شهادت چند پرفسور جنینشناس به رسالت پیامبر اکرم - قسمت دوم
۳۰ آذر ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماع1. پروفسور موريس بوكای
در قرآن موضوعات علمي در ارتباط با توليد مثل و فيزيولوژي وجود دارد كه كاملاً با دستاوردهاي كنوني علم مطابقت دارند.
پروفسور موريس بوكاي متولد سال 1920میلادی و رئيس كلينيك جراحي دانشگاه پاريس، با ديدن آيات اعجاز آميز قرآن مسلمان شد و چند سال به تحقيق درباره ارتباط ميان مفاهيم متون مقدس و دستاوردهاي تكنولوژي جديد پرداخت و كتابي به نام «تورات، انجيل، قرآن و علم» تأليف كرد كه پر فروشترين كتاب سال 1976 میلادی گرديد.
علاقه او به يادگيري زبانهاي كلاسيك از جمله عربي و نيز مطالعات وي در كتاب آسماني و مقايسة آنها با دستاوردهاي علوم پزشكي باعث شد كه استدلالهايش بسيار متقن و جامع و با ثبات باشند. وي بهخاطر تأليف كتاب تحقيقات پزشكي به دريافت جايزه تاريخي از آكادمي فرانسه و جايزه ديگري در همين ارتباط از آكادمي پزشكي ملي فرانسه، نايل گرديد.
موريس بوكاي پس از ده سال مطالعه در قرآن در سال 1976 خطاب به مجمع پزشكي فرانسه، اظهار داشت: «در قرآن موضوعات علمي در ارتباط با توليد مثل و فيزيولوژي وجود دارد كه كاملاً با دستاوردهاي كنوني علم مطابقت دارند. علم، از اصول قرآني است و تا اين اندازه است كه بايد اعتراف كنيم كه اين مسايل پيچيده علمي كه پس از 1400 سال علم به تازگي به حقيقت آنها پي برده است، نميتواند توسط يك شخص امّي (و درس ناخوانده) مطرح شده باشد و تنها بايد اعتراف كرد كه آن حضرت به منبع ما فوق بشري در آن روزگار متصل بوده است. اين غير ممكن است كه يك شخص درس نخوانده، كتابي را خلق كند كه از لحاظ ادبي سرآمد كتب ديگر ادباي عرب باشد و از لحاظ علمي هنوز پس از چهارده قرن منبع زايش علوم جديد باشد».
«أمشاج» از ديدگاه بوكای:
«هَلْ اَتى عَلَى الْانسان حِينٌ مِنَ الدَّهرِ لَمْ يَكُن شَيئاً مَذْكُوراً اِنّا خَلَقنا الانسانِ مِنْ نُطفَةٍِ امشَاج...»( دهر: 1-2): آيا [جز اينست كه] مدت زماني بر انسان [در شكم مادر] گذشت و او چيز قابل ذكري نبود؟ ما انسان را از نطفة امشاج [تشكيل شده از آميخته ها] آفريديم.
پروفسور موريس بوكاي وقتي به اين آيه رسيد، به تفاسير مختلف مراجعه و به دقت آنرا بررسي كرد:
«امشاج جمع مشج يا مشيج بهمعناي آميختهها است و مراد تركيبي از مواد و عناصر مختلف يا آميزهاي از اسپرماتوزوئيد و اوول است و صفت نطفه است؛ چرا كه مراد از نطفه، مجموع آميختهها با اجزاي مختلف است. [1]
اغلب مفسرين قديم اين مخلوط ها و آميختهها را عنصر مذكر و مؤنث ميديدند.
اما از آنجا كه أمشاج جمع است نه مفرد و نه تثنيه، مفسرين جديد مانند تفسير منتخب، نشر شوراي عالي امور اسلامي قاهره، اين طرز ديد را اصلاح كرده و در اينجا تشخيص ميدهند كه گذشته از آميخته شدن نطقه مرد و زن، قطرة مني واجد عناصر گوناگون است.
پروفسور موريس بوكاي[2] رئيس كلينيك جراحي دانشگاه پاريس در كتاب خود «تورات، انجيل، قرآن و علم» كه پر فروش ترين كتاب سال 1976 ميلادي است، مينويسد: «از نظر من ديدگاه تفسير منتخب بسيار درست است و امشاج جمع است يعني آميختهها، بنابراين عناصر گوناگون نطفه كدامند. مايع مني از ترشحات مختلفي است كه از غدد زير سرچشمه ميگيرد:
1. بيضهها: ترشح غدة تناسلي مرد حاوي اسپرماتوزوئيدها كه سلولهاي دراز داراي تاژك دراز غوطه ور در مايعي سِرم گونه
2. كيسههاي تخمي: اين اعضاء كه مخازن اسپرماتوزوئيدها هستند، نزديك پروستات قرار گرفته، و ترشح خاصي بدون عناصر بارور كننده دارند.
3. پروستات: مايعي ترشح ميكند كه به مني ظاهر خامهاي و بوي ويژهاي ميدهد (و وسيلة تغذيه ياختههاي مني و باقي ماندن فعاليت حياتي آنها است). [3]
4. غدد ملحق به مجاري ادرار: كه عبارتند از غدد كوپر[4] يا غدد مري[5] و ترشح كنندة مايعي سيال و غدد ليتره كه مادهاي مخاطي ترشح ميكند.
اينها سرچشمههاي آميختههاي نطفه هستند كه قرآن از آنها به نطفة امشاج (نطفه تشكيل شده از آميختهها) تعبير كرده است. [6]
اسپرمها كمتر از 10 درصد حجم مايع مني را تشكيل ميدهند و ما بقي شامل ترشحات غدد تناسلي فرعي مرد ميشود: ترشحات غدد زيگول سمينال 60 درصد. ترشحات پروستات 30 درصد، و ترشحات غدد بولبوارترال 10 درصد. [7]
2. مارشال جانسون
اينكه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در آن زمان جهل و تاريك اينچنين به توصيف مراحل جنين پرداخته كه خود آنرا نديده و از كسي نشنيده، بايد اين معلومات را از جايي دريافت كرده باشد.
جريان مسلمان شدن مارشال جانسون:پروفسور مارشال جانسون يكي از دانشمندان برجسته امريكا و رئيس دپارتمان آناتومي و مدير انستيتوDanicl دانشگاه توماس جفرسون فيلادلفيا است كه دربارة آيات جنين شناسي قرآن مطالعه و تحقيق بهعمل آورده و مسلمان شده است. او ميگويد: « توصيف مراحل جنين موجود در قرآن نميتواند تصادفي و اتفاقي باشد، احتمال دارد كه محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) يك ميكروسكوپ بسيار قوي داشته ولي قرآن مربوط به 1400 سال پيش است در حاليكه ميكروسكوپ قرنها بعد از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) اختراع شده است. پروفسور جانسون با لبخند اظهار داشت: البته اولين ميكروسكوپ اختراع شده قادر نبود بيش از 10 برابر بزرگنمايي كند و تصوير آن هم واضح نبود. آنگاه گفت: هيچ ضديت و مغايرتي با اين حقيقت كه واسطة الهي در بيانات حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در كار است، نمييابم». [8]
وي كه در هشتمين كنفرانس پزشكي عربستان شركت كرده بود و در كميسيون اعجاز علمي قرآن و حديث حاضر شد، پرسيد موضوع اين كميسيون چيست؟ يكي از علماي يمن شيخ عبدالمجيد به وي پاسخ داد كه موضوع اين كميسيون بررسي آنچه راست كه قرآن وحديث در 1400 سال پيش بيان داشته و مقايسه آن با آنچه را كه علوم روز بيان كرده است. پرسيد: مثلاً؟ گفته شد: مثلاً علم روز ميگويد كه انسان طي اطوار و مراحلي آفريده شده و اين اطوار و مراحل را قرآن حدود 1400 سال پيش بيان كرده است.
او از جايش بلند شد و فرياد برآورد: نه، نه، نه اين نميتواند گفته قرآن باشد.
ما درك ميكرديم كه اين آيه چه اثري بر او گذاشته در حاليكه او يكي از علماي مشهور امريكاست و ميداند كه پزشكان قبل از كشف ميكروسكوپ در قرن شانزدهم، و در طول قرن هفدهم معتقد بودند كه انسان در مرحلة نطفه به صورت انساني مينياتوري بوده است و شكلي را پزشكان آن عصر ترسيم كرده تا بيان كنند كه انسان به صورت كاملي در اين حيوان منوي آفريده شده است و اين اعتقاد در غير مسلمانان تا قرن 18 ميلادي همچنان استمرار داشت.
ولي بعد از كشف تخمك زن در قرن 18میلادی، نظر دانشمندان تغيير كرد و گفتند: انسان بهطور كامل در تخمك زن آفريده شده زيرا كه تخمك بزرگتر از اسپرم مرد است و نقش مرد در خلقت جنين كنار رفت، همچنانكه در قرن هفدهم نقش زن كنار رفته بود.
تنها در نيمه قرن نوزدهم بود كه دانشمندان بتدريج دريافتند كه انسان طي اطوار و مراحلي آفريده ميشود.
از اينرو وقتي به پروفسور مارشال جانسون گفته شد كه اين مسئله در قرآن 1400 سال پيش بهآن تصريح شده، ايستاد و فرياد زد كه نه، نه، نه.
در اين هنگام يكنفر پزشك مسلمان برخاست وبراي او قرآني آورد و گفت: بفرماييد بخوانيد.
برايش اين آيه تلاوت شد كه خداوند ميفرمايد: «وَ مَا لَكُمْ لا تَرْجُون لِله وَقَاراً، وَ قَد خََلقَكم أطْواراً». [9] چرا شما براي خدا عظمت قايل نيستيد؟ در حاليكه شما را در مراحل مختلف آفريد؟ و او ترجمه معاني آيات را با زبان انگليسي قرائت كرد.
سپس اين آيه برايش تلاوت شد: «يَخْلُقكُم فِي بُطُونِ اُمّهاتِكُم خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلقٍ فِي ظُلُماتٍ ثَلاثٍ». شما را در شكم مادرانتان ميآفريند، آفرينشي بهدنبال آفرينش ديگر كه در رشته تاريكي قرار داد.
پروفسور مارشال نشست و گفت: ممكن است اين آيه چند تفسير داشته باشد:
اينكه تصادفي باشد؛ در پاسخ، 25 نص صريح برايش پيدا كردند و جلويش گذاشتند و پاسخ دادند: آيا ميتواند تمامي اين 25 آيه نيز تصادفي باشد؟
افزون بر اينكه قرآن براي هر يك از مراحل نامي گذاشته: ابتدا نطفه، سپس علقه و بعد مضغه و بعد از آن عظام و بعد از آن رويش گوشت؛ آيا اينها نيز تصادفي است؟
گفت: نه.
به وي گفته شد: ديگر چه؟
پاسخ داد: ممكن است گفته شود كه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ميكروسكوپ بزرگي داشته است. به وي گفته شد: شما بهتر ميدانيد كه مثل اين مراحل و دقايق و تفاصيل، و آنچه را كه علم به آن رسيده و قرآن قبلاً بيان داشته فراهم نميشود مگر با ميكروسكوپهاي بزرگ و كسي كه داراي چنين ميكروسكوپي باشد، بايد آنرا از نسلهاي گذشته گرفته و به نسلهاي بعدي تحويل داده باشد.
پروفسور مارشال خنديد و گفت: من در يك نمايشگاهي ديدم كه نخستين ميكروسكوپي كه در جهان اختراع شد، بيش از ده برابر بزرگ نميكرد و نميتوانست صورت روشني ارايه دهد.
آري حضرت محمد، نه تجهيزاتي داشت و نه ميكروسكوپي، بنابراين راهي جز اين نميماند كه بگوييم او رسولي از جانب خداوند است.
بعد از آن بود كه بحث مربوط به اعجاز علمي قرآن و حديث در آن كميسون آغاز شد و گفتوگو دربارة اطوار و مراحل جنين متمركز گرديد.
پروفسور كيدمور و ساير پزشكان راجع به شكل ظاهري جنين سخن گفتند، و پروفسور مارشال به وصف دقيق قرآن از جنين خارجي و تركيبات داخلي آن پرداخت، از جمله چيزهايي كه او در ميان گذاشت اين بود:
«[آيات] قرآن در واقع شرح مراحل خارجي جنين است ولي مراحل داخلي جنين به هنگام آفرينش و مراحل رشد، آن را نيز مدنظر دارد و حوادث مهم در آفرينش جنين را كه دانشمندان معاصر به آن پي بردهاند، مورد تأكيد قرار ميدهد».
آنگاه تصويري از جنين در مرحله مضغه را ارايه كرد كه نشانگر شكل خارجي جنين بوده، خميده و كماني است و در انتهاي كمان آثاري است كه گويي دندان به روي آن فشار داده، همچون گوشت جويده شده و به تعبير قرآن مضغه است.
برخي از قسمتها برآمده و برخي فرو رفته مثل مضغه كه طول آن يك سانتيمتر است.
اگر قطعهاي از آن را جدا سازيم و اجزاي داخلي آنرا تشريح كنيم، ميبينيم كه بيشتر تجهيزات آن آفريده شده است. پرفسور جانسون ميافزايد در اين شكل خواهيم ديد كه جزئي از سلولها آفريد شده و جزئي ديگر هنوز آفريده نشده است و اگر بخواهيم اين مرحله از مضغه را توصيف كنيم، چه ميگوييم؟
آيا ميگوييم اين مخلقه (آفريده شده) است؟ اين منطبق بر جزئي است كه خلق شده و اگر بگوييم غير مخلقه (آفريده نشده) فقط بر جزئي منطبق است كه هنوز خلق نشده است.
بنابراين چارهاي جز اين نيست كه همچون قرآن آنرا توصيف كنيم و بگوييم: «ثُمَّ مِنْ مُضغَةٍ مُخَلَّقةٍ وَ غَيْر مُخَلَّقَة». آنگاه از گوشت جويده، آفريده شده و آفريده نشده.
آنگاه پروفسور مارشال جانسون سخنان خود را چنين جمع بندي كرد: «من بهعنوان دانشمندي جهاني تنها با اشيايي ميتوانم كار داشته باشم كه آنها را با مشخصات ميبينم، آنگاه ميتوانم علم جنين شناسي و مراحل علم زيست شناسي را بفهمم همچنانكه ميتوانم كلماتي از قرآن را كه برايم ترجمه ميشود دريابم.
اما اگر فرضاً من در زمان گذشته [زمان حضرت محمد «صلی الله علیه و آله»] بودم كه نميتوانستم چيزي را ببينم، مسلماً نميتوانستم آنرا توصيف كنم و اينكه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در آن زمان جهل و تاريك اينچنين به توصيف مراحل جنين پرداخته كه خود آنرا نديده و از كسي نشنيده، بايد اين معلومات را از جايي دريافت كرده باشد. از اينرو هيچ ضديت و مغايرتي با اين حقيقت كه واسطه الهي در بيانات حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در كار است نمييابم».
آري اين همان پروفسوري است كه ابتدا گفته علماي اسلامي را بشدت رد ميكرد ولي در پايان چنين مطالبي را در چند كنفرانس ابراز داشت و گفت: هيچ راهي در برابر بشريت نيست جز اينكه مانند اين دانشمندان اقرار كنند كه خداوند كتابي را با علم و دانش خود به محمد (صلی الله علیه و آله) نازل كرده و به بشريت وعده داده كه در مسيرش چيزهايي را كشف ميكند كه دليل بر آنست كه اين قرآن از جانب خداست، چنانكه خداوند ميفرمايد: «وَ لَتعلَمنّ نَبَأه بَعْد حَين»[10] (و مسلماً گزارش آنرا بعد از مدتي دريافت خواهيد كرد «لِكُلِّ نباء مُسْتَقَر وَ سَوْفَ تَعْلَمون».[11] ( و براي هر گزارشي قراري است كه در آينده خواهيد دانست) «سَنُرِيهم آياتِنا فِي الآفاق و فِي أنفسِهِم حتى يتبيّن لَهمُ اَنّه الْحَقّ». [12]
____________________________
پى نوشت:
[1]ـ آلوسي، تفسير روح المعاني، ج 29، ص 151
[2]ـ Mauric Bucille
[3]ـ راهنماي پزشكي خانواده گروهي از پزشكان برجسته، ترجمه احمد آرام قسمت 1، ص 337
[4]ـ Cooper
[5]ـ Mery
[6]ـ Hittre
[7]ـ موريس بوكاي، تورات، انجيل، قرآن و علم، ص 272
[8]ـ WWW. It - is -ORG
[9]ـ نوح: 13 و 14.
[10]ـ ص: 88
[11]ـ انعام: 67
[12]ـ فصلت: 53
منبع:
جنین شناسی قرآن و مسلمان شدن چند پرفسور جنین شناس، حجت الاسلام دکتر بی آزار شيرازی
مقالات مرتبط: