وقایع روز بیست و ششم جمادی الاول
۱۸ آبان ۱۳۹۵ 0 فرهنگ و اجتماعولادت حضرت عيسى علیه السلام
عمران از فرزندان سليمان بن داود و از بزرگان بنى اسرائيل بود و همسرش به نام حنّه مدت ها در آرزوى فرزند به سر مى بردند .از خداوند فرزند مى خواستند. حنّه نذر كرد اگر پسرى زايد او را خدمتكار بيت المقدس كند تا اين كه روزى حنّه در خود احساس حمل كرد و شب و روز را پشت سر گذاشت . در اين خلال پيش از به دنيا آمدن مولود پدرش عمران وفات كرد و دوران حمل به پايان رسيد و كودك به دنيا آمد . ولى حنّه ديد دختر است . با اين حال تصميم گرفت به معبد ببرد و تسليم احبار كند و براى او نامى مناسب انتخاب كرد و او را مريم ناميد يعنى زن عابده. حنّه مريم را به معبد آورد احبار براى كفالت او نزاع مى كردند چون قرعه انداختند به نام زكريّا درآمد و كفالت مريم را به عهده گرفت و او دوران كودكى را پيش خاله اش كه همسر زكريا بود گذارد . چون به سن كمال رسيد زكريا او را در بيت المقدس قرار داد و مريم به عبادت مشغول بود و زكريا هر وقت پيش مريم مى رفت ميوه هاى گوناگون و تازه و خلاف فصل در نزد او مى ديد . پرسيد اين ها از كجاست ؟ گفت از جانب پروردگارم، مريم مى خواست مكانى خالى از هر گونه دغدغه ها پيدا كند و به راز و نياز پردازد . به همين منظور طرف شرق بيت المقدس را كه محلى آرامتر بود براى خود برگزيد (يا جانب شرقى از خانه خاله اش را انتخاب كرد) وپرده اى ميان خود و ديگران افكند.
ناگفته نماند كه آيا اين حجاب براى دور بودن از اشتغال حواس كه با پروردگار خود راز و نياز كند بوده يا مى خواسته خودش را شستشو كند معلوم نيست و در قرآن چيزى نيامده است.
ناگهان جوانى را ديد كه به طرف او مى آيد و او جبرئيل بود كه پيش مريم آمد تا روح عيسى رابه او بدمد، مريم با وحشت تمام از آن جوان خواست تا از او دور شود . ولى جوان گفت من فرستاده خدا هستم . آمده ام پسرى پاكيزه به تو عطا كنم .مريم گفت : بدون شوهر چگونه ممكن است ؟ جبرئيل جواب داد : پروردگارت مى گويد:آن بر من آسان است . از آن پس آثار حمل در شكم مريم پديد آمد . بعضى از مورخين نوشته اند که: مريم سيزده ساله بود كه به عيسى حامله شد و مدت حمل را يك ساعت يا سه ساعت يا نه ساعت يا شش ماه نوشته اند و مريم از مردم دوررفت در جائى كه نخله خرمائى بود بپاى آن آمد و نوزاد خود را به زمين نهاد و خداوند متعال در زير پاى مريم نهر آبى قرار داد و فرمود : درخت خرما را حركت بده تا خرماى تازه بيافتد.
برخى از مورخين تولد عيسى را در ۲۵ ذوالقعده نوشته اند.
پيروان اين بزرگوار را مسيحى و نصرانى و ارمنى و عيسوى گويند از اين جهت كه يكى از نام هاى حضرت عيسى مسيح بود . زيرا حضرت بر اندام كور مادرزاد و بر اندام مردم فلج دست مى كشيد شفا مى يافتند . لذا پيروانش را مسيحى گويند و از اين جهت نصارى گويند كه حضرت مريم و عيسى در قريه اى مسكن داشتند كه نام آن قريه ناصره بود و حضرت را عيساى ناصرى مى گفتند و نصرانىّ نيز كه منسوبست به ناصره (على غير القياس) مى گويند و جمعش نصارى مى باشد . ولى در بحار جلد ۱۳ از امام صادق عليهالسلام روايت شده كه حضرت به مفضل فرمود : به خاطر اين نصارى را نصرانىّ گويند كه به حضرت عيسى عرض كردند نحن انصار الله ولى بعضى نوشته چون كتاب انجيل به حضرت عيسى عليهالسلام در شهر ناصره نازل شد . بنابراين امت آن حضرت را نصارى و نصرانى گويند و مولدش بيت اللحم قصبه ايست در دو فرسخى بيت المقدس در طرف جنوب آن واقع شده و در آنجا كليساى بزرگى است و اين كليسا به اتفاق نصارى تولد گاه حضرت عيسى عليهالسلام مى باشد و چشمه اي كه آن حضرت در آن جا شست و شوى نموده هنوز پا برجاست و آن كليساى عظيم مشتملست بر چهل ستون بزرگ يكپارچه از سنگ رخام و خيلى محكم، و چون اغلب اين طايفه در ارمنستان زندگى مى كردند لذا ارمنىّ نيز گويند.