وقایع روز دهم جمادی الاول
۱۶ آبان ۱۳۹۵ 0 فرهنگ و اجتماع۱- كشته شدن خسرو پرويز به دست پسرش به نفرين حضرت رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم در سال ششم هجرت
چون ۱۱۹ سال از بعثت گذشت حضرت پيامبر نامه اى به خسروپرويز بن هرمز بن انوشيروان بن قياد مجوسى فرستاد و نام خود را بالاى نام او نوشت و او را بدين اسلام دعوت نمود خسرو برنجيد و نامه را پاره كرد چون اين خبر به حضرت رسيد در حق پرويز نفرين فرمود مزق كتابى مزق اللّه ملكه او نامه را پاره كرد خداوند پادشاهى او را از بين ببرد خداوند دعاى پيامبر را مستجاب نمود.
پرويز مردى بدخوى بود اكابر مخفيانه هم راءى شدند و پسرش شيرويه را بر تخت نشاندند شيرويه را وادار كردند كه پدرش را محبوس نمايد و راضى نمودند او را بكشد و او هم شكم پدرش را پاره كرد اين قضيه در دهم يا بيستم جمادى الاولى سال ۷ قمری شب اتفاق افتاد خسرو مدت ۳۷ سال پادشاهى كرده بود.
۲- جنگ جمل درسال۳۶ قمری
موقعى كه حكومت به دست تواناى حضرت على عليهالسلام رسيد بيت المال را بين مسلمين بالسويّه قسمت مى فرمود لذا طلحه و زبير و مروان بن حكم و جمعى از قريش كينه قلبى خود را ظاهر كردند و آغاز مخالفت نمودند عايشه دختر ابوبكر به مكه رفت كه مردم را به سبب قتل عثمان بر حضرت على عليهالسلام بشوراند معاويه از شام به زبير در مدينه نوشت از اهل شام بيعت گرفتم من خليفه باشم و بعد از من تو و بعد از تو طلحه و چون بصره و كوفه به شما نزديك است به فرمان خود درآوريد و به خونخواهى عثمان مردم را به سوى خود دعوت كنيد تا على بر شما سبقت نگيرد پس زبير كاغذ معاويه را خواند و به طلحه اطلاع داد به عنوان بهانه جوئى از على عليهالسلام خواهش نمود امارت كوفه را براى خود و بصره را به طلحه دهد كه آن حضرت ابا فرمود طلحه و زبير و جمعى ديگر از منافقين از مدينه حركت كرده به مكه آمدند و با عايشه عازم بصره شدند به جهت فتنه انگيزى و جنگ با على عليهالسلام .
حضرت بعد از اطلاع با جمعى از مدينه به جانب بصره حركت نمود طلحه و زبير با تعجيل تمام نزديك بصره رسيدند عثمان بن حنيف از جانب على حاكم بصره بود مردم را به جهت مقاتله با طلحه و زبير دعوت كرد ولى آن دو شبيخون زدند و وارد دارالاماره شدند جمعى را كشتند و عثمان بن حنيف را گرفتند و محاسن و شارب و ابروهاى او را تراشيدند و خود را رها نمودند.
مير المؤمنين وارد كوفه شد و با جمعى از مسلمين به بصره تشريف آوردند به طلحه و زبير هر قدر نصيحت كردند مؤ ثر نشد آخرالامر روز پنجشنبه دهم جمادى الاولى سال ۳۶ قمری (يا جمادى الاخرة) لشكر امير المؤمنين با ناكثين كه همان لشكر طلحه و زبير و عايشه باشد جنگ نمودند طلحه در ۶۴ سالگى به سبب تيرى كشته شد ولى زبير گريخت آخر عمر و بن جرموز او را كشت در تاريخ آمده كه از لشكر عايشه ۱۳ هزار نفر كشته شد و شتر عايشه را عقر نمودند حضرت على عليهالسلام نزديك هودج عايشه آمد و فرمود اين طور رسول خدا به تو امر فرموده كه بكنى؟ عايشه عرض كرد حالا كه غلبه كردى احسان كن يا اباالحسن ولى از لشكر امير المؤمنين ۵۰۰۰ نفر شهيد شدند و جنگ با غلبه لشكر اسلام يعنى على عليهالسلام خاتمه يافت.