معیت و همراهی با امام حسین (ع) ( بخش اول ) - سید محمد مهدی میرباقری (صوت + متن)

معیت و همراهی با امام حسین (ع) ( بخش اول ) - سید محمد مهدی میرباقری (صوت + متن)

۲۰ شهریور ۱۳۹۶ 0 صوتی و تصویری

دانلود

 

خلاصه 

قرآن کریم می فرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ‏»(توبه/119)، در این آیه نورانی، خدای متعال اهل ایمان را مورد خطاب قرار داده است که پروا و تقوای الهی داشته باشید و مستمراً همراه صادقین باشید.

صادقین چه کسانی هستند

منظور را صادقین کسانی هستند که بر سرعهدهایی که با خدا بستند ایستادند . خداوند متعال می فرماید: «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً»(احزاب/23)، صادقین، آنهایی هستند که عهدهایشان را با خدا تبدیل نکردند. آنها دارای مقام شفاعت هستند قرآن می فرماید: لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (مریم/87) آنان هرگز مالك شفاعت نيستند؛ مگر كسى كه نزد خداوند رحمان، عهد و پيمانى دارد. بر اساس روایات کاملترین مصداق برای «صادقین» ائمه (علیهم السلام)  هستند.

کیفیت معیت  و همراهی با امام(ع)

امام (ع) همیشه با ما هست. اما معیت ما با امام چگونه است؟ معیت ما با امام، «معیت ظلی» است. به اینکه انسان سایه امام (ع) باشد. یعنی چیزی از خودش نداشته باشد. چیزی از خواسته های نفس با انسان نباشد.  این معیت با امام وقتی اتفاق می افتد که ما از خودمان هجرت کنیم. وقتی از خودمان کوچ کردیم، آن وقت می توانیم با امام باشیم. یعنی باید همه قوای ما با امام باشد معیار و ترازوی ما امام باشد.«السَّلَامُ عَلَى‏ مِیزَانِ‏ الْأَعْمَال‏»(1)، اگر امام (ع) ، میزان انسان نباشد، انسان با امام نیست، انسان با ترازوهای خودش است. انسانی که رو به سوی خودش  دارد، با خودش است نه با خدا است و  نه با اولیاء خدا و این انسان را از امام جدا می سازد. امام حسین (ع) فرمودند: «مَنْ كَانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَى‏ لِقَاءِ اللَّهِ‏ نَفْسَهُ فَلْیرْحَلْ‏ مَعَنَا»(2) «هر كه جانش را در راه ما مى بخشد و خود را براى ملاقات با خدا آماده كرده ، با ما سفر كند»در زیارت ائمه (ع) می خوانیم «قَلْبِی‏ لِقَلْبِكُمْ‏ سِلْمٌ‏ وَ أَمْرِی لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ» قبلم تسلیم قلب شماست و کارم تابع فرمان شماست. بعد از این دو فراز است که می فرماید: «وَ نُصْرَتِی‏ لَكُمْ‏ مُعَدَّةٌ»؛ یاری من برای شما آماده است.  زمانی به نصرت امام موفق می شود که همه قوا قوای ظاهری و قوای باطنی و امکانات انسان با امام باشد.

معیت و سیر با امام (ع)

همه ما به سمت خدای متعال حرکت می کنیم. سیر ما باید، سیر با امام باشد؛ یعنی امام می رود، ما هم باید سایه امام بشویم و با امام حرکت کنیم. وقتی انسان از خودش و همه نفسانیات خودش خالی شود و قلبش تسلیم امام شود آنوقت همه قوایش تحت تصرف امام قرار می گیرد. این  انسان تجلی گاه نور امام می شود و با امام کوچ می کند. این همسفری، او را به یک نقطه ای می رساند که آرام آرام، امام را با خودش می بیند و انوار امام و حقایق صفات امام در انسان ظهور پیدا می کند و انسان شعاع امام می شود و با امام به طرف خدای متعال سیر می کند. 

