بررسی ماهیت حضانت
۱۲ بهمن ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعکودک شیرینترین میوه زندگی و جزو عزیزترین نزدیکان انسان است بخصوص زمانی که در سنین پایین به سر می برد بسیاری از زوجها برای حفظ آسایش و آرامش فرزندان است که برخی مشکلات و سختی های زندگی را تحمل میکنند. اما گاهی مشکلات و ناسازگاریها آنچنان سنگین می شود که ادامه زندگی مشترک ممکن نیست. در این صورت تکلیف کودک چه میشود؟ نگهداری و تربیت او به چه کسی واگذار میشود؟
حضانت در لغت و اصطلاح
حضانت در لغت: به معناي تربيت طفل و حفظ و نگهداري وی است و در اصطلاح عبارت است از: ولايت و سلطنت بر تربیت طفل و متعلقات آن از قبيل نگهداري كودك، گذاشتن آن در بستر، پاكيزه نگه داشتن، شستن جامههاي او و مانند آن.
حضانت نگهداری و مراقبت جسمي، روحي، مادي و معنوي اطفال و تعليم و تربيت آنان محسوب میشود كه به موجب ماده 1168 قانون مدني ايران هم حق و هم تكليف والدين است. يعني اينكه والدين حق دارند حضانت و سرپرستي كودك خود را به عهده گيرند و قانون جز در موارد استثنايي نميتواند آنان را از اين حق محروم كند و از سوي ديگر آنان مكلف هستند تا زماني كه زنده هستند و توانايي دارند، نگهداري و تربيت فرزند خويش را به عهده گيرند.
در حضانت آنچه از همه مهمتر است مصلحت كودك است و به اين ترتيب قانون ابتدا مصالح او را در نظر ميگيرد و سپس حق پدر و مادر براي نگهداري كودكشان را. در اين صورت اگر مصلحت طفل ايجاب كند كه پيش هیچ یک از پدر و مادرش نباشد، دادگاه رأي میدهد كه كودك به شخص ثالثي سپرده شود.
حضانت طفل با پدر یا مادر؟
مقررات مربوط به حضانت به تازگی تغییر کرده است. اگر چه قانون مدني مصوب 1314 ماده 1169 بيان ميكرد حضانت فرزند پسر تا 2 سالگي و دختر تا 7 سالگي به مادر سپرده شده و پس از انقضاي اين مدت حضانت با پدر است؛ اما با اصلاحيه مصوب سال 82 كه به تصويب مجمع تشخيص مصلحت رسيد، براي حضانت و نگهداري طفل كه پدر و مادر او از يكديگر جدا شدهاند، مادر تا 7 سالگي (پسر يا دختر فرقي ندارد) اولويت دارد و پس از آن با پدر است البته اين تبصره هم به اصلاحيه افزوده شده است كه پس از 7 سالگي هم در صورتي كه ميان پدر و مادر درباره حضانت اختلاف باشد، حضانت طفل با رعايت مصلحت كودك و به تشخيص دادگاه است.
جایگاه مصلحت طفل
ماده 1169 قانون مدنی حضانت و نگهداری طفلی را که ابوین او جدا از هم زندگی میکنند تا هفت سالگی به مادر و پس از آن به پدر واگذار کرده است. اما توجه به این امر ضروری است که حسب تبصره ماده مذکور که در تاریخ 8 آذر 1382 به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده است «بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه میباشد.
بر این اساس حضانت طفل پس از هفت سالگی به طور مطلق به پدر واگذار نمیشود بلکه هرگاه بین پدر و مادر طفل در مورد حضانت او اختلاف شود معیار تعیین حضانتکننده صرفا مصلحت طفل است. چهبسا علیرغم عدم وجود عیب و نقصی در پدر به تشخیص دادگاه مصلحت طفل اقتضاء میکند حضانت او بر عهده مادرش باشد. در این صورت بدون اینکه نیاز به دلیل دیگری باشد حضانت از پدر سلب و به مادر داده خواهد شد.
نحوه ملاقات طفل
در صورتی که حضانت طفل به یکی از والدین سپرده شده باشد، دیگری که بعد از جدایی حق حضانت ندارد چگونه میتواند فرزند خود را ملاقات کند؟
در این خصوص ماده 1174 قانون مدني قابل ملاحظه است که میگوید: «هر كدام از والدين كه طفل تحت حضانت او نيست، حق ملاقات طفل خود را دارد.
تعيين زمان و مكان ملاقات و سير جزیيات مربوط به آن در صورت اختلاف بين والدين با محكمه است» با توجه به این ماده هر یک از والدين اين حق را دارند كه در فواصل معين با كودك خود ملاقات كنند و حتي فساد اخلاقی مادر يا پدر هم باعث نميشود از ملاقات وي با فرزندش جلوگيري شود.
در صورتي كه ميان پدر و مادر درباره مدت ملاقات و نحوه آن توافق شده باشد، طبق همان توافق عمل ميشود. بنابراین اگرچه در مورد انصراف از حضانت امکان توافق وجود ندارد؛ اما در خصوص چگونگی ملاقات میتوان توافق کرد.
اما در صورت توافق نکردن، دادگاه در حكم خود مدت ملاقات و نحوه آن را براي كسي كه حق حضانت ندارد، معين ميكند. به طور معمول دادگاهها يك يا دو روز از آخر هفته را به اين امر اختصاص ميدهند و گفته ميشود ملاقات بيش از اين با شخصي كه حضانت را به عهده ندارد، موجب اختلال در حضانت و دوگانگي در تربيت كودك ميشود.
باید توجه داشت که محروم کردن از ملاقات فرزند امکان ندارد چون سلب كلي حق ملاقات از پدر يا مادري كه حضانت به عهده او نيست، برخلاف صراحت ماده قانون مدني است و دادگاه نميتواند حكم به آن بدهد. با وجود اين اگر ملاقات با پدر يا مادري كه حضانت به عهده او نيست واقعاً براي مصالح كودك مضر باشد، دادگاه ميتواند مواعد ملاقات را طولانيتر كند و مثلا به جاي هفتهاي يكبار، ماهي يك بار يا هر شش ماه يكبار تعيين كند يا ملاقات با حضور اشخاص ثالث باشد.
در برخی موارد پیش آمده است که ملاقات یکی از والدین بر کودکان اثر زیانبار غیرقابل جبرانی داشته است یا حتی در این ملاقاتها بیم خوف جانی فرزند وجود داشته است؛ در این موارد برای جلوگيري از صدمه به فرزند، ميتوان با حكم دادگاه مانع از ديدار يكي از والدين كه دچار چنين مشكلي هستند، شد.
نویسنده: محمدرضا حیدریان