منوی اصلی

شعر بعد از شهادت حضرت عباس (ع)

شعر بعد از شهادت حضرت عباس (ع)

بعد از اذان ظهر زمین پر غبار شد

چشمان خیس علقمه تاریک و تار شد

وقتی عمود بوسه به پیشانی تو زد

قلبم شکست ، چشم قشنگت خمار شد

دستت که قطع شد همگی جنگجو شدند

فریاد میزدند ، چه شیری شکار شد

تو روی خاک بودی و دور و بر حسین

تا چشم کار کرد پر از نیزه دار شد

آن کودکی که جاش روی شانه ی تو بود

پایش به روی خاک پر از نیش خار شد

عباس ! خوب شد ندیدی بدون تو

ناموس اهلبیت به صحرا چکار شد

آه ای رکاب حضرت زینب بدون تو

یک کاروان به ناقه ی عریان سوار شد

شمشیر سیدالشهدا تا شکستنت

از داغ تو خمیده قد ذوالفقار شد

دستت هنوز دور علم بود روی خاک

این خاطره برای ابد ماندگار شد

شاعر: محمد ناصری


منبع: پایگاه فرهنگی حلما (بازیابی: 96/07/05)

افزودن دیدگاه جدید