دلایل قرآن بر تحریف ناپذیری خود
۱۸ آذر ۱۳۹۳ 0نوشته حاضر بخشی از کتاب «قرآن در اسلام»، تألیف علامه سيد محمدحسين طباطبایی می باشد.(1)
تاریخ قرآن مجید از روز نزول تا امروز کاملا روشن است. پیوسته سور و آیات قرآنی ورد زبان مسلمانان بوده و دست به دست می گشته است. و همه می دانیم که قرآنی که در دست ما است همان قرآن است که چهارده قرن پیش به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) تدریجا نازل شده است. با این وصف نباید قرآن مجید در اعتبار و ثبوت واقعیت خود نیازمند تاریخ باشد اگرچه تاریخش روشن هم هست زیرا کتابی که مدعی است که کلام خدا است و در این دعوی به متن خودش استدلال می کند و به مقام تحدی بر آمده همه انس و جن را از آوردن مثل خود عاجز می داند، دیگر نمی شود در اثبات اینکه کلام خدا است و تحریف و تغییری به آن عارض نشده و چنانکه بود می باشد نیاز به دلیلی یا شاهدی غیر از خودش پیدا کند یا در ثبوت اعتبار به تصدیق و تایید شخصی یا مقامی پناهنده شود.
روشن ترین برهان بر عدم وجود تحریف و تغییر در قرآن، این است که اوصاف و امتیازاتی که قرآن مجید برای خود بیان نموده، هنوز هم باقی است و چنانکه بوده هست.
اما راجع به راهنمائی که قرآن مجید به سوی حق و حقیقت می کند همین قرآن حاضری که در دسترس ما است با بیان شیوا و رسای خود یک دوره جهان بینی کامل را که مطابق دقیق ترین براهین عقلی است و تکیه گاه مهمترین زندگی سعادتمندانه بشر می باشد، روشن می سازد و با کمال خیراندیشی و عاقبت بینی مردم را به سوی ایمان به آن دعوت می کند.آری روشن ترین برهان بر اینکه قرآنی که امروزه در دست ما است، همان قرآن است که به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نازل شده و هیچگونه تغییر و تحریفی برنداشته، همین است که اوصاف و امتیازاتی که قرآن مجید برای خود بیان نموده هنوز هم باقی است و چنانکه بوده هست.
قرآن مجید می گوید من کتاب نور و هدایتم و بشر را به سوی حق و حقیقت راه نمایی می کنم.
می گوید: من کتابی هستم که بیان کننده دو چیزم و هر چه بشر در زندگی خود نیازمند آن است و فطرت انسان با آن سازگار است روشن می سازم.
می گوید من سخن خدا هستم و اگر بگوئید کلام غیر خدا است، انس و جن جمع شوند و چنین کلامی بیاورند،
یا از شخصی مانند پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) که درس نخوانده و خط یاد نگرفته و در مثل محیط جاهلیت در حال یتیمی و نبودن مربی نشو و نما یافته است چنین کتابی بیاورند، یا در این کتاب مانند هر سخنی که بشر می گوید اختلاف و تفاوتی در اسلوبش یا در معارف و احکامی که بیان نموده پیدا کنند.
این اوصاف و امتیازات در قرآن مجید به حال خود باقی است.
و اما راجع به بیان همه نیازمندیهای زندگی انسان قرآن مجید با واقع بینی خود توحید خدای جهان را اساس اصلی خود قرار داده همه معارف اعتقادی را از آن نتیجه می گیرد و در این مرحله از کوچکترین نکته ای فرو گذاری و غفلت نکرده است.
پس از آن اخلاق فاضله انسانی را از این جمله نتیجه گرفته به روشن ساختن آنها می پردازد. پس از آن به مرحله اعمال و افعال فردی و اجتماعی انسان پرداخته طبق آنچه فطرت و آفرینش انسان نشان می دهد کلیات وظائف انسانی را بیان می کند و جزئیات و خصوصیات آنها را به سنت پیغمبر اکرم احاله می دهد.
از مجموع کتاب و سنت دین اسلام با آن وسعت حیرت انگیز خودش به دست می آید؛ دینی که به همه دقائق و جهات فردی و اجتماعی زندگی انسان برای همه و برای همیشه رسیدگی نموده حکم مثبت صادر می کند، بی اینکه کمترین تضاد و تدافعی در میان اجزاء و مواد آن پیش آید. دینی که تنها تصور فهرست مسائل آن از عهده نیرومندترین حقوق دانان جهان در تمام مدت زندگانیش بیرون است.
اما اعجاز قرآن مجید در بیان خود، اگر چه اسلوب خارق عادت قرآن از سنخ لهجه عرب دوران فصاحت و بلاغت امت عرب می باشد که در تاریخ زبانها قطعه مشعشعی است که اختصاص به عرب داشته و این لهجه در دوره فتوحات اسلامی که در قرن اول هجری بود در اثر آمیزش زبان عرب با زبانهای بیگانه سپری شده و اکنون لهجه تخاطب عربی مانند سایر زبانها از لهجه شیوای آن روز دور و بیگانه است.
ولی قرآن مجید تنها با اسلوب لفظ خود تحدی نمی کند بلکه با جهات معنوی خود نیز مانند جهات لفظی تحدی و دعوی اعجاز می نماید.
با این حال کسانی که آشنائی به زبان عربی دارند و در نظم و نثر این زبان تتبعی کرده اند هرگز نمی توانند تردید کنند که لهجه قرآن لهجه شیوا و شیرینی است که درک انسان را از زیبائی خود مبهوت و زبان را از وصف آن الکن و زبون می سازد. نه شعر است و نه نثر بلکه اسلوبی ورای هر دو که جذبه و کششی مافوق شعر و سلامت و روانی مافوق نثر را دارد، آیه ای از قرآن یا جمله ای از آن در میان خطبه ای از خطب بلغا و فصحای گذشته یا از نویسندگان توانای امروز که یافت می شود مانند چراغی است که در شبستان تاریکی قرار گرفته و آن را تحت شعاع خود قرار می دهد.
از راه جهات معنوی غیر لفظی نیز اعجاز قرآن کماکان باقی است، سازمان وسیع معارف اعتقادی و اخلاقی و قوانین عملی فردی و اجتماعی اسلام که اصول و کلیات آن در قرآن مجید است تنظیم غیر قابل خدشه و تضاد و تناقض ناپذیر آن از عهده بشر بیرون است و خاصه به دست کسی که در شرائطی همانند شرائط زندگی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) قرار گرفته باشد.
نزول کتابی که مانند قرآن یکنواخت و متشابه الاجزاء باشد و در ظرف بیست و سه سال در زمینه اوضاع و شرائطی در کمال اختلاف در حال آسودگی و رفاهیت و سختی و ترس و ناامنی در حال جنگ و سلم در حال خلوت و تنهائی و میان جماعت و ازدحام مردم در حال سفر و در حضر سوره سوره و آیه آیه بدون هیچگونه اختلاف نازل شود محال است.
همه اوصافی که قرآن پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) داشته همین قرآن دارد؛ پس هیچگونه تغییر و تحریفی به قرآن مجید راه نیافته است.
1. قرآن در اسلام، صفحه 116- 120خلاصه همه اوصافی که قرآن پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) داشته همین قرآن دارد؛ پس هیچگونه تغییر و تحریفی به قرآن مجید راه نیافته است. به علاوه خدای متعال خود از مصونیت قرآن خبر داده است چنانکه می فرماید: «انا نحن نزّلنا الذکر و انّا له لحافظون؛ تحقیقا ما خودمان این ذکر و یادآوری قرآن را نازل کردیم و تحقیقا ما نگهدار آن خواهیم بود.» (حجر/ 9)
و نیز می فرماید: «و انّه لکتاب عزیز لایاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید؛ تحقیقا این ذکر و یادآوری کتابی است که هیچ گزندی را به خود راه نمی دهد، باطلی و پوچی بآن راه پیدا نمی کند نه از پیش و نه از پس، از خدای حکیم و ستوده تدریجا نازل شده.» (فصّلت/ 42)
به مقتضای این آیات قرآن مجید، مخصوصا ازین جهت که یادآوری خدا و راهنمای معارف حقه می باشد، با مصونیت خدائی مصون و از گزند پیش آمدهای تباه کننده در پناه خدای نگهدار می باشد. در اثر همان وعده الهی است (آیه حفظ قرآن) که قرآن مجید تا کنون که چهارده قرن از نزولش می گذرد با وجود صدها و هزارها ملیون دشمن مصون و محفوظ مانده و تنها کتاب آسمانی است که روزگاری دراز با مصونیت در میان بشر گذرانیده است.