در دنیا نباشد، همه امکانات ما خرج جهنم می شود.
بنابراین شیطان می خواهد که ما را به واسطه الهاء و تکاثر، از امام جدا کند. واقعا این هایی که در دنیا انقدر امکانات جمع می کنند، مثلا کشتی و هواپیمای خصوصی دارند و وقتی بهش می گویند ثروتت چقدر است؟ می گوید الان یا الان! درگیر تکاثر هستند. شیطان می خواهد که ما را در این تکاثر بیندازد و غرق کند؛ می خواهد ما را از نعیم که همان ولایت امام است، غافل کند تا به آن نرسیم؛ چراکه اگر به امام نرسیم در طرح شیطان قرار خواهیم گرفت و شیطان به دنبال همین است.
این که در روایات ما مکرر می فرماید «أَنَّ الدُّنْيَا بَحْرٌ عَمِيقٌ  قَدْ غَرِقَ فِيهَا خَلْقٌ كَثِيرٌ»(4) دنیا دریای عمیقی است که خیلی ها در آن غرق شده اند یعنی همین. ما به خودی خود نمی توانیم از گرداب ها و موج های چند ده متری این دریا عبور کنیم؛ «قَدْ غَرِقَ فِيهَا خَلْقٌ كَثِيرٌ» فقط یک دسته نجات پیدا می کنند؛ «أَنَّ سَفِينَةَ نَجَاتِهَا آلُ مُحَمَّدٍ» فقط کسانی نجات پیدا می کنند که به اهل بیت متوسل بشوند؛ آن کشتی که می تواند شما را به ساحل امن برساند، فقط این کشتی است. «مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَ فِيهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِق »(5) یعنی همین. پس طرح شیطان این است که نگذارد ما سوار این کشتی بشویم. وقتی جلوی ما را گرفت و ما نتوانستیم سوار این کشتی بشویم، یقه ما را می گیرد «لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ» حالا یا در ساحل زمین گیرمان می کند یا در وسط دریا. در هر صورت، نمی گذارد که از این دنیا عبور کنیم. این طرح شیطان است.
خدای متعال می فرماید «يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً»(بقره/168) از روزی های پاکی که روی زمین قرار داده ایم بخورید و سراغ ناپاک ها نروید «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» دنبال خطوات شیطان هم نروید؛ شیطان یک رزق هایی در دستگاهش برای شما قرار داده است که همه آن ها آلوده اند. سفره شیطان، سفره ناپاکی و رجس و نجاست است؛ این که در مورد جهنمی ها می فرماید «وَ لا طَعامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلينٍ»(حاقه/36) غذای آن ها چرک و خون است، این طور نیست که فقط در آن جا این طور باشد؛ در همین دنیا هم همین طور است، منتها آنجا اشکار می شود. «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ * طَعامُ الْأَثيمِ»(دخان/43-44) درخت زقوم، طعام گناه کارهاست و شجره طوبی برای مؤمنین است.
بنابراین خدای متعال می فرماید «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» به دنبال خطوات شیطان نروید «إنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ» چرا که او دشمن آشکار شماست «إِنَّما يَأْمُرُكُمْ»(بقره/169) اگر به حرف او گوش بدهید، بر شما استیلا پیدا می کند و به شما امر به سوء و فحشا می کند. اول می گوید من در خدمت شما هستم و شعار های خوبی می دهد، مثلا رئیس جمهور آمریکا می گوید من می خواهم به بشریت خدمت کنم، ولی در اصل فرمان به سوء و فحشا می دهد. «إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» فرمان های شیطان فقط به فحشاست و این که آدم دست در دین خدا ببرد. می گوید طرح خدا را عوض کنید. شروع کارش از سوء و فحشاست و در آخر آدم را به جایی می رساند که در دین خدا دست ببرد و به خدا چیزی ببندد که نمی داند. خطوات شیطان یعنی همین نقشه های پنهانی؛ او جوری نقشه اش را طراحی می کند که آن را نبینی و در دامش بیفتی.
تله موش را دیده اید؟ وقتی تله را کار می گذارند، یک غذای لذیذی هم داخلش قرار می دهند؛ به نظر شما واقعا می خواهند به این موش غذای لذیذ بدهند یا می خواهند او را در تله بیندازند؟ این دعوت به دروغ و غیبت و لقمه حرام و نگاه حرام و شهوترانی هم که شیطان انجام می دهد، مانند همین تله موش است؛ این ها برای شیطان موضوعیت ندارد و هدفش این است که با این کارها ما را از امام جدا کند. اگر هم موفق بشود که ما را از طرح امام بیرون برد، کار ما تمام است. «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ» یعنی همین؛ مسئله اصلی او این است که ما در راه مستقیم و همراه با امام حرکت نکنیم و الا واقعا برای شیطان فرقی ندارد که ما دروغ بگوییم یا غیبت بکنیم یا نه. او می خواهد ما را از امام جدا بکند؛ باطن فحشایی که او ما را به آن دعوت می کند جدایی از امام است.
این آیه قرآن را ببینید «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ»(اعراف/33) قبلا عرض شد که شیطان شما را به فحشاء دعوت می کند، حال پروردگار من هم شما را فقط از فواحش منع کرده است؛ نگفته که دنبال خوبی ها نروید؛ یعنی به ما نگفته است نخورید، بلکه گفته حلال بخورید؛ نگفته ازدواج نکنید، گفته در طرح نبی اکرم ازدواج کنید؛ نگفته نخوابید، گفته طبق برنامه حضرت بخوابید. لذا بحث استفاده نکردن از نعمات مادی نیست؛ اتفاقا در نامه امیرالمؤمنین به محمد بن ابی بکر حضرت می فرمایند فقط مؤمنین در این دنیا لذت می برند و بقیه اصلا بهره ای ندارند. قرآن می فرماید پروردگار من شما را فقط از فحشا منع کرده است. در روایت فرمود باطن فحشا، ولایت ائمه جور است؛ شیطان که ما را به فحشا دعوت می کند، در ظاهر دارد به این لذات حرام دعوت می کند، ولی در باطن دارد ما را وارد محیط ولایت خودش می کند؛ دارد ما را از امام جدا می کند و به وادی ظلمات می برد.
 

طرح ضعیف شیطان

خدای متعال به وضوح گفته است که ما بین دو عالم، دو امام و دو طرح پیچیده مخیر هستیم. البته بزرگی طرح شیطان در مقابل طرح امام از بین می رود؛ «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً»(نساء/76) اگر طرح شیطان را مقابل طرح خدا بگذارید، کوچکی طرح او معلوم می شود؛ ولی این طرح به خودی خود و در مقابل ما، خیلی پیچیده است.
الان شما طرح های مستکبرین را ببینید؛ واقعا آینده نگری را در آثار هنری و کتاب های علمی و نظریه پردازی هایشان می بینید؛ آدم حیرت می کند که چه نقشه بزرگی برای بشریت دارند و چطور می خواهند بشریت را از عالم حس، به سیاه چال فضای مجازی و عالم خیال ببرند. وقتی ما این ها را می بینیم متحیر می شویم، ولی اگر این را کنار طرح امام زمان بگذارید، کوچکی این طرح مشخص می شود. دیدید که این ها چطور یک طرحی به نام انقلاب صنعتی را شروع کردند و می خواستند در عالم خدایی کنند، ولی خدای متعال دارد با یک حرکت، تمام بساطشان را به هم می ریزد.
بنابراین اگر شما در کنار طرح شیطان و اولیاء طاغوت، طرح خدا را نبینید، مرعوب می شوید و فکر می کنید که طرح شیطان خیلی پیچیده است، ولی طرح خدای متعال می آيد و آن را باطل می کند. حالا درست است که طرح شیطان، یک طرح پیچیده است، ولی نهایت این طرح یک چیز بیشتر نیست؛ شیاطین انس و جن و ائمه نار و اصحاب سقیفه فقط می خواهند کاری کنند که امت از امام جدا بشود؛ اگر امت از امام جدا شود، خودش متلاشی می شود. در سوره حجرات خدای متعال توضیح می دهد که این نبأ فاسد، می خواهد امت را به هم بریزد و نگذارد که این امت با امام که در آن زمان نبی اکرم بودند، راه برود.
در مقابل این کاری که شیطان و ائمه نار می کنند، حضرت در امت سازی خودشان، طرحی از جانب خدای متعال آورده اند و ائمه هم ضامن این طرح هستند؛ این ائمه هم انسان های عادی نیستند و «أُوتُوا الْعِلْمَ» اند و این طرح در نزد آن هاست «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ». این ائمه برای تحقق این طرح، تمام امکانات خودشان را به کار می گیرند و حتی خودشان را فدا می کنند و به گودی قتلگاه هم می روند و آن صحنه سنگین کربلا را هم تحمل می کنند که این طرح به نتیجه برسد. برای چه این کار را می کنند؟ چون «إنَّ الْحُسَیْنَ مِصْبَاحُ الْهُدَی وَ سَفِینَةُ النَّجَاةِ» در این وادی ظلمات یک چراغی لازم است، در این دریای طوفانی و مواج یک کشتی لازم است که مردم را نجات دهد؛ «لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الضَّلَالَةِ» یعنی همین.
ظاهر سازی، قدم اول طرح شیطان
نکته بعدی این است که ظاهر طرح شیطان، طرح دوستی است و او در اول کار، از در دوستی وارد می شود و حتی برای حضرت آدم قسم می خورد که «وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحينَ»(اعراف/21)؛ اگر من می گویم که از این درخت بخورید، به خاطر این است که خیرخواه شما هستم؛ نمی آید بگوید می خواهم هبوط کنید. این شعار هایی که در چند قرن گذشته، همین مدعیان حقوق بشر و این ها در غرب سر دادند، مانند همین کار شیطان است؛ این ها اول دم از خیرخواهی می زنند، ولی بعد می بینی که از دل این طرح، میلیون ها کشته از بشریت می گیرند.
لذا ما باید اول این دشمنی و عداوت را در همه جای این طرح ببینیم؛ وقتی طرح بزرگ دشمن و عداوت او را دیدیم و فهمیدیم که «إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ»، می فهمیم که او در این طرح خطوات پنهانی دارد و می خواهد ما را به دام خودش بیندازد. در روایت آمده است که خطوات او از جنس های مختلفی است «مِنْ  هَمَزَاتِهِ  وَ نَفَخَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ»(6) ولی در آخر همه این ها یک هدف دارد و بر می گردد به جدا کردن ما از امام.
حضرت فرمودند همزات شیطان یعنی این که در شما می دمد و شما را با من و اهل بیتم دشمن می کند؛ دیدید وقتی نفَس حضرت به ما می خورد، یک عالم زنده می شود «وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ»(تکویر/18)؛ همزات شیطان هم همین است و یک دنیا دشمنی ایجاد می کند. بعد فرمود نفثاتش یعنی بدل سازی می کند؛ کاری می کند که امیرالمؤمنین بعد از بیست و پنج سال باید بیاید با زبیر دعوا کند که خلافت حق کیست؛ کار به جایی می رسد که حضرت می فرماید «الدَّهْرُ أنْزَلَنِی ثُمَّ أنْزَلَنِی حَتَّی قِیلَ مُعَاوِیَةُ وَ عَلِیٌّ»؛ کسی که خودش هم تصور نمی کرد خلیفه بشود و طلیقه و آزاد شده بود، حالا رقیب حضرت در خلافت شده است. نفثات شیطان یعنی همین. این بدل سازی هایی که امروز در مقابل دین کردند هم همین نفثات شیطان است.
بنابراین ما باید طرح را بشناسیم و دشمنی شیطان را در تمام این طرح ببینیم و از کل این طرح فاصله بگیریم و تبری بجوییم و همه این جبهه را لعن کنیم؛ وقتی این کار ها را انجام دادیم، باید برویم در جبهه مقابل که جبهه امام است و با این ها وارد درگیری و قتال شویم؛ کاری که امام می کند این است.
اگر انسان با امام حسین حرکت کند، حضرت ما را وارد کشتی خودشان می کنند. ایشان ما را از مدخل زیارت و بکاء، به کشتی نجاتشان دعوت می کنند؛ انسانی که به روضه می رود، کم کم عظمت مصیبت را می فهمد و این عظمت مصیبت، برایش بصیرت می آورد و با این بصیرت، می تواند صف دشمن را ببیند و عداوت را بفهمد؛ وقتی این عداوت را دید، شروع می کند به لعن دشمن؛ جبهه ابوسفیان را در این زمان هم می بیند.
در ذیل آیه شریفه «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا في  رَبِّهِمْ»(حج/19) روایت آمده است که حضرت فرمود این دو گروه، ما هستیم و بنی امیه؛ ما می گوییم خدا راست می گوید، آن ها می گویند خدا دروغ می گوید. صف دشمنی همین است؛ جدم با ابوسفیان، امیرالمؤمنین با معاویه، سیدالشهداء با یزید و فرزندم با سفیانی می جنگد؛ این ها همه یک درگیری است و یک طرح است. این دشمن وقتی دنیایش را در خطر می بیند، طفل شیرخواره را هم روی دست سیدالشهداء، با لب تشنه می زند. وقتی ما این بصیرت را پیدا کنیم، آن وقت شروع به لعن و صف بندی و برائت می کنیم؛ در زیارت عاشورا هم هست «بَرئتُ إلَی اللهِ وَ إلَیکُمْ مِنهُمْ وَ مِنْ أشْیَاعِهِمْ وَ أتْبَاعِهِمْ وَ أوْلِیَائِهِمْ» بعد از این که شروع به صف بندی کردیم، نوبت به جنگ و قتال می رسد «إنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ إلَی یَوْمِ الْقِیامَةِ» این جنگ و قتال هم تا قیام قیامت ادامه دارد.
بعد از این که انسان وارد این جنگ و قتال شد، دیگر باید معیت و ثبات قدم را از امام بخواهد «أنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَالأخِرَةِ وَ أنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیَا وَ الأخِرَةِ» از خدا می خواهم که در محضر شما به من ثبات قدم بدهد و صادقانه کنار شما باشم و یک قدم هم با جبهه شیطان و ائمه نار همراه نشوم و نمازم را فقط پشت سر شما بخوانم؛ «أنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیَا وَ الأخِرَةِ» یعنی همین. اگر انسان این ها را بفهمد، متوجه می شود که یک ذره جدایی از امام، یعنی ورود در جهنم؛ انسان اگر این را بفهمد از امام می خواهد که هم حیاتش با حضرت باشد و هم ممات و مرگش «اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَاىَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِى مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ». بنابراین برنامه سید الشهداء این است و این طور نقشه شیاطین انس و جن و سقیفه را خنثی می کند. حالا اگر ما با امام حسین حرکت کنیم، به مقصد خواهیم رسید، ولی اگر با ایشان نرویم، طرح شیطان کار ما را تمام می کند.
 

پی نوشت ها:

(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 8، ص: 312
(2) الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج 1، ص: 253
(3) نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 301
(4) التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص: 432
(5) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج 1، ص: 297
(6) التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص: 584

متن بالا سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 6 مهرماه سال 99 در هیات دانشگاه قم به مناسبت ماه صفر در دانشگاه قم ایراد فرمودند. 
 

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث