شعر شب عید مبعث (از ابوالقاسم حالت)

شعر شب عید مبعث (از ابوالقاسم حالت)

۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ 0

امشب است آن شب که آورده است جبرئیل امین

حکم «اقرا باسم ربک» بهر خیر المرسلین

امشب است آن شب که گمراهان تیه جهل را

رهنما شد پرتو الطاف رب العالمین

امشب است آن شب که روشن شد به امر کردگار

از چراغی آسمانی مجلس اهل زمین

امشب آن شب که دهقان شریعت می کند

شوره زار کفر را تربیت  گلزار دین

امشب است آن شب که فیض حق برون آورد

از میان نار نیران چشمه ماه معین

امشب است آن شب که از تاثیر طوفانی عجیب

کشتی شک غرق می گردد به دریای یقین

امشب است آن شب که دارالکفر را  ویران کند

تا به جای آن  شود آباد دارلمومنین

امشب است آن شب که گردد پایگاه اهرمن

از صفا و لطف همچون جایگاه حورعین

امشب است آن شب که گشت از رحمت پروردگار

چهره توحید را دین محمد زیب و زین

میر اکرم ماه اعظم سرور عالم که هست

خاتم پیغمبران و خاتم حق را نگین

آمد از سوی خدا آنکو بدو گردد جدا

راه یزدان مبین از رسم شیطان لعین

آمد از بهر نجات آن منجی اعظم که هست

تا قیامت امت وی منت وی را رهین

آمد آن مهر فلک قدری که با تقدیر حق

ماه را بشکافت از هم همچو فرق ملحدین

آمد آن رهبر که بهر انتباه گمرهان

کرد ریک ره به دستش ذکر خلاق مبین

امد آنکو ذات پاکش در شب معراج بود

گه خدا را همکلام و گه ملک را همنشین

پادشاهی بت شکن کز بهر مشتی بت پرست

دین سلمان پرور آورد و مسلمان آفرین

هم پنا ه بی پناه و هم امید نا امید

هم ضمان مومنات و هم امان مومنین

خاکسار کوی او را کوی او دارالامان

خواستار لطف او را لطف حبل المتین

رحمت وی مستجار آنجا که بیند مستجیر

رافت وی مستعان آنجا که باید مستعین

چشم ترس یاغیان و گوشمال طاغیان

پیشوای راستان و پادشاه راستین

سفره او را هزاران چون فلاطون  ریزه خوار

خرمن او را هزاران چون ارسطو خوشه چین

رهروان راه شیطان را بود سدی سدید

ساکنان کوی ایمان را بود حصنی حسین

عقل در حیرت که خلاق جهان روز الست

خلقتش را از دل و جان کرد یا از ماء و طین

از پی ترویج دین حق کمربست آنکه داشت

حرف قرآن در دهان و نور ایمان در جبین

یار حق را یار گشت و خصم دین را خوار کرد

ساخت آنرا آنچنان و خواست این را اینچنین

بسکه اندر کعبه بت را بر سر بتگر شکست

خود ز وحشت بت شکن گشتند بتگرهای چین

از پی ابطال باطل وز پی احقاق حق

کاخ حق را آستان شد دست حق را آستین

بهر محو شرک در هر جا که روی آورد داشت

فتح و نصرت دریسار و مجد و رفعت در یمین

در ره احیای دین کوشید پیغمبر چنان

تا ترا امروز کفر از پا نیندازد چنین

ایکه ماه و سال بهر جاه و مالی دلفکار

ویکه سال و ماه بهر مال و جاهی دلغمین

غرقه در بحر خطایی گر نمیدانی بدان

بسته در بند بلایی گر نمی بینی ببین

خواری از دست هوی تا باهوس داری قران

دور از نور خدا تا با خطا هستی قرین

شرمگینی تا که شرم آید تر از اسم زهد

ننگ زایی تا که ننگ آید ترا از نام دین

آنچه او را عار دانی افتخار است افتخار

وانچه او را زهر خوانی انگبین است انگبین

حاصل حرص است این جنگ و جدال این گیر و دار

میوه آز است این قتل و قتال این بغض و کین

بی پناهند اهل عصیان،انهم لا ینصرون

ناامیدند اهل طغیان،ما لهم من ناصرین

شاعر:ابوالقاسم حالت


منابع:

مجله آیین اسلام ،سال اول،شماره 19،تیرماه 1323.

بعثت نامه ،محمدرضا صافی،قم: صبح صادق،1383،صص187-188
 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث