سخنرانی آیت الله میرباقری: جلسه هفتم، مستجاب شدن دعای امت سازی حضرت ابراهیم علیه السلام

سخنرانی آیت الله میرباقری: جلسه هفتم، مستجاب شدن دعای امت سازی حضرت ابراهیم علیه السلام

۱۲ بهمن ۱۴۰۱ 0 صوتی و تصویری

 

 

جلسه هفتم هیئت ثارالله قم: مستجاب شدن دعای امت سازی حضرت ابراهیم علیه السلام

مأموریت حضرت ابراهیم علیه السلام

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين  وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين  وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم  أَجْمَعِين. از آیات قرآن در سوره مبارکه بقره و همچنین سوره ابراهیم استفاده می شود که حضرت ابراهیم مقام امامت فوق العاده ای داشتند و عهدی به ایشان رسیده بود و از قِبَل خدا امام هستند و اقداماتی انجام دادند. خدای متعال مأموریتی به عهده ایشان گذاشتند و آن مأموریت این بود، شما که امام شدید باید بیت من را تطهیر کنید و خانه خدا باید برای کسانی که در راه هستند و می خواهند بر محور این بیت بیایند و جمع بشوند، از موانع پاک و مهیا بشود. پیداست امت یک بیت و خانه ای و یک نقطه ای می خواهد که خدای متعال این را قرار داده است. به حضرت ابراهیم دستور می دهند این خانه را تطهیر کنید، که این خانه برای طائفین و عاکفین و رُکَّع السجود است که در آیه مبارکه سوره بقره هم آمده است.
بعد هم می فرماید: «وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْت »(بقره/127) باید این بیت را بازسازی کنند که این هم یک معنای ظاهری دارد. روی بنیان های اصلی که خدای متعال معین و مقرر کرده بود، حضرت ابراهیم دوباره کعبه را از نو بنا کردند. گویا حوادث موجب شده بود که این کعبه خراب شود. این یک بیت ظاهری است.
تطهیر بیت هم یک معنای ظاهری دارد و هم یک معنای باطنی؛ معنی ظاهری اش یعنی از نجاست ها و آلودگی های ظاهری، این خانه باید پاک بشود. معنی باطنی اش این است که خانه ای که می خواهد محل بندگی خدا بشود، باید از بت پرستی و محل بندگی شرک و آلودگی ها پاک بشود. مهمتر از همه این است که باید از دست کفار و مشرکین و ائمه نار بیرون بیاید. اگر در دست آنها بدهیم خانه را آلوده می کنند، ولو که نماز هم در آن خوانده بشود و طواف هم بشود.
به تعبیر قرآن طواف و حجشان، مکاء و تصدیه است و تبدیل به خوشگذرانی و کف و سوت می شود. این مناسکی که مناسک بریدن از همه چیز و پیوستن به خداست، وقتی دست ارباب قدرت و ثروت و فرعون ها و مستکبرین افتاد، همین را تبدیل به بساط عیش و خوشگذرانی می کنند. لذا این تطهیر غیر از آن تطهیر ظاهری، یک امر اضافه ای دارد و باید این خانه از این آلودگی ها هم پاک بشود. این فرهنگ ها و این بت ها از دست این اولیاء طاغوت و فرعون ها و مستکبرین باید بیرون بیاید، ولو این که به ظاهر اینها خودشان را کلیددار بدانند و نماز هم می خوانند و بیست و چهار ساعته هم آنجا مشغول طواف باشند. این کافی نیست و باید این بیت تطهیر بشود. یک بار حضرت ابراهیم و یک بار هم نبی اکرم این بیت را تطهیر کردند و یک بار هم امام زمان ان شاء الله تطهیر خواهند کرد.
پس یک مأموریت تطهیر بیت است. بنای بیت هم یک معنای ظاهری دارد که بالاخره باید خود این سنگ ها چیده بشود و این خانه استوار شود. این قبله است و باید مردم بیایند و رو به او نماز بخوانند و طواف کنند. وجود مقدس نبی اکرم تمنای شان از خدای متعال این بوده که «قَدْ نَرى  تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماء»(بقره/۱۴۴) آن چرخش چهره ایشان در آسمان، که دنبال یک قبله مناسبی برای امتشان می گشتند، این را خدای متعال دیده و اینجا قبله است. لذا این قبله باید از نو بنا بشود. حضرت ابراهیم اگر می خواهند، یک امتی بر محور نبی اکرم درست بشود باید این بیت را بنا کنند.
 

درخواست های حضرت ابراهیم

این یک قواعد ظاهری است و یک قواعد باطنی هم دارد؛ یعنی بیت و خانه خدا یک ارکان و یک احکام و قواعدی دارد که آن هم احتیاج به اقامه کردن و رفعت دارد. پس دو مأموریت بعد از امامت این هاست، مأمور به تطهیر بیت و ترفیع قواعد بیت هستند و یک خواسته هایی هم حضرت دارند که از دعاهای حضرت در این سوره استفاده می شود؛ یکی اینکه «رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِنا»(بقره/۱۲۶) از خدای متعال تقاضا می کنند که خدایا این بیت، بیت امن بشود «وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِنا»(بقره/۱۲۶) این در سوره حضرت ابراهیم هم به یک شکلی شبیه به همین گفته شده که خدایا این بلد را بلد امن قرار بده. پس تطهیر بیت و ایجاد یک بیت امن، یکی از دعاهای حضرت بود. امت احتیاج به یک بیت دارد بلد امن دارد.
دعای دیگر حضرت این بود «وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ»(بقره/۱۲۶) مردمی که می خواهند حول این کعبه جمع بشوند و در این شهر مکه زندگی بکنند، یک رزق هایی را خدای متعال از آسمان باید برایشان نازل بکند. این امت رزق می خواهد که این رزق هم ظاهری و هم باطنی است. یعنی هم باید رزق ظاهری شان برسد، چون مکه قابل زرع نیست و باید ثمرات زحمت های دیگران را از جای دیگر بیاورند. امت احتیاج به رزق و به یک حقایقی دارند که از عالم بالا باید نازل بشود. رزق انسان منحصر به خوردنی ها و پوشیدنی ها نیست، تمام قوای ما رزقی دارند که خدای متعال رزق قوای ما را مقدر کرده است.
پس امام باید برای امت خودش بلد امن و رزق درست کند. این امت رزق می خواهند و رزقشان را باید از دست این امام بگیرند و باید با دعای امام این رزق نازل بشود. دعای دیگری که حضرت ابراهیم داشتند امت مسلم بود؛ «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَة لَک»(بقره/۱۲۸) یک امت مسلمی در نسل حضرت باید باشند که اینها محور امت سازی حضرت هستند که در روایات این به ائمه علیهم السلام تطبیق شده است. فرمودند آن امت وسطی که در آیات دیگر آمده، مقصود ما هستیم. این همین امت مسلمه ای است که حضرت ابراهیم از خدا درخواست کردند. یک امتی که تسلیم خدای متعال باشند که این امت نبی اکرم و اهل بیتشان هستند. اینها امت مسلمه هستند و بلکه در بعضی روایات به اهل بیت تفسیر شده و فرمود ما اهل بیت امت مسلمه هستیم. آن مقام تسلیم و اسلامی که حضرت ابراهیم دعا می کرد، دعایش در حق ما اجابت شده و ما امت مسلمه هستیم. پس امام اگر می خواهد یک کار بزرگی کند، از قرن ها قبل باید تدبیر کند، برای شکل گرفتن امت نبی اکرم تا این امت ساخته بشود.
یک دعای دیگری که اجابت شد این بود «وَ أَرِنا مَناسِكَنا»(بقره/۱۲۸) امت مناسک می خواهد. این مناسک هم باید به رؤیت امام برسد. امام مناسک را می بیند و آن مناسک را برای امت خودش جاری می کند که از جمله آن مناسک حج است، که به رؤیت امام رسیده و جبرئیل حضرت را قدم به قدم بردند و صحنه ها را نشان دادند و فرمودند اینجا وقوف کنید و اینجا رجم کنید و اینجا طواف کنید. راجع به حضرت آدم هم آمده که «وَ أَرِنا مَناسِكَنا»(بقره/۱۲۸) خدا مناسکی که برای یک امت لازم است را به رؤیت انبیاء و ائمه علیهم السلام می رساند و بعد آنها این مناسک را برای امت خودشان بیان می کنند. لذا حضرت فرمود همین طوری که من حج انجام می دهم، دنبال من بیایید و همینطور انجام بدهید. آنها دنبال حضرت حرکت می کنند. حضرت از کجا می گیرند؟ این همان «وَ أَرِنا مَناسِكَنا»(بقره/۱۲۸) است. خدای متعال مناسک امت را به امام ارائه می کند. این هم یکی از دعاهای حضرت است.
یکی دیگر از دعاهای حضرت که در این سوره بود و مستجاب شد، این بود «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ»(بقره/۱۲۹) این امت رسول هم می خواهند. با یک مأموریتی رسالتی باید از بین خود اینها برانگیخته بشود «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ»(بقره/۱۲۹) تلاوت آیات کند و تعلیم کتاب و حکمت کند و اینها را تزکیه کند. اجابت این دعا در سوره جمعه است که خدای عزیز و حکیم این دعوت را اجابت کرده و برای این امت یک رسولی از بین خودشان انتخاب کرده است. ائمه فرمودند آن امتی که رسول هم در بینشان مبعوث شده ما هستیم «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُم »(جمعه/۲) امیین ما هستیم.
پس ائمه هم امت مسلمه هستند و هم امت وسط هستند «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاس »(آل عمران/۱۱۰). آیات مختلف قرآن که از این امت بحث می کند، همه ناظر به همین دعای حضرت ابراهیم و همان امیینی است که وجود مقدس نبی اکرم حقیقتا بین آنها مبعوث شد. بعد آنها هستند که باید دعوت نبی اکرم را منتشر کنند. این امت وسط هستند که باید مابقی امت را بسازند و مابقی باید از این امت وسط دینشان را بگیرند. خدای متعال کتاب را برای آنها نازل کرده و پیامبر تعلیم کتاب را به آنها فرموده و حکمتی که پیامبر آورده، دست آنهاست «أَنَا مَدِينَةُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِيُّ بَابُهَا» آن کتاب در اختیار آنهاست. پس این هم یک دعای حضرت ابراهیم است که در سوره مبارکه بقره ذکر شده است.
این امام برای امت خودش این کارها را کرده؛ ساخت بیت و بلد امن و رزق و امت وسط و کتاب و رسول و تعلیم، همه اینها جزو طرح های حضرت ابراهیم بوده که البته یک تتمه ای دارد و در سوره مبارکه حضرت ابراهیم از آن بحث شده که آنجا حضرت همین دعا را تقریبا دوباره تکرار می کنند «رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنا»(ابراهیم/۳۵) خدایا این بلد را بلد آمن قرار بده. این امنیت هم فقط امنیت ظاهری نیست که مخاطرات ظاهری تهدید نکند، بلد امن بلدی است که مؤمنین ایمانشان در معرض تهدید نیست و می توانند بندگی بکنند و شیطان به آنجا راه ندارد. اگر یک بلدی در اختیار کفار قرار گرفت و بعد فرهنگ آنها جاری شد، این بلد دیگر بلد امن برای مؤمن نیست و مؤمن آنجا امنیت ندارد و نمی تواند خدای متعال را بندگی بکند. دیگر نه خوراک حلال پیدا می شود و نه رزق حلال پیدا می شود و نه درآمد حلال پیدا می شود و هیچ چیزی آنجا نیست و این بلد امن نیست.
بلد امن، بلدی است که مؤمنین راحت مناسک بندگیشان را عمل می کنند و با امنیت در آن زندگی می کنند. خدایا این بلد را بلد امن قرار بده. این هم یک دعا بود که اجابتش هم همین است که امام زمان علیه السلام وقتی می آیند، این بلد به نحو کامل بلد امن می شود و دیگر بساط کفر و نفاق جمع می شود و بندگی کردن در آنجا آسان می شود «أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْناً يَعْبُدُكَ  لَا يُشْرِكُ  بِكَ شَيْئا» حضرت که هیچ وقت شرک خفی و اخفا نداشتند، این شرک امت است.
یعنی وقتی امام به امامتشان در عالم ظاهر می شوند، دیگر بساط شرک جمع می شود «يَعْبُدُونَني  لا يُشْرِكُونَ بي  شَيْئا»(نور/۵۵) کار که به اینجا می رسد دیگر ذره ای در پرستش خدا، ریا و عدم اخلاص نیست؛ چون پرستش غیر خدای متعال ریشه اش ائمه کفر و آنهایی هستند که دین سازی می کنند. تا آنها هستند این غفلت هم حضور دارد و تا آنها آمیخته با مؤمنین هستند، این آلودگی هم هست و مؤمنین هم در دوران تقیه هستند و مراعات هایی باید بکنند و نمی توانند خالص به دین خدا عمل بکنند. وقتی این بلد امن می شود که کل بساط شیطنت و کل بساط فرعون ها و بساط شرک و نفاق جمع شود. وقتی جمع شد بلد امن می شود و در این بلد مناسک الهی بدون انحراف عمل می شود و خالص می شوند. بنابراین حضرت دنبال چنین چیزی هستند و این بلد امنی که می فرمایند، صرفا امنیت ظاهری نیست.
لذا در ذیل این آیه حضرت به قتاده می گویند که تو فقیه بصره هستی؟ ابتدا تعارف می کند و بعد حضرت بهشان می گوید که تکلف ندارد، واقعا آنجا می نشینی و برای مردم فتوا می دهی؟ گفت بله، بر اساس کتاب فتوا می دهم و براساس هوا نیست. بعد حضرت گفتند این آیه که در باب سرزمین سبأ هست، معنایش چیست که خدای متعال می فرماید امنیت در آنجا هست و با امنیت سیر می کنند، این معنایش چیست؟ گفت مقصود این آیه مکه است و کسانی که مکه می روند در امنیت هستند. حضرت فرمود مگر در راه مکه قطاع الطریق نیستند؟! مگر در خود مکه عبدالله زبیر بساط به پا نکرد و عده ای از دست نرفتند؟! این آیه این را نمی خواهد بگوید و مقصود چیز دیگری است. اگر کسی بیاید و به امام کعبه پیوند بخورد، در امنیت قرار می گیرد و دیگر دست شیطان به او نمی رسد و دیگر نمی تواند او را جهنمی کند.
پس این بلد امنی که حضرت ابراهیم از خدای متعال می خواهند و برای آن دعا می کنند، چنین امنیتی است که در آن بت پرستی و شرک و بخل نباشد و شیطان و مستکبرین و ائمه ضلال به آن راهی نداشته باشند. اگر آنها نفوذ داشته باشند دیگر بلد امن برای مؤمن نیست. الان فضای عالم برای مؤمنین فضای ناامن است و نمی شود بندگی خدا را کرد. به تعبیر دیگر دوران تقیه و دوران پنهان کاری و هُدنه است. پس این هم یک دعای حضرت است که دوباره در این سوره تکرار می شود، «رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِنا»(بقره/۱۲۶).
دعای دوم حضرت این است «وَ اجْنُبْني  وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنام »(ابراهیم/۳۵) خدایا من و نسل من را از این دور کن و در جانب دیگری قرار بده. یک طرف جانب عبادت اصنام است و حضرت می فرماید ما را در یک سمت دیگری قرار بده تا اصلا سمت وادی شرک و بت پرستی و عبادت اصنام نرویم.
بعد حضرت به خدای متعال عرضه می دارند «رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثيراً مِنَ النَّاس »(ابراهیم/۳۶) این اصنام و این آلهه ای که تعداد کثیری از مردم را در وادی ضلال بردند و راه تورا گم کردند، خدایا اینطور نشود که امت من هم دنبال این اصنام بروند. نسل من را حفظ کن «وَ اجْنُبْني  وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنام »(ابراهیم/۳۵) و ما را در یک جانبی قرار بده که به سمت عبادت اصنام حرکت نکنیم. این هم دعای دوم است.
ذیل این دعای دوم حضرت یک روایتی است که توضیح می دهد باطن این دعا چه بوده است. وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «أَنَا دَعْوَةُ أَبِي إِبْرَاهِيم  »(1) آن دعای حضرت ابراهیم که دعا می فرمود، مقصود من بودم و در حق من مستجاب شد. عبدالله ابن مسعود می گوید به حضرت عرض کردم یا رسول الله معنای این که شما دعای حضرت ابراهیم هستید یعنی چه؟ این کدام دعاست و شما چطوری اجابت شدید؟ حضرت فرمود «أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى إِبْرَاهِيم » خدای متعال به حضرت ابراهیم وحی فرمود: «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً»(بقره/۱۲۴) من می خواهم شما را امام قرار بدهم و امر در دستت باشد و با امر تو عالم راه برود و امت ساخته بشود «فَاسْتَخَفَّ إِبْرَاهِيمُ  الْفَرَح ».
حضرت آنقدر غرق در نشاط شد که یک سوالی کرد و خدای متعال یک جوری جواب داد که کأنه یک جوری نفی هم در آن بود. از خدا سوال کرد «قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي »(بقره/۱۲۴) این امامت فقط برای خودم است یا به ذریه من هم می رسد؟ خدای متعال هم اینطوری جواب داد «فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ إِنِّي لَا أُعْطِيكَ عَهْداً لَا أَفِي بِه » عهدی با تو نمی بندم که وفا نکنم. تو می گویی ذریه من هم امامت داشته باشند «قَالَ يَا رَبِّ مَا الْعَهْدُ الَّذِي لَا تَفِي بِه » آن عهدی که اگر بسته بشود به آن وفا نمی شود چیست؟ خدای متعال فرمود «قَالَ لَا أُعْطِيكَ الظالم  مِنْ ذُرِّيَّتِكَ عَهْداً» امامت را به آنهایی که از ذریه تو ظالم هستند نمی شود بدهی. در ذریه تو بعضی از افراد ظالم هستند که امامت به آنها نمی رسد.
بعد حضرت سوال کرد: «قَالَ إِبْرَاهِيمُ عِنْدَهَا يَا رَبِّ وَ مَنِ الظَّالِمُ مِنْ ذُرِّيَّتِي » مگر در ذریه من افراد ظالم هم هستند؟ آن ظالمی که عهد تو به او نمی رسد و دست به این عهد پیدا نمی کند، چه کسی است؟ «قَالَ لَهُ مَنْ يَسْجُدُ لِلصَّنَمِ مِنْ دُونِي يَعْبُدُهَا» اگر کسی در مقاب صنمی سجده کرد، او دیگر امام نمی شود و دستش به عهد امامت نمی رسد. نمی شود آدم بت پرست را امام امت قرار بدهی و نمی شود کسی که با بت ها سر و کله می زده امام امت بشود. او امت را اسیر بت ها می کند.
در یک روایت دیگری آمده که خدای متعال به حضرت خیلی عنایت کرده بود و ایشان نبی و رسول و خلیل بود و دستش پر بود و خیلی از صحنه ها را دیده بود و دعاهایش مستجاب شده بود ولی وقتی خدا فرمود می خواهد امامت برای تو قرار بدهم، این دیگر یک مقام فوق العاده ای بود که کأنه خود حضرت هم برایش شگفت انگیز بود. لذا بلافاصله سوال کرد «وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي » خدای متعال فرمود «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين » امامت یک عهدی است و اهل دارد و به ظالم نمی رسد. وجود مقدس نبی اکرم فرمودند وقتی خدای متعال این را به حضرت ابراهیم فرمود حضرت ابراهیم یک دعای دیگری کرد و گفت «وَ اجْنُبْني  وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنام »(ابراهیم/۳۵) اگر کسی بت پرستید نمی تواند امام بشود؛ پس دعا کرد، هم خودم و هم ذریه من را از این که بت بپرستند حفظ کن و دورشان بدار «رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثيراً مِنَ النَّاس »(ابراهیم/۳۶) این صنم ها خیلی ها را در وادی حیرت بردند، ولی کاری کن که دستشان به ذریه من نرسد.
«قَالَ النَّبِيِّ فَانْتَهَتِ  الدَّعْوَةُ إِلَيَّ وَ إِلَى  أَخِي  عَلِي » نبی اکرم فرمودند این دعوت منتهی به من و برادرم امیرالمؤمنین شد، «لَمْ يَسْجُدُ أَحَدٌ مِنَّا لِصَنَمٍ قَطُّ» ما لحظه ای در مقابل هیچ صنمی خضوع نکردیم. ما می توانیم امام باشیم. حضرت ابراهیم دعایش این بود، وقتی خدای متعال فرمود عهد امامت به کسی که در مقابل بتی سجده کرده باشد، چه این بت چوب و سنگ باشد و چه قوای کیهانی باشد و چه فرعون و نمرود باشد، کسی که در مقابل صنمی سر فرود آورد دیگر نمی تواند امام باشد و امامت الهی به او نمی رسد و صاحب الأمر نمی شود و فرمان و طرح امت سازی را به او نمی دهند. حضرت فرمود این دعا فقط در حق من و امیرالمؤمنین و ذریه ایشان اجابت شده است، «لَمْ يَسْجُدُ أَحَدٌ مِنَّا لِصَنَمٍ قَطُّ فَاتَّخَذِنيَ اللَّهُ نَبِيّاً وَ عَلِيّاً وَصِيّاً» حضرت ابراهیم در امت سازی خودشان این اقدامات را کردند.
