برگشتن از دین در احادیث
۳۰ بهمن ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلامارتداد و وا پس گرايى
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
فإذا مِتُّ فأنا فَرَطُكُم و مَوعِدُكم الحَوضَ ··· فأقولُ: يا رَبِّ اُمَّتي! فيقالُ : إنّك لا تَدرِي ما أحدَثُوا بَعدَكَ مُرتَدِّينَ على أعقابِهِم .
پس آنگاه كه بميرم، من پيشاهنگ شما خواهم بود و وعده گاه شما [با من بر سر ]حوض [كوثر ]باشد··· پس، مى گويم : پروردگارا ! اينها امّت من هستند! در جوابم گفته شود : تو كه نمى دانى بعد از تو چه كارها كردند و به قهقرا (آيين پيشين خود) برگشتند .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّي عَلَى الحَوضِ أنتَظِرُ مَن يَرِدُ عَلَيَّ مِنكم ، فَوَ اللّه ِ ! لَيُقتَطَعَنَّ دُونِي رجالٌ ، فَلَأقُولَنَّ : أي رَبِّ ، مِنّي و مِن اُمَّتي ، فيقولُ: إنّكَ لا تَدرِي ما عَمِلُوا بَعدَك ، ما زالوا يَرجِعونَ على أعقابِهِم .
من در كنار حوض، منتظر كسانى از شما هستم كه نزد من آيند . به خدا سوگند ، مردانى از برابر من مى گذرند و من مى گويم : پروردگار من! اينها از من و امّت من هستند . خداوند مى فرمايد : تو كه نمى دانى كه پس از تو چه كردند ؛ آنها پيوسته به عقب (آيين گذشته خود) بر مى گشتند .
امام على عليه السلام :
إذا قَبَضَ اللّه ُ رسولَهُ صلى الله عليه و آله ، رَجَعَ قومٌ على الأعقابِ ، و غالَتهُمُ السُّبُلُ ، و اتَّكَلُوا على الوَلاَئجِ .
پس از آن كه خداوند جان رسولش صلى الله عليه و آله را گرفت ، گروهى به عقب برگشتند و راههاى ناهموار ، آنان را به هلاكت افكند و بر افكار نادرست تكيه كردند .
امام على عليه السلام ـ در نامه خود به معاويه ـ نوشت :
و أردَيتَ جِيلاً مِنَ الناسِ كثيرا خَدَعتَهُم بِغَيِّكَ ، و ألقَيتَهُم في مَوجِ بَحرِكَ ، تَغشاهُمُ الظُّلُماتُ ، و تَتَلاطَمُ بِهِمُ الشُّبُهاتُ ، فَجازُوا (جارُوا) عن وِجهَتِهِم ، و نَكَصُوا على أعقابِهم ، و تَوَلَّوا على أدبارِهِم .
گروه بسيارى از مردم را به هلاكت افكندى و با گمراهى خود آنان را فريفتى و در موج درياىِ [پليديهاى] خويش درافكندى، تاريكيها آنان را فرا گرفت و امواج شبهات از هر سو آنها را به تلاطم آورد ؛ پس ، از راه راست دور شدند و به قهقرا برگشتند و به راه پيشينيان خويش بازگشتند .
امام على عليه السلام ـ به خوارج ـ فرمود :
فَاُوبُوا شَرَّ مَآبٍ ، وَ ارجِعُوا عَلى أثَرِ الأعقابِ .
پس ، به بدترين بازگشتگاه برگرديد و راه پيشينيان [خود ]را در پيش گيريد .
كيفر ارتداد
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن بَدَّلَ دِينَهُ فَاقتُلُوهُ .
هر كه دين خود را تغيير دهد ، او را بكشيد .
امام على عليه السلام :
إنّما يُستَتابُ مَن دَخَلَ دِينا ثمّ رَجَعَ عَنهُ ، فَأمَّا مَن وُلِدَ في الإسلامِ فإنّا نَقتُلُهُ و لا نَستَتِيبُهُ
تنها كسانى به توبه وادار مى شوند كه دينى را بپذيرند و سپس از آن برگردند، اما مرتدّى را كه مسلمان، زاده شده باشد ، مى كشيم و توبه اش را نمى خواهيم .
امام على عليه السلام :
المُرتَدُّ عنِ الإسلامِ تُعزَلُ عَنهُ امرَأتُهُ، و لا تُؤكَلُ ذَبِيحَتُهُ و يُستَتابُ ثلاثةَ أيّامٍ، فإن تابَ و رَجَعَ إلى أمرِ اللّه ِ عزّ و جلّ و إلاّ قُتِلَ يومَ الرابعِ .
كسى كه از اسلام مرتدّ شده باشد ، زنش بايد از او جدا شود ، گوشت حيوانى كه او ذبح كرده خورده نمى شود و سه روز مهلت داده مى شود كه توبه كند ، اگر توبه نكرد و به فرمان خداوند عزّ و جلّ باز نگشت، در روز چهارم كشته مى شود .
امام على عليه السلام
لمّا كَتَبَ غلامُهُ إلَيهِ : أنّي قد أصَبتُ قَوما مِن المسلمينَ زَنادِقَةً ، و قَوما مِنَ النَّصارى زَنادِقَةً ؟ ـ : أمّا مَن كانَ مِنَ المسلمينَ وُلِدَ على الفِطرَةِ ، ثُمّ ارتَدَّ ، فَاضرِب عُنُقَهُ و لا تَستَتِبْهُ ، و مَن لَم يُولَدْ مِنهُم على الفِطرةِ ، فَاستَتِبْهُ ، فإن تابَ و إلاّ فَاضرِبْ عُنُقَهُ ، و أمّا النَّصارى فما هُم علَيهِ أعظَمُ مِن الزَّندَقَةِ .
ـ در جواب نامه كارگزارش كه از حضرت سؤال كرد : من با گروهى از مسلمانان زنديق شده و گروهى از مسيحيان زنديق شده رو به رو شده ام [تكليف چيست؟] ـ نوشت : مسلمانانى را كه مسلمان به دنيا آمده اند و سپس زنديق شده اند، گردن بزن و از آنها توبه مخواه ، ولى كسانى را كه مسلمان به دنيا نيامده اند [بلكه بعدا مسلمان شده و سپس از اسلام برگشته اند] به توبه وادار كن ؛ اگر توبه نكردند گردن بزن . و اما مسيحيان ، اعتقادات خود آنها بدتر از زندقه است .
كنز العمّال :
أنّ عليّا استَتابَ رجُلاً كَفَرَ بعدَ إسلامِهِ شَهرا فَأبى فَقَتَلَهُ .
على عليه السلام مردى را كه مسلمان شده و سپس كافر گشته بود ، يك ماه مهلت داد تا توبه كند، اما او توبه نكرد و على عليه السلام وى را كشت .
امام زين العابدين عليه السلام :
أنّ عليّا عليه السلام : كانَ يَستَتِيبُ الزَّنادِقَةَ و لا يَستَتِيبُ مَن وُلِدَ في الإسلامِ، و يقولُ: إنّما نَستَتِيبُ مَن دَخَل في دِينِنا ثُمّ رَجَعَ عَنهُ ، أمّا مَن وُلِدَ في الإسلامِ فلا نَستَتِيبُهُ .
على عليه السلام زنديق شده ها را به توبه وادار مى كرد، اما از كسانى كه مسلمان به دنيا آمده [و سپس زنديق شده] بودند توبه نمى پذيرفت و مى فرمود : ما كسانى را به توبه دعوت مى كنيم كه دين ما را پذيرفته و سپس از آن برگشته اند . اما كسانى را كه مسلمان به دنيا آمده اند، به توبه كردن فرا نمى خوانيم (حكم را درباره آن جارى مى كنيم) .
امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال محمّد بن مسلم از حكم مرتدّ ـ فرمود :
مَن رَغِبَ عن الإسلامِ و كَفَرَ بما أنزَلَ اللّه ُ على محمّدٍ صلى الله عليه و آله بعدَ إسلامِهِ فلا تَوبَةَ لَهُ و قد وَجَبَ قَتلُهُ و بانَت مِنهُ امرَأتُهُ و يُقَسَّمُ ما تَرَكَ على وُلْدِهِ .
هر كه از اسلام روى برتابد و پس از مسلمان شدن ، به آنچه خداوند بر محمّد صلى الله عليه و آله نازل فرموده است ، كفر ورزد، توبه اش پذيرفته نيست و بايد كشته شود ، زنش از وى جدا گردد و ميراثش ميان فرزندانش تقسيم شود .
وضعيت مرتدّ بعد از توبه
امام باقر عليه السلام :
مَن كان مُؤمنا فَحَجَّ و عَمِلَ في إيمانِهِ ، ثمّ قد أصابَتهُ في إيمانِهِ فِتنَةٌ ، فَكَفَرَ ثُمّ تابَ و آمَنَ ، قالَ : يُحسَبُ لَهُ كُلُّ عَمَلٍ صالِحٍ عَمِلَهُ في إيمانِهِ و لا يَبطُلُ مِنهُ شيءٌ .
هر مؤمنى در زمانِ ايمان خود، به حج رود و كارى [نيك] انجام دهد و سپس در ايمانش خللى وارد آيد و كافر گردد، ولى بعد توبه كند و ايمان آورد ، هر كار خوب و شايسته اى كه در زمان ايمان اوليه اش انجام داده برايش منظور مى شود و چيزى از آن [به سبب كفرش ]باطل نمى گردد .
امام باقر عليه السلام :
مَن كان مُؤمنا يَعمَلُ خيرا ثمّ أصابَتهُ فِتنَةٌ فَكَفَرَ ثُمّ تابَ بعدَ كُفرِهِ كُتِبَ لَهُ كلُّ شَيءٍ عَمِلَهُ في إيمانِهِ فلا يُبطِلُهُ كُفرُهُ إذا تابَ بعدَ كُفرِهِ .
هر مؤمنى كه در زمان ايمان داشتن، كار نيكى انجام دهد و سپس بر اثر گرفتار شدن به فتنه، كافر گردد، اما بعد از آن توبه كند ، هر عمل خيرى كه در زمان ايمانش به جا آورده برايش نوشته و محسوب شود و كفر او، چون پس از آن توبه كرده است ، اعمالش را باطل نمى كند .
آنچه موجب كفر و ارتداد مى شود
امام باقر عليه السلام :
حُبُّنا إيمانٌ ، و بُغضُنا كُفرٌ .
دوست داشتن ما ايمان است و دشمن داشتن ما كفر .
امام باقر عليه السلام :
مِنَ المَحتومِ الذي لا تَبديلَ لَهُ عِندَ اللّه ِ قِيامُ قائمِنا ، فَمَن شَكَّ فيما أقولُ لَقِيَ اللّه َ (سبحانَهُ) و هُو بهِ كافِرٌ و لَهُ جاحِدٌ .
از امور حتمى و تغيير ناپذير نزد خداوند قيام (انقلاب) قائم ماست . هر كه در گفته من شك كند، خدا را با حال كفر و انكار او ديدار كند .
امام صادق عليه السلام :
مَنِ ادَّعى الإمامَةَ و لَيسَ مِن أهلِها فهُو كافِرٌ .
كسى كه ادّعاى امامت كند در حالى كه اهليّت آن را ندارد ، كافر است .
امام صادق عليه السلام :
مَن شَكَّ في اللّه ِ ، و في رسولِهِ صلى الله عليه و آله فهُو كافِرٌ
كسى كه درباره خدا و رسول او صلى الله عليه و آله شك كند ، كافر است .
امام رضا عليه السلام :
مَن شَبَّهَ اللّه َ تعالى بخَلقِهِ فهُو مُشرِكٌ ، و مَن نَسَبَ إلَيهِ ما نَهى عَنهُ فهُو كافِرٌ .
هر كه خداوند تعالى را به مخلوقاتش تشبيه كند، مشرك است و هر كه به خداوند چيزى را نسبت دهد كه از آن نهى فرموده است ، كافر باشد .
امام رضا عليه السلام :
مَن وَصَفَ اللّه َ بوجهٍ كالوُجوهِ فقد كَفَرَ .
هر كه خداوند را با چهره اى از چهره ها توصيف كند كافر است .
امام رضا عليه السلام :
القائلُ بِالجَبرِ كافِرٌ ، و القائلُ بالتَّفويضِ مُشرِكٌ
معتقدِ به جبرْ كافر است و معتقدِ به تفويضْ مشرك .
امام رضا عليه السلام :
مَن قالَ بالتَّناسُخِ فهُو كافِرٌ بِاللّه ِ العظيمِ ، مُكَذِّبٌ بالجنّةِ و النارِ .
كسى كه معتقد به تناسخ باشد ، به خداوند بزرگ كفر ورزيده و بهشت و دوزخ را تكذيب كرده است .
میزان الحکمه،جلد چهارم.