وَ قَالَ (علیه السلام): يَا ابْنَ آدَمَ، كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ فِي مَالِكَ، وَ اعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ [يَعْمَلَ] فِيهِ مِنْ بَعْدِكَ [مَنْ بَعْدَكَ].
تُؤْثِرُ: ترجيح مى دهى.
و فرمود (ع): اى پسر آدم، تو خود وصىّ خويش باش و از مال خود همان گونه در راه خدا انفاق كن كه خواهى كه پس از تو چنان كنند.
و آن حضرت فرمود: اى فرزند آدم، خودت وصىّ خود در مال خويش باش، و همان گونه با ثروتت عمل كن كه علاقه دارى پس از مرگت عمل كنند.
تلاش در انفاقهاى اقتصادى (اقتصادى):و درود خدا بر او، فرمود: اى فرزند آدم خودت وصىّ مال خويش باش، امروز به گونه اى عمل كن كه دوست دارى پس از مرگت عمل كنند.
[و فرمود:] پسر آدم وصىّ خود در مال خويش باش، و در آن چنان كن كه خواهى پس از تو كنند.
امام عليه السّلام (در ترغيب به انفاق) فرموده است:اى فرزند آدم، تو خود وصىّ خويش باش، و (پيش از مرگ) از مال و دارائيت بده آنچه را كه مى خواهى كه پس از (مردن) تو بدهند (زيرا تو از هر كس بخود دلسوزترى).
امام عليه السلام فرمود: اى فرزند آدم! تو خود وصى خويشتن در اموال خود باش و (امروز) بهگونهاى در آن عمل كن كه مىخواهى پس از تو (مطابق وصيتت) عمل كنند.
وصى خويشتن باش:امام عليه السلام در اين كلام نورانى به نكته مهمى اشاره كرده مىفرمايد: «اى فرزند آدم! تو خود وصى خويشتن در اموال خود باش و (امروز) بهگونهاى در آن عمل كن كه مىخواهى پس از تو (مطابق وصيتت) عمل كنند»؛ (يَابْنَ آدَمَ، كُنْ وَصِيَّ نَفْسِکَ فِي مَالِکَ، وَآعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ اَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِکَ).بسيارى از مردم باايمان علاقهمند هستند كه بخشى از اموالشان پس از آنها در راه خيرات مصرف شود و اسلام نيز به وصيت براى كارهاى خير تشويق كرده وآن را به يكسوم مال محدود نموده تا ورثه نيز بهرهمند شوند. قرآن مجيد مىگويد: «(كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَيْرآ الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالاَْقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّآ عَلَى الْمُتَّقِينَ)؛ بر شما نوشته شده: هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چيز خوبى (مالى) از خود به جاى گذاشته، براى پدر ومادر و نزديكان، بهطور شايسته وصيت كند! اين حقّى است بر پرهيزكاران!».(1)مؤمنان براى اين كار سعى مىكنند وصى يا اوصياى مطمئنى انتخاب كنند تا حتمآ كارهاى خير انجام گيرد. ولى بسيار ديده شده است كه يا وصى عمل به وصيت نمىكند يا ورثه مانع مىشوند و سعى دارند ثلث را به نفع خود مصادره كنند. حتى در بعضى از افراد متدين ديده مىشود كه مىخواهند براى مصرف ثلث به نفع خودشان وجهى شرعى بيابند. اگر انسان خودش وصى خويشتن باشد و آنچه را پس از خود مايل است در راه خير صرف شود شخصآ اقدام كند بهتر است، همانگونه كه بعضى از افراد باايمان را در عصر خود مىبينيم كه ثلث مال خويش را در زمان حيات خود جدا كرده و در كارهاى خير به خصوص كارهايى كه باقى و برقرار مىماند؛ مانند احداث بيمارستان، مسجد، مدرسه، بانكهاى قرض الحسنه، نشر آثار دينى وامثال آن صرف مىكنند. اينها از همه موفقترند، زيرا هيچكس بهاندازه خود انسان براى خويش دلسوزى نمىكند. افزون بر اين، آنچه را انسان با دست خود در راه خدا مىدهد بسيار با ارزشتر است از آنچه ديگران پس از او مىدهند، چون در حال حيات علاقهمند به اموال خويش است و دل كندن و صرف آن در كارهاى خير نياز به ايمانى قوى دارد. حديث معروفى است كه مىگويد: شخصى وصيت كرده بود كه انبار خرمايى را پس از او در راه خدا انفاق كنند. پيغمبر اكرم صلي الله غليه وآله اين كار را انجام داد. در آخر، يك عدد خرما ته انبار افتاده بود. آن را به دست گرفت و فرمود: اگر خود با دست خويش اين دانه خرما را در راه خدا داده بود از تمام آنچه من بعد از او انفاق كردم بهتر بود.چنانكه اشاره كرديم امام صادق عليه السلام همين معنا را با اضافات ديگرى به كسى كه از او تقاضاى وصيت و اندرزى كرد بيان نمود و فرمود: «أَعِدَّ جَهَازَکَ وَقَدِّمْ زَادَکَ وَكُنْ وَصِيَّ نَفْسِکَ وَلا تَقُلْ لِغَيْرِکَ يَبْعَثُ إِلَيْکَ بِمَا يُصْلِحُکَ؛ وسيله سفر (آخرت) خود را آماده ساز و زاد و توشه اين سفر طولانى را فراهم كن و وصى خويشتن باش و به ديگرى نده كه آنچه را مفيد براى توست به سوى تو بفرستد (چه بسا اين كار را نخواهد كرد و تو محروم خواهى شد)».(2) شاعر عرب نيز مىگويد:تَمَتَّعْ إنَّما الدُّنْيا مَتاعٌ وَإِنَّ دَوامَها لا يُسْتَطاعُوَقَدِّمْ ما مَلَكْتَ وَأنْتَ حَىٌّ أميرٌ فيهِ مُتَّبَعٌ مُطاعٌوَلا يَغْرُرْکَ مَنْ تُوصي إِلَيْهِ مَصيرُ وَصيَّةِ الْمَرْءِ ضِياعٌاز دنيا بهره گير كه دنيا متاعى بيش نيست و دوامش امكانپذير نمىباشد. آنچه را در اختيار دارى از پيش بفرست در حالى كه زندهاى و در آن امير ومطاعى. به كسى كه وصيت مىكنى دلبسته مباش، زيرا سرنوشت بسيارى از وصيتها نابودى است.(3)شاعر فارسى نيز مىگويد:برگ عيشى به گور خويش فرست كس نيارد ز پس تو پيش فرست (4)*****پی نوشت:(1) . بقره، آیه 180.(2) . کافى، ج 7، ص 65، ح 29.(3) . تنبیه الخواطر بنا به نقل مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 198.(4) . سند گفتار حکیمانه: مرحوم خطیب در مصادر تنها سند دیگرى که براى این کلام نورانى نقل مى کند غررالحکم است که چون تعبیرات آن با آنچه در نهج البلاغه آمده متفاوت است قاعدتآ از جاى دیگرى آن را اخذ کرده است. در ضمن، مضمون آن را از امام صادق(ع) نیز با تفاوتهایى آورده که در متن به آن اشاره خواهیم کرد. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 198)
امام (ع) فرمود: «يَا ابْنَ آدَمَ كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ- فِي مَالِكَ وَ اعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ مِنْ بَعْدِكَ»:يعنى: همان طورى كه سفارش مى كنى، پس از تو مال و ثروتت را در جاهايى كه باعث قرب خداست مصرف كنند، و يا خانواده ات استفاده كنند، تو خود، همان طرف سفارش باش و در زمان حياتت اين كارها را بكن، و اين عبارت وسيله ترغيب به صرف مال در راه صحيح است.
الرابعة و الاربعون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام:(244) و قال عليه السّلام: يا ابن آدم كن وصىّ نفسك في مالك و اعمل فيه ما تؤثر أن يعمل فيه من بعدك. (80000- 79980)
المعنى:نبّه عليه السّلام: على مزيد الاستعداد للموت بتقديم البرّ و الصدقات و هو حيّ فيجعل نفسه في مقام أوثق وصىّ يختاره لنفسه على ماله بعده فعمل به هو نفسه.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 21، ص: 325
الترجمة:فرمود: أي آدميزاده خود را در مالت وصىّ و نائب مناب ساز و هر چه مى خواهى وصيّ در مال تو پس از مرگت انجام دهد خودت انجام بده. چه خوش سروده است:برگ عيشى بگور خويش فرست كس نيارد ز پس تو پيش فرست
جلوه تاريخ درشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص47
يا بن آدم، كن وصى نفسك، و اعمل فى مالك ما تؤثر أن يعمل فيه من بعدك. «اى پسر آدم خود وصى خويش باش و نسبت به مال خود چنان رفتار كن كه مى خواهى پس از تو در آن رفتار كنند.»
شك نيست كه آدمى دوست دارد پس از او اموالش در راه خير و صدقات و امورى كه مايه نزديكى به خداوند است، هزينه شود تا ثوابش به او برسد، ولى به هنگام زندگانى به سبب محبت به دنيا و بيم از تنگدستى و نيازمندى به مردم در پايان عمر، نسبت به اين كار بخل مى ورزد و كسى را وصى خويش قرار مى دهد كه اين كار را پس از مرگش انجام دهد. امير المؤمنين عليه السّلام سفارش مى فرمايد كه آدمى در حالى كه زنده است خودش اين كار را انجام دهد ولى اين حالتى است كه كسى توان انجام دادن آن را ندارد مگر اينكه توفيق دستش را بگيرد.