الزام به انفاق
۰۶ بهمن ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعالزام به انفاق، تعهدي است قانوني كه خويشان نزديك به هم دارند و به موجب آن هر توانگر وظيفه دارد معاش خويش مستمند خود را تأمين كند.كه اين تنها جنبه اخلاقي ندارد بلكه جنبه قانوني هم دارد و هدف اين است كه حقوق همبستگي اعضاي خانواده را تضمين كند.
از آنجا كه خانواده از ديرباز كانون اصلي تعاون بوده است، به موجب اين الزام اعضاي خانواده موظف شده اند كه در مواقع لزوم به ياري يكديگر بشتابند. در جهان كنوني قوانين گوناگون بيمه هاي اجتماعي و كمكهاي مستقيم و يا با واسطه اي كه دولتها به بازنشستگان و معلولين و بيكاران مي كنند، از اهميت پيشين همبستگي هاي خانواده كاسته و روابط خويشان نزديك را سست و شكننده ساخته است.
بايد انصاف داد كه اگر تامين اجتماعي به درستي و با حسن نيت اجرا شود، از ضرورت دستگيري هاي فردي و خانوادگي كاسته مي شود. منتها بايد افزود كه نه تنها بايد سنت هاي اخلاقي را در خانواده مغتنم بشماريم، در دورنماي آينده هم هيچگاه دولت نمي تواند نقش سرپرستي اجتماعي را بدون كمك خواستن از بنيادهاي خانوادگي، به خوبي ايفا كند.
طبق عقيدة مشهور در فقه اماميه، الزام قانوني به انفاق، علاوه بر زن و شوهر و فرزندان، فقط شامل خويشان در خط عمودي يعني اجداد و نواده ها مي گردد .
الف) چه كساني ملزم به انفاق به يكديگرند؟ (تحقق الزام)
به عبارت دیگر كسي مستحق نفقه است كه نادار بوده و نتواند بوسيلة اشتغال به شغلي وسائل معيشت خود را فراهم سازد.
براي اينكه شخصي بتواند از خويشان خود در خط مستقيم خود نفقه بخواهد بايد اثبات كند كه : 1- دارايي كافي ندارد. 2- بوسيلة كار كردن هم نمي تواند امرار معاش كند.
دو مفهوم نداري و ناتواني بيشتر جنبه عرفي دارد و دادگاه ها براي تفسير اين دو عنوان دارای اختيار گسترده اي دارند.ميزان نفقه به دو عامل احتياج مستحق نفقه و درجه استطاعت انفاق كننده بر می گردد و فرض اين است كه توافق بر مبناي نياز يك طرف و درآمد كنوني طرف ديگر انجام شده است.
نفقه شامل مسكن و غذا و اثاث البيت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق( انفاق کننده ) می شود .
ب ) موضوع الزام به انفاق
ميزان نفقه به دو عامل احتياج مستحق نفقه و درجه استطاعت انفاق كننده بر می گردد و فرض اين است كه توافق بر مبناي نياز يك طرف و درآمد كنوني طرف ديگر انجام شده است. و البته بايد ديد عرف در اين وضعيت چگونه داوري مي كند؟
نكات قابل دقت در قانون :
ج ) اجراي الزام به انفاق
در موارد غيبت يا استنكاف از پرداخت نفقه، چنانچه الزام كسي كه پرداخت نفقه بر عهده اوست ممكن نباشد دادگاه مي تواند با مطالبه افراد واجب النفقه به مقدار نفقه از اموال غايب يا مستنكف در اختيار آنها يا متكفل مخارج آنان قرار دهد و در صورتي كه اموال غايب يا مستنكف در اختيار نباشد همسر وي يا ديگري با اجازه دادگاه مي توانند نفقه را به عنوان قرض بپردازند و از شخص غايب يا مستنكف مطالبه نمايند. ( ماده 1205 قانون مدنی )
با توجه به این مطلب ، دادرس نه تنها مي تواند با صدور دستور فروش اموال محكوم عليه هزينه انفاق را فراهم سازد، حق دارد به محكوم له اجازه دهد كه از ديگران وام بگيرد.
لزوم و مطالبه نفقه آينده :
زوجه در هر حال مي تواند براي نفقه زمان گذشته خود اقامه دعوي نمايد و طلب او از بابت نفقه طلب ممتاز بوده و در صورت افلاس يا ورشكستگي شوهر زن مقدم بر غرما خواهد بود ولي اقارب فقط نسبت به آتيه مي توانند مطالبه نفقه نمايند. (ماده 1206 قانون مدنی )
با توجه به ماده فوق ، خويشان نيز مانند زوجه مي توانند براي مطالبه نفقه خود به دادگاه رجوع كنند، لكن مطالبه نفقه خويشان فقط ناظر به آينده است و از بابت نفقه زمان گذشته اقامه دعوي نمي توان كرد.
البته اگر چه خويشان نمي توانند مطالبه نفقه زمان گذشته را بكنند و لكن از زماني كه وارد مراحل دادرسي مي شوند بايد آن زمان را هم بتوانند مطالبه كنند و كندي جريان دادرسي نبايد اين حق آنان را از بين ببرد.نفقه اولاد بر عهده پدر است و پس از فوت پدر يا عدم قدرت او انفاق به عهده اجداد پدري است با رعايت الاقرب فالاقرب در صورت نبودن پدر و اجداد پدري و يا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است. ( ماده 1199 قانون مدنی )
حالت تعدد انفاق كنندگان
الزام خويشان هر طبقه منوط بر اين است كه از گروه قبلي كسي زنده و يا قادر بر انفاق نباشد.در درون طبقه دوم و چهارم نيز الزام به انفاق به ترتيب درجه قرابت است.بدين معني كه از بين جدات آنان كه با مستحق نفقه، خويشي نزديك تر دارند مقدم هستند.اين طبقه بندي با آنچه درجه قرابت را مشخص مي كند تفاوت دارد . بنابراين هرگاه كسي مادر و پسري متمكن داشته باشد با اينكه هر دو در يك درجه از قرابت هستند، نفقه را تنها پسر مي دهد.
هم چنين هر گاه كساني كه ملزم به انفاقند، متعدد باشند مثل اينكه پدر و مادر فقير داراي چند فرزند غني باشند بر همه آنها لازم استكه به حصه مساوي، خرج ابوين را بپردازند.
نفقه ابوين و اجداد
نفقه ابوين با رعايت الاقرب فالاقرب به عهده اولاد و اولاد اولاد است. ( ماده 1200 قانون مدنی )
بنابر این نفقه پدر و مادر بر عهده فرزندان است و در صورتي كه آنها فرزندي نداشته باشند ، خانواده ها با رعايت قاعده ” تقدم خويشان نزديك تر“ نفقه را مي پردازند .
نویسنده: محمدرضا حیدریان