آیه بعد یک جمله دیگری را در اقدام حضرت ابراهیم بیان می کند که این هم مهم است «رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثيراً مِنَ النَّاس »(ابراهیم/۳۶) خدایا این صنم ها خیلی ها را با خودشان بردند. اینها راه به ذریه من پیدا نکنند. این امت یک ائمه ای داشته باشند که آنها خالص محض باشند و با اینها امت ساخته بشود. در واقع محور حقیقی امت اینها هستند و بقیه باید با اینها راه بروند. بعد یک تعبیری دارد «فَمَنْ تَبِعَني  فَإِنَّهُ مِنِّي »(ابراهیم/۳۶) خدایا از ذریه من اگر کسی تبعیت از من کرد از من است ولی اگر تبعیت نکرد «وَ مَنْ عَصاني »(ابراهیم/۳۶)  دیگر از من نیست «فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحيم »(ابراهیم/۳۶) تو غفور و رحیم هستی و خودت می دانی که با او چه کنی ولی او دیگر از من نیست.
روایات لطیفی اینجا هست که ائمه علیهم السلام گاهی اینطوری فرمودند که اگر کسی از ما تبعیت بکند، از ماست. مرحوم شیخ طوسی این روایت را از عمر بن یزید در امالی نقل کرد که حضرت به او فرمودند «يَا ابْنَ يَزِيدَ أَنْتَ وَ اللَّهِ مِنَّا أَهْلَ  الْبَيْت »(2) به خدا قسم تو از ما اهل بیت هستی. برای خودش باورنکردنی بود «قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مِنْ آلِ مُحَمَّد» مقصودتان از این که من از اهل بیت و از شما هستم، یعنی از آل الرسول هستم؟ «قَالَ إِي وَ اللَّهِ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» بله شما از آل الرسول هستید. این باید معنا بشود چون آل هم معنای محدود و هم معنای گسترده دارد. همه مؤمنین و شیعیان به یک معنا آل هستند، ولی معنای اختصاصیش نسبت به معصومین است.
پرسید واقعا من از آل الرسول هستم؟ شوخی می فرمایید یا جدی می گویید که من از اهل بیت هستم؟ بعد فرمودند «أَمَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّه » مگر قرآن نخواندی؟ خدای متعال می فرماید: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا»(آل عمران/۶۸) اولاترین مردم به حضرت ابراهیم وجود مقدس نبی اکرم و آن کسانی است که از او تبعیت می کنند. «لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ» کسانی هستند که از او تبعیت کردند و این نبی و آن کسانی که ایمان به این پیامبر آوردند «وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِين »(آل عمران/۶۸) این ها آل حضرت ابراهیم  هستند. کسی که تبعیت از حضرت ابراهیم کند، آل حضرت ابراهیم می شود. حضرت این آیه را خواندند «فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي »(ابراهیم/۳۶)  اگر کسی از من تبعیت کند، از من است.
پس امت اینطوری درست می شود. یک امامی است که یک طرح و برنامه ای از طرف خدای متعال دارد و اگر کسی دنبال او حرکت کرد، جزو آل او می شود. به تعبیر دیگر امام یک بیتی در عالم دارد که بیت امامتش است «أَنَا بَيْتُ  الْحِكْمَةِ وَ أَنْتَ مِفْتَاحُه »(3)، نبوت یک بیتی است «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ  بَيْتِ  النُّبُوَّة» مقصود که خانه گلی نیست، نبوت یک بیتی دارد و این پیامبر یک خانه ای دارد و یک عده ای اهل این خانه هستند. چه کسانی اهل این خانه هستند؟ در قدم اول معصومین هستند که این معلوم است «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ  بَيْتِ  النُّبُوَّة»، حضرت الحاق به خودشان کردند و فرمودند تو هم از آنها هستی. بعد فرمودند نکته اش این است «فَمَنْ تَبِعَني  فَإِنَّهُ مِنِّي »(ابراهیم/۳۶) اگر کسی سایه به سایه امام حرکت کند و قوایش تبع امام در عالم راه برود «فَمَنْ تَبِعَني  فَإِنَّهُ مِنِّي »(ابراهیم/۳۶). حضرت به عمر بن یزید فرمودند تو از ما اهل بیت هستی چون مقام تبعیت داری.پس امت اینطوری درست می شود و یک امامی است که پیشرو است و حرکت می کند و راه باز می کند و راه نرفته را می رود و طرح در دست اوست و آن طرح را او عملی می کند و بقیه باید دنبالش حرکت کنند. «سابق» کسی است که راه نرفته را می رود و باز می کند و بقیه دنبال او حرکت می کنند. امام پیشرو است. این امام بودن معنایش همین است که او راه باز می کند و بیت و بلدی درست می کند. اگر دنبال او حرکت کنند اهل این بلد می شوند. اهل این بیت اگر تبعیت نکردند از بیت بیرون می مانند. اینطوری یک امت ساخته می شود. این هم از اقدامات حضرت ابراهیم است که در این سوره از آن بحث شده.
 

درخواست برای اقامه صلات و ولایت حق

بعد یک آیه دیگری است که می فرماید: «رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي  بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْع »(ابراهیم/۳۷) خدایا من برای امت سازی، ذریه خودم را که نسل حضرت اسماعیل است در یک سرزمینی که حاصلخیز نیست و در آنجا مطلقا کشت نمی شود بردم، «عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ»(ابراهیم/۳۷) در کنار بیت و حرم تو. قاعدتا آدم وقتی می خواهد اهل بیتش را هم ببرد، در یک سرزمین خوش آب و هوایی می برد. این طفل را برای چه در این سرزمین بردی؟ «رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاة»(ابراهیم/۳۷) این طرح اقامه صلات و برپا شدن دین خدا و برپا شدن ولایت حقه است. من می خواهم در عالم اقامه صلات بشود. همینطور هم هست و ذریه حضرت که ائمه علیهم السلام هستند در عالم اقامه صلات کردند. این کار را من کردم چون با این اقدام اقامه صلات می شود و باید اینها کنار این بیت بیایند. اینها هستند که از اینجا یک دعوتی را آغاز می کنند و بعد با دعوتشان اقامه صلات و ذکر و یاد خدا در عالم می شود.
حضرت ذریه شان را در سرزمین غیر ذی زرع کنار کعبه می برند و بعد دعا می کنند: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِم »(ابراهیم/۳۷) خدایا قلوب یک عده را متمایل به آنها کن تا همراه با آنها هم مسیر بشود، «وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرات »(ابراهیم/۳۷) خدایا از ثمرات به آنها روزی کن. اینجا لم یزرع است و معنی ظاهریش روشن است. در سرزمینی که حاصلخیز نیست و باید جای دیگر کشت بشود و محصولش اینجا بیاید، ولی یک معنای باطنی هم دارد که آن ثمرات باطنی باید از عالم بالا نازل بشود. یک معنای تأویلی هم دارد که حضرت فرمودند این دعای حضرت ابراهیم راجع به ما بود و حضرت ما را در نسل خودش می دید که ما اقامه صلات می کنیم. ما امام هستیم.
حضرت دعا کرد یک امتی برایشان درست شود. امت کسانی هستند که «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِم »(ابراهیم/۳۷) ، حضرت فرمود این دعا در حق ما مستجاب شده است. حضرت فرمودند شمایی که اطرافیان ما هستید، همان هایی هستید که حضرت ابراهیم دعا کرده «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِم »(ابراهیم/۳۷) .
پس معنای ظاهری اش این است که اینجا بیابان لم یزرع است و اینها می خواهند قرن ها بمانند و اقامه صلات کنند. خدایا یک عده ای را اطراف اینها جمع کن تا ثمرات از جای دیگر بیاید و بالأخره یک معیشت و یک عیش ظاهری است، که باید تأمین بشود. این معنای ظاهریش است که این هم اجابت شد و زمزم از زیر پای حضرت اسماعیل جوشید و جناب هاجر هم دور این آب سنگ چیدند و پرنده ها رفت و آمد کردند و قبایلی که دوردست ها بودند متوجه شدند و اینجا آمدند و از حضرت اجازه گرفتند و کنار آب چادر زدند و نان می دادند و آب می گرفتند. این «وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرات »(ابراهیم/۳۷) است، ولی تأویل باطنی این است که حضرت فرمودند ابراهیم علیه السلام دعا می کرد که ثمرات قلوب به سمت ما بیاید. ما امام هستیم و امام امت می خواهد.
اینها اقدامات حضرت ابراهیم برای ساخت یک امت است. یکی هم بحث اقامه مناسک است که حضرت یک مناسکی در عالم به پا کردند که در روایات آمده. بعضی از این مناسک هم مانده و بعضی از احکام و شرایع نسخ می شده، ولی خیلی از مناسک ابراهیم مناسک پایدار است. حج ابراهیمی یکی از مناسکی است که حضرت ابراهیم برای امت سازی آوردند. در امت وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم آن حج به پا شده بود. آن حجی که امت با آن ساخته می شود و آن حجی که دشمنان طرد می شوند و یک امتی شکل می گیرد، اینها بعضی از شئون امامت حضرت ابراهیم است.
پس امتی که بر محور امامت حق شکل می گیرد، یک چنین امتی است و این اقدامات باید در آن اتفاق بیافتد تا یک امت صالحه درست بشود. یک کسی باید امتحان پس بدهد و عهدی به او بدهند و با این عهد بیاید و یک چنین اقداماتی در طول قرن ها کند. اندک اندک آنهایی که دلداده نبی اکرم و آنهایی که دلداده این امام هستند خودشان را می رسانند. بعد هم حضرت مأمور شد، بالای مقام ابراهیم برود. در یک روایتی دارد که حضرت بالای کوه ابو قبیس ایستادند «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى  كُلِّ ضامِرٍ يَأْتينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميق »(حج/۲۷) به حضرت گفتند شما برو روی کوه ابو قبیس یا روی مقام ابراهیم بایست و بعد ندا بده و مردم را دعوت کن. حالا که بیت را به پا کردی و مناسک حج به دستت آمد و «امامُ الحاجّ» شدی، حالا صدا بزن تا مردم بیایند.
با حج اتفاقی می افتد. این که هر سال حج تکرار می شود و امام الحاج در حج حاضر هستند. در یک روایتی دارد حضرت وقتی می خواستند از زن و فرزندشان جدا بشوند و بروند، جناب هاجر آمد و دامن حضرت را گرفت و گفت باورم نمی آمد پیامبر خدا اینقدر بی رحم باشد. تو یک زن تنها را با یک طفل شیرخوار در این بیابان لم یزرع رها کردی و داری می روی؟ حضرت متأثر شدند و به تعبیر حقیر حضرت گفتند خدایا به یک معنایی راست می گوید، من می فهمم دارم چه کار می کنم و دارم امت می سازم، ولی این که نمی داند. این همان جایی است که خیلی ارزش دارد. اگر آدم پای طرح امام صبر کند و خیلی هم سرک نکشد، خیلی اوقات هم به این زودی آدم به اسرار نمی رسد. باید فقط تحمل کند.
حضرت فرمود «نَحْنُ  صُبرٌ وَ شِيعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا»(4) ما صبر می کنیم و صبور هستیم ولی شیعیان ما از ما صبورتر هستند. در واقع دارند ما را مدح می کنند که ما سرخوش بشویم و الا صبر عالم به امیرالمؤمنین و سیدالشهداست. اگر او صبر نکند کسی در راه خدا صبر نمی کند، ولی ما را مدح کردند. می گویند چرا شیعیان اصبر هستند؟ چون ما می بینیم و غیب عالم دست ماست، ولی آنهایی که با من می آیند درحالی که غیب را نمی بینند. امام زمان ظهور خودشان را می بینند، ولی شیعیان که نمی بینند و باید با این که نمی بینند، کنار امامشان بایستند. این صبوری خیلی قیمت دارد.
به خدا عرضه داشت خدایا اینها تنها و غریب هستند. خدا فرمود به بالای کوه ابوقبیس برو و بایست و صدا بزن، و خواهی دید فوج فوج مردم خواهند آمد و اینها تنها نمی مانند. حضرت بالای کوه ابوقبیس رفت و صدا زدند. روایت دارد که همه کسانی که در عالم ذر و عوالم دیگر بودند این دعوت را شنیدند و خدا به سمعشان رساند. آنهایی که لبیک به حضرت ابراهیم گفتند، به مکه می آیند و حاجی می شوند. حتی در یک نقل دارد این لبیکی که در موقع احرام می گویید، اجابت حضرت ابراهیم است. حضرت ابراهیم صدا زده و گفته بیایید، من امام هستم و دارم امت می سازم پس شما اجابت کنید. من همه چیز را آماده کردم «أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ»(بقره/125) من این خانه را آماده کردم و قواعد بیت را بالا بردم. مناسکی است و قواعدی است. خودتان را به این بیت برسانید و بیایید از این حج استفاده کنید «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَج »(حج/27).
حضرت فرمود وقتی می روید لباس احرام تنتان می کنید و لبیک می گویید، جواب حضرت ابراهیم را می دهید. او شما را به حج و به حرکت به سمت خدا دعوت کرده؛ از همه باید بِکنید و رو به خدا بیایید. حج فرار الی الله است. ذیل همین آیه «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِم »(ابراهیم/۳۷) یک لطیفه ای است که حضرت به قتاده گفتند «مَنْ  خَرَجَ  مِنْ  بَيْتِهِ  بِزَادٍ حَلَالٍ وَ رَاحِلَةٍ وَ كِرَاءٍ حَلَال »(5) حضرت فرمودند بلد امن بودن یعنی این وادی امن، یعنی کسی که از خانه خودش خارج می شود و قصد این بیت را می کند، «عَارِفاً بِحَقِّنَا» عارف به حق ما و متمایل به ماست.
این که کعبه می آید، می خواهد به ما برسد، نمی آید کعبه که کعبه را ببیند «يَهْوَانَا قَلْبُه » او هوای ما را دارد و اگر حج می آید دنبال امامش است. این آدم «يَهْوَانَا قَلْبُهُ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ  وَ لَمْ يَعْنِ الْبَيْت » حضرت مقصودشان خانه نبود که قلوب متمایل به خانه بشود و الا می فرمود؛ «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ  وَ لَمْ يَعْنِ الْبَيْت » بیت را قصد نکرده است. مقصودش ما بودیم «فَنَحْنُ وَ اللَّهِ دَعْوَةُ إِبْرَاهِيم  الَّتِي مَنْ هَوَانَا قَلْبُهُ قُبِلَتْ حَجَّتُه » کسی که قلبش هوای ما را  کرده باشد، حجش قبول است. پس این حج ابراهیمی که حضرت ابراهیم می خواستند این بود. ایشان همه را صدا زدند که در این مناسک بیایند و از همه ببرند و به خدا برسند. 
حضرت فرمودند که اگر کسی هوای ما را نداشته باشد، حجش مقبول نیست و حج ابراهیمی نیست. حج ابراهیمی حجی است که منتهی به امام می شود «يَا قَتَادَةُ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ كَانَ آمِنا» این امنیت یعنی اگر کسی اینطوری آمد و متمایل به ما بود «كَانَ آمِناً مِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ يَوْمَ الْقِيَامَة» از عذاب جهنم مأمون است. این معنی امنیتی است که خدای متعال قرار داده است.
در یک حدیث دیگر هم باز قریب به همین را امام باقر علیه السلام نقل می کنند که حضرت به آنهایی که طواف می کردند، نگاه کردند «نَظَرَ إِلَى النَّاسِ يَطُوفُونَ  حَوْلَ  الْكَعْبَة»(6) داشتند طواف می کردند. حضرت فرمودند در دوره جاهلیت هم مردم همینطوری طواف می کردند. این آن حجی نیست که خدا می خواهد، «هَكَذَا كَانُوا يَطُوفُونَ فِي الْجَاهِلِيَّة» حجشان چیزی کم دارد «إِنَّمَا أُمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بِهَا»اینها مأمور شدند بیایند و طواف کعبه کنند «ثُمَّ يَنْفِرُوا إِلَيْنَا فَيُعْلِمُونَا وَلَايَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُم ». طواف کعبه مقدمه آمدن محضر امام است و مقدمه این است که بیایند به ما ولایت و مودت شان را اعلام کنند، «وَ يَعْرِضُوا عَلَيْنَا نُصْرَتَهُم » یا نصرتشان را به ما عرضه کنند و بگویند ما آماده هستیم.
این مناسکی است که حضرت درست کرد؛ اگر این مناسک خوب عمل بشود، خروجی اش این است که انسان به امام می رسد و نصرت امام حاصل می شود و بیعت با امام تجدید می شود. با چنین حجی امت درست می شود؛ و الا این کعبه ای که انقدر محترم است، یک جایی اینطوری تعبیر می شود و می گوید مردم مأمور شدند بیایند دور این سنگ ها بچرخند و بعد بیایند با ما بیعت کنند. این کعبه بدون امام احجار و سنگ است و با امام از حرمات الله می شود.
همه آن کندن ها و لبیک ها و لباس دنیا را از تن به در آوردن ها و همه فرار از دنیا و تعلقات برای این است که به امام برسیم. اگر رسیدی و نصرت خودت را عرضه کردی، اینطوری انسان به امامش ملحق می شود و اینطوری جزو امت امام می شوی و اینطوری امت ساخته می شود. این حج این طوری امت به پا می کند. حضرت فرمودند: «ثُمَّ يَنْفِرُوا إِلَيْنَا فَيُعْلِمُونَا وَلَايَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ وَ يَعْرِضُوا عَلَيْنَا نُصْرَتَهُم ». بعد حضرت این آیه را خواندند «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ »(ابراهیم/۳۷) آن چیزی که حضرت ابراهیم می خواست، چنین حجی بود. کعبه را برای این بنا کرد و برای این ذریه اش را کنار کعبه آورد و برای این دعوت به حج کرد که مردم بیایند و به امام برسند. حج مناسک توجه به امام است.
 

پی نوشت ها:

(۱) الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 379
(2) الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 45
(3) الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 25
(4) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 2، ص: 93
(5) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 8، ص: 311
(6) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 392
 
*متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 13 مرداد 1401 است، که به مناسبت دهه اول ماه محرم در هیئت ثارالله قم ایراد فرمودند.
 

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث