چرا بعضى از دانشمندان علوم طبیعى منکر خدا هستند؟

چرا بعضى از دانشمندان علوم طبیعى منکر خدا هستند؟

۲۸ بهمن ۱۳۹۳ 0

مبحث زیر از کتاب «عقیده یک مسلمان»، تألیف آیةالله مکارم شیرازی برگرفته شده است.

در باب خداشناسی این سؤال پیش مى آید که اگر راه خداشناسى این قدر روشن است و حتى با مطالعه گوشه اى از جهان هستى و نظم و اسرار آن مى توانیم به خدا آشنا شویم پس چرا جمعى از بنیانگذاران علوم طبیعى به خدا ایمان ندارند؟
پاسخ این سؤال را امروز ما به خوبى مى دانیم. زیرا:

نخستین دلیل مخالفت جمعى از علماى علوم طبیعى با مذهب این است که کلیسا با آن خرافات وحشتناکش سالها باشدّت تمام با نشر حقایق علمى و مطالعات دانشمندان علوم طبیعى مبارزه مى کرد و اجازه نفس کشیدن به آنها نمى داد. امپراطوران و سیاستمداران هم که تحت الشعاع کلیسا بودند با آنها همکارى داشتند، تا آن جا که به فرمان کلیسا بسیارى از دانشمندان را زیر شکنجه نابود ساختند، بر اثر این حوادث بود که دانشمندان علوم طبیعى به مبارزه با کلیسا پرداختند و خداوند هستى را که کلیسا معرفى کرده بود، به کلى کنار زدند، و به این ترتیب از روحانیون مسیحى انتقام گرفتند.
ولى در این جا دانشمندان علوم طبیعى یک اشتباه نابخشودنى مرتکب شدند، و اشتباه دیگر را غرب زدگان.
امّا اشتباه دانشمندان طبیعى این بود که به خاطر انتقامجویى و مبارزه با کلیسا به کلّى منکر خدا و هر مذهبى شدند، و تدریجاً آب و رنگ علمى به آن دادند، و البتّه آن مذهب خرافى و خدایان سه گانه و کتاب آسمانى تحریف شده با آن همه مطالب نادرست که کلیسا از آن دفاع مى کرد چیزى نبود که دانشمندان بتوانند آن را بپذیرند و مى بایست منکر شوند، ولى مگر مذهب منحصر به همان مذهب خرافى بود که کلیسا معرفى مى کرد.
و اشتباه غرب زدگان این بود که درست آن مبارزه را در مورد اسلام که به عکس کلیسا پشتیبان و مبتکر پیشرفت علوم بود نیز به کاربردند بى خبر از این که آن هیاهو کمترین ارتباطى با اسلام نداشت.
البته باید توجّه داشت که عدّه دیگرى هم از دانشمندان علوم طبیعى، رسماً طرفدار خداپرستى هستند، و نمونه آن کتابى است که بوسیله 40 نفر از اساتید و دانشمندان مشهور علوم طبیعى غرب تحت عنوان «اثبات وجود خدا» نگاشته شده است که هر یک از آنها از راه رشته هایى که در آن تخصّص داشته اند براى اثبات خداشناسى استدلال نموده اند.

2ـ سنجیدن همه چیز با مقیاس علوم طبیعى نیز اشتباه دیگر آنها بود. آنها خیال مى کردند هر چیز با مقیاس علوم طبیعى و آزمایش و مشاهده درست درنیامد وجود ندارد، در صورتى که هر چیزى مقیاس خاصى دارد، بنابراین غلط است که گفته شود مثلا «تا روح یا خدا را زیر چاقوى تشریح نبینیم باور نمى کنیم» زیرا ابزراها و مقیاسهاى علوم طبیعى مقیاسهاى مادّى است و در ماوراى مادّه راه ندارد.

3ـ بسیارى از آنها تمام صفاتى را که براى خدا اثبات مى کنیم، مانند علم و قدرت و هدف، براى طبیعت ثابت مى دانند. مثلا مى گویند «طبیعت دریچه هاى قلب را به این جهت یک طرفه قرار داده که خون از حفره هاى پایین قلب به حفره هاى بالا برنگردد و عمل گردش خون مختل نشود».
این جاست که مى بینیم براى طبیعت هدف، نقشه و علم قائل مى شوند در صورتى که «طبیعت کور و کر» هدف و نقشه ندارد، به همین دلیل ما این دسته را «خداپرستان شرمگین» می نامیم؛ یعنى با این که حاضر نیستند اسم خدا را ببرند، به همه صفات او اقرار دارند و در واقع خداپرستند ولى به جاى نام «خدا» نام «طبیعت» را گذارده اند.

4ـ این که گفتیم دانشمندان علوم طبیعى همه منکر خدا نیستند، بى دلیل نیست. عده ای از آنها خداپرستان برجسته اى هستند.
- مثلا «هرشل» که از بزرگان علم هیئت است مى گوید:
«هر قدر دائره علم وسیعتر مى گردد براهین دندان شکن و قویترى براى وجود خداوند ازلى و ابدى به دست مى آید».
- «مونت نل» یکى دیگر از دانشمندان بزرگ طبیعى مى گوید:
«اهمیّت علوم طبیعى تنها از این نظر نیست که عقل ما را سیر مى کند (و به احتیاجات ما پاسخ مى دهد)، بلکه اهمیّت بیشتر آن از این جهت است که عقل ما را به اندازه اى بالا مى برد که عظمت خدا را درک مى کنیم و ما را به احساس بزرگداشت ذات او زینت مى دهد.
- «لیته» یکى از طبیعى دانهاى معروف که در ساختمان نباتات کشفیات و تحقیقاتى دارد، مى گوید:
«خداى ازلى و بزرگ، با خبر از آشکار و نهان و قادر متعال، گویا از مقابل چشمان من عبور کرده است ... من اثر او را در تمام مخلوقات و موجودات مشاهده نمودم و در تمام این موجودات و مخلوقات حتى در کوچکترین آن. در آن موجوداتى که ابداً به چشم دیده نمى شود، چه قدرت و قوّتى به کار رفته؟ ... چه عقلى؟ ... چه کمال غیر قابل توصیفى در آنها دیده مى شود؟»
- «نیوتن» دانشمندان معروف و مبتکر قانون جاذبه عمومى مى گوید:
«ما با مطالعه گوش مى فهمیم که سازنده آن، قوانین مربوط به «صوت» را کاملا مى دانسته و سازنده چشم تمام قوانین پیچیده مربوط به «نور» را مى دانسته و از مطالعه نظم افلاک به آن حقیقت بزرگى که آنها را طبق نظم مخصوصى اداره مى کند پى مى بریم».(1)

5ـ و این را هم مى دانیم که غالب دانشمندان علوم طبیعى در محیطهایى بودند که تورات و انجیل بر آنها حکومت مى کرد. و با معرفى هایى که تورات تحریف شده از خداوند مى کند هرگز یک دانشمند علوم طبیعى نمى تواند چنین خدایى را بپذیرد. خدایى که در باغ بهشت راه مى رود، و نمى داند که آدم که از میوه درخت ممنوع خورده کجا پنهان شده؟(2) و خدایى که مانند یک قهرمان کشتى شب تا صبح با یعقوب کشتى مى گیرد و نمى تواند یعقوب را زمین بزند و با خواهش و دادن رشوه از دست یعقوب خلاص مى شود.(3)
آیا چنین خداى موهومى قدرت آفرینش آسمانهاى عظیم و پهناور و ستارگانى که میلیونها سال طول مى کشد تا نور آنها به ما برسد، دارد؟ و مى تواند این همه اسرار شگفت انگیز را در وجود موجودات قرار دهد، که کشف یکى از آنها انسان را جزء دانشمندان قرار مى دهد.
انصاف دهید یکى دانشمند علوم طبیعى چگونه مى تواند به این خداوند ایمان داشته باشد؟
وجود این گونه خرافات در تورات و انجیل ساختگى سبب فرار عدّه زیادى از دانشمندان علوم طبیعى از مذهب شد.
اى کاش مباحث خداشناسى قرآن به تمام زبانهاى زنده دنیا ترجمه و در یک تیراژ وسیع چاپ و در سراسر جهان منتشر مى شد تا دانشمندان علوم طبیعى حقیقت دین را دریابند و مفهوم خداشناسى را خالى از هر گونه خرافه درک کنند.
____________________________
پی نوشت:

1. کتاب «اثبات وجود خدا» نوشته 40 تن از دانشمندان علوم طبیعى.
2. تورات سفر پیدایش، باب سوّم.
3. تورات سفر پیدایش، باب 32.

منبع:
عقیده یک مسلمان، آیةالله مکارم شیرازی
 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث