فضیلت و جایگاه سوره حمد
۲۳ اسفند ۱۳۹۳ 01- جایگاه سوره حمد در عرش الهي
روايات امام صادق (ع) از پيامبر (ص) که فرمود:«هنگام نزول حمد و آيهالکرسي از عرش، در حاليکه بين آنها و خداوند جايي نبود، گفتند: پروردگارا! ما را به دنياي گناه و معصيتکاران هبوط ميدهي، در حاليکه وابسته به عرش الهي هستيم؟»؛«و قلن يا رب تهبطنا الي دارالذنوب... و نحن متعلقات بالطهور و العرش»(مجلسي، 1403، ص 261).
مرحوم مجلسي در شرح روايت فوق نوشته است:«اين سخن کنايه از تقدس و طهارت و دوري از پليدي است که ملائکه موکل وابسته به آن هستند، و يا اينکه ارواح و حروف به آنها وابستهاند، آنگونه که جماعتي آن را اثبات کردهاند. حق آن است که اين امور از اسرار و غوامض است که دسترسي به آنها نداشته و مکلف به تحقيق تفصيلي آن نيستم»(کليني، 1381، ص 26؛ مجلسي، 1403، ص 269؛ ابطحي، 1411، ص 53 و حرعاملي، 1376، ص 1042).
2- نزول سوره حمد موجب فرياد شيطان شد
بر اساس روايات، در چهار مورد شيطان فريادش بلند شد: روز ملعون شدنش، روز هبوط از بهشت، روز مبعث پيامبر (ص) و روز نزول سوره حمد: «انّ لابليس اربع انّات اوّلهن يوم لعن و حين اهبط الي الارض و حين بعث محمداً علي حين فترة من الرسل و حين انزلت ام الکتاب»(مجلسي، 1403، ص 137 و صدوق، 1362، ص 263).
سيوطي در روايتي نقل ميکند که شيطان با نزول سوره حمد و نزول آيه {الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ} دچار مشقت شديدي شده است (سيوطي، 1323، ص 5).
در روايات آمده است که سوره حمد افضل از جميع کتابهاي آسماني است. در روايت جابر بن عبدالله انصاري اين سوره با فضيلتترين سوره ياد شده است: «الا اعلمک افضل سوره انزلها الله في کتابه»(مجلسي، 1403، ص 237؛ عياشي، 1367، ص 2 و ترمذي، بيتا، ص 297) در تورات و انجيل و زبور و قرآن همانندي براي سوره حمد نيست «والذي نفسي بيده ما انزل الله في التوراة و لا في انجيل و لا في الزبور و لا في القرآن مثلها هي ام الکتاب»(مجلسي، 1403، ص 259).
3- افضليت سوره حمد بر همه کتابهاي آسماني
پيامبر فرمود:«در شب معراج دو لوح را ديدم. در يکي فاتحه الکتاب و در لوح ديگر قرآن که نورهاي سهگانه ساطع بود. از جبرئيل پرسيدم: آن نورها چيست؟ فرمود: قل هو الله احد، سوره يس و آيهالکرسي»(ابطحي، 1411، ص 9 و نوري 1320، ص 334).
4- سوره ويژه پيامبر (ص)
در امالي و عيون اخبار الرضا (ع) از حضرت رضا (ع) از اجدادش از حضرت علي (ع) آمده است:«خداوند اين سوره را ويژه پيامبر و شرافت او قرار داد. احدي از پيامبران جز حضرت سليمان (ع) را شريک او قرار نداده است؛ و ان الله عزو جل خص محمداً و شرفه بها و لم شريک معه فيها احد من انبيائه خلا سليمان»(صدوق، 1377، ص 301؛ مفيد، 1364، ص 148؛ مجلسي 1403، ص 227 و کليني، 1381، ص 17).
در روايتي ديگر آمده است:«گروهي از يهود سؤالاتي داشتهاند و از آن جمله اين بود که هفت خصوصيت ويژه خود و امت خود را برشماريد. پيامبر (ص) فرمود:«خداوند به من فاتحه الکتاب عطا فرموده است. گفتند: راست ميگويي»(مجلسي، 1403، ص 288؛ مفيد، 1364، ص 162 و صدوق، 1362، ص 355).
5- سوره حمد اسم اعظم الهي است
در تفسير عياشي و ثواب الاعمال روايت شده است که اسم اعظم الهي در سوره حمد پراکنده شده است:
«اسم الله الاعظم مقطع في ام الکتاب»(مجلسي، 1403، ص 235؛ عياشي، 1367 ق، ص 19 و صدوق، 1391، ص 130).
در روايتي ديگر امام (ع) به برخي از اصحاب خود فرمود:«آيا شما را اسم اعظم بياموزيم؟» گفتند:«بلي» فرمود:«سوره حمد و آيهالکرسي و اناانزلناه را بخوانيد. سپس رو به قبله از خداوند آن چه را دوست داريد، بخواهيد»(مجلسي، 1403، ص 235).
6- ثواب تلاوت حمد عدل قرآن است
بر اساس روايات، ثواب تلاوت سوره حمد ثلث قرآن (مجلسي، 1403، ص 235) و گاه ربع قرآن (همان، ص 302) و گاه مساوي با همه قرآن ياد شده است (همان، ص 259) و در روايتي ديگر آمده است:«اگر فاتحهالکتاب در کفهاي از ترازو و قرآن در کفه ديگر ترازو باشد، فاتحهالکتاب هفت برابر آن است»:«لو ان فاتحةالکتاب وضعت في کفة الميزان و وضع القرآن في کفة لرجّحت فاتحةالکتاب سبع مرات»(نوري، 1320، ص 33).
7- سفارش به خواندن سوره حمد برای نوزاد
حضرت علي (ع) به نقل از پيامبر (ص) فرمود:«هر کس صاحب فرزند شود و در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گويد، از شر شيطان حفظ خواهد شد. پيامبر (ص) درباره حسن و حسين (ع) علاوه بر اذان و اقامه سوره حمد و آيهالکرسي و آخر سوره حشر و اخلاص و معوذتين را هم افزود و دستور داد در گوش آن دو قرائت کنيم»(مجلسي، 1403، ص 162).
8- شفا بخشی در سوره حمد
يکي از نام هاي سوره حمد شفا بود که بحث آن گذشت. پيامبر (ص) فرمود:«فاتحه الکتاب شفاي هر بيماري است: شفاء من کل داء»(طبرسي، 1339، ص 17)؛«و موجب شفاي هر گرفتاري است: شفاء من کل همّ»(رازي، 1382، ص 18).
در بيماري حضرت حسين (ع) که حضرت زهرا (س) او را نزد پدر آورد، جبرئيل به پيامبر (ص) عرض کرد:«سوره حمد را چهل بار در ظرف پر از آب بخوان و به فرزند بده، شفا مييابد» حضرت چنين کرد و امام حسين (ع) شفا يافت (مجلسي، 1403، ص 104). در طب الائمه آمده است:«کسي که حمد و توحيد شفايش ندهد چيزي شفايش نخواهد داد»(مجلسي، 1403، ص 234). در روايات کافي و مکارم الاخلاق و دعوات راوندي از امام باقر (ع) آمده است:«اگر سوره حمد را هفتاد بار بر مرده بخوانيد و زنده شود عجب نيست: لو قرات سورة الحمد علي ميت سبعين مرة ثم رو الله فيه الروح ما کان ذلک عجبا»(کليني، 1381، ص 623، و مجلسي، 1403، ص 275).
روايات تلاوت سوره حمد در برآورده شدن حاجات و نقش آن فراوان است که به اهم منابع اين روايات بسنده ميشود: نوادر راوندي، حديث 36 از رسول خدا؛ مصباح کفعمي، ص 526 از حضرت علي (ع)؛ خصال صدوق، ص 663 از حضرت علي (ع)؛ عيون اخبارالرضا (ع) از حضرت رضا، ص 400؛ بحار ج 72، ص 169؛ سيوطي در الدرالمنثور، ج 6، ص 377 از حضرت علي (ع) و امالي شيخ طوسي از امام باقر ج 2، ص 30، بحار ج 92، ص 364 و ساير منابع
.9- اثرتلاوت سوره حمد در برآورده شدن حاجات
10- اثر گذاری حمد در دفع شر و بلاها
روايات زيادي از شیعه و سنی در نقش آفريني سوره حمد در جلوگيري و رفع شر و بلاها آمده است. در روايات پيامبر (ص) آمده است که قرائت سوره حمد و توحيد و فلق بعد از نماز جمعه موجب حفظ از بلاها تا هفته بعد خواهد شد:«لم ينزل عليه بلية و لم يصبه فتنة الي الجمعة الاخري»(ابطحي، 1411، ص 45). در محاسن برقي (ص 350) از موسي بن جعفر (ع) هنگام مسافرت سفارش به قرائت سوره حمد و آيهالکرسي در قسمت جلو بدن و پشت سر و طرف راست و چپ شده است، کليني در کافي، ج 2، ص 543 و طبرسي در مکارم الاخلاق و شيخ طوسي در تهذيب ج 5، ص 49، نظير آن را روايت کردهاند.
11- فضيلت تعليم سوره حمد
عبدالرحمن سلمي فرزند امام حسين (ع) را سوره حمد آموخت. حضرت (ع) هزار دينار و هزار حله به معلم هديه داد و دهان او را با دُر پر نمود. هنگامي که از علت امر پرسيدند، فرمود اين جوايز در مقابل تعليم سوره حمد ارزشي ندارد:«اين يقع هذا من عطائه يعني تعليمه»(مجلسي، 1403، ص 191 و نوري 1320، ص 247).
12- کراهت صيد پرستو به سبب آواي سوره حمد
در روايات از سوره حمد به عنوان آواز و ترنم پرستو ياد شده و اين که اين پرنده از همهي پرندگان به انسان مأنوستر است و آواز خود را به «و لاالضالين» ختم ميکند (مجلسي، 1403، ص 330). ممنوعيت ذبح و صيد پرستو به اين دليل است که ترنم به سوره حمد داشته و محزون به حزن اهل بيت (ع) است «ان رسول الله نهي عن قتل ستة منها الخطاف و قال ان دورانه في السماء آسفا لما فعل باهل بيتي (ع)...»(طوسي، 1377، ص 20، ح 78).
13- عمق و گستره سوره حمد
عمق و گستره معارف سوره حمد از نظر روايات جلب توجه ميکند. حضرت علي (ع) فرمود:«جميع اسرار الهي در کتابهاي آسماني و جميع کتابهاي آسماني در قرآن و جميع قرآن در فاتحهالکتاب و جميع فاتحهالکتاب در بسمالله و جميع آنها در باء بسمالله است»(قندزي، 1384، ص 408). در روايت ديگر فرمود:«اگر ميخواستم هشتاد بار شتر در تفسير سوره حمد بيان ميکردم»(مجلسي، 1413، ص 104) ابن عباس شاگرد ديگر حضرت علي (ع) ميگويد:«حضرت علي (ع) از سر شب تا طلوع فجر در بقيع از اسرار بسمالله سخن گفت، به نحوي که احساس کردم همانند قطره در برابر دريا هستم»(قندزي، 1384، ص 69)؛ و هنگامي که سفير روم «هرقل» از خليفه دوم از اسرار سوره حمد پرسيد و نتوانست پاسخ دهد، حضرت علي (ع) اسرار آن را براي او بازگو کرد. سفير روم پس از شناخت امام در حزن فرو رفت»(قندزي، 1384، ص 408)
نویسنده: محمدرضا حیدریان
منابع
1- قرآن مجيد.
2- ابطحي، محمدباقر، جامع الاخبار و الاثار، ج 1، قم، موسسه امام مهدي (عج)، 1411 ق.
3- بحراني، هاشمبنسليمان، البرهان في تفسير القرآن، بيروت، موسسه اعلمي، بيتا.
4- بخاري، محمدبناسماعيل، صحيح بخاري، ج 1، بيروت، دارالجيل، بيتا.
5- بيهقي، احمدبنحسين، السنن الکبري، بيروت، دارالمعرفه، 1413 ق.
6- بهايي، محمدعاملي، مفتاح الفلاح، انتشارات حکمت، بيتا.
7- ترمذي، محمدبنعيسي، سنن ترمذي، ج 5، بيروت، داراحياء التراث العربي، بيتا.
8- جوادي آملي، عبدالله، تسنيم، ج 1، قم، مرکز نشر اسراء، 1378 ش.
9- حر عاملي، محمدبنحسن، وسائل الشيعه، ج 4 و 6، تهران، دارالفکر الاسلاميه، 1367 ش.
10- حويزي، عليبنجمعهعروسي، نورالثقلين، ج 1، قم، مطبعه علميه، 1382 ق.
11- خميني، مصطفي، تفسير القرآن الکريم، ج 1، تهران، وزارت ارشاد اسلامي ايران، 1362 ش.
12- رازي، ابوالفتح، تفسير روح الجنان، ج 1، تهران، دارالفکر الاسلاميه، 1382 ق.
13- سيد رضي، نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتي، قم، موسسه تحقيقات اميرالمومنين (ع)، 1376 ش.
14- سيوطي، عبدالرحمن، الدر منثور في تفسير القرآن، ج 1، تهران، دارالفکر الاسلاميه، 1423 ق.
15- صدرا، محمدبنابراهيم قوام شيرازي، تفسير القرآن الکريم، ج 1، قم، انتشارات بيدار، 1366 ش.
16- صدوق، محمدبنعليبنالحسين، التوحيد، ج 1، تهران، چاپخانه حيدري، 1378 ق.
17- صدوق، محمدبنعليبنالحسين، کتاب الخصال، ج 1، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1362 ش.
18 صدوق، محمدبنعليبنالحسين، عيون اخبار الرضا (ع)، ج 1، قم، مکتبه صدوق، 1377 ق.
19- صدوق، محمدبنعليبنالحسين، ثواب الاعمال، ج 1، قم، مکتبه صدوق، 1391 ق.
20- صدوق، محمدبنعليبنالحسين، معاني الاخبار، ج 1، قم، مکتبه صدوق، 1378 ق.
21- طباطبايي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ج 2، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1389 ق.
22- طبرسي، ابوعليبنفضل، مکارم الاخلاق، ج 1، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1376 ق.
23- طبرسي، ابوعليبنفضل، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، بيروت، داراحياء تراث العربي، 1339 ش.
24- طوسي، ابنجعفرمحمدبنالحسن، التبيان في تفسير القرآن، ج 1، بيروت، داراحياء تراث العربي، بيتا
25- طوسي، ابنجعفرمحمدبنالحسن، تهذيب الاحکام، ج 1، نجف، دارالکتب الاسلاميه، 1377 ق.
26- عياشي، محمدبنحسن، تفسير العياشي، ج 1، بيروت، موسسه اعلمي، 1367 ش.
27- قشيري، مسلمبنحجاج، صحيح مسلم، بيروت، موسسه تاريخ العربي احياء التراث العربي، بيتا.
28- قندزي بلخي، شيخ سليمان، ينابيع الموده، طبع نجف، 1384 ق.
29- کليني، محمدبنيعقوب، الکافي في الاصول، ج 2، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1381 ق.
30- مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 16، 44، 62، 84، 96 و 92، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، 1403 ق.
31- مفيد، محمدبننعمان، امالي مفيد، مشهد، بنياد پژوهشهاي آستان قدس رضوي، 1364 ق.
32- نوري، حسينبنمحمد، مستدرک الوسائل، ج 4، قم، انتشارات انصاريان، 1320 ق.