برخورد اسلام با مساله برده داری

برخورد اسلام با مساله برده داری

۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ 0 فرهنگ و اجتماع
در زمان ظهور اسلام برده داری رفتاری شایع و رایج در بین تمام ملت ها بود. به عنوان نمونه در ایران عهد ساسانی برده داری رایج بود و برده گیری از چهار طریق صورت می گرفت : 
  • گرفتن اسیر در جنگ ها که منشا اصلی برده داری بود و اصطلاح‌ بسیار رایج‌ انشهریگ‌ (خارجی‌) که برای برده ها به کار می رفت نشان از آن است که اکثر بردگان در زمان از این گروه بودند. 
  • خرید کودک از پدر به عنوان برده
  • برده‌ کردن‌ افرادی‌ که‌ برای‌ مدت‌ زمان‌ محدودی‌ به‌ عنوان‌ وثیقة‌ قرض‌ به‌ طلبکار داده‌ شده‌ بودند
  • فرزند بردگان که گاهی آنان نیز به عنوان برده محسوب می شدند.
و در میان ملل دیگر از جمله شبه جزیره عربستان نیز کم و بیش همین شیوه ها رایج بود. در چنین شرایطی اسلام تمام این راه ها را لغو نمود و فقط بردگی اسیر کافر که در جنگ علیه اسلام و مسلمین به اسارت درآمده باشد را جایز دانست. از طرف دیگر این مسئله هم تابع شرایط زمان و مکان و با صلاحدید پیشواى مسلمانان است و اگر او برده ساختن اسیران جنگى را مصلحت ندانست، مى تواند وجهى به عنوان فدیه بگیرد و آزادشان کند و یا آنان را مورد عفو قرار دهد. (ر.ک: المیزان، ج 6؛ زین العابدین قربانى، اسلام و حقوق بشر).
اما در عین حال اینکه اسلام برده داری را به کل منع ننموده است و دستور لغو آن را نداده است در زمان ما مورد سوال است که در ادامه این مقاله به پاسخ آن می پردازیم.

چرا اسلام برده گرفتن اسیر را منع نکرد؟

برای پاسخ به این پرسش باید ببینیم اگر اسلام برده گرفتن اسیر را منع می کرد در مقابل چه رفتارهایی را با اسیران می توانست در پیش بگیرد و در مورد درستی و نادرستی آنها فکر کنیم. دو راهی که ممکن است در این مورد به ذهن برسد یکی آزاد نمودن اسیران است و دیگری زندانی کردن آنها. اکنون ببینیم هر یک از این گزینه ها چه اشکالاتی می توانست داشته باشد.

الف) آزادی اسیران و مشکلات آن:

همانطور که گفتیم اسلام در این خصوص منعی ندارد و به حاکم اسلامی اختیار داده است که اسیران را بدون دریافت فديه یا در مقابل گرفتن فديه‌ (یعنی گرفتن عوض نقدى يا مبادله با اسیر) آزاد نماید :  (فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً (2) : پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند کشید که بعدا یا بر آنها منّت نهید (و آنها را آزاد گردانید) یا فدیه گیرید)
اما باید در نظر داشت که آزادی اسیران گاهی ساده انگاری و به فراموشی سپردن شرایط قهری جنگ نظامی است چرا که باز پس دادن اسیر گاهی به معنی تقویت و تجهیز دوباره کفار و کمک به افزایش جمعیت آنان است.  دقت کنید وقتی در اینجا می گوییم کفار دقیقا منظورمان کافرینی است که به حدود اسلامی تجاوز کرده اند، قصد تصرف آن را داشته اند و اگر مسلط می شدند مطابق با شیوه متداول آن روز مردان و زنان مسلمان را اسیر و برده خود می ساختند و چه بسا آنها نیز در همان موقع زنان بسیاری از مسلمانان را به بردگی گرفته بوده اند.
از سوی دیگر گاهی برگرداندن اسیران یعنی در اختیار گذاشتن اطلاعات ذیقیمت به رایگان و راحتی در اختیار دشمن چرا که اسیران مدتی در قلب نیروهای خودی قرار می گیرند و ممکن است شنیده های آنها و دیده هایشان از قلب نیروهای مسلمان به راحتی اطلاعات خوبی به کفار بدهد و با توجه به این موضوع آزادسازی آنها می تواند یک حماقت اطلاعاتی نظامی باشد.
با توجه به این مطالب این شیوه جایگزین برده گیری همیشه راه درستی نیست.
 

ب) مناسب نبودن گزینه زندانی کردن اسیران 

امروزه با ایجاد زنده در همه کشورها تکلیف اسرای جنگی معلوم شده و معمولا همه کشورها از گزینه زندان نمودن اسیر استفاده می کنند اما این گزینه در صدر اسلام امکان تحقق نداشت چرا که ایجاد زندان بخاطر هزینه های بالایی که خودش داشت و هزینه های بسیار سنگین تری که اداره زندانیان و تامین خوراک و پوشاک و غیره آنها داشت گزینه ای نبود که جامعه نوپا و فقیر اسلام در آن زمان توان آن را داشته باشد. ضمن اینکه زندان اسیر را هم به کل از زندگی ساقط می کند و او را تحت فشار عاطفی سنگین قرار می دهد بخصوص اگر زندانی زن باشد که بخاطر عاطفی تر بودن تحمل شرایط زندان برای او سخت تر است. در حالی که کنیز و برده با توصیه هایی که اسلام در مورد خوشرفتاری با آنها دارد می توانند به عنوان عضوی سطح پایین تر در یک خانواده به زندگی خود ادامه دهند و ضمن تامین امنیتشان، مجبور نباشند تا آخر عمر در حصار دیوارهای زندان سپری کنند.  
مارسل بوازار (نویسنده کتاب انسان دوستی در اسلام)  در این باره مى نویسد: «اسلام به خاطر تأمین جانى و جلوگیرى از تجاوز به اسیران جنگى، آنها را طبق ضوابطى در قبایل عرب، به عنوان برده یا کنیز تقسیم مى کرده؛ ولى به تدریج آنان را از تمامى حقوق شهروندان مسلمان، بهره مند مى ساخته است» ، (بوازار، مارسل، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى 1358، ص 49).
 

چرا اسلام دستور نداد که مسلمانان همه بردگان قبلی خود را به یکباره آزاد کنند؟

اگر اسلام بردگی را در آن زمان بکلی و بصورت یکباره منع می نمود و قانون برده داری را در جامعه ای که انبوهی از بردگان در خانه ها و مزارع و بازار آنها وجود داشتند بر می داشت مشکلات دیگری نیز به سرعت رخ می نمود چرا که اکثر کارهای تولیدی همچون کشاورزی، دامداری و ... به کمک بردگان صورت می گرفت و با الغای یکباره بردگی نظم اقتصادى مردم آن روز به هم مى خورد و اجتماع و زندگی و حیات مردم در جزیرة العرب بکل از هم مى پاشید.  از این جهت، اسلام راه دیگرى را پیش گرفت که در ضمن آن، بردگى به تدریج از بین مى رفت؛ بدون آنکه نظام اجتماعى و اقتصادى جامعه، از هم گسسته شود.  اسلام در مرحله نخست، همگان را ترغیب به کار و کوشش و دورى از تنبلى، بى کارى و عیاشى نمود تا جامعه از وضعیت سابق - که همه کارها بر دوش بردگان بود - فاصله گیرد. سپس راه هاى زیادى براى رهایى بردگان قرار داد تا به تدریج، هم بردگى لغو گردد و هم مردم به زندگى فعال و به دور از عیاشى، عادت کنند.
 
واقعیت دیگری نیز که وجود دارد آن است که آزادی بردگان به صورت یکباره اساسا به نفع خود بردگان هم نبود. چرا که اینکار باعث می شد که بردگان که تعداد آنها بسیار زیاد بود در جامعه بدون سرپناه و کار مناسب که بتوانند از آن ارتزاق کنند رها شوند و نتیجه اینکار طبعا برای آنها بی خانمانی و فقر و گرسنگی و چه بسا مرگ بود. گوستاولوبون مى گوید: «از آنجایى که بردگان از دیرزمان، تحت رقیت زیست کرده و در اثر زندگى طفیلى خود، بى تجربه و بى استعداد بار آمده اند. از این جهت اگر اسلام، همه آنها را یکباره از قید بردگى آزاد مى ساخت، ممکن بود در اثر نداشتن تجربه کافى و لیاقت، قادر به تشکیل زندگى مستقل و اداره آن نباشند. در نتیجه مانند غلامان قدیم آمریکا - که بعد از آزاد شدن بر اثر علت یاد شده، به کلى نیست و نابوده شده اند - از بین مى رفتند».(گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ص 482).
 

رفتار اسلام با بردگان:

مسئله مهم دیگری که نباید از نظر دور بماند رفتاری است که اسلام در بخورد با بردگان در پیش گرفت. اسلام در شرایطی که بدترین رفتارها با بردگان می شد با وضع قوانین و تشویق و توصیه به مسلمانان به نحو جدی شرایط را به نفع بردگان تغییر داد از جمله به موارد زیر می توان اشاره نمود:

آزاد کردن تدریجی بردگان:

اسلام راه هاى ابتکارى متعددى را براى آزادى تدریجى بردگان اعلام نمود؛ از جمله:
1. اسلام آزادى برده را از عبادات بزرگ قرار داد. پیشوایان اسلام نیز در عمل به این عبادت، اهتمام والایى داشتند. به عنوان نمونه امام سجادعلیه السلام وقتی که برده‏ای را در اول یا وسط سال به خانه می آورد، شب عید فطر او را آزاد می ساخت و در سال بعد به جای او شخص دیگری را می آورد و باز او را در ماه رمضان آزاد می نمود. گفته شده آن حضرت شب آخر ماه رمضان بیست نفر برده (یا اندکی بیشتر یا کمتر) را آزاد می کرد. (ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال، ج 1، ص 261.)
2. کفاره واجب برخى از گناهان و خطاها مانند سوگند دروغ‌ (مائده‌: 89) و قتل‌ غیرعمد () را در آیات قرآن آزاد کردن‌ بردگان‌ قرار داد. (سوره نساء آیه 92 و مائده 89).
3. خرید و فروش ام ولد (کنیزى که از ارباب خود صاحب فرزند شده) را منع کرد. همچنین مقرر نمود که ام ولد پس از مرگ مالک (پدرفرزند) به عنوان ارث فرزند خود یا بخشی از آن، آزاد شود.
4. به بردگان حق کتابت و قرارداد با صاحبان خویش داد تا بتوانند با کار و تلاش به آزادسازى خویش بپردازند. این مسئله باعث مى شد که بردگان با اراده و عزم خویش، در جست و جوى آزادى برآمده و در راه آن بکوشند و سپس از ثمرات آن به خوبى بهره گیرند. اسلام حتی به پیروان خود سفارش می کند که مبلغی را نیز به برده آزاد شده بپردازند تا به کمک آن بتواند در کاری سرمایه گذاری نموده و زندگی خود را از این طریق اداره کند. (سوره نور، آیه 33)
مارسل بوازار - ضمن بررسى امتیازات روش اسلام در برخورد با مسئله بردگى - مى نویسد: « پافشارى اسلام در آزادى برده و پرداخت سرمایه اى براى کار تولیدى به او، تنها آزادى ظاهرى نباید تلقى شود. این عمل آزادى اقتصادى او را نیز تضمین مى کرد و از بهره کشى آینده او به وسیله پولدار یا متنفذ دیگرى، جلوگیرى مى نمود. قوانین آزادى بردگان در آمریکا، کوچک ترین کمک مادى به برده آزاد شده نمى کرد. غالباً به علت دشوارى هاى اقتصادى و بیکارى، بردگان سیاه پوست چندان از آزادى خود استنقبال نکردند و پس از مدتى سرگردانى و بلاتکلیفى و تیره روزى به سوى ارباب نخستین خود بازگشتند. در حالى که قرآن با روشن بینى، ضمن مبارزه با بهره کشى و بیگارى انسان ها، جلوگیرى از عدم تعادل اقتصادى جامعه را نیز پس از آزادى بردگان، پیشى بینى کرده است. ( بوازار، مارسل، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى 1358، صص 48 - 49).

نهادینه کردن رفتار نیکو با بردگان

اسلام روابط برده و برده دار را به گونه اى کاملاً انسانى و عادلانه درآورد و راه هرگونه ظلم و بیدادگرى در این روابط را مسدود ساخت و با اصول اخلاقى خود، چهره دیگرى از اصول برده دارى و حقوق بردگان را در تاریخ به نمایش گذاشت. از قوانین و سفارشات قرآن در مورد بردگان موارد زیر را می توان برشمرد:
قرآن یکی از موارد مصرف‌ زکات‌ را آزاد سازی بردگان قرار می دهد (توبه‌: 60) 
کفّارة‌ برخی‌ از گناهان‌ مانند قتل‌ غیرعمد (نساء: 92) و سوگند دروغ‌ را آزاد کردن‌ بردگان‌ قرار می‌دهد (مائده‌: 89). 
به‌ مکاتبه‌ (آزاد کردن‌ برده‌ با قرارداد) رضایت بدهید (نور: 33)
از مال و دارایی که خدا به شما داده به بردگان صدقه بدهید (نور: 33)
کنیزان خود را برای مال دنیا به زنا وادار مکنید (نور: 33)
توصیه به رفتار نیک با آنها (آیه 36 سوره نساء)
همچنین سیره پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام در خصوص بردگان به عنوان الگوی مجسم تاثیر بسزایی در تغییر فرهنگ برده داری و خوشرفتاری با آنها داشت. نمونه های رفتار زیبای پیشوایان دینی با بردگان بسیار است که در اینجا به ذکر چند نمونه اکتفا می شود:
 روزى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مردى را سوار بر مرکبش دید که غلامش در قفاى او پیاده روان بود. آن حضرت فرمود: «غلامت را هم سوار کن، او برادر تو است و روح او مثل روح تو». ( تاریخ بردگى، ص 74).
يكى از خدمتكاران امام سجاد عليه السلام در موقع شستشوى سر و صورت آن حضرت، ظرف آب از دستش افتاد و سر امام عليه السلام را زخمى كرد. او دريافت كه امام ناراحت شده است.
بلافاصله گفت: «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ»، امام فرمود: من خشم خود را فرو بردم. او دوباره گفت:
«وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ»، امام فرمود: تو را عفو كردم. او گفت: «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستى. (كافى، ج 2، ص 110.)
 
امام کاظم علیه السلام خانه ای نو خریده بود که با اطلاع یافتن از نیاز غلامش به مسکن آن خانه را به او هدیه نمود. (کافی، ج5، ص 134)
در روایتی غلام امام حسن عسکری نقل می کند که هر گاه برای آن حضرت غذا می بردم ایشان بزرگوارانه تنها مقدار کمی از آن غذا را میل می فرمود و ما بقی را به من می داد تا برای فرزندانم ببرم. (بحار الانوار، ج50، ص252)
 
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث