آیا حضرت علی (ع) دخترشان ام کلثوم را به ازدواج عمر در آوردند؟
۱۲ اسفند ۱۳۹۴ 0شبهه
چرا حضرت علی «علیه السلام» دخترشان ام کلثوم را به عمر دادند؟
پاسخ
تذکر: در پاسخ به این شبهه از منابع اهل سنت استفاده شده است.
ماجرای ازدوام ام کلثوم با عمر یکی از دروغ های بزرگ تاریخ در راستای موجه جلوه دادن شخصیت عمر بن خطاب و برقراری روابط صمیمانه میان اهل بیت «علیهم السلام» و دشمنانشان است. در پاسخ به این شبهه باید گفت:
أ. اگر چنین مطلبی صحت دارد چرا تفصیل این ماجرا در صحیح بخاری و صحیح مسلم ذکر نشده است؟
ب. شیخ مفید در دو رساله مجزا به نامهای «المسائل العکبریة» و «المسائل السرویة»، و عده ای دیگر وقوع چنین ازدواجی را منکر شده اند.
ج. بسیاری از دانشمندان شیعه و سنی همچون جلال الدین سیوطی، رضی الدین حلی، فضل بن رزبهان، صالحی شامی، شهاب الدین قلیوبی، علامه مقرم، شیخ محمد خضری و علامه باقر شریف قرشی معتقدند حضرت علی و فاطمه زهرا «علیهم السلام» دختری به نام ام کلثوم ندارند و هر جا در شمار فرزندان حضرت علی و فاطمه زهرا «علیهم السلام» از ام کلثوم نام برده شده است، حضرت زینب مراد است.
د. محیی الدین نووی و آیه الله مرعشی نجفی دو تن از بزرگترین عاملان سنی و شیعه معتقدند عمر بن خطاب با ام کلثوم دختر ابوبکر ازدواج کرده است نه دختر حضرت علی «علیه السلام»
محیی الدین نووی مهم ترین شارح صحیح مسلم در کتاب «تهذیب الأسماء و اللغات» می نویسد:
ابوبکر هنگام مرگ به دخترش عایشه گفت: پس از مرگ من مراقب دو برادر و دو خواهرت باش. عایشه با تعجب گفت: دو برادرم را می شناسم اما یک خواهر بیشتر ندارم! منظورت از خواهر دوم کیست؟ ابوبکر گفت: گمان می کنم طفلی که در رحم همسرم حبیبة بنت خارجة است نیز دختر است. نووی می نویسد: طفلی که در رحم حبیبة بن خارجة بود دختر بود و نامش را ام کلثوم گذاشتند. عمر بن خطاب با همین ام کلثوم ازدواج کرده است. [1]
حضرت آیه الله مرعشی نجفی می فرمایند:
اسماء بنت عمیس همراه همسرش جعفر طیار به حبشه مهاجرت کرده و پس از بازگشت از حبشه به مدینه منوره هجرت کردند. اسماء پس از رحلت همسرش جعفر طیار با ابوبکر ازدواج کرد و چند فرزند به دنیا آورد. یکی از فرزندان او از ابوبکر ام کلثوم است. پس از مرگ ابوبکر حضرت علی «علیه السلام» با اسماء بنت عمیس ازدواج کرد و دخترش ام کلثوم نیز به خانه حضرت علی «علیه السلام» آمده و به عنوان ربیبه آن حضرت در خانه ایشان بزرگ شده است. حضرت علی «علیه السلام» ام کلثوم و محمّد (فرزندان ابوبکر) را به عنوان فرزند (ابنی و ابنتی) صدا می زد و عمر بن خطاب با همین ام کلثوم ازدواج کرده است. تشابه اسمی ام کلثوم دختر ابوبکر با حضرت زینب که کنیه اش ام کلثوم است و خطاب به حضرت امیر (ابنی و ابنتی) باعث اشتباه بسیاری از مورخین و محدثین شده است.[2]
هـ. تناقض های فراوان و متعددی در این ماجرا وجود دارد که شیخ مقید به چند مورد اشاره کرده و می نویسد:
گاهی می گویند خود حضرت امیر «علیه السلام» عقد ام کلثوم را به عهده گرفت و گاهی گفته می شود این امر به عباس واگذار شد. برخی روایات می گوید: حضرت علی «علیه السلام» پس از تهدید شدن بنی هاشم از سوی عمر موافقت کرد و در برخی روایات حضرت امیر «علیه السلام» از روی اختیار و بدون تهدید پذیرفته است. برخی راویات می گویند: عمر بن خطاب از ام کلثوم صاحب فرزندی به نام زید[3] شد و برخی می گویند: عمر بن خطاب قبل از دخول و نزدیکی با ام کلثوم کشته شد.
برخی می گویند: زید بن عمر بن خطاب بدون این که فرزندی داشته باشد کشته شد و برخی می گویند: زید بن عمر دارای فرزند بود.
برخی می گویند: زید و مادرش ام کلثوم همزمان از دنیا رفتند و برخی می گویند: ام کلثوم سالها بعد از زید از دنیا رفت.
برخی می گویند: عمر بن خطاب چهل هزار درهم به عنوان مهریه برای ام کلثوم قرار داد و برخی می گویند: چهار هزار درهم و برخی می گویند: پانصد درهم.[4]
یعقوبی مهریه ام کلثوم را ده هزار دینار، شیخ عبدالحی مهریه را چهل هزار دینار و بسیاری از عالمان اهل سنت چهل هزار درهم ذکر کرده اند. این در حالی است که خود عمر بن خطاب از مهریه های سنگین منع می کرد.[5]
برخی همچون ابن سعد و بلاذری و این حزم می گویند: ام کلثوم ابتدا با عمر بن خطاب (در سال 17 هجری) ازدواج کرد. پس از مرگ عمر با عون بن جعفر بن ابی طالب ازدواج کرد و بعد از کشته شدن عون با محمد بن جعفر بن ابی طالب ازدواج کرد و بعد از محمد با عبدالله بن جعفر بن ابی طالب ازدواج کرد.[6]
این مطلب درست نیست چون عبدالله بن جعفر در زمان حیات حضرت امیر «علیه السلام» با حضرت زینب ازدواج کرده و حضرت زینب تا آخر عمر شریفشان (یعنی تا سال 63 هجری) همسر عبدالله بن جعفر است و عبدالله بن جعفر است و عبدالله بن جعفر نمی تواند همزمان با دو خواهر (زینب و ام کلثوم) ازدواج کرده باشد و از طرفی مورخین معتقدند عون بن جعفر و محمد بن جعفر در زمان خود عمر بن خطاب در سال 16 یا 17 قمری در جنگ شوشتر کشته شده اند.[7] چگونه پس از مرگ عمر در سال 23 هجری زنده شده و با ام کلثوم ازدواج کرده اند؟
برخی معتقدند عبدالله بن جعفر پس از وفات حضرت زینب با ام کلثوم ازدواج کرده است. این مطلب نیز درست نیست زیرا مدعیان ازدواج عمر بن خطاب با ام کلثوم معتقدند ام کلثوم در زمان حیات امام حسن «علیه السلام» و قبل از سال 50 هجری از دنیا رفته و امام حسن «علیه السلام» در نماز او حاضر بوده است در حالی که حضرت زینب در سال 61 در کربلا حضور دارد. لابد ام کلثوم پس از سالها دوباره زنده شده و عبدالله بن جعفر با او ازدواج کرده است.
برخی معتقدند هنگامی که ام کلثوم از دنیا رفت عبدالله بن عمر نماز میت را خواند و برخی معتقدند سعید بن عاص که امیر مدینه بود نماز میت را خوانده است.
و. بی ادبی ها و رفتارهای ناشایست موجود در ماجرا دلیل دیگری بر دروغ بودن آن است.
ابن عبدالبر و ابن جوزی می نویسند:
عمر بن خطاب نزد حضرت علی «علیه السلام» آمد و ام کلثوم را از آن حضرت خواستگاری کرد. حضرت فرمودند: ام کلثوم هنوز کوچک است و به سن ازدواج نرسیده است. عمر بر خواسته خود اصرار کرد و گفت: گمان نمی کنم کسی بهتر از من پیدا شود و حال ام کلثوم را مراعات کند! حضرت علی «علیه السلام» فرمودند: ام کلثوم را نزد تو می فرستم او را ببین اگر پسندیدی او را به ازدواج تو در میاورم. پس از رفتن عمر، حضرت علی «علیه السلام» پارچه ای را به ام کلثوم داد و فرمود: نزد عمر برو و بگو: این همان پارچه ای است که گفتم مال توست. ام کلثوم بی خبر از ماجرا پارچه را گرفت و نزد عمر رفت و جمله ای را که حضرت امیر فرموده بودند، به عمر گرفت. عمر پارچه را گرفت و بدون اینکه به پارچه نگاه کند با خیره شدن به ام کلثوم به او گفت: به پدرت بگو: پسندیدم و راضی هستم خدا از تو راضی باشد. عمر پس از گفتن این جملات لباس را از روی ساق پای ام کلثوم کنار زد و دستش را روی ساق پای ایشان گذاشت. ام کلثوم ناراحت شد و به عمر اعتراض کرد و گفت: اگر خلیفه نبودی بینی تو را می شکستم. ام کلثوم از خانه عمر خارج شده و نزد پدرش برگشت و ماجرا را به حضرت امیر «علیه السلام» اطلاع داد و گفت: مرا نزد مرد سالخورده و بداخلاق و بدرفتاری فرستادی. حضرت امیر «علیه السلام» به ام کلثوم فرمودند: او شوهر توست![8]
سبط بن جوزی پس از نقل ماجرای خواستگاری عمر از ام کلثوم و دست گذاشتن عمر روی ساق پای ایشان می نویسد:
به خدا قسم این مطلب بسیار زشت است! ام کلثوم حتی اگر کنیز بود عمر بن خطاب چنین کاری با او نمی کرد! همه مسلمانان اتفاق نظر دارند که مردان حق مس و لمس کردن زنان اجنبی و نامحرم را ندارند، چگونه چنین عمل زشتی به عمر نسبت داده می شود؟[9]
ز. بنا به گفته عالمان اهل سنت ام کلثوم قبل از اینکه به سن بلوغ برسد با عمر بن خطاب ازدواج کرده است.[10] تصور ازدواج دختری در این سن و سال با عمر بن خطاب که حدود 55 سال سن داشته و سالخورده است،[11] معقول و عقلانی نیست؛ خصوصا اینکه برخی معتقدند ام کلثوم هنگام مرگ عمر بن خطاب، سه فرزند به نام های زید، رقیه و فاطمه از عمر داشت. (دختری که به سن بلوغ نرسیده و زیر 9 سال سن دارد در سال 17 یا 18 هجری با عمر ازدواج کرده و تا سال 23 هجری که عمر کشته می شود سه فرزند برای عمر به دنبا آورده است!!!).
ح. حتی اگر بپذیریم که حضرت علیو فاطمه زهرا «علیهم السلام» دختری به نام ام کلثوم داشته و عمر بن خطاب با او ازدواج کرده باشد، هیچ تلازمی با روابط دوستانه و صمیمانه ندارد، زیرا:
1. رسول خدا «صلی الله علیه و آله» نیز سه تن از دخترانش به نام های «زینب»، «ام کلثوم» و «رقیه» را به سه نفر از کفار و مشرکین به نام های «ابوالعاص بن ربیع»، «عتبة بن ابی لهب» و «عتیبة بن ابی لهب» داده است.[12]
آیا رسول خدا با کفار و مشرکین روابط صمیمانه و دوستانه داشته است؟
2. حضرت لوط نیز به مشرکان و کفار که همجنس باز بودند پیشنهاد داد با دختران او ازدواج کنند و لواط نکنند.[13] آیا حضرت لوط با کفار و مشرکان رابطه صمیمانه و دوستانه داشته است؟
3. بر اساس برخی روایات موجود، این ازدواج (بر فرض صحت) با زور و تهدید عمر بن خطاب و حکومت صورت گرفته است و چنین ازدواجی به هیچ وجه نمی تواند دلیلی برای وجود روابط صمیمانه تلقی شود. امام صادق «علیه السلام» می فرمایند:
هنگامی که عمر از ام کلثوم خواستگاری کرد حضرت امیر «علیه السلام» کوچکی و کم سن و سال بودن ام کلثوم را بهانه کرد و با این ازدواج مخالفت کرد. عمر نزد عباس عموی پیامبر «صلی الله علیه و آله» رفت و ایشان را تهدید کرد و گفت: اگر علی موافقت نکند چاه زمزم را پر خواهم کرد و هر چیزی که به نوعی از افتخارات شما بنی هاشم باشد خراب خواهم نمود و دو شاهد برای سارق بودن علی جور کرده و دست راستش را به عنوان حد سرقت قطع خواهم کرد. عباس عموی پیامبر نزد حضرت علی «علیه السلام» آمد و ماجرا را گزارش داد. حضرت امیر «علیه السلام» نیز قضیه را به خود عباس واگذار کرد.[14]
ط. با توجه به مستندات فراوان و قطعی حمله به خانه فاطمه زهرا «سلام الله علیها» و زدن ایشان، چرا جریان حمله به خانه حضرت فاطمه «سلام الله علیها» قرینه و شاهد و یا دلیلی برای دروغ بودن ازدواج عمر با دختر حضرت علی و فاطمه «علیهم السلام» نباشد؟
[1]) «و هاتان الختان هما أسماء بنت أبی بکر و أم کلثوم و هی التی کانت حملاً و قد تقدم هناک ایضاح القصة و أم کلثوم هذه تزوجها عمر بن الخطاب». تهذیب الاسماء و اللغات، ج 2، ص 630، ش 1224
[2]) «أسماء بنت عمیس ... هاجرت مع زوجها إلی الحبشه ثمّ إلی المدینة المنورة، تزوّجها بعد جعفر أبوبکر، فتولدت له منها عدة أولاد منهم أم کلثوم و هی التی رباها أمیرالمؤمنین و تزوجها الثانی، فکانت ربیبته علیه السلام و بمنزلة إحدی بناته و کان علیه السلام بخاطب محمد بابنی و أم کلثوم هذه بنتی، فمن ثمّ سری الوهم إلی عدة من المحدثین و المررخین، فکم لهذه الشبعة من نظیر و منشأ الاکثر الاشتراک فی لااسم أو الوصف، ثم بعد موت أبی بکر تزوجها مولانا علی علیه السلام». شرح احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج 3، ص 315، مدارک شأن نزول قوله تعالی (و صالح المؤمنین).
[3]) برخی تنها یک فرزند به نام زید ذکر کرده ند در حالی که برخی فرزندان دیگری به نام های رقیه و فاطمه را نیز ذکر کرده اند. انساب الاشراف، ج 1، ص 189.
[4]) المسائل السرویة، ص 90.
[5]) «لا تغالوا صداق النساء ...»، «ما اکثارکم فی صداق النساء». سنن ابن ماجه، ج 1، ص 607، ح 1887؛ جامع الاحادیث، ج 14، ص 271، ح 3318.
[6]) الطبقات الکبری، ج 8، ص 463؛ انساب الاشراف، ج 1، ص 178؛ جمهرة أنساب العرب، ج 1، ص 38.
[7]) الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج 3، ص 315، شرح حال عون بن جعفر، ش 2073.
[8]) الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج 4، ص 509؛ شرح حال ام کلثوم بنت علی، ش 3638؛ المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، ج 3، ص 148، حوادث سال 17 هجری
[9]) تذکرة الخواص من الامة بذکر خصائص الائمة، ج 2، ص 370، الباب الحادی عشر، ترجمة خدیجة الکبری و فاطمة الزهراء، ترجمة فاطمة الزهراء، ذکر أولادها.
[10]) «تزوج عمر بن الخطاب أم کلثوم بنت علی و هی جاریة تلعب مع الجواری»، «و هی جاریه لم تبلغ». الطبقات الکبری، ج 8، ص 463، ج 6، ص 164.
[11]) عمر بن خطاب 13 سال پس از عام الفیل به دنیا آمده و هنگام مرگ حدود 60 ساله بوده است.
[12]) الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج 4، ص 399، شرح حال رقیه بنت رسول الله، ش 3377 و ص 507، شرح حال ام کلثوم بنت رسول الله، ش 3635.
[13]) «قال یا قوم هؤلاء بناتی هن اطهر لکم» سوره هود، آیه 78.
[14]) الکافی، ج 5، ص 346، کتاب النکاح، باب تزویج أم کلثوم، ح 2.
منبع: پاسخ به چند شبهه فاطمی؛ نجم الدین طبسی