حیات حقیقی نتیجه معیت با امام (ع) است

امام باقر (علیه السلام) است که فرمودند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله‏ مَنْ‏ أَحَبَ‏ أَنْ‏ یحْیا حَیاةً تُشْبِهُ حَیاةَ الْأَنْبِیاءِ وَ یمُوتَ مِیتَةً تُشْبِهُ مِیتَةَ الشُّهَدَاءِ وَ یسْكُنَ الْجِنَانَ الَّتِی غَرَسَهَا الرَّحْمَنُ فَلْیتَوَلَّ عَلِیاً وَ لْیوَالِ وَلِیهُ وَ لْیقْتَدِ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ»(3)، اگر کسی می خواهد حیاتی شبیه حیات انبیاء داشته باشد و موتی شبیه موت شهدا داشته باشد و وارد آن باغستانی بشود که حضرت حق، رحمان، با دست خودش او را پرورش داده، باید اهل موالات با امیر المؤمنین و دوستان حضرت و ولی حضرت و اهل اقتداء به ائمه ای باشد که بعد از حضرت می آیند.

بر اساس روایات پنج روح (5 مرتبه از حیات)  وجود دارد. در اصحاب المشئمه يک روح که روح المدرج است و با آن لذات طبيعي مي برند که گاهي از آن به نفس تعبير مي شود. در اصحاب الميمنه، چهار روح است، روح الايمان، روح القوه، روح الشهوه و روح المدرج که هر قوه اي هم در عالم کاري مي کند. در انبياء، پنج روح است که يکي از آنها روح القدس است. روح القدس، روحی است که: «لَا ینَامُ‏ وَ لَا یغْفُلُ‏ وَ لَا یلْهُو وَ لَا یزْهُو»(4)؛ روح القدس، نه خواب دارد، نه غفلت دارد، نه فراموشی دارد، نه سهو داردهر روحی كه در انسان دمیده می شود، اقتضائاتی در انسان ایجاد می كند، یك محرّكه ها و لذات و بهجت و المی در انسان پیدا می شود كه مال این روح است.

کیفیت حیات شهداء

«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً»(آل عمران/169)، موت شهدا این است كه شهدا نمی میرند. موت شان به معنای مردن نیست بلكه این سیر شان در عالم حیات، وارد یك مرتبه بالاتری می شود. مرتبه ای از حیات که در دنیا درک نمی شود. بلکه در دارالاخره درک می شود که  «دَار الْحَیوَان» است.

حقیقت «دارالحیوان»

«دَار الْحَیوَان» كجا است؟ «دَار الْحَیوَان» یا «دارالاخره» همان محیط ولایت اهلبیت (ع) است.  این دار هم مقاماتی دارد. انسان در مدارجی سیر می كند که مدارج این «دَار الْحَیوَان»، همان مقامات ولایت امام (ع) است. به اندازه ای که مؤمنین به ولایت امام(ع) برسند در درجات «دارالحیوان» سیر می کنند. اگر با امام سیر كردیم، حیات مان «حَیاةً تُشْبِهُ حَیاةَ الْأَنْبِیاءِ»، می شود و موت مان «مِیتَةً تُشْبِهُ مِیتَةَ الشُّهَدَاءِ»، می شود.

حقیقت بهشت و درجات آن

در ادامه امام باقر (ع)  فرمود: «وَ یسْكُنَ الْجِنَانَ الَّتِی غَرَسَهَا الرَّحْمَنُ»،و ساكن آن باغستانی شود كه خدای متعال غرس كرده است. باطن همه نعمتهای  بهشتی رحمت رحیمیه خدا است. بر اساس روایات امام (ع) «مَعْدِنَ‏ الرَّحْمَةِ» و «رحمت موصوله» هستند. بنابراین سیر در مراتب ولایت ائمه (ع سیر در مقامات جنت است. اگر می خواهید به خدا برسید و در این عوالم كه عبور می كنید، غیر خدا در شما رد پایی نداشته باشد، راهش این است: باید همراه بشوید. تنها راه، همین همراهی است. در این مسیر کسی نمی تواند تنها به سوی خدا برود. اگر مومن می خواهد به سمت خدا برود؛ در این هجرت الی الله، در این كوچ كردن الی الله، باید به معیت امام برسد. اگر با امام همسفر نشد، نمی رسد «مَنْ كَانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَى‏ لِقَاءِ اللَّهِ‏ نَفْسَهُ فَلْیرْحَلْ‏ مَعَنَا»، راه خدا را نمی شود تنها رفت، راهی وجود ندارد. راه، همین است.

پس همراهی با امام، در واقع همراهی با صراط و همراهی با سبیل است، از باب وارد شدن است. اگر انسان می خواهد موحد بشود، نمی تواند از هر راهی برود. اگر می خواهید وارد وادی توحید و بیت التوحید و مدینه توحید بشوید؛ باید از بابش وارد بشوید. «وَ أْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوابِها»(بقره/189)، معنای «معیت با امام»، همین است؛ یعنی اگر می خواهید وارد وادی توحید شوید، همسفر امام باشید. در این وادی كسی خودش به تنهایی نمی تواند سیر کند.

همراهی با امام حق یا با امام باطل

در قرآن و روایات ائمه، دو دسته امامند «إِمَامٌ یدْعُو إِلَى اللَّهِ وَ إِمَامٌ یدْعُو إِلَى النَّارِ»(5)، امامی كه دعوت به آتش می كند و امامی كه دعوت به الله تبارك و تعالی می كند. امامی كه ما را دعوت به خدا می كند، همه وجود خودش پر از توحید است، توحید الله است. آن امامی هم كه ما را دعوت به نار می كند، در واقع دعوت به خودش می كند. دعوت به خودش، دعوت به نار است. در زیارت جامعه کبیره می فرماید «یدْعُونَ إِلَى النَّارِ».

رسول خدا می فرمایند: « سَیَکوُنُ مِن بَعدی اَئِمَهٌ عَلی النّاس مِن اَهلِ بَیتی؛ یَقُومونَ فیِ النّاسِ فَیُکَذَّبُونَ وَ یَظلِمُهُم اَئِمَّهُ الکُفرِ و الضَّلالِ وَ اَشیاعُهُم. فَمَن والاهم واتَّبَعَهُم وَ صَدَّقَهُم، فَهُوَ مِنّی وَ مَعی وَ سَیَلقانی. اَلا وَ مَن ظَلَمَهُم وَ کَذَّبَهُم، فَلَیسَ مِنّی ولا مَعی وَ اَنَا مِنهُ بَریءٌ  »، بعد از من امامانی بر مردم از جانب خدا خواهند بود که از اهل بیت منند و در میان مردم به پا می شوند ولی مورد انکار قرار می گیرند و امامان را دوست بدارد و از آنها تبعیت کند و آنها را تصدیق نماید، از من است و با من است و مرا ملاقات خواهد نمود. آگاه باشید! هر کس به این امامان ظلم روا دارد و تکذیبشان کند، از من نیست و با من نیست و من از او بیزارم.

بنابراین معیت با نبی اكرم یعنی؛ متابعت و تصدیق امام. اگر كسی به متابعت و تصدیق رسید، به معیت نبی اكرم می رسد. پس اینكه می گویند با صادقین باشید؛ یعنی با كاذبین نباشید؛ یعنی صف تان را جدا كنید. انسان در این عالم نمی شود با دو امام باشد.

پس بنابراین دستور این آیه این است كه با ائمه باشید. در سفر الی الله، همه قوای تان با امام باشد، حجاب از شما برداشته می شود، آنگاه امام را با خودتان می بینید و با نور امام سیر می كنید و با این خورشید سفرتان را ادامه می دهید و جزء كسانی می شوید كه «أَ وَ مَنْ كانَ مَیتاً فَأَحْییناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یمْشی‏ بِهِ فِی النَّاسِ»(انعام/122)، انسانی كه به حیات و به نور رسیده، مشی او مشی در وادی نور است، زندگی اش زندگی نورانی است. «كَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُینَ لِلْكافِرینَ ما كانُوا یعْمَلُونَ‏»، نقطه مقابل آنهایی هستند كه به امام نرسیدند.آنهایی كه به امام نرسیدند، در وادی ظلمات هستند اگرچه شیطان عمل شان را برایشان زینت می دهد.

معیت حبی

بالاترین معیت معیت حبی است؛ یعنی محبت، شعاع محبوب است. اگر كسی به محبت امام رسید، محبت؛ یعنی حضور الامام. اخلاق یعنی حبّ امیرالمومنین. هیچ چیزی دیگر اخلاق نیست. شاهدش چیست؟ «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ‏ نَبِیهُ‏ عَلَى‏ مَحَبَّتِهِ‏ فَقَالَ‏ وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ‏ عَظِیمٍ‏»(6)، خُلق نبی اكرم، حب الله است. او كه آمد، همه چیز ازجمله توكل، یقین، رضا، صبر. حب تام است! ایمان ما هم همین است. فرمود: «أَوْثَقُ‏ عُرَى‏ الْإِیمَانِ‏ الْحُبُ‏ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ تَوَالِی أَوْلِیاءِ اللَّهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ»(7) مومن، آن كسی است كه اهل حب فی الله و بغض فی الله است. با اولیاء خدا موالات دارد، با دشمنان هم معادات دارد. این اصل اخلاق است.

حضرت فرمود: «هَلِ‏ الْإِیمَانُ‏ إِلَّا الْحُبُ‏ وَ الْبُغْضُ» ایمان مگر غیر از حب و بغض، چیز دیگری هم هست؟ بعد حضرت این آیه را خواندند، «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ‏ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ‏ وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ‏ وَ الْعِصْیانَ»(حجرات/7)، خدای متعال به شما یك منتی گذاشته، ایمان را در دل شما محبوب قرار داده، ایمان را دوست دارید. یعنی؛ ایمان را در دل شما زینت داده، ایمان را زیبا می بینید و به عكس، كفر و فسوق و عصیان را مكروه دل شما قرار داده. حضرت گفتند ایمان عبارت است از حب الایمان و كراهت نسبت به كفر و فسوق و عصیان، ایمان ما همین است. ایمان ما، حبّ الایمان است. آن ایمانی كه خود كلمه ایمان است چیست كه ایمان ما حبّ الایمان است؟ فرمود: «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ»، یعنی امیر المومنین. ایشان، كلمه ایمان است. ایمان ایشان هم حبّ است اما حبّ الله است. همه وجودش حبّ الله است. ایمان ما، حبّ امیرالمؤمنین . اگر كسی با امامش بود، می رود وسط بهشت و آن جنت را درك می كند، نور امام و جنت را با خودش می بیند، حیاتش حیات امام می شود، موتش موت امام می شود، وارد آن بهشتی می شود كه «وَعَدَنِیهَا رَبِّی» یا «جَنَّةَ عَدْنٍ غَرَسَهَا رَبِّی بِیدِهِ». این، معیت با امام است.

راه رسیدن به معیت

در روایت فرمود: اگر كسی متوجه مصیبت های ما بشود و برای مصیبت های ما محزون بشود و بگرید، فرمود: «كَانَ‏ مَعَنَا فِی‏ دَرَجَتِنَا»(8). امام حسین (علیه السلام) این باب را باز كردند. اگر كسی وارد فضای مصیبت سیدالشهدا شد و اهل بكاء شد، فرمود شما را به حیات قلب می رساند و گاهی هم طهارت در شما ایجاد می كند و گاهی می گوید شما را به درجه ما می رساند، «كَانَ‏ مَعَنَا فِی‏ دَرَجَتِنَا». تقریبا این، نزدیك ترین راه معیت است. انسان از طریق بلاء سید الشهدا وارد بشود، زود انسان را به معیت الامام می رساند. وقتی انسان وارد این مجالس می شود، وارد كهف امام حسین و وارد سفینه نجات شده است، فقط باید مواظب باشد ان شاء الله جدا نشود. 

 

پی نوشت:

(1) المزار (للشهيد الاول)، ص: 46

(2) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏44، ص: 367

(3) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 208

(4) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 272

(5) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 215

(6) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 265

(7) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 126

(8) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏44، ص: 278

 

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث